مدينه بر خاك سياه اندوه نشسته و سكوتي ژرف، همه جايش را فرا گرفته است. گرد و غبار بر ديوارهاي گلين خانه ها نشسته است. باد غربت در كوچه باغ هاي خزان زده شهر، خود را به در و ديوار مي زند و آواره ی مصيبت از دست دادن بهانه خلقت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلوات الله علیه و روح جاوداني صبر، امام مجتبي عليه السلام است.
ضمن تسلیت به مناسبت بیست و هشتم صفر سالروز رحلت جانگداز پيامبر اسلام (ص) و شهادت امام حسنمجتبي (ع) ، نگاهی کوتاه بر تاریخ رحلت آن بزرگوران می افکنیم:
حضرت محّمد بن عبداللّه(ص) آخرين پيامبر الهى است كه مردم را به يگانگى خداوند متعال و عدالت اجتماعى در دنيا و زندگى در سراى ديگر دعوت كرد و اديان آسمانى را با رسالت و تبليغ خويش به اتمام و اكمال رسانيد.(1)
آن حضرت در چهل سالگى به رسالت مبعوث گرديد. در آغاز به مدت سه سال به طور پنهان وسپس به مدت ده سال به طور آشكار در مكه معظمه، مردم را به توحيد و دين اسلام دعوت كرد. در اين راه، آزارهاى فراوان روحى و جسمى از معاندان و مشركان قريش تحمل كرد و سرآخر كه با توطئه آنان در قتل خود مواجه گرديد، ناچار به سوى مدينه مهاجرت نمود و اين شهر را پايگاه دعوت اسلام و تمركز مسلمانان قرار داد و نخستين پايههاى حكومت اسلامى را در آن بنا نهاد.
از آن پس به مدت ده سال در اين شهر مقدس اقامت گزيد و با انواع دشمنىها و دسيسههاى مشركان مكه و ساير طوايف و قبايل عربستان، مقابله كرد و بسيارى از آنان را به دين اسلام و راه روشن الهى هدايتگر شد و مناطق مهمى از سرزمين عربستان، همانند مكه معظمه، طائف، يمن و نواحى مسكونى شبهجزيره عربستان را در پوشش نظام حكومتى اسلامى قرار داد.
سرانجام در 63 سالگى پس از انجام مراسم حجةالوداع و معرفى حضرت على)ع) به جانشينى خويش در غديرخم، آثار بيمارى در آن حضرت هويدا شد و پس از تحمل چندين روز بيمارى روح ملكوتىاش به اعلى عليين پيوست و در جوار رحمت الهى قرار گرفت.
علّت وفات آن حضرت، تناول كردن غذاى مسمومى بود كه يك زن يهودى به نام "زينب" در جريان جنگ خيبر به آن حضرت خورانيده بود.
پس از رحلت رسولخدا(ص) در حالى كه عدهاى از سران و سياستمداران مهاجر و انصار در سقيفه بنى ساعده گردآمده و درباره جانشينى آن حضرت به مجادله و منازعه پرداخته بودند، حضرت على(ع) به اتفاق برخى از عموزادگان خويش به غسل دادن و كفن كردن بدن مطهر پيامبر(ص) پرداخت. آن گاه بدن شريف آن حضرت به مدت دو روز جهت وداع واپسين امت و سوگوارى اهلبيت(ع) و نمازگزاردن اهالى مدينه بر بدن مطهر آن حضرت، با احترام ويژهاى نگهدارى شد و سپس در روز چهارشنبه، به خاك سپرده شد.
اهلبيت(ع) و وابستگان آن حضرت و بزرگان صحابه درباره مكان تدفين بدن مطهر آن حضرت به گفتوگو پرداختند و هر كدام پيشنهاد خاصى ارائه كردند. حضرت على(ع) كه متكفل تجهيز بدن آن حضرت و از نزديكترين مردان به آن حضرت بود، فرمود: إنّ اللّه لم يقبض روح نبيّه إلّا فى أطهر البقاع و ينبغى أن يدفن حيث قبض؛(2) به درستى كه خداى سبحان، جان پيامبرى را نمىگيرد مگر در پاكيزهترين مكان، و سزاوار است در همان مكانى كه قبض روح شد، در همان جا دفن گردد.
گفتار مستدل و روحنواز اميرمؤمنان على ابن أبى طالب(ع) مورد پسند همگان قرار گرفت و بدن مطهر رسول خدا(ص) را در همان مكانى كه جان به جان آفرينان تسليم كرده بود، دفن نمودند.
هم اكنون مرقد مطهر آن حضرت در داخل مسجدالنبى(ص) قرار دارد و زيارتگاه مسلمانان و مشتاقان آن حضرت از سراسر عالم است.
اما امام حسن(ع) نخستين فرزند امام على(ع) و فاطمهزهرا(س) است كه در نيمه ماه مبارك رمضان سال سوم هجرى قمرى در مدينه منوره ديده به جهان گشود و با تولد خويش، در جدش پيامبر)ص) و ساير اهلبيت(ع) شادى و نشاط ويژهاى پديد آورد.
امام حسن(ع) بنا به روايت شيعه و اهلسنت، شبيهترين انسانها به رسولخدا(ص) بود و در اين باره گفته شده است: و كان الحسن اشبه النّاس برسولاللّه(ص) خلقاً و هَدياً وَ سؤدداً؛ حسن از جهت سيما، روش و رهبرى از همه بيشتر به رسولخدا(ص) شباهت داشت.(3)
امام حسن(ع) پس از شهادت پدرش اميرمؤمنان على بن أبى طالب(ع) در كوفه، با درخواست و بيعت ياران آن حضرت و اهالى كوفه، خلافت را پذيرفت و راه و روش عدالتپرور پدرش را تداوم بخشيد.(4)
وليكن با فتنهانگيزىهاى معاوية بن ابى سفيان و شرارتهاى سران سفاك سپاه او از يك سو و نفاق و خيانت برخى از سران سپاه امام(ع) و ايجاد چند دستگى در ميان مردم و خستگى آنان از جنگ و خونريزى از سوى ديگر، آن حضرت را واداشت كه براى حفظ اصل اسلام و در نظر گرفتن مصلحت مسلمانان، با معاويه صلح كند و حكومت را به طور موقت و مشروط به وى سپارد.
از آن پس، امام(ع) از كوفه به وطنش مدينه بازگشت و بقيه عمر شريف خود را در مدينه گذرانيد. آن حضرت گرچه از حكومت كنارهگيرى كرده بود ولى با رفتار و كردار خود، امت اسلام را به جنايتهاى معاويه و عاملان او در سراسر مناطق اسلامى آگاه مىكرد و روحيه رزم و جهاد را در نهاد آنان دوباره زنده مىكرد.
وجود آن حضرت براى معاويه و عامل او در مدينه، بسيار گران مىآمد و مانع تركتازى آنان مىگرديد و دستگاه غاصب خلافت را با مشكلاتى مواجه مىكرد. از جمله اين كه معاويه تصميم گرفته بود كه فرزند خود يزيد را جانشين خويش گرداند و در اين راه تلاش زيادى به عمل آورد وليكن در آغاز توفيق چندانى به دست نياورد. چون اين فكر شيطانى مخالف با صلحنامه امام حسن(ع) بود و از سوى ديگر وجود شخصيت امام حسن(ع) مانع تحقق هدفهاى معاويه بود. بدين جهت در صدد از ميان برداشتن اين اسوه بزرگ عالم اسلام برآمد و در اين راه از منافقان و كسانى كه به خاطر وابستگى فاميلى با آن حضرت رابطه داشتند، سود جست.
معاويه از طريق اشعث بن قيس، دخترش جعده را كه همسر امام حسن(ع) بود وسوسه كرد و او را به شهادت آن حضرت ترغيب و تطميع نمود. وى به جعده گفت كه اگر حسن را به قتل آورى، علاوه بر اين كه يكصد هزار درهم پول نقد دريافت مىكنى، وى را به عقد فرزندش يزيد درمىآورد و او را ملكه عالم اسلام قرار مىدهد.
جعده كه نفاق و دوچهرگى را از پدرش به ارث برده بود، هر چه بيشتر خود را به آن حضرت نزديك گردانيد و پس از جلب توجه امام(ع)، ناجوانمردانه به آن حضرت، خيانت كرد و به وى زهر خورانيد.
امام حسن(ع) به خاطر نوشيدن زهر، مسموم شد و به مدت چهل روز در بسترى بيمارى افتاد و روز به روز، حالش وخيمتر گرديد، تا اين كه در 28 صفر سال پنجاه هجرى قمرى، مصادف با سى و دومين سال رحلت پيامبر(ص) در مدينه به شهادت رسيد و محبان اهلبيت(ع) را در سوگ بزرگى فرو برد. امام حسين(ع) به تجهيز بدن مطهر برادرش پرداخت و سپس جهت تدفين آن در كنار مرقد پيامبر(ص)، اقدام به تشييع جنازه نمود. عده زيادى از اهالى مدينه، اهلبيت(ع) و تمامى بنىهاشم در تشييع جنازه امام شهيد خود همراهى كردند و با عزت و احترام، بدن مطهرش را به سوى مرقد رسول خدا(ص) حركت دادند. ولى بنىاميه و مخالفان اهلبيت(ع) با تحريك عائشه بنت ابى بكر مانع تدفين بدن آن حضرت در جوار مرقد پيامبراكرم(ص) شدند و در اين راه بسيار پافشارى كرده و آماده هرگونه فتنه و فساد گرديدند. جوانان بنىهاشم و پيروان ولايت آماده دفاع از حريم امامت و ولايت شدند. امام حسين(ع) كه در شهادت برادرش امام حسن(ع)، از همه سوگوارتر و غمگينتر بود، در برابر حرمت شكنىهاى بنىاميه و مخالفان اهلبيت(ع) فرمود: واللّه لولا عهد الحسن(ع) إلىّ بحقن الدّماء، و أن لااُهريق فى أمره مِحجمة دم، لعلمتم كيف تأخذ سيوف اللّه منكم مآخذها، و قدنقضتم العهد بيننا و بينكم، و أبطلتم ما اشترطنا عليكم لأنفسنا؛ (5) سوگند به خدا اگر برادرم با من پيمان نبسته بود كه در پاى جنازه او به اندازه حجامت خونى ريخته نشود، مىديديد كه چگونه شمشيرهاى الهى از نيام بيرون مىآمدند و دمار از روزگار شما برمىآوردند. شما همان بيچارگان روسياهايد كه عهد ميان ما و خود را شكستيد و شرائط فيمابين را باطل ساختيد.
امام حسين(ع) و ساير بنىهاشم كه به خاطر سفارش امام حسن(ع)، كظم غيض كرده و بردبارى و جوانمردى را پيشه خود داشتند، به ناچار بدن امام حسن(ع) را به سوى قبرستان بقيع حمل نموده و در جوار جدهاش فاطمه بنت اسد(رض) تدفين نمودند.(6)
هماكنون مزار امام حسن مجتبى(ع) به همراه سه تن از امامان معصوم يعنى امام زينالعابدين، امام محمد باقر و امام جعفر صادق (عليهمالسلام) بدون هيچگونه گنبد و بارگاهى در اين قبرستان قرار دارد و محل زيارت بسيارى از شيعيان و دوستداران اهلبيت(ع) مىباشد.
در تاريخ شهادت امام حسن مجتبى(ع)، علما و مورخان شيعه اتفاق نظر دارند كه آن حضرت در 28 صفر سال 50 قمرى در سن 47 سالگى به علت مسموميت از سوى همسرش جعده بنت اشعث به لقاء اللّه پيوست. (7)
-------------- پانوشتها:
1- اشاره به آيه 3، سوره مائده (اَلْيَومَ اَكْمَلْتُ دينَكُم وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإسْلامَ ديناً)
2- كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج1، ص 26؛ منتهىالآمال (شيخ عباس قمي)، ج1، ص 100 و بحارالانوار (علامه مجلسي)، ج22، ص 528 و ص 514
3- المغازى (علي بن عيسي اربلي)، ج2، ص 1120
4- كشف الغمه، ج1، ص 26
5- تاريخ الطبرى، ج3، ص 213
6- الإرشاد (شيخ مفيد)، ص 347
2- همان