با لباس مشكی و شال عزا و پیشونی بندی كه لباس پادشاهیش بود ، توی ایستگاه صلواتی دیدمش . كار هر سال محرمش بود . مساجد توكلی ، محمدی ، زینبیه و ... شاهد تلاشهای با اخلاصش بودن
|
نام پدر: جابر
تاریخ تولد: 1366/6/28
محل تولد: شیراز
تحصیلات: سیکل
شهادت:۱۳۸۷/۱/۲۴
مکان شهادت:حسینیه سیدالشهدای شیراز
گروه تروریستی:انجمن پادشاهی(تندر)
****
ـ تك پسر خانواده بود و چشم و چراغ فامیل و محله و آشناها . مراسم یكی از شهدای جنگ بود كه برای به دنیا اومدنش نذر كردم .
- خدا محمد جواد رو بعد از 20 سال به خونوادشون داده بوده !
ـ باید بودی و می دیدیش وقتی كه شبانه روزش را گذاشته بود برای تدارك سفر مشهد بچه های مسجد محل . چند روز بعد از عید كه از زیارت برگشتن ، قصد شلمچه كرد و مهمون حریم شهداء شد .
ـ نصیحتش كردم كه مامان ! شما دیگه مرد شدید ، فكر كاری باش كه برات برم خواستگاری .همون طور كه سرش پایین بود ، گفت : انشاءالله همه چیز درست می شه .
ـ با لباس مشكی و شال عزا و پیشونی بندی كه لباس پادشاهیش بود ، توی ایستگاه صلواتی دیدمش . كار هر سال محرمش بود . مساجد توكلی ، محمدی ، زینبیه و ... شاهد تلاشهای با اخلاصش بودن . قطعاً دل آنها هم تنگ است برای سرباز بی ادعای اسلام و امام حسین(ع)
- بالای قبر شهید محمد جواد یاقوت یه مصاحبه مانندی زده بود از ایشون .از طرف پایگاه مقاومت مسجد محلشون ...یه قسمتش طبق معمول همه مصاحبه ها نظراتشون رو راجع به چند کلمه خواسته بودند یکیش این بود.
موبایل : اگه امام زمان گوشی مونو دید خجالت نکشیم.
منبع : نشریه ی پرواز ؛ ویژه نامه ی چهلم شهدای واقعه بمب گذاری حسینیه سید الشهدای کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز