نام پدر : محمدعلي
تاریخ تولد : شنبه ، 2 شهريور ، 1325
محل تولد : رشت
سن هنگام شهادت: 35 سال
تحصیلات : دكترا
تخصص : اقتصاد سياسي
زندگي نامه
سوابق مبارزاتي: مبارزه عليه رژيم پهلوي تحت رهبري بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي، شركت در راهپيماييها و تظاهرات ضد شاهنشاهي، تنوير افكار عمومي به ويژه جوانان
كارهاي تشكيلاتي: همكاري با انجمن اسلامي دانشجويان آمريكا و كانادا، عضويت در حزب جمهوري اسلامي، پايهگذاري حزب جمهوري اسلامي شاخه گيلان، عضو مؤسس جامعه دانشگاهيان تهران، عضو فعال شوراي وحدت حوزه و دانشگاه
مسئوليتها: استاد دانشگاه، نماينده مردم استان گيلان در مجلس خبرگان قانون اساسي، عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان قانون اساسي، عضو ستاد انقلاب اسلامي استان گيلان، سرپرست مدرسه عالي ترجمه، سرپرست مجتمع دانشگاهي ادبيات و علوم انساني، فعاليت مستمر در كميتههاي مختلف ستاد انقلاب فرهنگي، عضو كميته پنج نفره ادغام دانشگاهها و مؤسسات عالي، معاون وزارت فرهنگ و آموزش عالي و رئيس سازمان امور دانشجويان و سازمان سنجش كشور
آثار علمي: "پرچمدار عدالت جهاني" و دهها مقاله و سخنراني
تولد تا جواني
دكتر حسن عضدي فرزند محمدعلي دوم شهريور سال 1325 ه.ش در يك خانواده متدين از طبقه متوسط در شهر رشت ديده به جهان گشود. او در اوايل جواني ابتدا مادر و سپس پدرش را از داست داد و در نتيجه كفالت برادران و خواهران كوچكترش را نيز بر عهده گرفت.
تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش به پايان رساند و در طول تحصيل از شاگردان ممتاز به شمار ميرفت.
از كودكي به اسلام عشق ميورزيد و در مساجد به گفتن اذان ميپرداخت. از همان دوران جواني شيفته معارف اسلامي بود و با وجود مشكلات فراوان كتابهاي مرحوم دكتر شريعتي و هم چنين استاد شهيد آيتالله مطهري را به دست ميآورد و مطالعه ميكرد.
شهيد عضدي پس از اخذ مدرك تحصيلي ديپلم، داوطلبانه براي آشنايي بيشتر با زندگي اقشار مستضعف و محروم جامعه، تحت عنوان سپاهي دانش، به مناطق محروم و دور افتاده كشور رفت. سپس براي ادامه تحصيل عازم تهران شد و در دانشكده علوم ارتباطات اجتماعي به تحصيلات خود ادامه داد و موفق به اخذ دانشنامه ليسانس در دو رشته روزنامهنگاري و روابط عمومي و تبليغات شد. پس از آن با علاقهاي كه به مسايل سياسي داشت وارد دانشكده علوم سياسي شد و تحصيلات خود را تا مقطع كارشناسي ارشد اين رشته دنبال كرد. سپس راهي آمريكا شد و در رشته مديريت بازرگاني با تخصص مديريت بينالملل از دانشگاه دالاس موفق به اخذ درجه كارشناسي ارشد گرديد و به علت كسب درجه ممتازي به عضويت افتخاري انجمن مديران درآمد و بعد از آن تحصيلات عاليه خود را تا مرحله دكتراي اقتصاد سياسي در دانشگاه تگزاس ادامه داد.
او هيچگاه از زير بار مسئوليتها شانه خالي نميكرد و با توانمندي كه داشت همه امور را به بهترين شكل ممكن انجام ميداد.
شهيد عضدي و مبارزه عليه طاغوت
او از زمان تحصيل در دانشكده علوم ارتباطات اجتماعي با الهام از انديشههاي امام راحل به مبارزه با مظاهر ظلم و ستم رژيم پهلوي پرداخت و به طرق مختلف حمايت خود را از آرمانهاي والاي انقلاب اسلامي نشان داد.
طي مدتي كه در آمريكا به سر ميبرد با انجمنهاي اسلامي دانشجويان آمريكا و كانادا همكاري ميكرد.با شدت يافتن مبارزات مردم انقلابي به رهبري امام خميني، او نيز به وطن بازگشت.
شهيد عضدي در تظاهرات و تهيه اعلاميههاي ضد رژيم پهلوي شركت ميكرد و با سخنراني و پخش اعلاميه، راه را براي جوانان نشان ميداد.
او هفتم ديماه سال 1357 قبل از شركت در راهپيمايي ضد رژيم در وصيتنامهاي به فرزندان خردسالش چنين نوشته است :« ... فرزندان من ... هم اكنون عازم يك اعتراض و راهپيمايي بزرگ هستم. ميخواهم همچون باريكه آبي و قطرهاي به دريا به پيوندم تا حركت و هستي را لمس كنم . عجله وشتاب براي پيوستن به دريا مجال نميدهد تا با فرصت برايتان نامه بنويسم و آن چه را كه دلم ميخواهد برايتان بازگو كنم. اكنون تاريخ ميهن ما لحظات بسيار حساسي را ميگذراند. انقلاب امت ما يعني امت پيغمبر(ص) و علي (ع) به قله نزديك ميشود و پرتگاهها نيز مخوف و وحشتناك و دشمنان يعني صاحبان زر و زور و تزوير فراوان و در كمين [هستند].
گفتن درباره انقلاب ما ، نامه را به درازا ميكشاند ... و آن را به تاريخ واگذار ميكنم كه خود خواهيد خواند و خواهيد شنيد. ...»
او سرانجام به همراه خيل مشتاقان آفتاب، دميده شدن فجر انقلاب را به نظاره نشست و با غريو اللهاكبر، خميني رهبر ؛ خود را براي ساختن ايراني آباد و اسلامي آماده نمود.
شهيد عضدي پس از پيروزي انقلاب اسلامي
شهيد عضدي پس از پيروزي انقلاب اسلامي به عنوان يكي از نمايندگان مردم استان گيلان به مجلس خبرگان قانون اساسي راه يافت و در آن مجلس نيز به عضويت هيئت رئيسه درآمد و در كنار شهيد بهشتي همه همت خود را براي تدوين قانوني بر اساس اسلام ناب محمدي(ص) و عدالت به كار گرفت.
با آغاز فعاليتهاي حزب جمهوري اسلامي ، به عنوان يكي از ياران نزديك بنيانگذاران حزب درآمد و با تلاش پيگير شاخه اين تشكيلات را در گيلان پايهگذاري كرد. و به عضويت ستاد انقلاب اسلامي استان گيلان نيز نائل شد. دكتر عضدي به تقاضاي دانشجويان مدرسه عالي ترجمه، سرپرستي آن مدرسه را به عهده گرفت و همزمان در دانشكده انقلاب اسلامي دانشگاه ملّي به طور رايگان به تدريس پرداخت. پس از اجراي طرح ادغام دانشگاهها، سرپرستي مجتمع دانشگاهي ادبيات و علوم انساني را عهدهدار شد و فعاليت مستمر خود را در كميتههاي مختلف ستاد انقلاب فرهنگي آغاز كرد و يكي از اعضاي كميته پنج نفره ادغام دانشگاهها و مؤسسات عالي شد. شهيد عضدي يكي از بنيانگذاران جامعه دانشگاهيان ايران و يكي از اعضاي فعال شوراي وحدت حوزه و دانشگاه بود.
آخرين مسئوليت وي در كنار مسئوليتهاي پيش گفته، معاونت وزارت فرهنگ و آموزش عالي و رئيس سازمان امور دانشجويان و سازمان سنجش آموزش كشور بود. او در طول روز 16 ساعت در راه انقلاب و ميهن اسلاميمان جان فشاني ميكرد.
دكتر حسن عضدي سرانجام در هفتم تير سال 1360 به همراه 72 يار صديق حضرت امام خميني(ره) به دست مناقين بدسرشت، در انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به شهادت رسيد و با خون خود استمرار حيات انقلاب را امضا نمود.
او در وصيتنامهاش خطاب به فرزندانش چنين نوشته است : « ... علي ِ من! تو در سالي به دنيا آمدي كه در وطن ما صفحه ويژهاي خواهد داشت. سالي كه مردم محروم و شجاع ميهن ما با دستهاي خالي و ايماني راسخ عليه دودمان كثيف پهلوي و سلطنت پر از ظلم و ستم محمدرضا پهلوي قيام كردهاند. جوانان ما چه بيباكانه با فرياد" اللهاكبر " در برابر درفش عظيم شاه منحوس ميايستند. ... پريروز ، يعني روز تولدت را من در گورستان رشت براي تدفين دو شهيد گذراندم ... علت اينكه نام علي را برايت انتخاب كردم اين است كه من همواره از بيعدالتي رنج برده و ميبرم. قرباني بيعدالتيهاي بسيار شدهام. ديدم كه "علي" تجسم "عدالت" است و مظهر "حق". به اين ترتيب علي پيشواي بزرگ خود را به عنوان نمونه و الگو براي تو انتخاب كردم. ... لادن و علي عزيزم من از خداي بزرگ ميخواهم كه مرا ياري دهد تا برايتان پدري عادل باشم. ...»
انتظار فرج ويژگي بارز شهيد
شهيد حسن عضدي فلسفه انتظار را به خوبي ميشناخت و همواره در انتظار فرج منجي عالم بشريت بود . او در مقالهاي در تاريخ 3/10/1344 ه.ش كه با عنوان " پرچمدار عدالت جهاني" تهيه كرده،آورده است: « همه پيامآوران الهي كه از جانب خدا براي هدايت بشر آمدهاند مردم را وعده نمودهاند كه روزي مصلحي مقتدر به خواست و ارادهي خداي قادر ظهور ميكند و جهان و جهانيان را از كجروي بازداشته و به راه راست هدايت مينمايد. او با اشاره به احاديث و روايات، اثبات ميكند كه منجي عالم بشريت حضرت مهدي(عج) و از خاندان حضرت محمد(ص) آخرين برگزيده خداوند است.
او هم چنين ولايت را ركن عظيم دين معرفي كرده و در ادامه چنين آورده است: « انكار او [ حضرت مهدي(عج)] ، انكار دين خدا[اسلام] است و انكار دين خدا، انكار محمد(ص) است و انكار حضرت محمد(ص) نيز انكار خدا ميباشد. او حجت خداست، او مظهر خداست، او انسان كامل است. اگر او نباشد انسان كامل وجود نخواهد داشت. هم چنانكه خورشيد از قدرت خداوند كسب نور نموده، منبع روشنايي و حرارت و انرژي ميگيرد و جسم را جلا ميدهد، او نيز خورشيدي است كه از عالم بالا كسب نور كرده و به بشريت ميرساند و جانها را صفا ميدهد. شايد گفته شود اين فياضي كه پشت پرده غيب است، پس چگونه از او كسب فيض ميكنيم؟ بايد گفت: زماني كه خورشيد پشت ابرها است، ما نميتوانيم او را ببينيم اما همين كه در عالم، روشنايي ميبينيم ، حس ميكنيم كه آن وجود دارد هر چند كه ابرها مانع از جلوهگرياش گردند. آري خورشيد معنوي بشريت نيز بسان اين خورشيد مادي در آسمان، روح بشر را نورافشاني ميكند، اما در پشت ابرها [ است]و روزي خواهد آمد كه اين ابرها كنار رفته و جلوهگري كامل آغاز گردد. ...
شهيد عضدي در ادامه با اشاره به مستندات، به اخبار و وقايع زمان ظهور حضرت و نيز به وظايف امت به ويژه جوانان در زمان غيبت اشاره ميكند و مينويسد: « ... حالا ما شيعيان يعني دوستان كه بيش از همه فِرَق و اديان بر اين عقيده[ ظهور حضرت صاحبالزمان (عج)] راسخ هستيم بايد نهايت كوشش را براي دستيابي به علم ، صنعت، تزكيه نفس و اصلاح اجتماع به كار بريم. ... هم چنان كه بهار براي جبران ظلم وبيدادگري پائيز فرا ميرسد، ما نيز قبل از رسيدنش خانه تكاني كرده ، لباس نو تهيه نمائيم و براي آمدن بهار انسانيت، خانه دل را از گرد و غبار پاك كنيم... زيرا لازمهي انتظار، آماده شدن است ...»
ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي شهيد
- اسلام محوري
- تبعيت از ولايت فقيه
- مهربان
- مسئوليتپذير
- متعهد و آگاه
- پرهيز از مكاتب مادي
- سختكوش
- و دوستدار خانواده؛ از ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي شهيد است.
وصيت نامه شهيد حسن عضدي
اکنون تاريخ ميهن ما لحظات بسيار حساسي را مي گذراند. انقلاب امت ما يعني امت پيغمبر و علي(علیه السلام) به قله نزديک مي شود و پرتگاهها نيز مخوف و وحشتناک و دشمنان يعني صاحبان زر و زور و تزوير فراوان و در کمين. فرزندان عزيزم دلم نمي خواهد در اين شرايط بميرم زيرا که احساس مي کنم کارهاي بسياري دارم که بايد انجام دهم و مسئوليت هاي بيشمار که خود را موظف به انجام آنها مي دانم. اين بدان معني نيست که از مرگ مي ترسم. من خداي را شاهد ميگيرم که از او خواسته ام تا در راهش يعني در راه خلق مستضعف شهيد و شاهد باشم. جذبه و شور انقلاب گاهي مرا چنان از خود بي خود مي کند که نمي توانم به موج نپيوندم. ناگريز همه احتياط و محافظه کاري که دارم اين وصيت شتاب آلود را برايتان مي نويسم. شما را به تقوي و پرهيزکاري سفارش مي کنم. در کسب دانش کوشا باشيد. انقلاب ما از جهاتي هنوز در آغاز راه است و دنباله اش به شما خواهد رسيد. به قدر توانايي خود در آن سهم داشته باشيد. از غرب بياموزيد اما يک شرقي باقي بمانيد. من از انسانهاي خودخواه سخت متنفرم و از خودخواه هایي که دور و بر من هستند رنج فراوان برده ام. ديگر خواه باشيد. در کسب مال نيز کوشا باشيد اما مال را به مصرف خود و ديگران برسانيد بيش از آنکه مال شما را به مصرف برساند. هيچوقت عدالت را از ياد نبريد و به خاطر ان بجنگيد. خواهيد گفت که عدالت يک مفهوم نسبي است و نمي توان چهارچوبي براي آن پيدا کرد. من شما را به قرآن مجيد و رفتار پيامبر بزرگ و علي و ساير امامان رهنمود مي شوم. تا مفهوم عدالت را درک کنيد.نور چشمهایم! شما را به صوفيگري و درويشي و روحانيت شرقي سفارش نمي کنم از ماديگري غرب نيز پرهيز کنيد. يک مسلمان باشيد. يک انسان وسط، معتدل و متوازن.