شغل: خواربار فروشی
سن: 44سال
وضعیت تأهل: متاهل
تاریخ تولد: 1316
محل شهادت: ورامین
تاریخ شهادت:1360
زندگینامه
در سال ۱۳۱۶ در ورامین به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را همراه با کار در کنار پدرش به اتمام رسانید. ۲۲ ساله بود که پس از تشکیل خانواده به تهران مهاجرت نمود و به خواربار فروشی پرداخت. از کودکی به خاندان عصمت و طهارت و به خصوص حضرت سیدالشهداء (ع) ارادت و علاقهای خاص داشت و با طبع زیبایش در مدح آنها نوحه سرائی مینمود.
بارها به دلیل شور برپاکردن در مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) توسط رژیم شاه دستگیر و به زندان برده شد و از شرکت در این قبیل مراسم منع گردید.
با اوج گیری نهضت شکوهمند اسلامی بر فعالیتهای مبارزاتیاش افزود و شبها در مسجد به نوشتن پلاکارد و تنظیم شعارهای تظاهرات میپرداخت و روزها در صفوف مقدم راهپیماییها حضور داشت. به هنگام بازگشت پیروزمندانه حضرت امام، جزء انتظامات این مراسم استقبال به یاد ماندنی بود و در روزهای تاریخ ساز پیروزی خون بر شمشیر، از پیشتازان انقلاب بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسجد محل همراه با یکی از روحانیون متعهد به برادران و خواهران بسیجی تعلیمات نظامی میداد و در کلیه انتخابات مسئولیت اداره صندوق انتخابات را بر عهده داشت و تا صبح به شمارش آراء میپرداخت و با دقت از امانتی که به وی سپرده بودند، پاسداری میکرد.
پس از آغاز جنگ تحمیلی به فعالیتهای گستردهای جهت جمع آوری کمکهای مردمی رو آورد و کمکهای جمع آوری شده را شخصاً به مناطق جنگی میبرد. به عیادت از مجروحین و جانبازان علاقهای بسیاری داشت و در هر فرصتی به عیادت آنان میرفت و حوائج آنان را بر طرف میکرد و برای مداوایشان خون اهداء میکرد و میگفت از مشاهده این عزیزان روحیه میگیرم.
منافقین او را مورد شناسایی قرار داده و نخست چند نامه تهدید آمیز برایش ارسال کردند. شهید در پاسخ به این تهدیدات میگفت: «ما در برابر عزیزانی که در جبههها جانشان را در کف نهاده و برای آسایش ما میجنگند، هیچ هستیم و اگر قرار بر این باشد که ما پشت جبهه را حفظ نکنیم، از ایشان نیستیم.»
عاقبت در چهارم اسفند ماه ۱۳۶۰، کوردلان منافق تهدید خود را عملی کرده و دو تن از تروریستهای منافق به قصد ترور شهید پازوکی به مغازه وی میروند و او را در برابر دیدگان کودک ۵ سالهاش آماج گلولههای خود میسازند.