مستند «قائم مقام»، روایتی بدون سانسور از از زندگی آیتالله منتظری است. این مستند که به گفته سازندگان آن درصدد بوده تا روایتی بدون سانسور از زندگی و فراز و فرودهای مرحوم منتظری را به تصویر بکشد از زمان اکران تاکنون با استقبال زیادی از طرف مردم و شخصیتهای سیاسی واقع شده است.
آنچه وزن بی طرفی «قائم مقام» را در بازگویی تاریخ زندگی منتظری بالاتر برده روایت اشخاصی است که در دستهبندیهای سیاسی امروز کشور هم طیف با بیت خانواده آن مرحوم محسوب میشوند، سخنانی منتشر نشده از ناطق نوری، مرحوم هاشمی رفسنجانی و مصاحبههایی با احمد منتظری، داماد خانواده منتظری، عمادالدین باقی
از موضوعاتی که در این مستند به آن پرداخته شده و بخشی از حقایق مربوط را بازگو کرده است ماجرای 67 است. آنچه در ادامه پیش روست برشی از مستند قائم مقام است که به این موضوع پرداخته و بنیاد هابیلیان بدون هیچ دخل و تصرفی آن را به متن تبدیل کرده است:
راوی:
کمتر از یک سال پس از اعدام سیدمهدی هاشمی، قائم مقام رهبری دوباره در مقابل تصمیم امام میایستد. این بار با مخالفت جدی اش با اعدام منافقین.
منتظری: (صوت جلسۀ محرمانۀ آیت الله منتظری با مسئولین قضایی، 24مرداد1367)
به نظر من بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم میکنند، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران تو تاریخ مینویسند.
راوی:
ماجرای اعدام ها چیست؟ چرا امام حکم اعدام منافقین را صادر کرده است؟
خرداد ماه 1359
مسعود رجوی: (خرداد ماه 1359، استادیوم امجدیه تهران)
آخر به من جواب بدهید اگر مجاهدین ایادی شرق و غرب اند، پس چه کسی در این مملکت سالم است؟!
راوی:
تنشهای مجاهدین خلق با انقلاب، دغدغه ی این روزهای همه، از جمله فقیه عالیقدر است.
منتظری:
نصیحت میکنم به برادران و خواهرانی که گول این گروه ها را خوردند و خیال میکنند که راه راه حقی است، توجه بکنند که نه! راه راه صحیحی نیست، مکتب مکتب باطلی است.
راوی:
هم زمان با عزل بنی صدر در خرداد 60 ، سازمان مجاهدین خلق اعلام میکند که وارد فاز نظامی برخورد با جمهوری اسلامی شده است. خیابان ها صحنه ی درگیری مردم و منافقین میشود . حالا جمهوری اسلامی در دو جبهه میجنگد، با عراق در مرزها و با منافقین در داخل.
منتظری:
شما هیچ میدانید که یک عده ای از شما در خیابانهای تهران راه میافتید، رادیو اسرائیل، رادیو آمریکا میگوید صد هزار نفر، تضعیف دولت میکنید. تضعیف اسلام میکنید. تضعیف کشورتان را میکنید. چرا این قدر نمک به حرامید. اگر اسلام، اگر قیام این مردم مسلمان، اگر قیام رهبر انقلاب نبود، شما سردمداران تان در زندان محمد رضا میپوسیدید، نمک به حرام ها. حالا دارید علیه اسلام، علیه کشور اسلام، علیه انقلاب توطئه میکنید؟!
راوی:
تنها هفت روز بعد دفتر حزب جمهوری اسلامی منفجر میشود. آیت الله بهشتی و 72 نفر از یاران امام به شهادت میرسد. محمد منتظری، فرزند آیت الله منتظری هم یکی از آنها هست.
منتظری:
وقتی که حضرت سیدالشهدا فرزند دلبندش حضرت علی اکبر را در راه خدا بدهد، برای من آسان است که فرزند دلبند مبارزم و برادران عزیزم در راه اسلام فدا شوند. ضمناً به هواداران گروه ها برای چندمین بار دوستانه، برادرانه ، پدرانه تذکر میدهم که شما وسیله و آلت دست عمال سیاست شرق و غرب نشوید.
راوی:
سال 1367، هفت سال از آغاز مبارزه ی نظامی منافقین با انقلاب میگذرد. چند هزار شهید حاصل مبارزه مسلحانه ی آنها با جمهوری اسلامی در این سالهاست.
شهید لاجوردی دادستان انقلاب تهران: (تشییع پیکر سه پاسدار شکنجه شده توسط منافقین، 25/مرداد/1361)
مگر شما ندیدید بچههای دو ساله را جزغاله کردند. مگر شما نمی بینید این برادران ما را چه کردند؟ آخر کجای دنیا شما سراغ دارید، آخر کجا تاریخ به یاد دارد، کجا شما دیدی که پوست سر یک انسان را بکنند؟! کجا سراغ دارید پوست صورت را درسته و زنده بکنند؟!
ناطق نوری:
وقتی اینها شورش کردند در خیابان با تیغهای موکت بری چه جوری سر انسان ها را میزدند. زن، مرد، بجه، دختر، پسر؛ اصلاً میزدند، سر میزدند. مثل الان داعش منتها الان اینها یک سیستم و آنها یک سیستم و یا حالا جنایاتی که مثلاً حالا یک کفاش را ترور کنند، یک خانمی که نماز جمعه میرود با چادر و مقنعه این را به خاطر جرم نماز جمعه بزنند.
راوی:
حالا منافقین چند سالی است رسماً در عراق مستقر شده اند و هماهنگ با رژیم صدام با جمهوری اسلامی میجنگند.
عباس داوری:
ما دیروز حدود 211 تا بمب منفجر کردیم در سراسر ایران .
راوی:
تنها چند روز بعد از پذیرش قطعنامه ی پایان جنگ، منافقین در پایان عملیاتی هماهنگ با رژیم صدام به خاک ایران حمله میکنند.
رجوی:
عملیات بزرگ فروغ جاویدان.
راوی:
عملیات فروغ جاویدان یک نیمه ی دیگر هم دارد. شورش منافقین زندانی در شهرها و پیوستن به ارتش منافقین. در این سال ها هیئت عفو زندانیان که امام مسئولیت آن را بر عهده ی آیت الله منتظری گذاشته بود، با دست باز بسیاری از منافقین زندانی را آزاد کرده است. حالا منافقیتن باقیمانده در زندان کسانی هستند که نه پشیمان شده اند، نه توبه کرده اند و همچنان به مبارزه با جمهوری اسلامی اعتقاد دارند. هم زمان با حمله ی ارتش منافقین به مرزها، منافقین زندانی هم در برخی از زندان ها دست به شورش و آشوب میزنند.
(اسناد به سدت آمده از منافقین در عملیات مرصاد)
این اقدام در مراحل پنجگانه طرح عملیات منافقین هم منعکس شده بود. تسخیر زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان همدان، زندان چوبین در قزوین و در نهایت زندان اوین تهران. مسعود رجوی هم در نشست پیش از آغاز عملیات گفته بود اول شهر را بگیرید بعد زندان را. سه روز بعد تنها چیزی که از منافقین بر جای مانده بود تنها جنازههای بی شمار آنهاست.
اما در میان کشته شدگان منافقین، اسامی آشنایی به چشم میخورد. یک پنچم کشته شدگان همان کسانی هستند که در سالهای اخیر از زندانهای جمهوری اسلامی آزاد شده بودند! بعد از این عملیات امام تصمیم قاطعانه ای میگیرد. ایشان با نوشتن نامه ای رسماً محارب بودن سازمان منافقین را اعلام و دستور اعدام منافقینی را که همچنان بر سر موضع حمایت از این سازمان و دشمنی با جمهوری اسلامی هستند، صادر میکند.
آیت الله منتظری که از سال ها قبل نسبت به زندان ها و قوه ی قضائیه ذهنیتی منفی داشت و بارها شایعاتی چون شکنجه ی منافقین را مطرح کرده بود، این بار هم تحت تأثیر گزارش ها قرار میگیرد. او دو نامه ی تند به امام مینویسد و از این تصمیم انتقاد میکند. چند روز بعد چند نفر از مسئولین به قم میروند تا ببینند چه اسناد معتبری از تخلف در اجرای اعدام ها به دست آیت الله رسیده که آنها از آن بی خبرند.
منتظری: (صوت جلسه ی محرمانه ی آیت الله منتظری با مسئولین قضایی، 24/مرداد/1367)
سه روز قبل قاضی شرع یکی از استانهای کشور که مرد مورد اعتمادی میباشد؛ حالا بعد میگویم که چه کسی است. با ناراحتی از نحوه ی اجرای فرمان اخیر حضرت عالی به قم آمده بود.
راوی:
ولی متوجه میشوند آیت الله باز هم به خاطر گزارش یک نفر برخورد جمهوری اسلامی با منافقین را زیر سؤال برده است. قائم مقام رهبری عصبانی است.
منتظری: (صوت جلسه ی محرمانه ی آیت الله منتظری با مسئولین قضایی، 24/مرداد/1367)
چندین سال شخص آقای نیری این قاضی اون قاضی تو این شهر تو اون شهر یکی رو محکوم کرده به پنج سال ، یکی را محکوم کرده به شش سال، یکی را محکوم کرده به دو سال یکی رو محکوم کرده به پانزده سال، خب این که حالا ما بیاییم بدون این که فعالیت تازه باشه اینها را اعدام بکنیم؛ این معناش این است که ما همه مون .... خوردیم.
ری شهری:
اینها قیام مسلحانه کردند علیه نظام اسلامی . قیام مسلحانه هم علیه نظام مشروع اسلامی، این حکمش اعدام است. چیزی که هست نظام به اینها ارفاق کرده بود که ببیند توبه میکنند، توبه نمی کنند، وضعشان بهتر میشود، نمی شود، این که حالا فرض کن ده سال، پانزده سال، بیست سال حبس ابد داده بوده معنایش این نیست که اینها حکم شان اعدام نبوده!
حکم شان اعدام بوده، بعد از جریان مرصاد جدا از گزارش هایی که وجود دارد که اینها هماهنگ بودند و توانی کرده بودند با جریان مرصاد و حتی به زندانبان ها گفته بودند که شما زندانی ما خواهید بود؛ اصلاً کاری به اینها نداریم. اینها حکم شان، حکم اعدام بود و در عین حال دوباره محاکمه شدند .
ناطق نوری:
خب آنجا تمام امید آمریکایی ها و هم پیمانان شان و صدام و همه به منافقین بود و ارتش منافقین بود که اینها حمله کنند و حمله هم کردند. اینها اسلام آباد اعدام کردند مردم عادی را همین طور میکشتند و میآمدند جلو. حالا این را بگوییم که آنها بودند آنجا. ولی این نبود. مسعود رجوی اعلام میکند که فردا ظهر ما جشن را در تهران میگیریم. به همه ی نیروها و سمپات ها اعلام کردند که ما داریم میآییم و این در زندان هم منعکس شده و ما داریم میآییم و شما در زندان شورش کنید، تهران را شما بریزید و بگیرید. ما هم میآییم و بعد هم نظام را ساقط میکنیم.
خب کدام حکومت در دنیا میشیند و بعد هم یک عده ای بیایند کودتا کنند، شورش کنند، بگیرند و قتل عام کنند، همه را بکشند، بعد بنشیند و نگاه کند! امام دستور که داد نگفت که همه شان را . امام گفت بررسی کنید آنهایی که سر موضع هستند، سر موضع یعنی چه؟ شاید نسل جدید سر موضع را نداند یعنی چه؟ سر موضع هستند یعنی شما هم آن داخل شورش کنید همه را بکشید که بریزیم و حکومت را بگیرید.
راوی:
اما با وجود این گزارش ها و سابقه ی هفت سال جنگ مسلحانه ی منافقین با انقلاب؛ آیت الله قضاوت متفاوتی دارد.
منتظری: (صوت جلسه ی محرمانه ی آیت الله منتظری با مسئولین قضایی، 24/مرداد/1367)
من قضاوت آیندگان و تاریخ را در نظر میگیرم. روش پیغمبر را با دشمنان خود در فتح مکه و جنگ هوازن ببینید، به چه نحو بوده است؟ پیغمبر با عفو و گذشت برخورد کرد و از خدا لقب رحمه للعالمین گرفت.
راوی:
اما تاریخ موضع آیت الله منتظری درباره ی برخورد با منافقین را جور دیگری روایت میکند. فقیه عالی قدر تنها چند سال قبل برای فتنه ی منافقین نسخه ی متفاوتی را تجویز کرده بود.
منتظری: (پیام نوروزی آیت الله منتظری بهار 1361)
اگر میبیند کسانی به انقلاب و کشورش لطمه میزنند چاره ای ندارد جز این که آنها را به جوخه ی اعدام بسپارد. سرطان را بایستی برید. آخر الدوا الکی، وقتی که دیگر سرطان اذیت میکند و پیشروی میکند باید سوزاند؛ چاره ای نیست. حضرت علی (ع) که میزان الاعمال است؛ ملاک عمل ماست، حضرت علی که از این که خلخال از پای یک دختر کافری که در ذمه ی مسلمین است، خلخال از پایش میکشند، این جور ناراحت میشود که میفرماید اگر انسان طلب مرگ بکند، ملعون نیست.
همین حضرت علی، حدود چهار هزار نماز شب خوان، تالی قرآن را در نهروان از دم شمشیر گذراند. چرا؟ برای این که فتنه میکردند. جلوی فتنه را باید گرفت. چهار هزار مسلمان نماز شب خوان! قرآن خوان! ولی وقتی که فتنه میکنند، ناچار است حضرت علی با اینها جنگ کند و اینها را خوارج نهروان را همه شان را کشت . کاری نکنید که دادگاههای انقلاب ناچار بشوند حکم اعدام صادر بکنند و این اعدام ها اجرا بشود.
آن وقت شما دنیا و آخرت تان را از دست میدهید جوان ها! برای این که زیدی میخواهد بیاید بر ایران حکومت کند. و تو زیدی که آنجا نشسته ای و فتنه میکنی، تو هم رئیس جمهور بوده ای، هم فرمانده ی کل قوا بودی، همه چیز که دستت آمده بود؛ اگر عرضه داشتی برای خودت حفظ کرده بودی؛ حالا که معلوم شد عرضه نداری، بنشین در خانه ات آنجا مشغول کتاب نوشتنت باش، مشغول مطالعه باش. این قدر ملت را به کشتن نده.
راوی:
حتی اعدام محاربین در جمهوری اسلامی هم با استناد با فتوای خود او از سال 66 اجرا شده است.
حجت الاسلام و المسلمین سید هادی هاشمی؛ داماد و رئیس دفتر آیت الله
حتی اعدام بعضی از افرادی که آن موقع فتوای امام نبود، راجع به مفسد و محارب و اینها؛ ایشان فتوای شان یک طوری بود که میشد بعضی ها را با محارب و مفسد اعدام شان کرد.
راوی:
چرا قائم مقام رهبری تا این حد از مواضع سالهای ابتدای انقلابش فاصله گرفته است. کدام کانالهای ارتباطی و کدام گزارش ها او را به این نتیجه رسانده است. تا جایی که حالا توضیحات مسئولین درباره ی روند اعدام ها هم موضع او را تغییر نمی دهد.
توضیح یکی از مسئولین قضایی در جلسه ی محرمانه ی با آیت الله منتظری، 24/مرداد/1367
خدا شاهده که ما این نیست که روز قیامت باید جواب این را بدهیم و در حضور برادرها جلسه تشکیل دادیم و تک تک اینها را آوردیم توی اتاق، مورد داشتیم که چهار بار این را آوردیم باهاش صحبت کردیم، کراراً داشتیم که سه بار باهاش صحبت کردیم؛ ما به این هم اکتفا میکردیم که اگر این فقط مینوشت فقط به این مقدار ما اکتفا میکردیم که اگر مینوشت که چون سازمان محارب منافقین با این نظام دارد مبارزه میکند و اینجانب اگر چه اعتقاد به این نظام ندارم- اینهم بهش میگفتیم بنویسه – و اینجانب اگر چه اعتقاد به این نظام ندارم ولی چون اعتقاد به مبارزه با نظام هم ندارم، لذا اعلام کردم از سازمان جدا شدم. این را ما کنار میگذاشتیم. یعنی حتی به این هم اکتفا میکردیم.
راوی:
جلسه تمام میشود و مسئولین شگفت زده از آنچه از زبان قائم مقام رهبری شنیدند قم را ترک میکنند.
حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه ای جانشین دادستانی وقت در وزارت اطلاعات:
یک چیزی که خیلی عجیب بود برای من همین نحوه ی برخورد آقای منتظری بود که یک چیزهایی را که مربوط به خودشان میشد، اگر به قول معروف اظهر من الشمس بود، هر که میآمد هر چه میگفت یا قبول نمی کرد یا توجیه میکرد، خیلی عجیب بود. یا به یک نحوی از. اما اگر یک چیزی مخالف آنچه که بالاخره آنها به او میگفتند، اگر یک فردی همین جوری یک نامه ای مینوشت، اصلاً بدون نام و نشان، آن را به عنوان یک خبر یقینی تلقی میکردند. ترتیب اثر میدادند، روی این حرف میزدند روی این مصاحبه میکردند روی این نامه مینوشت خدمت امام، فرض کنید. این خیلی برای من عجیب بود که چرا اصلاً این حالت؟!
راوی:
پرونده ی منافقین هم بسته میشود و موضع نسنجیده ی آیت الله منتظری در حمایت از منافقین نقطه ی ابهام دیگری را در کارنامه ی سیاسی اش ثبت میکند. اما حتی پس از این ماجرا او همچنان قائم مقام رهبری است و امام هم چنان در تلاش برای حفظ اوست .