| عضو گیری های این گروهک تروریست از طریق قاچاق انسان در طول سالهای گذشته نیز بیانگر این مهم است که منافقین از زمانی به بعد حتی دیگر موفق به جذب نیرو هم نشدند. و این روند در نهایت به جایی رسیده که اگر حتی خللی در کار این گروه ایجاد نگردد مرگ و میر طبیعی عامل نابودی آنها خواهد بود.! |
با نگاهی به سوابق فرقه ها و گروه های منحرف، می بینیم که هر چند این گروه ها با هدف ترویج افکار انحرافی و بعضاً اقدامات تروریستی تشکیل می شوند و به سبب اقدامات دولت ها و ملت ها برای سرکوب و جلوگیری از فعالیتشان، سعی می کنند تحرکات خود را به صورت مخفی و تشکیلاتی تحت پوشش های امنیتی و حفاظتی به اجرا در آورند، اما برای معرفی خود و عضو گیری و در نهایت جذب منابع مالی مجبور به تشکیل واحد های رسانه ای می باشند. غالباً دیده می شود که تلاش این گروهک ها و فرقه ها در حوزه های تبلیغات رسانه ای با محوریت بزرگنمایی و نشان دادن طول و عرضی غیر واقعی از تشکیلات خود می باشد زیرا مورد توجه بیشتر قرار گرفتن، به موفقیت این جریانات کمک می کند.
منافقین نیز به عنوان یک گروهک تروریستی که ساختاری اینچنینی دارد از همین مشی پیروی نموده و از همان پیدایی نیز سعی کرده که خود را خیلی بزرگتر از واقعیت نشان دهد. تبلیغات رسانه ای و دروغ پردازی های متعدد در مورد فعالیت ها و اقدامات حاشیه ای این گروهک به صورت مستقیم و حتی غیر مستقیم از زبان این گروه خارج شده تا اندازه ای غیر واقعی و پژواک گونه از ماهیت این گروهک بر حسب کمیت ارائه کند.
متاسفانه بعضی از سایت ها و رسانه های مخالف این گروه تروریست که به صورت متمرکز در موضوع این گروهک فعالیت می کنند و حتی برخی سایت های سیاسی که هر از چند گاهی اخباری مرتبط با این فرقه را پوشش می دهند نیز نداسته به این موضوعات بی اهمیت دامن می زنند و باعث می شوند چهره ای خیالی از این گروه به نمایش در آید.
یکی از این حاشیه های بی ارزش منافقین، غیبت چندین ساله سرکرده فراری این گروه یعنی مسعود رجوی است. محل اختفای این فرد که مدتهاست متواری شده و در انزوای رسانه ای به سر می برد گاهاً در خبر ها و تحلیل های برخی سایت ها مورد ارزیابی و بحث قرار می گیرد که برای نمونه به مواردی از آنها بدون ذکر منبع خبر اشاره می کنیم:
«گویا سازمان ملل متحد و آمریکا توانسته اند با مریم رجوی که اکنون در پاریس مستقر است مذاکراتی انجام دهند. شوهر وی مسعود رجوی از سال 2003 میلادی تا کنون دیده نشده است. اما برخی از ساکنان پیشین کمپ اشرف ادعا می کنند که او را در سال 2007 در کمپ دیده اند و اینکه تا همین چند ماه پیش او از طریق ویدئو کنفرانس با آنان در ارتباط بوده است.گفتنی است مسعود رجوی مدتی است به علت پیشرفته شدن بیماری سرطان جهت معالجه از کشور اردن وارد جزیره ایسلند در قطب شمال شده است»
«حضور سرکرده منافقین در ایسلند مورد اعتراض شدید برخی رها شدگان از چنگال این گروهک قرار گرفته و حتی نامه نگاری‌هایی در اعتراض به این موضوع با مسئولین کشور ایسلند صورت داده‌اند.این جنایتکار (مسعود رجوی) درهمان سال ۲۰۰۳ وپس از نظارت بر تحویل سلاح ها به ارتش امریکا به همراه مریم قجر تروریست و حدود چهل نفر از نزدیکانشان تحت اسکورت وحمایت نیروهای امریکایی وارد شهر امان درکشور اردن گردیدندخبرهای غیر رسمی ، از مرگ مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، سازمان مخالف نظام حاکم بر ایران خبر داد. خبر مرگ رجوی از راه پیام های کوتاه تلفن همراه در تهران منتشر شد»
«اول دی ماه 90؛ سرکرده فراری فرقه درجزیره SAO TOME E PRINCIPE درمخفی گاهی که امریکایی ها برایش مهیا ساخته اند به زندگی توام باوحشت گیاهی مشغول است....... اوخوب می داند که سرانجامی بهترازارباب خود صدام معدوم ندارد.....مریم قجر وتنی چند از خدمه وحشمه اش با تلاش بسیار توانستند وارد فرانسه شوند و مسعود خائن با تعدادی از محا فظانش درخلنه «رغد صدام» (دخترصدام حسین معدوم) درنزدیکی شهر امان اسکان داده شدند وهم اکنون نیز دراین مخفی گاه تحت نظارت امریکا واردن روزمرگی خود را می گذرانند…….»
با بررسی این خبرها که عموماً محل اختفای این فرد را محور هم قرار نمی دهند، در می یابیم که چقدر این آمار و اخبار متناقض مورد توجه قرار گرفته اند! در حالی که اساساً باید ببینیم اطلاع از محل این سرکرده فراری منافقین چه کاربرد و اهمیتی دارد؟
اینکه بدانیم مسعود رجوی کجاست و چه می کند، چه اهمیتی دارد؟ و اگر مکانش مشخص شد و یا اینکه از اختفا خارج شد، چه کاربردی دارد؟ و چه نفع و ضرری می تواند برساند؟
هر چند بر کسی پوشیده نیست که مسعود رجوی سرکرده منافقین، این گروهک و اعضای آن را با ساختار فرقه ای اداره می کند و همین از دلایلی شد که امروز منافقین وابستگی شدیدی به او دارند اما کلیت منافقین امروز فاقد ارزش و اهمیت شده است. ارتش خصوصی دیروز صدام که به لطف حمایت های حزب بعث به خودش اجازه می داد که به خاک جمهوری اسلامی تجاوز کند و همین سرکرده فراری منافقین، در آن روزها به دنبال خرید ناو هواپیمابر بود! امروز بزرگترین و اساسی ترین مشکلش این شده که از این پادگان به یک پادگان دیگر برود و در این جابجایی سالم بماند!
فلاکت امروز منافقین هم حاصل همین راهنمایی ها و رویکرد های سرکردگانی مانند رجوی است، نگاه به سیر تحولات منافقین از ابتدای انقلاب تا به امروز نشان می دهد که این گروهک روز به روز افت کرده و اغلب نیروهای امروزش را پیرمرد ها و پیرزنانفرتوت تشکیل می دهند. عضو گیری های این گروهک تروریست از طریق قاچاق انسان در طول سالهای گذشته نیز بیانگر این مهم است که منافقین از زمانی به بعد حتی دیگر موفق به جذب نیرو هم نشدند. و این روند در نهایت به جایی رسیده که اگر حتی خللی در کار این گروه ایجاد نگردد مرگ و میر طبیعی عامل نابودی آنها خواهد بود.!
امروز هم فقط صدام یا کسی مثل او لازم استتا منافقین را به مزدوری گرفته و باعث شارژ دوباره این گروهک شود. حالا تصور کنید که این گروهک با این وضعیت فلاکت بار و رو به نابودی از بازگشت سرکرده فراری خود چه عایدی خواهد داشت.
چیزی که مسلم است این که باز گشت دوباره مسعود رجوی، برای منافقین حتی شوک هم ایجاد نمی کند چه برسد به اینکه بخواهد در وضعیت آینده آنها تاثیر بگذارد آنهم آینده ای که خود آنها دیگر کوچکترین تاثیری در آن ندارند.
پس پرداختن به مسائل حاشیه ای و بی ارزش این گروهک تنها افتادن در دام خود منافقین است که سعی دارند خود را بزرگتر و مهمتر از آن چیزی که هستند نشان دهند و شاید در کنار این بزرگنمایی ها بتوانند دوباره در فضایی دیگر و توسط صدامی دیگر به خدمت گرفته شوند تا از نابودی خود جلوگیری نمایند.
