امام خمینی به مناسبت 15 خرداد 1360 پیامی فرستادند که طی آن علیه مخالفین جمهوری اسلامی که زیر چترهای مختلف بر علیه این جمهوری توطئه می کنند، بیاناتی فرمودند که قسمتی از پیام ایشان چنین است:
" اینک باز تفاله های رژیم خونخوار سابق درصدند که با کمک و همکاری گروهک های واپس زده و قلمداران شرق و غرب زده تجدید حیات کنند و با قلم های به ظاهر خلقی و زبان های فریبنده در خارج و داخل، جمهوری اسلامی را متزلزل کنند و در جهان جمهوری ما را رژیمی ظالمانه و بدتر از رژیم پهلوی معرفی کنند و افکار عمومی را مشوش و به ابرقدرتها مشروعیت دخالت در امور کشور بدهند.
اینان با نام آن که در ایران قانونی نیست و در ایران حکومت جنگل برپاست و به نام آن که تمام نهادهای جمهوری بر خلاف قوانین دنیا به غارت اموال و اتلاف نفوس دست زده اند، می خواهند راه را برای اربابان خود یا ابرقدرت شرق یا بلوک کمونیست یا ابرقدرت غرب و بلوک سرمایه داری باز کنند و ایران عزیز را با اسم آزادی که مراد آنان بی بند و باری است به لجن بکشند و ملت مسلمان را از صحنه خارج کنند.
اینان آزادی مسلح بودن را در مقابل جمهوری اسلامی و آزادی در اغتشاش را می خواهند. اینان آزادی ژ3 برای نابودی اسلام و جمهوری اسلامی را می خواهند و این آزادی ها همان است که پیامبران و اسلام و رهبران آن در سرتاسر تاریخ با آن به جنگ برخاسته اند، خود را فدا کرده اند و ما نیز به حکم پیروی از آنان در صحنه هستیم و غرب زدگان آزادی به شکل غرب که حتی آزادی جنسی به حد فجیع آن و آزادی مراکز فحشاء را طالبند، اسلام و جمهوری اسلامی مخالف ایده های حیوانی آنان است.
15 خرداد فریادی کوبنده است از مستضعفان بر سر مستکبران و از متعهدان به مکتب مترقی قرآن در مقابل تسلیم شدگان بی چون و چرا به مکاتب انحرافی یا التقاطی شرق و غرب که به طور خزنده در انحراف ملت مظلوم ما به قلم و زبان در کوشش بی امان هستند.
بر ملت شریف است که این ایام الله را که هدیه هایی از عالم غیب ربوبی است به جان و دل حفظ و با چنگ و دندان نگهداری کنند و با شعار و شعور به مخالفان مکتب و خدمتگزاران به شیاطین بزرگ و کوچک بتازند و صف های خود را فشرده تر و دل های خود را مطمئن تر با قدم استوار و تصمیم آهنین بر مشکلات و توطئه های شرق و غرب غلبه کنند و مجهز به جهاز ایمان به خدا شوند ... "
به دنبال نامه بنی صدر به حجت الاسلام اشراقی، وی در پاسخ بنی صدر نامه ای بدین شرح نوشت :
" در مورد این که تا کنون بیش از پنجاه خلافکاری مسئولین و روزنامه ها به وسیله دفتر جنابعالی به هیئت تذکر داده شده که غالباً بلاجواب و معوق مانده، می گویم که از این مسئله اطلاع کافی ندارم، اما به تصدیق خودتان به بعضی جواب داده شده و در این مورد باید از دبیرخانه هیئت سؤال کرد. ولی چون هیئت چهار روز در هفته تشکیل جلسه داده و جلسات کمتر از 3 ساعت هم نبوده، نمی تواند عجولانه پاسخگوی تمام شکایات باشد، علاوه بر آن عدالت اقتضا می کند نوبت را رعایت کنند.
در این مورد که گفته اید هیئت به وسیله سانسور رئیس جمهوری تبدیل می شود و به طور کاملاً آشکارا در برنامه حذف او مشارکت می نماید، عجبا چرا اینگونه برداشت می نمایید، آیا اگر در مقابل مصوبه مجلس که به تأیید شورای نگهبان رسیده، هیئت صحه گذاشته باشد این قبولی به معنای قبول حذف رئیس جمهوری است یا آن که بر معنای قبول قانون اساسی است ؟! "
همچنین دکتر بهشتی در یک مصاحبه مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی شرکت کرده و به سؤالات خبرنگاران درباره مسائل جاری مملکت پاسخ داد که قسمت هایی از آن به شرح زیر می باشد :
" در مورد اظهارات آقای بنی صدر که قاضی نباید عضو حزبی باشد، از ایشان بپرسید طبق کدام قانون؟ باید ایشان بگویند به استناد کدام قانون؟ ما قانون اساسی داریم و نظام قضایی جدید و روزی که امام بنده را منصوب کردند به عنوان رئیس دیوان عالی کشور می دانستند که من از بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی و مسئول آن هستم، مثل این که قوانین آن قوانینی است که در ذهن ایشان هست و باید بگویم کجاست این قوانین؟
در مورد این که ایشان گفته اند باید صورت داریی مرا شورای عالی قضایی تحقیق کنند و من چنین وظیفه ای ندارم که صورت بدهم، باید بگویم امام هم با خط خودشان صورت دارایی شان را نوشته و فرستاده اند. فرزندان امام و نخست وزیر و هیئت دولت هم همین طور و وقتی که دستگاه های قضایی در زمینه مسئولیت هایشان از اشخاص سؤال کنند، وظیفه قانونی آنهاست که جواب بدهند، مردم سؤال می کنند مگر رئیس جمهوری چه اشکالی در کارش هست که جواب نمی دهد ؟! "
به دنبال ایجاد تحریکات از سوی بعضی روزنامه ها در اطلاعیه ای که در تاریخ 18/3/60 از سوی دادستان انقلاب اسلامی مرکز انتشار یافت، آمده است :
" به حکم دادستان انقلاب اسلامی، مرکز نشریات آرمان ملت، انقلاب اسلامی، جبهه ملی، میزان، نامه مردم و عدالت به دلیل نشر مقالات تشنج آفرین تا اطلاع ثانوی توقیف شدند ."
بنی صدر نیز به دنبال اطلاعیه دادستانی کل مبنی بر تعطیلی روزنامه ها، اطلاعیه ای به شرح زیر صادر کرد :
" خبر تعطیلی چند نشریه دیگر از جملته روزنامه انقلاب اسلامی را شنیدید، شب گذشته نیز برنامه تلویزیونی دادستان کل کشور را که به منظور لکه دار کردن رهبر نهضت ملی ایران دکتر محمد مصدق و خدشه دار کردن رئیس جمهوری تنظیم شده بود، تماشا کردید. اینها مراحل مختلف حرکتی است که حذف رئیس جمهوری شما را هدف قرار داده است.
آنچه اهمیت دارد حذف رئیس جمهوری نیست، مهم آن است که غول استبداد و اختناق می خواهد بار دیگر حاکمیت خود را به شما مردم بپاخواسته تحمیل کند و اثر خونهای گرانبار عزیزان شما را که در سرنگونی رژیم سیاه پهلوی نثار اسلام و آزادی شد از بین ببرد و این در شرایطی است که کشور ما خود را برای انجام انتخابات میان دوره ای آماده می کند.
رئیس جمهوری شما همچنان در انجام رسالت خطیری که شما ملت مسلمان ایران به عهده او گذارده اید استوار ایستاده است، پیام و کارنامهت خود را به هر شکل از آن جمله نوار، اعلامیه و ... به اطلاع شما خواهد رسانید و به دعوت شما که هر روز او را به مقاومت و استقامت می خوانید، صمیمانه لبیک می گوید، شاد و پیروز باشید. "
دایره فعالیت بنی صدر روزبروز تنگ تر می گردید. هنوز فرماندهی کل قوا نیرویی بود که می توانست در سایه آن نفسی بکشد، روزنامه اش به محاق توقیف افتاده بود، دیگر آن اقبال و شور برای دیدن بنی صدر در مردم دیده نمی شد. به ناچار به همشهریان خود رو آورد و با حضور عده ای از مردم همدان دفتر همکاری های مردم با رئیس جمهور را افتتاح و طی سخنانی مردم را علناً به ایستادگی و مقاومت و شورش علیه جمهوری اسلامی دعوت کرد.
قسمتی از سخنان وی به شرح زیر است :
" برادران و خواهران عزیزم در این لحظات جز استقامت هیچ راه دیگری برای نجات کشور نیست، لابد شنیده اید که دیشب بر پرده تلویزیون مقدمات سانسور ریاست جمهوری را فراهم آورده اند، گفتند که پرونده های مصدق و بختیار را از وزارت خارجه برداشتند برای این که می خواستند یک مرکز اطلاعاتی در دفتر ریاست جمهوری ایجاد کنند.
همه جوانان در سرتاسر کشور باید در مقابل این قانون شکنی آشکار به مقاومت و استقامت برخیزند. در همه جا باید بازگو کننده نظرها و کارنامه ریاست جمهوری خود باشند. سرتاسر ایران باید در مقابل تمایل شدید به استبداد مقاومت کند.
هر کدام از شما جوانان یک شماره از انقلاب اسلامی بشوید و در سرتاسر کشور حقایق را به یکدیگر بازگو کنید و نگذارید ثمره انقلاب شما را اینگونه مفت از دست شما به در آوردند.
در این شرایط خفقان است که می خواهند در برخی از حوزه ها به گمان این که در آنجاها می توانند صندوق سازی کنند، انتخابات انجام دهند و علت یورش آنها به آزادی ها همین است. امروز که شما آمده اید مراجعه دیگری به آرای عمومی است که می گوید این نسل آگاه و بیدار است ."
در پایان مراسم شرکت کنندگان شعارهایی به حمایت از بنی صدر و بر علیه حزب جمهوری اسلامی و دکتر بهشتی و نخست وزیر می دادند. در این مراسم به علت ازدحام بیش از حد جمعیت در محل دفتر، بنی صدر نتوانست از مینی بوس پیاده شود و از داخل اتومبیل با بلندگوی دستی برای مردم سخنرانی کرد و در پایان با شعارهای ذکر شده در بالا تا ساعت 8 بعدازظهر تظاهرات ادامه داشت .
و پس از آن نیز گروه های مختلف و موافق با دادن شعارهایی علیه یکدیگر و پرتاب سنگ به طور پراکنده در سطح شهر همدان به تظاهرات پرداختند و درگیری ها تا ساعت 9 شب ادامه داشت و طرفداران بنی صدر بته یکی از مغازه ها حملهت کردند و تمام شیشه ها را شکستند و وسایل آن را بردند.
غائلۀ 14اسفند1359 (98)
