شبکه صهیونیستی حاکم بر جهان به دنبال جنگ با ایران

Mark Dankofزمان، اعداد و مکان به نفع دنیای رنگی در گردشند؛ به نفع مسلمانان و به ضرر اسرائیل. چیزی که دنیای رنگی فاقد آن بود، اتحاد و پویایی است. اما اسرائیل به ایجاد اتحاد و فعال‌سازی دنیای رنگی کمک شایانی می‌کند و آن‌ها را برای جنگ در مقابل «خارجی‌ها» آماده می‌سازد. قدرت‌های سفید و اسرائیلی‌ها هرگز نمی‌توانند نیرو و توان مناسب جهت رویارویی با دنیای رنگی و مناطق وسیع تحت سلطه آن‌ها را بدست آورند.

«به هر حال در صورتی که دنیای غرب به جای پافشاری بر قوانین خودساخته مذهبی و اخلاقی و اصول باستانی خود، با منطق و حساب شده رفتار کند، می‌تواند در نهایت به توافقاتی با دنیای رنگی دست بیابد که به سود هر دوطرف خواهد بود. فقط بازگشت به یک بی‌طرفی آمریکایی می‌تواند جلوی آغاز جنگ جهانی سوم و ورود دولت آمریکا به آن را بگیرد. آمریکایی‌ها هر چه بیشتر مردم سرزمین‌های دیگر را قتل‌عام کنند، منافع ملی‌گرایان آن سرزمین بیشتر تأمین می‌گردد. فشار این کشتار فقط بر روی دوش مالیات‌دهندگان آمریکایی و سربازان جنگ‌ها و اشغالگری‌های دائمی خواهد بود.»

 

لارنس دنیس، ملی‌گرای آمریکایی، دهه 50 میلادی

 

فشار بی‌وقفه بر ایران هم‌چنان ادامه می‌یابد. تحریم‌های اعمال شده در حوزه‌های نفتی، بانکداری و تجارت، با ترورهایی همراه می‌گردند که توسط صهیونیست‌ها طرح‌ریزی شده و به دست عمالی نظیر سازمان مجاهدین خلق، پژاک و جندالله در استان‌هایی مانند تهران، آذربایجان خوزستان و بلوچستان عملیاتی می‌شوند. واشنگتن‌پست تصدیق می‌کند در دو سال اخیر، انفجارهای رخ داده در تأسیسات هسته‌ای، پایگاه‌های نظامی، تأسیسات نفت و گاز، لوله‌های انتقال نفت و نیروگاه‌های برق کشور ایران با رشد پنج برابری روبه‌رو بوده است. تمامی این اتفاقات، با حمایت‌های مالی آمریکا، انگلیس و اسرائیل از شورش‌های داخلی علیه نظام جمهوری‌اسلامی‌ایران، تجاوزهای پی‌در‌پی هواپیماهای جاسوسی آمریکایی به حریم هوایی کشور ایران و با حضور سه ناوبر ایالات‌متحده و دو یگان از ملوانان آمریکایی در نزدیکی خلیج‌فارس و تنگه‌هرمز تکمیل می‌گردد. بارقه‌های آتش جنگی توجیه‌ناپذیر و غیرانسانی هر روز بیشتر در معرض شعله‌ور شدن قرار می‌گیرد.

لارنس دنیس، تئوریسین بزرگ آمریکایی، در مورد ارزیابی بحران کنونی که نیم قرن پیش در مورد آن هشدار داده بود کاملا درست عمل کرده است.

بله، این جنگ همان‌گونه که دنیس پیش‌بینی کرده بود رخ خواهد داد. اما این جنگ به شکل جبران‌ناپذیری آن‌چه که از ایالات متحده و دنیای غرب بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم باقی مانده بود را نیز نابود خواهد کرد. در این میان، خبر خوش این است که اسرائیل هم به مرور زمان از بین خواهد رفت و همراه آن بانکداری یهود که اساس آن بر مبنای ربا بنا شده، تخریب نفوذ فرهنگی اسلام و مسیحیت توسط صهیونیست‌ها و هر غده سرطانی دیگری که به نظم نوین جهانی مرتبط باشد نیز، نابود خواهد شد. از دل یک تراژدی کوتاه مدت، یا در همین دنیا، امیدها برای زندگی تازه مجددا پدیدار خواهند شد و یا قیامت رخ خواهد داد.

اما افسانه‌پردازان خرس وحشی، لقبی که به گفته معتقدان به آرماگدون، در کتاب‌های مقدسشان به خاطر شباهت نقشه ایران به پنجه خرس، به این کشور داده شده و آمده است که دجال به کمک خرس وحشی یا پنجه خرس با آن‌ها خواهد جنگید، بدون ایجاد درگیری و جنگ با کشور ایران از بین نخواهند رفت. سه نمونه از بمباران تبلیغاتی آن‌ها برای شعله‌ور کردن آتش یک هلوکاست اسرائیلی در ایران در ادامه خواهد آمد:

اولین نمونه مربوط است به استاد دروغ و ریا و تزویر، «جان هجی»، فردی که با حمایت مؤسّسه تحت هدایت او در تاریخ 28 مارچ، فیلم ضدایرانی و تبلیغاتی ایرانیوم که با موضوع تهدیدات هسته‌ای ایران علیه غرب ساخته شده، در دانشگاه تگزاس آمریکا اکران شد. ادعاهای این فیلم، ارزیابی‌های جوامع اطلاعاتی آمریکا و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را نقض می‌کند. یکی از سخنگویان این فیلم، «کلیر لوپز»، مأمور سازمان‌سیا و عضو کمیته سیاست ایران است که به طور همزمان مسئولیت بخش روابط عمومی سازمان مجاهدین خلق در واشنگتن را نیز بر عهده دارد. خانم لوپز و دکتر «ریموند تنتر» رئیس کمیته سیاست ایران، از جمله تارهای کلیدی در شبکه تارعنکبوتی سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا هستند که با موساد و جنبش نومحافظه‌کاران وابسته به یهود در ارتباط است و احزاب راست‌گرای آمریکا و هم‌چنین بخش بزرگی از دستگاه‌های امنیت ملی آمریکا را به سرقت برده.

نمونه دوم این هفته رخ داد. ویژه‌نامه آپریل 2012 مجله «تصمیم» که از جمله انتشارات کانون ایوانجلیستی «بیلی گراهام» می‌باشد، منتشر شد. عنوان این ویژه‌نامه «جنگ جهانی اسلامِ تندرو با مسیحی‌ها» است.

نظرات در مورد این ویژه‌نامه فراوان است. این حقیقت که 60 سال موفقیت «بیلی گراهام» به عنوان یک مسیحی ایوانجلیست راست‌گرا به طور جدایی‌ناپذیری وابسته است به استخدام و به کارگیری مؤثر او توسط رسانه بزرگ «ویلیام رندلف هرست» که خود این رسانه نیز به طورمفیدی در دوره جنگ سرد به سازمان سیا خدمت می‌کرد، به خوبی مدفون شده اما همچنان قابل دسترس برای عموم است. «بیلی گراهام» چهره‌ای محوری جهت بسیج کردن میلیون‌ها مسیحی ایوانجلیست برای حضور در این کارزار به شمار می‌رفت. نتیجه این کارزار پایان اتحادیه شوروی در سال 1989 بود. این دستاورد، بزرگ و قابل تقدیر بود.

اما طرفداران گراهام هرگز نمی‌دانستند که بلشویسم شوروی و صدور آن به خارج از مرزهای آن کشور، به طور عمده توسط سرمایه‌داران یهودی و بین‌المللی مانند «یعقوب شیف» و خانواده راتسچیلد تقویت می‌شد. امپراطوری گراهام یا مجله «تصمیم» او هرگز به این آمریکایی‌های ایوانجلیست پروتستان در مورد نقش یهودی‌ها در دنبال کردن یک استراتژی معین که در آمریکا پیاده‌سازی می‌شود توضیح نداده است. این استراتژی عبارتست از نابودی فرهنگ مسیحی در آمریکا به‌وسیله نهادینه کردن مواردی مانند سقط‌جنین، جنبش‌های همجنس‌گرایی، جنبش رادیکال فمنیسم و وارد‌سازی نظریه آزادسازی روابط جنسی فروید که به وسیله آن در صدد نفوذ به بالاترین طبقات دولت آمریکا، رسانه‌ها، دستگاه‌های حقوقی و مراکز آموزشی بودند. چرا؟ به وضوح بخشی از جواب عبارت است از نفوذ و تأثیر صهیونیسم مسیحی که در قرن 19 و 20 میلادی، به طور معنوی از «جان نلسون داربی» و انجیل مرجع «اسکوفیلد» نشأت‌گرفته و محرک سیاسی آن «ویلیام بلکستون»، سرمایه‌گذار اهل شیکاگو می‌باشد. علاوه بر این بیلی گراهام و فرانکلین گراهام متوجه ضرورت همکاری با «کنیسه شیطان (مکاشفات یوحنا، 2:9)» گردیدند و ادامه حیات و پیشرفت خود را در کشوری مانند آمریکا که روزبه‌روز بیشتر به عنوان جلودار جهانی‌شدن، بانکداری بین‌المللی و نظم نوین جهانی مطرح می‌شد، منوط به پیروی از «کنیسه شیطان» یافتند. جهت دستیابی به این ضروریات، افرادی از کلیسا و هم‌چنین سکولارها به کار گرفته شدند. با توجه به این مطالب، بیلی و فرانکلین گراهام و جان هجی، دوگان‌های مذهبی «فاکس نیوز» و «سی‌ان‌ان» هستند که هر دو گروه هدف مشترکی را دنبال می‌کنند و در این میان وظیفه رسانه‌های مذکور یادآوری ضرورت جنگ می‌باشد.

با بررسی محتویات ویژه‌نامه اخیر مجله «تصمیم»، حقایق ناخوشایند دیگری نیز برملا می‌شوند. منابع مورد استفاده در این ویژه‌نامه، «مرکز سیاست امنیت فرانک گِفنی» و «جیمز وولسی» رئیس سابق سازمان سیا معرفی می‌شوند. ارتباط و دوستی طولانی مدت «گفنی» با لابی اسرائیلی و هم‌چنین عضویت او در تشکیلات نومحافظه‌کار صهیونیسم جهانی مورد توجه قرار نمی‌گیرد و به همین ترتیب نقش پلید «جیمز وولسی» در تلاش برای حذف نام فرقه تروریستی و کمونیستی مجاهدین خلق از لیست سازمان‌های تروریستی که توسط وزارت امورخارجه آمریکا تنظیم شده و دریافت هزاران دلار از این فرقه، نیز نادیده گرفته می‌شود. ظاهرا «فرانکلین گراهام» نیز مشکلی با همکاری صهیونیستی با چنین سازمانی ندارد. سازمانی که در سوابق ننگینش مواردی مانند تلفیق اسلام و کمونیسم و اتخاذ آن به عنوان ایدئولوژی خود، کشتار آمریکایی‌ها در زمان حکومت پهلوی در ایران، قتل عام کردها و کمک به صدام حسین در دهه 80، ترور و قتل عام تعداد زیادی از مردم بی‌گناه ایران از سال 1979 و رهبری فرقه‌گونه مریم و مسعود رجوی و هم‌چنین شستشوی مغزی و حذف فیزیکی اعضای خود سازمان، دیده می‌شود. «گراهام» درست مانند «ریک سنتروم» و همراهانش ظاهرا کشتار دانشمندان ایرانی در سال‌های اخیر و هم‌چنین تمام اقدامات نظامی صورت گرفته علیه کشور ایران را تأیید می‌کند. البته تمام این اقدامات به نام دین و عیسی مسیح(ع) صورت می‌پذیرد.

«فیلیپ جیرالدی» از اعضای سابق سازمان سیا و عضو فعلی شورای منافع ملی، در مقاله اخیر خود که با عنوان «بهانه اسلام‌هراسی» انتشار یافته، جزئیات خوبی را جهت درک یاوه‌گویی‌های «فرانکلین گراهام» و مجله «تصمیم» بیان کرده است. مسیحیان در صورت مقایسه دیدگاه قرآن در مورد عیسی مسیح (ع) و مریم (س) با دیدگاه تلمود یهودیان در مورد آنان حیرت‌زده خواهند شد. مسیحیان باید از خود بپرسند چرا دست‌نشاندگانی مانند فرانکلین گراهام و جان هجی در جنگ‌های فرهنگی آمریکایی دوشادوش دشمنان مسیحیت حرکت می‌کنند. حتی زمانی که دنیای اسلام در مقابل گرایشات منحرف سازمان‌ملل ایستاده است. انحرافاتی که مورد حمایت مالی وزارت امورخارجه کلینتون نیز هستند.

در نهایت باید از فرانکلین پرسیده شود که نظر انجیل در مورد دلایل سلب حق انتخاب از جامعه یهود توسط امپراطوری بابل (586 قبل از میلاد) و امپراطوری رم (70 پس از میلاد) چیست؟ چرا جمعیتی که تحت تأثیر یهود بود خواستار آزادی «باراباس» شده بودند. فردی که به مثابه «مناخیم بیگین» زمان خود بود. آیا دلیل این تقاضا این نبود که آن جمعیت که ارتباط نزدیکی با خاخام‌های یهودی و زاهدان اورشلیم داشتند، خواستار مرگ مسیحی شده بودند که منکر برتری نژاد یهود بود و معتقد بود که این دنیا اصل و مبنای زندگی انسان نیست؟ در غیر این‌صورت چه دلیلی وجود دارد که اکنون در قرن 21 آن ایدئولوژی (برتری نژادی یهود و اصل بودن حیات در این دنیا) مبنای تأسیس کشور اسرائیل قرار بگیرد؟ و در عین حال ادامه حیات ایالات متحده در روند تشکیل این کشور به مخاطره بیافتد؟ قطعا فرانکلین گراهام و مجله «تصمیم» او در این مورد جوابی نخواهند داشت.

با توجه به ادعای وطن‌پرستی جان هجی، فرانکلین گراهام و همراهان آن‌ها، دلیل سکوت‌شان در مورد آموزه‌های عیسی مسیح (ع) در مورد قلمرو حکومت خداوند در عهد جدید و هم‌چنین عدم پاسخگویی و موضع‌گیری مشخص آنان در مورد اتفاقاتی مانند ارتباط سندیکای جنیات «میر لنسکی» با صهیونیست‌ها، عملیات «لاون»، ترور جان‌اف‌کندی، حمله به «یو‌اس‌اس‌لیبرتی» و لیست بلند بالای عملیات‌های ضدآمریکایی اسرائیلی‌ها، از سال 1948 چیست؟ آیا با بررسی پول‌های رد و بدل شده می‌توان به پاسخی رسید؟

سومین نمونه از فشارهای بی‌امان علیه کشور ایران، ربطی به حمایت از دوستان اسرائیل ندارد. این بار موضوع مربوط است به تقابل با منطق ایران. جلوگیری از تأثیرگذاری مستقیم ایران بر افکار عمومی جهان و هم‌چنین افکار عمومی مردم آمریکا که در حال حاضر تحت تأثیر غول‌های رسانه‌ای صهیونیستی هستند.

فقط یک احمق نمی‌تواند هدف از محدودیت‌های ایجاد شده برای پرس‌تی‌وی در انگلستان و یا حذف این شبکه خبری از ماهواره «آسترا» که به دستور دادگاهی در آلمان اجرا شده را تشخیص دهد. این محدودیت‌ها احتمالا در مورد «هیسپان‌تی‌وی» نیز اعمال خواهند شد. شبکه‌ای که توسط رسانه ملی ایران تأسیس شده و رویدادهای مربوط به آمریکای‌جنوبی را روی آنتن می‌برد. «آدام هوسلی»، در زمینه تأسیس شبکه هیسپان تی‌وی به نومحافظه‌کاران هشدار داده است. کنگره ایالات متحده هم آقای هوسلی را در این زمینه هم‌یاری کرده است و به هشدار علیه پخش برنامه‌های شبکه هیسپان تی‌وی پرداخته است. موضوع مناقشه این‌بار در مورد ادعاهای دروغین تروریسم و یا افکار ضدیهودی نیست بلکه این‌بار موضوع در مورد شنیده‌شدن صدای افرادی تحصیل‌کرده و وطن‌دوست است مانند: «دکتر پاول کریگ رابرتز»، «دکتر فیلیپ جیرالدی»، «دکتر پاول شلدن فوت»، «دکتر مایکل جونز» و «مارک گلن» که هدفشان نه تنها جلوگیری از جنگ با ایران است بلکه صادقانه در پی معرفی سارقان روند سیاسی، اقتصاد، رسانه‌ها و فرهنگ کشور آمریکا هستند. در این میان میراث‌داران «لارنس دنیس» مانند: «مایکل کولینز پایپر»، «مارک گلن»، «مارک دانکف» و... پیروز خواهند شد.

بنیامین نتانیاهو، لابی یهودی داخل آمریکا و تمام دست‌نشاندگان آنان در جامعه آمریکا متوجه این موضوع هستند. اگر پرس‌تی‌وی، هیسپان‌تی‌وی، راشا‌تودی و سایر رسانه‌های مشابه آنان بتوانند در این عصر ارتباط اینترنتی توده‌های مردم را در کشورهای غربی به درستی به هم متصل کنند، کار این دلقک‌ها تمام است و بازی به پایان خواهد رسید.

اما همان‌طور که پیش‌تر نیز عنوان شد، خرس وحشی نمی‌تواند از جنگ اجتناب کند. این جنگ با یک عملیات پرچم دروغین آغاز خواهد شد.

با این تفاوت که این‌بار انسان‌های خوب برنده جنگی خواهند بود که انسان‌های بد آغاز کرده‌اند و فرانکلین گراهام به همراه جان‌هجی، کنث تیمرمن و هاوارد فیلیپس به هوا خواهند رفت!

 

منبع: نشریه راه نما


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان