مطلبی که آقای علاوی باید بداند!

Alavi

جناب آقای ایاد علاوی ؛ با سلام و آرزوی سربلندی برای ملت عراق

چند روز قبل خبری را دیدیم که در آن شما با برخی از سران سازمان مجاهدین خلق – که توسط مردم ایران و عراق، "منافقین" نامیده می شوند – دیداری داشته اید وآنها از شما برای دیدار با مریم رجوی و نیز بازدید از اردوگاه اشرف دعوت به عمل آورده اند . امیدوارم اصل خبر صحت نداشته باشد اما با فرض صحت خبر ، کاملا و به دور از حب و بغض های مرسوم در پاسخ گویی های دو طرفه،قصد داریم تا چند کلامی را با شما در مورد ماهیت این گروه تروریستی درمیان بگذاریم.

آقای ایاد علاوی ؛ نمی دانیم تا چه حد و اندازه با ماهیت تروریستی سازمان مذکور آشنایی دارید اما یقینا می دانید که این گروه سالهای سال است که به سبب اعمال تروریستی خود - که همچنان نیز ادامه دارد – در لیست تروریستی آمریکا و اروپا قرار دارد و همه ساله نیز با اعلام اسامی جدید گروه های تروریستی ، در لیست مذکور می باشد .این گروه از بدو تاسیس خود در 40 سال پیش تاکنون چرخش های فراوانی در سیاست ها و ایدئولوژی های خود داشته است ، به گونه ای که نتوانسته یک روش ثابت و قابل اتکا در مورد ماهیت رفتارهای خود ارایه دهد . سیاست این سازمان در هر دوره از حیات خویش ، سیاست ابن الوقتی و پیاده سازی سیاست منفعت طلبی آنی بوده است و در این راه دست به هر تمهیدی نیز زده است که در ادامه ی این مجال درمورد آنها توضیح خواهیم داد .

آقای علاوی ؛ تاآنجا که می دانیم شما شخصیتی نیستید که به تازگی قصد آغاز فعالیتهای سیاسی را داشته باشید . به عبارتی شما خود دارای تجربه ی طولانی در امرسیاست می باشید که همواره برای مسائل گوناگون، مشی مسالمت آمیزی،به خصوص در مورد همسایه ها در طول دوران موقت نخست وزیری تان داشته اید وحتما سیاست خصمانه و دشمن تراشی صدام درمورد پناه دادن به گروه های تروریستی را بهتر از هر کسی می دانید و به آن وقوف کامل دارید و نیز می دانید که چنین سیاست هایی نه تنها پایدار نیست بلکه دارای هیچ پایگاه اجتماعی نیز نمی باشد . البته همه می دانیم که در کوران تجربه های انتخاباتی ، دیدار نامزدها از شهرهای مختلف ، میتینگ های انتخاباتی ، دیدار با گروه ها و احزاب گوناگون و شرکت در مراسمات ( ان جی او ) ها امری عادی است تا بدین وسیله برنامه ها ی آنها مورد شناسایی و سپس قبول طرف های مورد بحث قرار گیرد و صد البته که این امر، رسمی معمول در تمام دنیا و از مقدمات اصول دموکراسی انتخاباتی می باشد . تا اینجای بحث مشکلی پیش نمی آید، اما گمان می کنیم به این نکته نیز وقوف کامل داشته باشید که درمورد اخیر گزینش و ارتباط برقرار کردن با فاکتورهای فوق درایت و هوشمندی زیادی را می طلبد چنان که برخی کاندیداها هدفشان از برقراری این ارتباط ، حمایت مالی گروه مذکور یا افزایش آمار رای دهندگان به واسطه ی مقبولیت گروه یا دسته ی مورد نظر در بین مردم می باشد . سوالی که ما از شما داریم این است که با عنایت به کدام یک از دو مورد فوق بود که شما با اعضای این گروهک دیدار نمودید و قبول کردید که با سرکرده آنان نیز دیدار داشته باشید ؟ در مورد توانای مالی این گروه باید عنوان کنیم که گروهک مذکور از همان ابتدای ورود به عراق زیرحمایت جنایتکارقرن – صدام حسین – قرار داشت و صدام از هیچ گونه کمک مالی به آنان دریغ نورزید . در این مورد و در گزارشی که درتوضیح عملکرد تروریستی گروهک رجوی توسط وزارت خارجه ی آمریکا منتشر شده، آمده است : "

یکی از سرمایه گزاران عمده و اصلی سازمان مجاهدین خلق صدام حسین می باشد که برای انها سلاح و پول های نقدی بالغ بر حدود صدها میلیون دلار تامین نموده است . ... بازدید کنندگان از پایگاه های مجاهدین در عراق مشخص ساخته اند که سلاح های موجود در انبارهای تسلیحات آنان ، از جانب عراق داده شده است ."

این گروه پس از سقوط صدام نیز مورد حمایت مالی برخی کشورها از جمله آمریکا و اسرائیل – علی رغم حضور درلیست تروریستی – قرار دارد ، ضمن این که گروهک مذکورچند وقتی است که با گروه هایی تروریستی از جنس خودارتباط برقرارکرده و از جانب آنان نیز تغذیه می شود . به موارد فوق اضافه کنید قاچاق انسان ، مواد مخدر ، انجام فعالیتهای مزدوری ودریافت مواجب در مقابل آن و ... اما درمورد دوم – افزایش آمار رای دهندگان در انتخابات – می توان به موارد زیادی اشاره نمود که اگر چه هرکدام از موارد فوق بارها و بارها تا کنون ذکر شده اند اما دانستن مجدد و تکرار دوباره ی آنها نیز خالی از لطف نیست چون انسان ذاتا فراموشکار است و بنده ی غفلت!

آقای علاوی ؛ بدون مقدمه عرض می کنیم که دیدار با گروهک مذکور اگر تداوم داشته باشد و با تایید مواضع تروریستی آنها نیز باشد بدون تردید نتیجه های منفی بسیاری رابرای شما در پی خواهد داشت .شاید جالب باشد تا برای تنویر بیشتر جنابعالی گوشه ای ازجنایات این فرقه رادر حق دو ملت شریف ایران و عراق با شما درمیان بگذاریم . شما خاطره ی انتفاضه ی مردم عراق در سال 1991 را به یاد می آورید .در آن سال همانگونه که می دانید مردم عراق از ضعف دولت مرکزی عراق استفاده نموده و برای سرنگونی نظام دیکتاتوری صدام قیام نمودند وعامل اساسی و اصلی سرکوب قیام مردم عراق در شمال و جنوب عراق تنها مزدوران همین گروهک ، یعنی منافقین خلق بودند که بااستفاده از سلاح های صدام و نیروهای خود – که آنها رابرای جنگ با ایرانیان فریب داده بودند – تهاجم گسترده و وحشیانه ای را بر علیه اکراد ترتیب دادند و تعداد زیاد از مردم مناطق شمالی وجنوبی عراق را به پاس محبت های صدام به این گروهک، به خاک و خون کشیدند .

در مداركي كه به صورت نوار ويدئويي چندی پیش منتشر شده و بخشي از آن در تلويزيون هاي «الجزيره» و «اسكاي نيوز» پخش شده است، سازمان منافقين (مجاهدين) به عنوان بخش مهمي از تشكيلات مخابرات و استخبارات ديكتاتور عراق بودند كه با بودجه ويژه و اجراي مأموريت هاي خاص تحت هدايت «ژنرال حبوش» رئيس استخبارات عراق به فعاليتهاي تخريبي عليه مردم و حكومت ايران و سركوب مردم عراق پرداختند. در سال ۱۹۹۱ كه با حركت هاي انقلابي كردهاي شمال عراق در كنار شيعيان جنوب، رژيم بعثي عراق در آستانه سقوط و انهدام قرار داشت، منافقين وارد معركه شده و حركت اكراد را با خشونتي هرچه تمام تر، سركوب كردند. از اين قبيل حركتها توسط منافقين در جهت تحكيم حكومت صدام بسيار صورت گرفته كه مشهودترين مورد آن در مورد كردهاي شيعه بود.

همچنین در نوار گفتگوی سری میان سپهبد صابر الدوری رییس سازمان مخابرات عراق پس از انتفاضه ی 1991 و مسعود رجوی ، صابر الدوری خطاب به رجوی می گوید : " رییس جمهور از برادر مسعود و ارتش آزادی بخش تشکر کرد و از نقش ارزنده ای که این ارتش در سرکوب آشوبهای گذشته انجام داد قدردانی نمود ... از رییس جمهور تقاضا کردیم که نامه ای تشکر آمیز برای مسعود ارسال نماید ولی ایشان گفت : این کافی نیست و باید با مسعود ملاقات کنم و حضورا تشکر کنم . " در این مورد شواهد و قرائن بسیار دیگری نیز وجود دارد، از جمله گفت وگوی رجوی با حبوش که در آن رجوی چنین گفته است : " فکر می کنم بین ماو شما ، بین ما و عراق چه دولت و چه حزب بعث و در راس آن آقای رییس جمهور و از طریقی دیگر مقاومت ایران و مجاهدین خلق و ارتش آزادی بخش ، فقط روابط سیاسی نیست ، اصلا اینطور قابل تفسیر نیست ؛ فکر می کنم که یک برادری کامل است . ... هر چیزی که علیه شماست ، به طور طبیعی علیه ماست و بالعکس . من در ذهن خودم و همینطور در قلب خودم نمی توانم حساب مصالح و منافع خودمان را از شما جدا کنم . " به دنبال این مطلب می توان به نظر برخی رسانه های خارجی نیز برای محکم تر شدن ادعای فوق اشاره نمود . آسوشیتد پرس در 10 مه سال 1991 در گزارشی با عنوان " ارتش آزادی بخش درعراق منتظر است " عنوان نمود : " کردهای عراق نیز به دنبال عملیات طوفان صحرا اعلام کردند که مجاهدین درسرکوب کردها به ارتش عراق کمک کرده اند ، ادعایی که از سوی پناهندگانی که به نزدیکی مرزهای ایران گریخته بودند نیز مورد تایید قرار گرفت . " همچنین مایکل تودولو، روزنامه نگار تایمز لندن در 2 آوریل 1991 از قول جلال طالبانی – رهبر وقت اتحادیه ی میهنی کردستان – نوشت : " پنج هزار تن از مجاهدین در سرکوب کردها به نیروهای صدام پیوستند . " وال استریت ژورنال نیز د ر 4 اکتبر 1994 اینگونه نوشت : " طی شش سال گذشته تنها تهاجم عمده ی ارتش آزادی بخش ملی در سال 1991 و درست پس از جنگ خلیج فارس صورت گرفت و این زمانی بود که صدام حسین به رجوی دستور داد تا برای فرو نشاندن شورش کردها در شمال عراق به کمک بیاید و این را شرکت کنندگان درآن عملیات بیان نموده اند . "

گمان می کنم در مورد کرد کشی و سرکوب شورشهای مردمی در عراق به اندازه ی کافی برای شما توضیح داده باشیم البته اگر مایل باشید اسناد بسیاری در این مورد وجود دارد که قابل انتشاراست . اما بعد از صدام نیز این گروهک جنایتکار با وجود این که توسط آمریکایی ها خلع سلاح شدند اما بازهم دست از اعمال تروریستی خود بر نداشتند و به تفرقه افکنی در میان مردم عراق و اهل تشیع و تسنن این کشور ، گسترش اختلافات قومی و قبیله ای ، تلاش برای کارشکنی در امور جاری دولت قانونی و مردمی عراق ، حمایت از گروه ها ی تروریستی موجود در عراق و آموزش نیروهای القاعده برای تشدید فعالیتهای تروریستی در عراق ، جاسوسی و مزدوری برای نیروهای آمریکایی و ... تنها گوشه ای از تلاش های این گروهک منفور برای خراب کاری درعراق می باشد . این فرقه با دعوت از افراد شناخته شده در حمایت از تروریسم و بقایای حزب بعث عراق سعی در به دست آوردن متحدینی جدید برای خود در عراق می باشد .

آقای علاوی؛ امروز مسلمانی نیست که از درگیری های خونین و وضعیت دردناک ملت عراق دردمند و غمگین نباشد. کشتار بی گناهان و مصیبت هایی که هر روز بر شهروندان عراق وارد می شود و تخریب مساجد و اماکن مقدس، قلب هر مسلمان غیرتمندی را جریحه دار می کند. این دردمندی آنگاه جانکاه ترمی شود که توطئه ای برنامه ریزی شده و استعماری در ظاهر به عنوان نزاع شیعی و سنی تبلیغ شده و ازاین فرصت برای غارت ثروت های مسلمانان به ویژه کشور مظلوم عراق و فروش میلیاردها دلار سلاح های نظامی به کشورهای منطقه و تثبیت موقعیت آمریکا استفاده می شود.چه کسی است که نداند نه کُرد و شیعه و سنی عراق و نه گروه ها و دولت عراق و نه هیچ یک از همسایگان مسلمان این کشور از این تنش ها نفعی نمی برند و صلاح و پیشرفت مادی و معنوی منطقه و نیز کشور عراق در برقراری امنیت و صلح در عراق و همکاری و همدلی همه گروه ها با دولت منتخب عراق برای آبادانی و استقلال و آزادی آن کشور است. امروز کشور عراق عرصه عقده گشایی زورگویان عالم از دنیای اسلام شده است. قدرت های سلطه جو به ویژه آمریکا و انگلیس و رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی از احساس هویت دنیای اسلام و زنده شدن روح جهاد و مقاومت مسلمانان و مخالفت آنان با سیاست های استکباری غرب و تلاش برای احیای دوباره تمدن اسلامی کاملاً نگران شده، و از هر گونه اقدام آشکار و پنهانی برای مقابله با این موج بیداری دریغ نمی کنند . در کنار همه ی این توطئه ها مسلما خاطره ی جنایات گروهک رجوی از اذهان عمومی مردم عراق پاک نشده است و قطعا مردم ، آن ایام و آن جنایات را به خوبی به یاد دارند . شما گمان می کنید چرا آمریکایی ها از اردوگاه آنها در استان دیالی به شدت محافظت می کنند ؟ آیا جز این است که از وجود آنها برای تفرقه افکنی و ایجاد فضای نا امن بین مردم عراق و ایجاد دشمنی بین دو ملت ایران و عراق استفاده می کنند ؟ آیا اگر حمایت و حفاظت نیروهای آمریکای نبود ، این به اصطلاح "امن ترین نقطه در عراق! " اصلا وجود می داشت ؟ آیا اساسا خشم و کینه ی مردم عراق در مقابل این همه جنایت "اردوگاه اشرفی" باقی می گذاشت ؟

آقای علاوی می خواهم کمی هم از جنایات آنها در ایران برایتان بگوییم . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و زمانی که منافقین در مصادره ی انقلاب اسلامی به نفع خود ناکام ماندند ، به زعم خود درمقابل حکومت ایستادگی کردند که ما حصل آن قربانی شدن 16000 هزار انسان بی گناه به دست این فرقه بود . البته آنها ترور و مشی مسلحانه رادر دوران حکومت شاه ایران نیز برای رسیدن به اهدافشان پیاده نموده بودند . ترورهایی که از هر دسته و گروهی را شامل می شد .

همه اينها بعد از انقلاب اسلامي نيز به نوعي دنبال شد به گونه اي كه اگر فردي قدري محاسن در صورت داشت يا مغازه داري كه براي جبهه ها كمك جمع آوري مي كرد و يا فردي كه در مسجد به توزيع كوپن مي پرداخت، مورد ترور مجاهدين(منافقين) خلق قرار مي گرفت، اما ظاهراً دستور كارگردانان پنهان، آنها را به حركت هاي بزرگتري واداشت. شهادت آيت الله دكتر بهشتي و ۷۲ تن از مسوولين نظام(۷ تير ۶۰)، بمب گذاري در نخست وزيري و به شهادت رسيدن رجايي و باهنر(۸ شهريور ۶۰)، ترور شهيد آيت (مرداد ۶۰) ، بمب گذاري درحرم حضرت معصومه(س) (ناموفق)، بمب گذاري در حرم رضوي و... قتل كشيشهاي مسيحي (سال ۷۲) و بمب گذاري در مراكز شيعه و سني براي به راه انداختن اختلاف ديني، مذهبي و صدها مورد ديگر اينها بخش كوچكي از جنايات اين گروه است .

جناب آقای علاوی ؛ گمان می کنم گفته های فوق تا اندازه ای بوده باشد که بتواند وجدان شما را نسبت به این جنایت کاران و تروریست ها بیدارتر سازد . مسلما برای پیروزی در انتخاباتی که در پیش رو دارید اتکا به آراء و افکار مردم آزادی خواه عراق بهتر از هر محمل ناپایدار و ویران کننده ای همچون سازمان منافقین می باشد که ملت عراق و ایران زخم های بسیاری از آنها دریافت کرده اند . اما در انتهای این مقال شاید جالب باشد که بدانید " امن ترین نقطه در عراق " جایی است که ورود به آن برای ایرانی ها آزاد و خروج از آن بسیار سخت بود و سران این پادگان نظامی در تلاشند تا هم اکنون خروج از آن رابرای همیشه غیر ممکن سازند . برخی از جداشدگانی که از این فرقه جدا شده اند به حقایق وحشتناکی از مناسبات فرقه ای موجود دراین فرقه اشاره می کنند . دراین اسارتگاه بسیاری از نیروها دچار ناراحتی های شدید روحی و روانی شده اند و آرزوی خروج از اشرف را دارند . افراد این اسارتگاه همچون نیروهای فرقه ها شستشوی مغزی می شوند و مجبورند در مقابل دیدگاه همگان به گناهان خود اعتراف کنند . آنها باید در هر حال خودرا وفادار به سر دژخیم خود – مسعود – و همسر وی مریم نشان دهند و در صورت مخالفت با این مساله شدیدا شکنجه می شوند . درطی سال های گذشته تعداد زیادی از افراد این فرقه به جرم تلاش برای آزادی خود و یا مخالفت با مسعود و مریم رجوی در دادگاه های خود ساخته ی رجوی محکوم به مرگ شدند و سرگذشت آنها تنها بعد از آزادی تعدادی از جداشدگانی که در کمپ تیف بودند ، آشکار شد . چند روز پیش تر نیز خبرگزاری های خارجی گزارش دادند که سران فرقه 11 تن از مخالفان خود را کشته و جسد آنها را منفجر ساخته اند و نیز در همین گزارش ها آمده است که 24 شورش در قرارگاه امن اشرف توسط نیروهای بلغاری سرکوب شده است و این تنها حاصل نارضایتی گسترده ی افراد محصوردر اشرف می باشد . البته مسلم است که تمامی این واقعیات با همان شیوه و سبک همیشگی منافقین یعنی فرافکنی ، تکذیب می شود . اما کافی است شما فقط کمی درمنابع آگاه – که البته توصیه می کنیم برای قطعی تر بودن نتیجه منابع عراقی و نیز غیر ایرانی باشند – جستجو کنید . مسلما نتایج بیشتری از این موارد را به دست خواهید آورد .

جناب آقای علاوی ؛ درمورد فرقه ی رجوی حرف برای گفتن زیاد است. ما به نوبه ی خود همه ی این موارد رابه حساب عدم آگاهی یا اطلاعات کم شما از جریان این فرقه می گذاریم . اما از شما می خواهیم برای شناخت سیستم خزنده ی نفاق درکشور خود بیشتر از امروز تلاش کنید. با تشکر– کانون هابیلیان(خانواده شهدای ترور) – مشهد مقدس


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

مطالب پربازدید بخش خبر

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان