احمد غضنفرپور نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و سودابه سدیفی دو تن از مشاوران ابوالحسن بنی‌صدر، رئیس‌جمهور مخلوع کشور بعدازظهر ۱۲ اسفند ۶۰ و در آستانه یک سالگی غائله ۱۴ اسفند، در یک کنفرانس مطبوعاتی در محل زندان اوین در پاسخ به سوالات خبرنگاران ضمن اظهار ندامت از اعمال خلاف گذشته خود توطئه‌های مشترک بنی‌صدر و سازمان منافقین علیه نظام جمهوری اسلامی را افشا کردند.
سودابه سدیفی، مشاور بنی‌صدر در امور نهضت‌های آزادی‌بخش، ضمن اظهار ندامت از اعمال خلاف گذشته خود از اینکه در زندان جمهوری اسلامی به سر می‌برد اظهار تاسف کرد و از پیشگاه ملت مسلمان ایران به خاطر اعمال آگاهانه و ناآگاهانه گذشته خود درخواست بخشش کرد تا توبه‌هایش به درگاه خداوند متعال قبول شود.
احمد غضفرپور، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی که به علت کثرت غیبت غیرموجه طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی مستعفی شده است نیز در پاسخ به سوال خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی که پرسید نقش شما در «دفتر هماهنگی‌های رئیس‌جمهور با مردم» چه بود، گفت: «با تعیین خط‌مشی کلی دفتر ضمن تدریس و برنامه‌ریزی مسائل مطروحه را بررسی می‌کردم.»
سودابه سدیفی در مورد نقش بنی‌صدر و خود وی در جریان ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران و هدف آن‌ها از ایجاد آن جریان، ضمن استناد به گفت‌وگوهایش با هواداران سابق منافقین در زندان گفت: «آنچه در جریان آن روز معلوم بود، مساله حرکات کاملا مشهود جمعیت مستقر در جلوی جایگاه و دیگر هواداران منافقین در دانشگاه بود که بر اساس یک دستور عمومی و آماده‌باش از سوی سازمان منافقین بود که تصمیم آن یکی دو روز قبل از برگزاری مراسم در جلسه‌ای با حضور کادر‌های مرکزی سازمان و دفتر رئیس‌جمهوری و جبهه ملی گرفته شده بود.»
وی افزود: «برگزاری این مراسم در دانشگاه تهران به جای احمدآباد، مزار مصدق به دلیل استفاده از موقعیت دانشگاه بود و بر اساس نوشته‌های بنی‌صدر در کارنامه‌اش خود وی نیز از وقوع چنین مساله‌ای اطلاع داشته است و با یک آمادگی قبلی به دانشگاه آمده بود که پس از فرمان حمله حرکت‌های افراد مخصوص بیانگر این مطلب است.»
وی در ادامه گفت: «مساله چاپ نمونه کارت‌هایی از برادران سپاه به کمیته و بسیج در روزنامه انقلاب اسلامی پس از دستگیری و جنجال‌های بعد از آن ادعای پوچی بیش نبود و من بعد‌ها پس از تحقیقات متوجه شدم برخی کارت‌ها اصلا از اعتبار ساقط شده بود، بعضی تاریخ گذشته بود و تعدادی نیز مربوط به چیز‌های دیگر بود و آنچه ادعا می‌کردند و بر اساس آن هیاهو بر پا کردند فقط جهت جوسازی علیه افراد حزب‌اللهی بود.»
غضنفرپور در مورد هدف بنی‌صدر از مخالفتش با دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی سخنانش را به دو موضوع موضع‌گیری بنی‌صدر در قبل و بعد از ریاست‌جمهوری‌اش اختصاص داد و گفت: «بنی‌صدر قبل از ریاست‌جمهوری تبلیغات خود را در خارج و داخل ایران به حمایت از امام خمینی، پیوند روحانی و روشنفکر و ایجاد انحرافات ناشی از جدایی این دو قطب، توزیع قدرت بین مردم، تکیه بر نقطه‌نظر عقیدتی تئوری اختصاص داد که پس از ریاست‌جمهوری‌اش دقیقا عکس آن عمل کرد. نفوذ خط آمریکا که تا قبل از رئیس‌جمهوری بنی‌صدر جریان نهضت آزادی را در پشت‌پرده حمایت می‌کرد، با ارتباط‌گیری از طریق تماس‌های مکرر سفرا و خبرنگاران خارجی با بنی‌صدر و نفوذ این خط از طریق اجتماع اعضای گروهک‌های داخلی از قبیل: جبهه ملی ۔ رنجبران ۔ منافقین افراد خلق مسلمان – تیپ‌های بازاری سطح بالا در اطراف دفتر رئیس‌جمهور خواسته‌های خود را پیگیری کرد.»
وی افزود: «از سوی دیگر در این جریان‌ها خودمحوری‌های بنی‌صدر که از طریق تظاهرات ظاهری هواداران تقویت می‌شد، کم بها دادن به مساله ولایت فقیه و دوری از مسائل دینی و تکیه بر مسائل فردی و عقل اومانیستی از عوامل دیگری بود که خط آمریکا توانست بنی‌صدر را به‌سوی خود بکشاند.»
غضنفرپور در پاسخ به این سوال که نظرتان در مورد سهل‌انگاری‌های بنی‌صدر و عدم همکاری وی با سپاه پاسداران در امور جنگ تحمیلی علیه ایران چیست، با اشاره به تفکرات بنی‌صدر و موضع‌گیری‌های وی در قبال نهاد‌های انقلاب اسلامی گفت: «بنی‌صدر بر اساس عقایدش با مطرح کردن این موضوع که من می‌خواهم سپاه پاسداران خشک و قدرت‌طلب نباشد، به تدریج جهت انحرافی در پیش گرفت و مخالفت با نهاد‌های انقلاب و روحانیت و درنهایت امام، شکستن قدسیت نماد جامعه را شروع کرد که افرادی مثل باقری نیز با استفاده از این موقعیت با مطرح کردن سیاست‌هایی که با ارگان‌های خودجوش مغایرت داشت رشد سپاه پاسداران را عامل موثر حذف خود قلمداد کردند و درنهایت تصمیم گرفتند سپاه حذف شود.»
نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در ادامه این کنفرانس در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی که در مورد نقش وی در بزرگ جلوه دادن بنی‌صدر در انتخابات ریاست‌جمهوری پرسید، گفت: «تبلیغات ما بیشتر در زمینه مواضع بنی‌صدر در مبارزه با خودمحوری‌ها، دفاع از روحانیت، اقتصاد توحیدی، مسائل مطروحه در شورای انقلاب، ملی کردن تجارت خارجی و چیز‌های دیگری که کاملا در خط امام بود از طریق سازمان‌دهی‌ها، سخنرانی‌ها، چاپ و توزیع پوستر و نشریات در دفتر هماهنگی‌ها انجام می‌گرفت.»
سودابه سدیفی نیز در همین زمینه یادآور شد: «تبلیغات ما بر اساس مراحل مختلف بر اساس اعتقادات‌مان و چیز‌هایی که از خود بنی‌صدر آموخته بودیم متفاوت بود و در آن زمان روی مساله احزاب ۔ جبهه ملی - خصوصا نهضت آزادی که عقیده داشتیم، فعالیت می‌کردیم.» وی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران در مورد نقش وی در تظاهراتی که به حمایت از بنی‌صدر برگزار می‌شد، گفت: «در تظاهراتی که علیه تعطیل شدن روزنامه انقلاب اسلامی برگزار شد شرکت داشتم که با توجه به ترکیب شرکت‌کنندگان، من که خط لیبرال را بین دو نیروی حزب‌الله و منافق داشتم حقیقتا نمی‌توانستم چنان موثر باشم.»
سدیفی درباره نقش بنی‌صدر در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی گفت: «من در ملاقات نواب صفوی نماینده سازمان منافقین با بنی‌صدر که در خانه‌اش صورت گرفت، بودم و همزمان با آن نیرو‌های حزب‌اللهی با اجتماع در جلوی خانه بنی‌صدر شعار‌هایی در مخالفت با او دادند، بنی‌صدر باعصبانیت به صفوی گفت که دیگر فایده ندارد و باید سران‌شان را بزنیم. به دنبال این جریان متوجه شدم که صفوی در بازجویی‌هایش پس از دستگیری اعتراف کرده است که رجوی به بنی‌صدر گفته بود باید ازطریق عوامل نفوذی در ارگان‌ها این کار را بکنیم و مملکت را به سقوط بکشانیم و روی همین اصل این‌ها به این نتیجه رسیده بودند که سران برجسته حکومت باید از بین بروند و این کار را انجام دادند.»
احمد غضنفرپور در پاسخ به این سوال که پس از فرار بنی‌صدر و قبل از دستگیری چه فعالیتی داشتید، گفت: «به علت تزلزل در عقاید و تفکراتی که قبلا داشتم پس از عزل بنی‌صدر در ارتباط با گروهک‌ها و دفتر هماهنگی هیچ‌گونه فعالیتی نداشتم.»
وی همچنین تاکید کرد: «یکی از علل پی بردن به اشتباهم در زندان این بود که بنی‌صدر در کارنامه‌هایش مسائل جاری کشور را یک دیکتاتوری مذهبی از نوع کلیسایی قرون وسطی مطرح می‌کرد، در حالی که ما تظاهرات پرجوش‌وخروش مردم به حمایت از روحانیت و علیه بنی‌صدر و به حمایت از پیروزی‌های رزمندگان در جنگ تحمیلی را به وضوح دیدیم و فهمیدیم که دیکتاتوری با حضور فعال مردم در صحنه‌های سیاسی و اقتصادی کشور نمی‌تواند رشد کند. مجموعه این عوامل باعث شد به این نتیجه برسیم که چرا آنان خط باطل و در جهت آمریکا هستند.»
غضنفرپور در پاسخ به این سوال که چرا در حمایت از مصونیت پارلمانی نمایندگی مجلس شورای اسلامی در مجلس حاضر نشدید گفت: «از سلامتیان شنیده بودم که حزب‌اللهی‌ها قصد ترور مرا دارند، ولی با این حال قصد رفتن به مجلس را داشتم که در همان زمان انفجارات پی در پی حزب جمهوری و ساختمان نخست‌وزیری به‌وقوع پیوست و فکر کردم در چنین شرایطی با حضور در مجلس مردم مرا تکه‌تکه خواهند کرد تا زمانی که مستعفی شناخته شدم و مساله رفتن مجلس منتفی شد و در فکر رفتن به خارج از کشور بودم که تحت عنوان یک عنصر مشکوک در شمال کشور توسط نیرو‌های انتظامی دستگیر شدم.» غضنفرپور در مورد نقش خود در مجلس شورای اسلامی گفت: «نقش ما در رابطه با اقلیت مجلس بود و پس از گذشت چند ماه از مجلس ایجاد شد که با تشکیل جلسات مداوم در خارج از مجلس مسائلی را که در دفاع از بنی‌صدر باید مطرح می‌شد بر محور آزادی‌مطبوعات، آزادی‌بیان، مواد قانون اساسی و استقلال هماهنگ می‌کردیم.»
مشاوران بنی‌صدر عوامل موثر در انحرافات‌شان را بی‌توجهی و جدی نگرفتن انحرافات جزئی، عدم اعتقاد به ولایت فقیه، رفتار بر اساس تمایلات شخصی و تحصیلات در مدارس اشرافی فرانسه ذکر کردند.
در این باره سودابه سدیفی گفت: «اشتباه بزرگ ما این بود که بر اساس نظریه بنی‌صدر که «امامِ هرکس خودش است» رفتار می‌کردیم و خود را امام خود می‌دانستیم که درنهایت به حذف ولایت فقیه و عدم اطاعت از او می‌انجامید.»
وی افزود: «جدایی ما از مردم و عدم توجه به مساله معاد و وحی به‌عنوان مسائل ارزشی شرایطی را برای ما ایجاد کرد که به‌رغم عشق‌مان به خدا منحرف شدیم.»
سودابه سدیفی در پایان این کنفرانس در مورد وضعیت زندان‌های کشور و رفتار پاسداران با زندانیان با اشاره به برنامه‌های ارشادی زندان در طول روز گفت: «اینجا دانشگاه و عبادتگاه است نه زندان.»
وی افزود: «زندانی که پاسدار معلولش- که به دست منافقین معلول شده است- بگوید ما حاضریم همه‌چیز خود را بدهیم که شما به دامن اسلام برگردید که زندان نیست، این نمونه رفتار مراقبان با زندانیان است.»
وی با اشاره به نحوه رفتار خواهران پاسدار و نحوه زندگی‌شان در آنجا گفت: «تبلیغات دستگاه‌های غرب و رجوی و بنی‌صدر علیه دادگاه‌ها و زندان‌ها کذب است و اینجا تا کسی جرمی نداشته باشد وی را اعدام نمی‌کنند.»
سودابه سدیفی افزود: «پس از فرمان امام مبنی‌بر تسریع در امور بررسی پرونده متهمان، ما شاهد تلاش شبانه روزی ماموران بودیم.»
احمد غضنفرپور در همین زمینه ضمن تایید سخنان سودابه سدیفی افزود: «یکی از عواملی که باعث شد من بعدا به اشتباهاتم پی ببرم، رفتار شایسته مراقبان به عکس تعبیر‌هایی بود که از وضعیت زندان‌ها در خارج از کشور می‌شنیدم.»
پس از پایان مصاحبه مطبوعاتی نیز خبرنگاران با احمد غضنفرپور و سودابه سدیفی گفت‌وگویی کوتاه داشتند. از غضنفرپور سوال شد که از محاکمه‌تان چه خبر، وی گفت: «بازجویی‌های مقدماتی من به پایان رسیده و کار پرونده‌ام تکمیل شده است و برای محاکمه آماده هستم، اما تاریخ اجرای آن را نمی‌دانم که این بستگی به نظر مقامات مسئول دارد.»
یکی از خبرنگاران درباره نقش سعید و فرید زنجانی در دفتر هماهنگی پرسید که غضنفرپور در پاسخ به او، گفت: «سعید در دفتر امور خارجه کار می‌کرد و فرید در دفتر رئیس‌جمهور کار می‌کرد که زیاد با بنی‌صدر تماس نداشتند.» سودابه سدیفی در این باره گفت: «نیمی از فساد‌ها زیر سر آن‌ها بود....»
