همه آنها که درطول ماههاي اخير از پادگان جهنمي منافقين فرار کردند، نشان دادند که براي نماندن در اين پادگان دست از دل و جان شستهاند، تا جايي که عليرغم استيلاي سيستم گشتاپوي رجوي بر مناسبات موجود در اين پادگان، حاضرند حتي مرگ را هم به جان بخرند |
"برای جلوگیری از فرار افراد از اشرف اول اینکه در مجموعه آسایشگاه هر شب نفرات هوشیار وجود دارد و ورود و خروج نفرات را از مجموعه در هنگام شب کنترل میکنند و به راحتی نمیتوان از مجموعه خارج شد. از طرف دیگر سیستمهای کنترلی فرماندهان روی نفرات بخصوص نفرات پائین تر وجود دارد. این کنترل بویژه در مراسم جمعی بیشتر میشود. از طرف دیگر گشتهایی وجود دارند و شب ها گشتهای سواره براه می افتند و ترددات را کنترل میکنند. زمانیکه عراقی ها نزدیک میشوند تعداد نفرات پست را افزایش میدهند تا مانع از فرار افراد به علت نزدیک بودن آنها با نفرات عراقی بشوند و فرمانده مرد هر یکان حضور مستمر دارد تا مانع از فرار نفرات بشود. این کنترل روی نفرات پائین تر بیشتر است"
اينها بخشهايي از صحبتهاي عليرضا عينکيان بود که پس از فرار از زندان اشرف و در توصيف سختيها و مشکلات فرار از پادگان بدنام اشرف بر زبان آورد.
الف – همه آنها که درطول ماههاي اخير از پادگان جهنمي منافقين فرار کردند، نشان دادند که براي نماندن در اين پادگان دست از دل و جان شستهاند، تا جايي که عليرغم استيلاي سيستم گشتاپوي رجوي بر مناسبات موجود در اين پادگان، حاضرند حتي مرگ را هم به جان بخرند اما با فرار خود از اين پادگان، در چنگال انديشههاي فرقهاي مسعود رجوي ماندگار نباشند. آنهايي که رفتهاند،چه آنها که در گذشته از اين تشکيلات کثيف و جنايتکار رفتهاند و چه آنها که طي چند ماه اخيرفرار کردهاند، راه را براي آزادي روح و جسم خود مهيا نموده اند. اما اين ماجرا تنها براي عده اندکي رخ داده است.
آنچه مشخص است اينکه روند فرار از اين ارودگاه همچنان ادامه دارد. سالهاي گذشته با ابراز نارضايتي از فرقه و خروج از پادگان اشرف بعد از آن حضور در کمپ تيف و رسيدن به دنياي آزاد و امروز هم حضور خانوادهها در پشت درهاي پادگان اشرف، عامل فرار از فرقه منافقين شدهاست.
اما چرا عدهاي پس از شناخت فساد و نکبتي که در اردوگاه اشرف و فرقه منافقين موجود است تن به هر سختي ميدهند تا از اين فرقه، از اين پادگان و از اين تفکر پر از نفاق جدا شوند اما عدهاي ديگر با وجود شناخت کاملي که از اين فرقه دارند،تن به خفت ماندن ميدهند تا در جهل هواداري از اين سازمان بمانند و همانند محترم ايجهاي در همين نکبت بميرند. محترم ايجهاي اگر چه به ظاهر خود را مسلمان ميناميد و از اسلام و در خطر بودن آزادي و اسلام و مردم ايران دم ميزد اما زماني که در گمراهي خويش از دنيا رفت، جنازهاش نيز مورد سوء استفاده اعضاي اين فرقه قرار گرفت و زني که به ظاهر مسلمان بود، جنازهاش طبق آيين مسيحيها و در تابوت به خاک سپرده شد. افرادي همانند ايجهاي در فرقه منافقين کم نيستند و سران منافقين از نيروهاي فريب خورده خود تا پاي مرگ نيز سوء استفاده ميکنند؛ چنانکه از بتول سلطاني و صديقه مجاوري و از جنازه سعيد سلطاني هم سوء استفاده کردند. اين سنت جاري و ساري منافقين در طول 40 سال اخير بودهاست؛ سوء استفاده از افراد، کشيدن شيره جان انسانها و سوء استفاده از جسم و جان انسانها و عاقبت به دور انداختن تفاله وجود افراد.
ب – ظاهرا قرار نيست اپراتورهاي احمق و بيسواد منافقين از سوتيهاي گذشته خود درس عبرت بگيرند و مثل اينکه قرار است هر چند وقت يک بار اسباب خنده و استهزاء فرقهشان را فراهم کنند. قديمترها اين فرقه با فتوشاپ عکسهاي مختلف،تلاش ميکرد نتيجهگيريهاي منافق پسندانهاي را تعقيب کند؛ مواردي مثل استفاده از عکسهاي مريم و مسعود رجوي در راهپيماييها، در کنار خيابان و بر روي دکه مطبوعات و سطل زباله و شامپو گرفته تا عکس گرفتن از درب باز مدرسهاي خالي براي القاي عدم حضور مردم در يکي از دورههاي انتخابات و شاهکارتر اينکه همان عکس را هم در دو سال متوالي نمايش داده اند!
کهنه و نخ نما شدن اين ترفندها باعث شد تا سرکردگان منافقين به دنبال سوژههاي شاخصتري بگردند و اين بود که ماجراي سوءاستفاده از تصاوير دختر لبناني رقم خورد و تصاوير اين دختر که درلبنان مشغول قمه زدن بود، به عنوان تصاوير «يکي از قيام کنندگان» در ماجراي فتنه انتخابات سال 88 معرفي شود؛فتنهاي که منافقين هم چشم اميد زيادي به آن داشتند اما مثل هميشه، برنامه ريزيهايشان با شکست مواجه شد. درماجرايي ديگر ميتوان از سوء استفاده از عکس«خزر معصومي» هنرپيشه سينما اسم برد که منافقين از تصاوير او در فيلم «به رنگ ارغوان» به عنوان تصوير دستگيري يکي از دختران در تظاهرات مردمي نام بردند و البته از اين سوء استفادهها که تماما در انتها، مهر رسوايي بيشتر را بر پيشاني منافقين زده بسيار است.
اما آخرين ماجراي سوءاستفاده بلاهت بار منافقين از تصوير ديگري، سوءاستفاده از تصوير حميدقاسمي، گوينده سابق اخبار ورزشي تلويزيون و يکي از مديران فعلي سازمان تربيت بدني است که از وي به عنوان زنداني سياسي محکوم به اعدام نام بردهاند!
در اينکه منافقين با گافهاي بزرگي نظير اين موارد، بيش از پيش ثابت ميکنند که از ايران و جامعه ايران دور هستند شکي نيست اما پررويي اين جماعت و اصرارشان در مقابل دولتهاي غربي و آمريکا براي اثبات کارآمديشان و آمادگي براي انجام هر نوع جنايت و خيانت جديد نشان دهنده اين است که حال و هواي 30 سال قبل هنوز از کله منافقين نپريده و هنوز گمان ميکنند همه چيز را ميتوان با ترور و کشتن و حذف فيزيکي و انتشار اخبار دروغ طي کرد و از سويي ديگر با اوج درجه حماقت خود و آشکار شدن سوتيهاي بسيارشان، بيش از پيش دولتها و سران کشورهاي غربي را در عدم توجه جدي به اين فرقه ثابت قدم ميکنند.