مروری بر تمام تصمیمهای به اصطلاح بزرگ و سرنوشت ساز در فرقه منافقین نشان میدهد که اجرای هر تصمیم در این فرقه – به فرمان مسعود رجوی – همیشه با بزرگنمایی و آسمان و ریسمان بافتنهای بسیار زیادی همراه بوده است. به دلیل گنگ و مبهم بودن چرایی تصمیمهای جدید رجوی برای اعضای فرقه، اصل مهم، قبل از اجرای این تصمیمها، ایجاد کمیته توجیه و رفع ابهام بوده تا به زعم رجوی همه نیروها نسبت به فلسفه اجرای یک عمل، کاملاً توجیه باشند. اما مسئله اینجاست که اکثریت قریب به اتفاق تصمیمها آنقدر دور از عقل و منطق بود که در مدت زمان کوتاهی با بازخورد منفی از جانب اعضا مواجه میشد. طلاقهای اجباری یکی از نمونههای بارز این تصمیمها بود. رجوی اعتقاد داشت، طلاقهای اجباری و ایدئولوژیك باعث رهایی زنان و مردان می شود. به عنوان یك تئوری، این را در سازمان مجاهدین به عنوان جامعه كوچك تر مطرح كرد تا شاید آن را در آینده در جامعه بزرگتر و در ایران اعمال كند. این فرقه در سال 1368 به طور محرمانه و گسترده، اعضای خود را مجبور به طلاق های ایدئولوژیک نمود، بدین معنا كه همه اعضا باید برای همیشه حق ازدواج را از خود سلب نموده و در صورت داشتن همسر، با نهایت تنفر از هم جدا شوند. طلاق اجباری مشکلات متعددی برای کودکان، زنان و مردان وفادار به این فرقه ایجاد نمود. از دیگر موارد قابل ذکر در این فرقه میتوان به عملیات مرصاد اشاره کرد که قبل از آغاز آن مسعود رجوی با منطق و معیار دور از عقل خود تعداد زیادی از نیروهای فرقه را برای یک ماجراجویی کودکانه به قتلگاه فرستاد و آنها را ذبح کرد. این عملیات بعدها باعث ایجاد تشکیکات زیادی در عقیده و مرام اعضای این سازمان نسبت به عملکرد سران شد.
آنچه در دورههای مختلف و در مرام مسعود رجوی به عنوان سرکرده منافقین وجود داشت، دستاویزی از آرمانهای مشمئز کنندهای است که قبل از هر کس، مهرههای اجرای این آرمان را از مسعود رجوی بیزار میکند. آنها که قربانی نادانی، زیاده خواهی بی حد و اندازه، جهالت و خودنمایی مسعود رجوی شده و میشوند.
زنان و دختران؛ قربانیان همیشگی فرقه رجوی
علی رغم آنکه مسعود رجوی با تصاحب مریم قجر عضدانلو و با طرح کذایی انقلاب ایدئولوژیک، تلاش کرد از آن به عنوان جایگاه واعتبار بخشیدن و به زنان یاد کند اما تصاحب یک به یک این زنان توسط مسعود رجوی، چنانکه بتول سلطانی به عنوان یکی از زنان شورای رهبری همین فرقه ازآن یاد کرد، جای هیچ تردیدی باقی نگذاشته که زنان در این فرقه بیش از هر موجود دیگری قربانی هوا و هوس رجوی شدهاند و تاکنون ابزار خوشگذرانی و بازیچه بسیاری از سران این فرقه، فرماندهان حزب بعث و مواردی از این دست شدهاند.
اما سوء استفادههای این فرقه اززنان همچنان ادامه دارد و زنان و دخترکان این فرقه همواره و در برنامههای بهره کشی، مهرههای اول این بهرهکشی بوده و هستند.
واقعیت تلخی که محمد جواد هاشمی نژاد چند روز قبل و در گفتگو با خبرگزاری فارس، صریح و شفاف به آن اشاره کرد، نشان دهنده عمق استثمار زنان و دختران در این فرقه است. اشاراتی که وی با مرور یک سند طبقه بندی شده وزارت خارجه آمریکا از آن یاد کرد نشان میدهد سران این فرقه دختران دانش آموز را برای انجام عملیات انتحاری به کربلا آموزش میدهند.
در طول سالهای اخیر و از زمان حضور آمریکاییها در عراق، بارها عمیلاتهای انتحاری توسط دختران کم و سن و سالی انجام شده که با استفاده از کمربند انتحاری، به میان جمعیت رفته و خود را منفجر نمودهاند.
دو سال قبل نیز هابیلیان با انتشار خبری مشابه، پرده از اقدامات مشابه منافقین در این خصوص برداشت. افشاگری کانون خانواده شهدای ترور کشور، در آن زمان خشم و عصبانیت جنون آمیزی را در رسانههای منافقین رقم زده و هابیلیان آماج حملات سایتهای آنها قرار گرفت. آن زمان اعلام شد که منافقین از دختران و پسران کم سن و سال استفاده کرده، با مبالغ اندکی پول و استفاده از آبمیوههای آلوده به مواد مخدر، با خارج کردن دختران و پسران کم سن و سال از حالت طبیعی، از آنها میخواهد در عملیاتهای انتحاری بر ضد مردم عراق، در اماکن شلوغ و اماکن مذهبی شرکت کنند.«آمارها نشان میدهد که از سال 2003 تاکنون 55 مورد عملیات انتحاری در عراق توسط زنان و بخصوص دختران کم سن و سال صورت گرفته است و زنان انتحاری برای انجام عملیاتهای انتحاری خود، در استانهای دیالی، بغداد، الانبار، بابل، نینوا، کربلا و کرکوک پراکنده هستند.»(1)
در این خصوص البته گفتههای نماینده پارلمان عراق نیز قابل تامل است:« سمیره موسوی، رییس کمیتهی زنان و خانواده در مجلس نمایندگان عراق می گوید: گروههای تروریست با شستشوی مغزی، از زنان ناتوان و ناامید كه دچار مشكلات اقتصادی هستند برای انجام عملیات تروریستی استفاده میکنند»(2)
قبل از انتشار این خبر توسط هابیلیان و بعد از آن، تا زمان حاضر عملیاتهای انتحاری زیادی بر علیه مردم عراق با همین شیوه و روش صورت گرفته است که نتایج آن شهادت تعداد زیادی از مردم عراق بوده است؛ عملیاتهایی که هنوز هم ادامه دارد و هنوز هم قربانی میگیرد.
عملیاتهای تروریستی منافقین همچنان ادامه دارد
آموزش دختران کم سن و سال برای انجام عملیاتهای نظامی در کربلا، تنها گوشهای از روند ناآرام سازی عراق است که توسط منافقین دنبال میشود. منافقین در برنامه ریزی و اجرای عملیاتهای خود تلاش گستردهای به کار میبرند تا ردّی از خود بر جای گذارند .
آموزش دختران دانشآموز، سازماندهی و آموزش نیروهای القاعده در پادگان اشرف و به کار گرفتن جوانان بیکار – به بهای اندک – برای انجام عملیلاتهای تروریستی، استراتژی مهم سرکردگان منافقین است برای انجام عملیاتهای تروریستی و ایجاد فضای ناآرام در عراق و از این رو است که میتوان رد پای منافقین را به نوعی غیرمستقیم، در تعداد زیادی از عملیاتهای تروریستی انجام شده و در حال انجام در عراق جستجو نمود.
عملیاتهایی که از سال 2003 و با حضور آمریکا در عراق و از زمان خلع سلاح اجباری منافقین توسط آمریکا، با سرمایهگذاری منافقین بر روی تروریستهای کم سن و سال، بیشتر از گذشته رشد پیدا کرده است.
امروزه شنیدن اخبار کشتارهای ضد بشری در عراق هرچند هم که خسارات و تلفات بسیار سنگینی برجای می گذارد تقریباً عادی شده است شاید نتوان رقم دقیقی از تعداد عملیات انتحاری عراق که وحشیانه ترین و غیر انسانی ترین شیوه تروریسم است را مشخص کرد.
گزارش وزارت خارجه آمریکا در مورد تمایل سران این فرقه به انجام عملیاتهای تروریستی و آمادگی این فرقه برای انجام عملیاتهای تروریستی – برای رسیدن به اهداف – تکمیل کننده این فرضیه است که منافقین به صورت غیر مستقیم در عملیاتهای تروریستی زیادی – از زمان خلع سلاح اجباریشان – شرکت نمودهاند؛ عملیاتهایی که برای سران این فرقه بسیار مهم است که ردّی از سازمان تروریستی مجاهدین خلق در آن نباشد. آنچه مسلم است اینکه شمار عملیاتهای تروریستی که منافقین در عراق و از زمان حضور آمریکاییها انجام دادهاند، مشخص نیست اما شیوههای آنها در بکارگیری دختران کم سن و سال عرب برای این عملیاتها کاملاً آشکار شده و نکته دیگر اینکه این عملیاتهای مشخصاً با هدایت منافقین، همچنان ادامه خواهد یافت.
----------
1 و 2 – روزنامه هموطن سلام.