عاملین ترور و اسناد جنایت
رحیم خادم
نام مستعار: رحمت
فرمانده واحد تروریستی
|
رضا پور رضایی
نام مستعار: محمود
عضو واحد تروریستی
|
1.اظهارات محمد مقدم، مسئول و فرمانده واحدهای تروریستی بخش ویژه نظامی منافقین در منطقه شرق تهران درباره این جنایت:
"... تاریخ 60/9/14
نام افراد واحد تروریستی: رحیم خادم و یا افشین
شیوه عملیات تروریستی: طبق شناسایی قبلی مکان: خیابان پیروزی
نتیجه عملیات تروریستی: به شهادت رسیدن یکی از پاسداران کمیته انقلاب اسلامی صاحب مغازه فرشته و پاسدار کمیته مرکز... “
2. گزارش درونی گروهک تروریستی منافقین از نحوه انجام این جنایت:
اعدام یکی از مزدوران خمینی (صاحب مغازه فرشته)
تاریخ: 14/9/60 نفرات: 2 نفر .... محل: خیابان پیروزی...
نتیجه: هلاکت دو پاسدار
واحد عملیاتی یکی از مزدوران خمینی را که در خیابان پیروزی مغازه داشت را مورد شناسایی قرار داده، سپس در ساعت 20/6 دقیقه (14/9) برای اعدام این مزدور وارد مغازه می شود. در مغازه علاوه بر فرد مزدور یک پاسدار هم بود. افراد واحد ابتدا وارد مغازه شده و صاحب مغازه را با تیری که به مغزش شلیک می کنند به هلاکت می رسانند. همچنین پاسدار دیگر را نیز هدف آتش سلاحهای خود قرار داده... “
3. اظهارات محمد مقدم درباره ماهیت فرمانده این واحد تروریستی و عامل اجرای این جنایت:
"... رحیم خادم که به طور تقریبی در رابطه با 70، 80 عملیات تروریستی شرکت داشته است، دارای روحیه و ویژگیهای خاصی داشت... ما از طریق دائی وی مطلع شدیم که گویا وی مدتی قبل از انقلاب در رابطه با ساواک همکاری می کرده است که مدتی بعد از انقلاب نیز مسئولیت کمیته رضائی ها را در تبریز به عهده داشته که وی همراه چند نفر از افراد کمیته تصفیه شده و در رابطه با تشکیلات سازمان قرار می گیرد... “
شهید کاظم علی شهرابی فراهانی
شغل: پاسدار کمیته انقلاب اسلامی
سن: 21 سال
وضعیت تأهل:
محل شهادت: خیابان پیروزی
تاریخ شهادت: 14/9/1360
زندگینامه
در سال 1339 در دهستان شهراب از توابع تفرش در خانواده ای مذهبی روستایی دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش همراه با کار کشاورزی گذراند. لکین از آنجایی که امکان ادامه تحصیلات با توجه به امکانات محدود روستا وجود نداشت، نتوانست به تحصیلاتش ادامه دهد و لذا پس از پایان تحصیلات ابتدایی در کنار پدر به کشاورزی مشغول شد و در محیط پاک روستایی همراه با کار و تلاش رشد کرد و با ایمانی مستحکم به مبانی اسلام پرورش یافت. چند سال بعد زادگاهش را ترک و عازم تهران گردید و در بازار به کار مشغول شد.
با اولین جوششهای انقلاب اسلامی با تمام نیرو به آن پیوست و با شرکت در راهپیمایی ها و تظاهرات ها فعالانه در جهت پیروزی انقلاب کوشید و از بذل جان دریغ نداشت. پیروزی انقلاب افقهای جدیدی را در زندگی اش گشود و با تشکیل کمیتههای انقلاب اسلامی به عضو کمیته مسجد ملک بازار در آمد و در راه پاسداری از میراث پر شکوه شهیدان به فعالیت پرداخت.
مسلمانی با تقوا، متین و محجوب بود و زندگی اش را وقف اسلام کرده بود و می دانست راهی را که برگزیده است عاقبت به بهای جانش تمام خواهد شد، لیکن عشق به الله و اشتیاق وصال دوست، همه سختی ها را برایش آسان می ساخت و قدم هایش را در رسیدن به شهادتی خونبار مستحکم و استوار می کرد.
شهادتنامه
در روز چهاردهم آذر 1360 کاظم در مغازه قماش فروشی اش در حالی که پسر خاله و همرزمش شهید هادی شهرابی به دیدارش آمده بود، مورد حمله تروریستهای منافق قرار گرفت. تروریست ها پس از ورود به مغازه هر دو را آماج گلوله قرار داده و در کمال شقاوت این عزیزان را به جرم هواداری از اسلام و پاسداری از انقلاب اسلامی به شهادت می رسانند و سپس برای آن که به دست امت حزب الله گرفتار نشوند با وحشت از صحنه جنایت می گریزند.
پزشکی قانونی علت شهادت برادر کاظم شهرابی را به شرح زیر گزارش کرده است:
“جنازه متعلق به مردی است 21 ساله، توسط القامه رنگ پوست سفید، قامت کشیده... آثار اصابت دو گلوله دیده می شود یکی از آنها از شانه راست وارد شده در مسیر خود ریه راست و عروق را پاره کرده و گلوله در زیر پوست ناحیه پشت گیر کرده است که گلوله خارج و ضمیمه پرونده است. یک گلوله از سمت راست پیشانی وارد و از پشت سر خارج شده است و در مسیر خود... جواز دفن صادر گشت.”
قربانی شدن در راه الله، سنت اسماعیل است و آنان که اسماعیل وار جان را وثیقه ایمان و عشق به خالق قرار می دهند. شهادت را در آغوش می کشند و چهره ملکوتی شان را با خون خضاب می کنند و با آرایشی این چنین زیبا به دیدار او می شتابند. یاد این شهید اسلام هماره گرامی باد.
مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه 24، ردیف 114، شماره 117
پناهگاه جنایتکاران
رحیم خادم، به اعتراف مسئولینش در تشکیلات از عوامل ساواک بوده که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به قصد ضربه زدن به جمهوری اسلامی موفق می شود در یکی از کمیته ها نفوذ کند، لیکن به سرعت شناسایی شده و تصفیه می شود. همین فرد پس از ناامید شدن از نفوذ در نهادهای انقلابی به منافقین می پیوندد و به سبب خوی جنایتکارانه اش به سرعت ارتقاء رده یافته و موقعیت و اعتبار فراوانی به دست می آورد و عاقبت نیز در حین ارتکاب یکی از جنایاتش به درک واصل می شود و نامش با “احترام “در لیست پر افتخار !! “شهدای !! “منافقین درج می شود.
پرسیدنی است که چنین آدمکشی در تشکیلات جهنمی منافقین چه دیده که در خدمت به اربابان آمریکایی اش بدان پیوسته است و منافقین نیز در این چنین تروریستی کدام خصوصیت مثبت را دیده اند که جذبش کرده و به وی در انجام جنایت پر و بال داده اند.
آری، همیشه و در همه جا پیروان حق از زمان ظهور حضرت آدم تا زمان سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین (ع) و یارانش و در ادامه همین راه در کربلاهای ایران، هابیلیان به دست قابیلیان و حسینیان به دست یزیدیان به شهادت رسیده اند.