سالروز کشتار شیعیان در جنوب عراق

در طول تاریخ دیکتاتورها همیشه با سرنوشتی عبرت بار چشم از جهان فرو بسته اند و عبرت تنها یادگار بر جای مانده از آنان بوده است. زمانی که صدام در طول دوران حکومت خویش کلکیسونی از جنایات و فجایع را رقم زد، کمتر کسی ، حداقل در جهان عرب گمان می کرد که دیکتاتور، روزگاری بوسه ی سرد مرگ را بر پیشانی خود احساس کند و در دادگاهی به عنوان متهم حاضر شود. او که بدون محاکمه و کیفر خواست صدها هزار بیگناه را تنها به جرم ابراز عقیده ؛ دگراندیشی ، کرد بودن و شیعه بودن ، با انواع و اقسام روشها به کام مرگ فرستاد ، عاقبت روزگاری را که عدالت حکم بر انتقام کند را دید و نمایش مرگ وی از تلویزیونهای سراسر جهان شادمانی را برای مظلومین و ترس را برای دیگر مرتجعین و ستمگران به ارمغان آورد. صدام رفت اما بر هیچ کس پوشیده نیست که اگر چه وی به سزای نکبت باری اعمال خویش رسید ، اما بسیاری از کیفرخواستها که می بایست قرائت می شد ، نشد ...

 

Sadam1

صدام در میان تمام جنایات رنگارنگ خویش همواره در طول زندگی خود کینه و حس نفرتی عمیق نسبت به شیعیان داشت. گو اینکه وی از ایرانیان نیز نفرتی عجیب داشت ، نفرتی که حتی در لحظه ی مرگ نیز بر زبان آورد و شاید راز نسبتی که وی به شیعیان عراق بعنوان "ایرانی"می داد نیز به همین دلیل باشد و این در حالیست که 60 درصد مردم عراق را شیعیان تشکیل می دهند . البته او دیگر زنده نیست تا برای سرکوب قیام شیعیان در سال 1991 – که طی آن هزاران نفر کشته شدند – محاکمه شود . ظلمهای فراوان و قتلهای بدون محاکمه که در طول سالیان سال توسط بعثی ها انجام شده بود همواره حس انتقام را در شیعیان زنده نگاه داشته بود . سال 1991 سال جنگ متحدان آمریکا با عراق بود ، جنگی که آمریکا رهبری آن را بر ضد صدام بر عهده داشت، اما آمریکا به هر ترتیبی که بود می بایست در این جنگ ژست یک پیروز سربلند را بگیرد، پیروزی که با ظلمی مطلق نبرد می کند ، با صدامی که به معنی واقعی مستبد و منفور است .

اما چرا امریکا دست به تحریک شیعیان زد تا قیامی عمومی را بر علیه صدام آغاز نماید ؟ دلیل این است که با قیام شیعیان بر علیه صدام از طرفی افکار عمومی جهان ظلم و ستم صدام را بیشتر درک می کرد و بر عدالت آمریکا و متحدانش برای مبارزه با صدام بیشتر صحه می گذاشتند ،و از طرفی برنامه ی آمریکا در آن مقطع جابجایی صدام نبود ، بنابراین آمریکا با یک تیر 2 نشان می زد ؛ هم بدون هزینه ی کمتر ، صدام تضعیف می شد و هم جنبش های شیعی سرکوب می شدند تا بعدا برای آمریکامشکل آفرین نباشند . صدام با سیاست سرکوب شدید خود که بخشی از آن ناشی از شرایط جنگی موجود در جنگ ایران و عراق بود توانسته بود امکان فعالیت گروه ها و جنبش های اسلامی را در خاک عراق کاهش دهد . از این رو " مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق" در خارج از عراق تشکیل شد . چنین اقدامی ادامه ی حیات و فعالیت اندک نهضت اسلامی را در خاک عراق نیز فراهم کرد . اما اندکی پس از پایان جنگ ایران و عراق ، نارضایتی شدید ضد دولتی در واکنش به سلطه ی بعثی ها ، در شیعیان آن کشور بروز کرد . بنابراین از سال 1368 هجری شمسی به بعد ناراضیان شیعی جنوب عراق بارها توسط نیروی هوایی عراق بمباران شدند . این اقدامات کمکی به توقف نارضایتی ها نکرد ، بلکه نارضایتی گسترده تری با آغاز حمله ی عراق به کویت و بویژه پس از شکست از نیروهای ائتلاف غرب ، در مناطق شمالی (کردها) وجنوب عراق (شیعیان) بوجود آمد . هدف مبارزان شمال و جنوب عراق سرنگونی رژیم بعثی عراق بود . صدام در برابر کرد های شمال عراق در ابتدا با سرکوب بوسیله منافقین و در مرحله دوم با وعده ی اعطای خود مختاری به ، آنان را از ادامه ی قیام ضد بعثی و همراهی با قیام شیعیان بازداشت. اما شیعیان بر پایه ی این اندیشه که اکثریت جمعیت عراق شیعه مذهب هستند و حاکمان سیاسی عراق کافر و وابسته به قدرتهای استعماری هستند ، همچنان بر خواسته ی قدیمی خود مبنی بر لزوم بر پایی یک دولت مستقل و در عین حال اسلامی باقی ماندند . قیام شیعیان عراق از مساجد ، حسینیه ها ، شهر های مذهبی و با شعار الله اکبر و با رهبری روحانیت آغاز شد و تداوم یافت. از این رو در زمان کوتاهی قیام به شهر های زیادی گسترش یافت ، به گونه ای که بصره به تصرف و کنترل انقلابیون شیعی درآمد . پس از آن مبارزان شیعی برای سرنگونی صدام تا 30 کیلومتری بغداد نیز پیش روی کردند . در آن زمان همانگونه که گفته شد جنگ صدام با آمریکا و متحدانش به سختی ادامه داشت . جرج بوش پدر در 15 فوریه ی 1991 از مردم عراق خواست تا خود سرنوشت خویش را به دست گیرند و صدام را مجبور به استعفا نمایند .برای جلوگیری از هر ابهامی ، او به یاری رادیو صدای آمریکا و از طریق چندین ایستگاه رادیویی مخفی سازمان سیا و از طریق پخش اعلامیه توسط هواپیماهای آمریکایی در سراسر خاک عراق پیام خود را در این کشور منتشر نمود . اهالی شیعه با تصور اینکه رژیم پس از شکست در کویت در حال فروپاشی است قیام نمودند و این قیام حتی به بخشی از سربازان عراقی نیز رسید، در چنین شرایطی جرج بوش پیش از موعد مقرر دستور پایان جنگ کویت را صادر نمود و آمریکا و متحدانش از جمله فرانسه نیز هیچ واکنشی در مقابل سرکوب قیام از خود نشان ندادند .آنان حتی از ملاقات رهبران قیام که تقاضای کمک داشتند نیز خود داری کردند . در حقیقت بوش مایل نبود قیام به پیروزی برسد، آنان امیدوار بودند تا قیام مردمی باعث افزایش درگیری های قومی و محلی نیز بشود و باعث بی ثباتی بیشتر در منطقه گردد و با این عمل واشنگتن بار دیگر ثابت کرد که در آن مقطع با وجود تمام مسائل ، هنوز دیکتاتور عراق را عامل ثبات در عراق می داند و در حالی که نیروهای آمریکایی یک پنجم خاک عراق را در تصرف خود داشتند، واشنگتن تاکید داشت نباید از سرکوب شیعیان ممانعت بعمل آورد و دستور صریح صادر شد که نیروهای آمریکایی نباید مانع از عملیات هلیکوپتر های جنگنده ی عراق شوند . بدین ترتیب صدام تا توانست در سرکوب این قیام مردمی سنگ تمام گذاشت و قیام با شکست مواجه شد .در خاتمه می توان به اصلی ترین دلایل شکست این قیام چنین اشاره نمود :

1- ادامه ی نا آرامی های جنوب عراق ممکن بود به سقوط صدام و استقرار یک حکومت شیعی در جنوب ، مرکز و شرق عراق منجر شود . چنین اتفاقی برای منافع حیاتی آمریکا و متحدانش در منطقه خوشایند نبود وبه همین دلیل آمریکا و متحدانش حضور یک حکومت بعثی ضعیف را مناسب تر از شکل گیری یک حکومت شیعی تشخیص دادند و به بهانه ی عدم دخالت در امور داخلی عراق ، دست صدام را سرکوب شیعیان جنوب باز گذارد.

2-فقدان رهبری متمرکز و واحد ، ضعف رهبران قیام در سازماندهی مردم ، عدم هماهنگی و اتفاق نظر بین گروه های شیعی ، فعالیت سرویس های جاسوسی عراق در بر هم زدن اتحاد بین مجاهدین عراقی از طریق شایعه پراکنی ، ترور ، کنترل و قطع ارتباط ها.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31