شغل: بسیجی
سن: ۱۸سال
وضعیت تاهل: مجرد
تاریخ تولد: ۱۳۴۲
تاریخ شهادت: ۱۳۶۰
محل شهادت: در مسیر مسجد
زندگینامه
شهید محمد سررشته داری در سال ۱۳۴۲، سال قیام خونبار امت مسلمان به رهبری امام خمینی، در خانوادهای مذهبی در تهران چشم به جهان گشود. از کودکی در دامان پر مهر مادری طیبه و مؤمنه با تعالیم مذهبی آشنا شد و عشق به قرآن و اسلام در دلش ریشه گرفت. در کودکی به همراه مادرش به مسجد میرفت و نماز میخواند و هر چه بزرگتر میشد بر تعهد و ایمانش افزوده میگشت.
هم زمان با اوج گیری نهضت اسلامی، فعالانه در آن شرکت جست و به پخش اعلامیههای حضرت امام مبادرت ورزید. در دبیرستان شاگردی کوشا و نمونه بود و با اخلاقی ستوده، قلبی مملو از عشق و ایمان سرمشق همکلاسیها و مورد احترام معلمان و اولیاء مدرسه بود. به منظور شرکت در راهپیماییهای امت مسلمان، کلاسهای درس را تعطیل میکرد و پیشاپیش سایر دانش آموزان به صفوف تظاهرات میپیوست و با شعارهایی کوبنده پیام انقلاب را به گوش همگان میرساند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر فعالیتهایش افزود و اکثر اوقاتش را در مساجد، حسینیهها و هیئتها و جلسات قرآن میگذراند و از این مجالس روحانی، روح حق جو و تشنهاش را سیراب میکرد. در مدرسه با پشتکاری خستگی ناپذیر در زمینههای فرهنگی و تبلیغ تعالیم عالیه اسلام میکوشید و با تهیه نشریات و اعلامیههای گوناگون و متعدد محیط تحصیلی خود را دگرگون میساخت.
به هنگام آغاز جنگ تحمیلی اشتیاقی شدید برای شرکت در دفاع مقدس داشت، لیکن به سبب کمی سن نتوانست به آرزوی بزرگش برسد و در نتیجه در پشت جبهه با تلاشی وقفه ناپذیر میکوشید تا عدم حضورش را در خط مقدم جبهه جبران نماید. از اعضاء پرشور و پر کار بسیج مسجد صاحب الزمان (عج) بود و حضور در این نهاد الهی را افتخاری بزرگ میدانست و آماده بود تا در این راه از جان بگذرد.
عاقبت در شامگاه هشتم اسفند ماه ۱۳۶۰، شهید سررشته داری در حالی که مسجد را به قصد منزل ترک کرده بود، به اعتبار لباس بسیجی که بر تن داشت مورد شناسایی تروریستها قرار میگیرد. تروریستها نخست او را بازرسی بدنی کرده و پس از دستیابی به کارت عضویتش در بسیج، وی را بیرحمانه هدف گلوله قرار میدهند و با استفاده از تاریکی شب میگریزند.