غم مخور دخترکم؛ شهریاران در راه‌اند

بدان دخترکم؛ آن کسی که تو از دست دادی کس من هم بود. تو قهرمان زندگی‌ات را از دست دادی و من قهرمان کشورم را. اما چه باک که ایران به یاری قدم‌های شهریارانی به استقامت بابا داریوش تو، هر روز استوارتر به قله‌های سربلندی نزدیک می‌شود

Dokhtar Shahid Rezayi

به گزارش باشگاه خبری فارس «توانا»، روز گذشته در همایش بزرگداشت شهدای ترور کارکنان دولت دوربین تیزبین کانون هابیلیان (خانواده شهدای ترور) لحظه‌ای را ثبت کرد که روایتگر دنیای پر از تنهایی دختری است که شکوفه رؤیاهایش در ابتدای مسیر زندگی به دست جنایتکار دشمن پرپر شد. فرزند شهید «داریوش رضایی‌نژاد» که امروز دامان پر مهر مادر جای زانوان استوار پدرش را نیز باید پر کند. در یادداشتی که برای روایت این عکس نوشته شده، آمده است:

 

* تو قهرمان زندگی‌ات را از دست دادی و من قهرمان کشورم را

 

بدان دخترم که این بغض تنهایی و بی کسی را من هم به دوش دارم، بدان آن کسی که تو از دست‌اش دادی، کس من هم بود. می‌دانم جای خالیش را هیچ تشکر و قدردانی و هیچ نوازش و دلداری پر نمی‌کند؛ اما ساعتی میزبان نگاه‌های معصوم و دلتنگی بی‌ریایت بودم تا نشان دهم من هم شریک درد تنهایی تو ام.

خواستم بگویم بدانی منم از تبار پاک و بی ریای تو ام. من هم درد کشیده تنهایی و یتیمی توام. بدان دخترم که این بغض تنهایی و بی کسی را من هم به دوش دارم؛ بدان آن کسی که تو از دست دادی کس من هم بود. تو قهرمان زندگیت را از دست دادی و من قهرمان کشورم را. تو آغوش گرم و نوازشگر پدر را از دست دادی و من ستونی از سقف پر افتخار آینده ایران را.

 

*شهریارانی به استقامت بابا داریوش تو، ایران را سربلند خواهند کرد

 

درد دل می‌کنم برای تو که غمی مشترک با من داری؛ تو که دلتنگ سایه‌ای هستی که برای تو پدر بود و تو به وجودش فخر داشتی و برای من یک دنیا آینده و افتخار. اما چه بسیار بودند دلیر مردانی که مانند بابا داریوش تو قهرمانان این مرز و بوم نام گرفتند. آنان که وجودشان نه فقط برای کودکان معصومی چون تو افتخار بود بلکه برای تمام مملکت من تو مباهات بودند. حیف که دست ناپاک دشمن همیشه در کمین آنانی است که تو و من دوستشان داریم.

ولی بدان دخترم با اینکه ایران اسلامی، کم از این نامردمی‌ها به خود ندیده و کم از یتیمان سرفرازی چون تو در خود ندارد، اما چه باک که به یاری قدم‌های توانمند شهریارانی به استقامت بابا داریوش تو، هر روز پر توان‌تر و استوارتر به قله‌های سربلندی نزدیک می‌شود و بدان که دستان به خون آغشته جنایت پیشگان این زمان، هر بار نا امیدتر به آینده سربلندی می‌نگرند که سرفرازانی چون تو می‌سازند.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31