محمد حاج حسینی (فرمانده و راننده) و حمید نصیری (نفر آتش) از منافقین با یک هندا 125 گشت میدادند که به یک نفر با اورکت و ریش که سوار یک موتور 125 بوده مشکوک شده، ایست میدهند و پس از گشتن از او کارت پلیس قضایی میگیرند و حمید نصیری به سوی او شلیک کرده .
عاملین ترور و اسناد جنایت
محمد حاج حسینی
نام مستعار: عیسی
فرمانده واحد تروریستی
|
حمید نصیری
نام مستعار: محمود
عضو واحد تروریستی
|
1.اعترافات حمید نصیری یکی از عاملین ترور شهید سید محسن حسینی درباره این جنایت:
" ...افراد واحد: حمید، عیسی ... تاریخ 20/بهمن/60 ساعت 5/7 صبح مکان: خیابان هاشمی
نوع عملیات: ترور پلیس قضایی نام شهید: محسن حسینی...
شیوه عملیات: در تاریخ 20/بهمن/60 ساعت 6 صبح من و عیسی به گشت موتوری رفتیم و قرار بود تا .... و من مسئول آتش بودم ... عیسی به یک نفر که سوار بر موتور هندا 125 بود مشکوک شد و گفت من با موتور جلوی او میپیچم و تو او را بازرسی کن، اگر کارت داشت به من بگو و وقتی که من فرمان آتش دادم تو آتش کن. بعد از نگه داشتن موتور من رفتم و شخص مزبور را بازرسی کردم و کارت پلیس قضایی وی را گرفتم و تحویل عیسی دادم ... و همین طور به جمعیت افرادی که دور ما جمع میشدند اضافه میشد و ما هم به عنوان پاسدار شخص مزبور را تفتیش میکردیم تا بالاخره عیسی از موتور پایین آمد و به من گفت آتش کن و من وی را با شلیک یک گلوله به سر وی به شهادت رساندم ... “
2. اظهارات محمد رضا جمالو فرمانده چند واحد تروریستی درباره نحوه به شهادت رساندن محسن حسینی:
" ... افراد واحد: محمد حاج حسینی – حمید نصیری ...
شیوه عملیات: محمد حاج حسینی (فرمانده و راننده) و حمید نصیری (نفر آتش) با یک هندا 125 گشت میدادند که به یک نفر با اورکت و ریش که سوار یک موتور 125 بوده مشکوک شده، ایست میدهند و پس از گشتن از او کارت پلیس قضایی میگیرند و حمید نصیری به سوی او شلیک کرده ... “
3. اظهارات محمد مقدم مسئول و فرمانده واحدهای تروریستی در منطقه شرق تهران:
4. اعتراف منافقین تروریست به این جنایت در بولتنهای درونی:
شهید سید محسن حسینی
شغل: عضو پلیس قضائی
سن: 23 سال
وضعیت تأهل: متأهل
محل شهادت: بین خیابان دامپزشکی، خیابان هاشمی
تاریخ شهادت: 1360/11/26
زندگینامه
شهید سید محسن حسینی در سال 1337 در شهر مقدس قم، شهر خون و قیام، در دامان خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش آغاز نمود و تحت توجهات پدر گرامی اش که از روحانیون ارجمند حوزه علمیه قم بودند با مسائل شرعی و مذهبی آشنا شد و عشق به اسلام و فداکاری در راه دین در دل و جانش ریشه گرفت. از نوجوانی با مجله “مکتب اسلام “همکاری نزدیک داشت و اوقات خود را به مطالعه کتب مذهبی میگذراند.
پس از مدتی به همراه پدر به تهران عزیمت نمود و در غرب تهران ساکن گردید. پدر بزرگوارش در یکی از مساجد غرب تهران به سمت امام جماعت در خدمت مسلمین بود و او نیز همراه پدر در مسجد فعالیت مینمود و در همین حال تحصیلات متوسطه خویش را در دبیرستانهای ستارخان و دکتر هوشیار ادامه میداد.
پس از اتمام تحصیلات متوسطه به سربازی رفت و به هنگام اوج گیری نهضت شکوهمند اسلامی و به فرمان پیشوایش امام خمینی، پادگان را ترک و به صفوف خروشان انقلاب پیوست و همگام با سایر امت مسلمان در راهپیمایی ها و تظاهرات فعالانه شرکت جست.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همانند سایر جوانان مؤمن و متعهد به پاسداری در مساجد پرداخت و خلوق نیت همه وجودش را در خدمت اسلام قرار داد. به امام امت عشقی وافر داشت و مقلدی صدیق بود. در اواخر شهریور 1360 جهت خدمت در پلیس قضائی، این میراث ارزنده شهید بهشتی، یک دوره 3 ماهه رزمی، ایدئولوژیکی را گذراند و در دادگستری به عنوان عضو پلیس قضایی به خدمت مشغول شد.
مهربان، با محبت، متین و افتاده بود و به خوبی از ارزش عهدی که با خدای خویش بسته بود آگاهی داشت و میدانست در راهی قدم گذاشته است که فداکاری و ایثار و از خودگذشتگی طلب میکند و آماده بود تا هر آنچه دارد را در طبق اخلاق قرار دهد.
شهادتنامه
در صبحگاه روز بیست و ششم بهمن 1360، شهید حسینی طبق معمول هر روزه جهت رفتن به محل کار از منزل خارج میگردد و سوار بر موتورسیکلت چند صد متری از منزل دور میشود. دو نفر از تروریستهای منافق که ملبس به لباس پاسداری بودند، با همین پوشش به وی ایست میدهند و از او کارت شناسایی میخواهند. شهید کارت عضویت در پلیس قضایی را نشان میدهد و لحظهای بعد توسط گلوله منافقین جنایتکار در خون پاک خویش غوطه میخورد و گل سرخ دیگری از بوستان اسلام پر پر میشود.
پزشکی قانونی علت شهادت سید محسن حسینی را چنین گزارش کرده است:
"محل ورود گلوله با قطر در حدود شش میلیمتر در طرف چپ سر در ناحیه ... چپ و محل خروج آن در طرف راست در ناحیه ... راست سر اندکی جلوتر از محل ورود دیده میشود به طوری که مسیر از چپ به راست و اندکی متمایل به جلو و بالا میباشد. گلوله در مسیر خود مغز را متلاشی توأم با استخوانهای خورد شده دیده میشود. علت مرگ اصابت گلوله به سر و متلاشی شدن مغز میباشد."
این ترور بدون شناسایی و صرفاً به اعتبار عضویت شهید در پلیس قضایی صورت گرفت. شهید حسینی، حسین گونه زیست و حسین گونه نیز به دست مزدوران استکبار جهانی به شهادت رسید تا خاک آزادگی را با خون پاک خویش آبی دوباره دهد و رویش همیشگی اسلام را تداوم بخشد. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
مزار شهید، بهشت زهرا، قطعه 24، ردیف 104، شماره 40
هم آوائی با تبهکاران
پلیس قضایی میراث ارزشمند شهید مظلوم انقلاب اسلامی، دکتر بهشتی است و به عنوان عاملین اجرایی دادگستری وظیفه مبارزه با فساد و قانون شکنی و تبهکاران را بر عهده دارد. قاچاقچیان حرفه ای، سوداگران مرگ، سارقین و دیگر انگلهای اجتماعی، این نهاد را دشمن خود میدانند و از این مجریان عدالت و حافظین جان و مال و ناموس مردم بیزارند. اما فقط تبهکاران عادی نیستند که اعضا پلیس قضایی را سد راه خود میدانند، منافقین که با همه سوداگران مرگ و مفسدین هم پیمانند و ترویج فساد و هرج و مرج را باب میل خود و همدستان فاجرشان میدانند نیز به همان نسبت علیه این مجریان عدالت میباشند.
ترور شهید حسینی صرفاً به دلیل عضویتش در پلیس قضایی صورت گرفت و نشان داد که منافقین و همه عناصر فاسد از یک آبشخور مسموم تغذیه میکنند. شهادت مظلومانه این شهید افتخار شایستهای برای نهادی است که بنیانگذارش را شهید بزرگواری همچون بهشتی بر عهده داشت.