ريگي دستگير شد

Rigi01

عبدالمالک ريگي سرکرده گروهک تروريستي جندالله و همپیمان منافقين صبح امروز دستگير شد.

جزئيات دستگيري عبدالمالك ريگي

دادستان عمومي و انقلاب زاهدان جزئيان بيشتري از نحوه و زمان دستگيري عبدالمالك ريگي بيان كرد.

محمد مرزيه دادستان عمومي و انقلاب زاهدان در گفتگو با فارس با اشاره به دستگيري "عبدالمالك ريگي " سركرده گروهك تروريستي موسوم به جندالله گفت: دستگيري ريگي با برنامه‌ريزي اطلاعاتي و امنيتي در اوايل صبح امروز سه‌شنبه صورت گرفت.

وي افزود: دستگيري ريگي با اقدامات اطلاعاتي‌ كه مدت‌ها در حال انجام بود، به سرانجام رسيد و در حال حاضر نيز وي وارد خاك ايران شده است و تحويل مقامات امنيتي و قضايي خواهد شد.

دادستان عمومي و انقلاب زاهدان در ادامه تاكيد كرد: ‌عمليات دستگيري عبدالمالك ريگي عملياتي غافلگيرانه بود و وي در حال حاضر در اختيار نيروهاي اطلاعاتي است.

ترور‌هاي متعدد از جمله ترور برخي مقامات سپاه پاسداران، قاچاق مواد مخدر،‌آدم ربايي و ايجاد آشوب در منطقه از جمله اقدامات اين تروريست است.

 

ريگي کيست؟

عبدالمالک ريگي احتمالا متولد سال 1358 است. "ريگي " يکي از قبايل بلوچستان شمالي است، مانند قبايلي چون براهوئي، مري، ناروئي، شهنوازي، کهرازهي، گمشادزهي، بارکزهي. او يکي از اعضاي طايفه ريگي است.

 

عبدالمالک تحصيلات کلاسيک ندارد و تنها چند سال در يکي از حوزه هاي علميه اهل سنت مشغول به تحصيل بوده که البته از آنجا نيز اخراج شده است. ريگي خودش را "خادم جندالله " ميخواند. او داراي سابقه شرارت و يک مورد چاقو کشي بخاطر مسائل قبيله اي در داخل شهر زاهدان است و به همين خاطر مدتي هم زنداني شد اما بعد از آزادي خود را زنداني سياسي معرفي نمود.

 

بنا به گفته خودش از سن نوزده سالگي اسلحه به دست گرفته و به عمليات تروريستي پرداخته است. گفته مي شود ريگي پيش از آغاز فعاليت هاي تروريستي براي جلب حمايت علماي اهل سنت منطقه -که به مولوي ها مشهور هستند - نزد آن ها رفت اما آن ها براي حرفهايش اهميتي قائل نشدند.

 

گزينه بعدي ريگي قاچاقچيان عمده مواد مخدر بودند. آن ها به دليل اينکه علاقه داشتند جبهه تازه اي در برابر نيروهاي انتظامي و امنيتي استان به وجود آيد از ريگي استقبال کردند و با در اختيار گذاشتن اسلحه و پول به حمايت از او برخواستند.

 

به اين ترتيب ريگي گروه خود را پايه گذاري کرد. گروهي که پس از نخستين حمله تروريستي نام "جندالله " را بر خود گذاشت. اين گروه هدف اصلي خود را "دفاع ازحقوق ملي و مذهبي قوم بلوچ و اهل سنت در استان سيستان و بلوچستان اعلام کرده " اما بسياري از مردم غير نظامي منطقه نيز قرباني عمليات تروريستي او و گروهش شده اند.

 

جندالله پس از مدتي نام "جنبش مقاومت ملي ايران! " را بر خود گذاشت. اين تغيير نام نمايانگر تغيير حاميان و خط دهندگان اصلي به گروه ريگي بود. پس از اين تغيير نام بود که صدا و عکس ريگي به بسامد برخي شبکه هاي تلويزيوني سلطنت طلب تبديل شد . جالب اينکه يکي از مجريان اين شبکه ها در مصاحبه هاي مکرر خود با ريگي او را "دکتر ريگي " ناميد!

 

يکي از مجاري تبليغاتي ريگي راديو صداي بلوچ است که از استکهلم سوئد پخش مي شود. گروه ريگي علاوه بر آن بارها از شبکه العربيه که مالک اصلي آن حاکمان عربستان سعودي هستند به عنوان بلندگوي تبليغاتي خود استفاده کرده است. اين شبکه در اقدامي بحث بر انگيز تصاوير کشته شدن مرزبانان به گروگان گرفته شده ايراني را پخش کرد. العربيه پيش از آن اقدام مشابهي را نيز در مورد گروگان هاي غربي اسير القاعده انجام داده بود.

 

گروه "جندالله " در سال 1384 شمسي 9 مرزبان ايراني رابه گروگان گرفت و در قبال آزادي آنها خواهان آزادي برخي از اعضاي گروه خود شد که در دادگاه هاي انقلاب به عنوان مفسد في‌الارض به اعدام محکوم شده بودند.

 

جندالله همچنين در حمله اي که بعدها به کشتار تاسوکي معروف شد 21 تن از مردم غير نظامي را به قتل رساند.

 

دربهمن ماه سال 1385 شمسي شهر زاهدان شاهد انفجار بمب هايي بود که هدف آنها اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در استان سيستان و بلوچستان بودند. در اين بمب گذاريها يازده تن از پاسداران انقلاب اسلامي به شهادت رسيدند.

 

ريگي همچنين باصداي آمريکا مصاحبه داشته‌است. اين مصاحبه از سوي مقامات جمهوري اسلامي ايران به دليل حمايت علني از تروريسم و نقض قرارداد الجزيره به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.

 

ارديبهشت1385 شانزده سرباز و پرسنل نيروي انتظامي جمهوري اسلامي در حمله اعضاي جندالله به يک پاسگاه درسراوان به گروگان گرفته شدند. اين گروه خواستار آزادي برادر عبدالمالک ريگي شد و دو تن از گروگانها را به قتل رساند.

 

گفته مي شود ريگي هرگز يک شب بيشتر در مکاني اقامت نمي کند و حتي با دستکش با ديگران دست مي دهد.

 

"ریگی" همواره مدعي شده که اقداماتش با دستور رهبران بنيادگراي مذهبي صورت مي گيرد. نوع فعاليت اين گروه نشان از امکانات پشتيباني گسترده اي مي دهد که تاکنون در ميان خوانين بلوچ ديده نشده است. آنان از شبکه اينترنت و همچنين از رسانه هاي گروهي تلويزيوني و راديويي عمدتأ وابسته به سلطنت طلبان، در انعکاس خبر عمليات و طرح ديدگاهايشان استفاده مي کنند. در بسياري از عمليات مسلحانه اين گروه، شيوه هاي کار طرفداران القاعده و زرقاوي در عراق، به شکل گسترده اي تقليد مي شود.

 

ويژگي هاي ريگي

1) ريگي و گروهش هرگز از اينکه قاچاق يکي از مشاغل آنهاست انکار نکرده اند. "انکار نمي کنم در بين قوم ما قاچاقچي هم هست، اما بايد ببينند چرا اين مردم قاچاق مي کنند. " وي در مورد طبيعي بودن قاچاق در منطقه مي گويد: "الان وضعيت اقتصادي بسته است، مردم نمي توانند کار وبار کنند. 50 هزار 60 هزار نفر از مردم بلوچستان طريق ارتزاق شان فقط مرزهاي پاکستان و افغانستان بوده که آنها را مسدود کرده اند. "

 

2) ريگي ميل دارد به عنوان رهبر داناي گروهش شناخته شود، اما گروه وي که توسط افرادي مزدور اداره مي شوند، در عمليات نظامي به توحش دست مي زنند. به همين دليل جندالله معمولا عملياتي را با افتخار اعلام مي کند و سپس شرکت خود را در آن نفي مي کند. مثلا در ترور جاده کرمان ـ بم اول اعلام شد که اين عمليات تروريستي کار اين گروه بوده است و بعد از چند روز اين گروه آن عمليات را محکوم کرد.

 

3) شيوه عمل گروه ريگي براساس گروگانگيري و معامله است، چيزي که در منطقه ميان نيروي انتظامي و قاچاقچيان سابقه دارد. اما آنها در بسياري موارد گروگانها را اصلا نمي شناسند. ريگي مي گويد: "بعضي گروگان ها را شناسايي کرده بوديم. البته هدف فرماندار و استاندار بودند که فرار کردند. " وي در مورد شيوه گروگانگيري مي گويد: "اگر حل نشد دست به اقدام ديگري مي زنيم و افراد بزرگ تري را مي گيريم. از آدم هاي اصلي شان مي گيريم. آن وقت معامله مي کنند. " آنها معمولا براي گرفتن گروگان تور مي گذارند، تعداد زيادي را در مسير حرکت جمعي (اتوبوس و ميني بوس) دستگير مي کنند و بعد گروگانها را تا زمان تعيين تکليف به کوههاي پاکستان يا بلوچستان مي برند.

 

 

4) گروه ريگي قصد دارد با جنگ نظامي در منطقه اي پر از بحران فضاي بازي براي خودش ايجاد کند تا هم از طريق فروش گروگان، هم قاچاق در منطقه، هم باج گيري از قاچاقچيان و هم از طريق کمک هاي مالي دولتهاي خارجي قدرت و ثروت کسب کنند و در نهايت خود را به منطقه تحميل کنند. برخي ناظران معتقدند در گذشته معمولا اين سيستم باج دادن جواب مي داد، اما با ورود خارجي ها به معادله ديگر جواب نخواهد داد.

 

5) بر اساس آنچه تا کنون به دست آمده است، محل آموزش نيروهاي تروريست "جندالله " در پاکستان است. آموزش ها به زبان فارسي و انگليسي صورت مي گيرد و اکثر افراد مانند نيروهاي زرقاوي و بسياري از جريانهاي وابسته به القاعده براي عمليات پول مي گيرند و بايد مدارک انجام عمليات، مانند فيلم و عکس را تحويل بدهند تا پول شان را دريافت کنند، تقريبا اين شيوه در کل سيستم جرم و جنايت منطقه وجود دارد. عمليات اين گروه جز در حالت گروگانگيري کور، به صورت عمليات انفجاري انجام مي گيرد، اين گروه در شب 23 آذر 85 عملياتي عليه استاندار طراحي کرد که ماشين بمب گذاري شده به دليل نقص فني قبل از وقت معين و رسيدن استاندار منفجر شد و تعدادي از افرادي که مقابل در استانداري تجمع کرده بودند کشته شدند.

 

عمليات مهم جندالله

عملياتهای مهم این جانیان شامل اين موارد بوده است: وقايع 24 اسفند 1384 در جاده زابل به زاهدان در منطقه تاسوکي. واقعه 23 ارديبهشت 1385 درمحور بم به کرمان در منطقه ي دارزين که با بستن راه خودروهاي عبوري 34 نفر را کشته و تعدادي را زخمي کرده يا به اسارت بردند. در روز 13بهمن 85 مقارن ساعت 19 و 45 دقيقه چند فرد مسلح چهار مأمور گشت نيروي انتظامي را که در خيابان بزرگمهر مشغول گشت زني بودند به رگبار بستند و به قتل رساندند. در اين حمله دو افسر انتظامي به نام سرهنگ خواجه و سرهنگ شيبک و يک سرباز وظيفه کشته شدند. و انفجار اتوبوس حامل پاسداران در بامداد 25 بهمن ماه 85 در زاهدان که باعث کشته شدن 11 و زخمي شدن 18 پاسدار نيروي زميني سپاه شد. و انفجار محل گردهمایی که در مورد وحدت و رسیدن به امنیتی پایدار در سیستان وبلوچستان وشهادت سردار سرتیپ پاسدار نور علی شوشتری جانشین نیروی زمینی سپاه و جمعی دیگر از فرماندهان و مردم بومی و نیز سران طوایف بلوچ و جديدترين اين عملياتهای تروريستي انفجار بمب صوتي در جلو ي مدرسه دختران معرفت در زاهدان در شامگاه جمعه 27بهمن ماه است.

 

حاميان ريگي چه کسي هستند؟

طالبان و بخشي از دولت پاکستان و سازمان اطلاعات ارتش پاکستان از وي حمايت مي کنند. در يک اقدام اطلاعاتي به ماموران امنيتي جمهوري اسلامي خبر مي رسد که برادر عبدالمالک توسط دولت پاکستان دستگير شده است بلافاصله اکيپي براي صحت مطلب فوق به زندان نگهداري برادر عبدالمالک مي روند و حتي بعد از اهراز هويت وي اقدام به نمونه گيري خون و اثر انگشت از وي مي نمايند و بعد از آمدن به ايران مقامات جمهوري اسلامي رسما از دولت پاکستان در خواست استرداد برادرریگی را مي نمايند که اما مقامات محلي پاکستان تلاش مي کنند از تحويل برادر عبدالمالک جلوگيري کنند. آن ها با عوض کردن برادر عبدالمالک با شخص ديگري قصد داشتند تا گروه ايراني را دور بزنند ولي از آنجايي که گروه قبلي از برادر عبدالمالک اثر انگشت و آزمايش خون گرفته بودن و عدم طبيق آنها با مشخصات شخص قلابي باعث شد تا مقامات پاکستاني برادر عبدالمالک را تحويل گروه ايراني دهند و آنها با يک هواپيماي اختصاصي برادر عبدالمالک و تعدادي ديگر ازاين گروه را به ايران بياورند.

 

همکاري با منافقين

سرکرده اين گروهک از چندي پيش ديدارهاي متعددي با برخي سرکردگان فرقه منافقين در پاکستان داشته تا به صورت مشترک اقدام به ايجاد گروهي نظامي براي سازماندهي اقدامات تروريستي بر عليه مردم و نظام جمهوري اسلامي ايران نمايند.

عبدالمالک ريگي که همانند منافقين براي ارضا عقده هاي ارضا نشده خود – به نام و بهانه مردم – دست به سلاح برده و تعداد زيادي از هم وطنانمان را به خاک و خون کشيده است چندي پيش نيت خود را – سهم خواهي – همانند رجوي،‌ آشکارا بيان کرد. چندي پيش ريگي در بیانیه ای که پس از حمله انتهاری در منطقه پیشین (سرباز) در پاسخ به سازمان های بین المللی و حقوق بشری که از او خواسته بودند دست از خشونت برداشته و به فعالیت های مسالمت آمیز روی آورند اعلام کرده بود «که بنده به عنوان رهبر مقاومت مسلحانه در بلوچستان با احترام به سازمان های بین الملی و حقوق بشری اعلام می دارم که با شرایطی حاضر هستم اسلحه را کنار بگذارم و مبارزان را دعوت به مبارزه مدنی نمایم». او 6 شرط تعیین کرده و مدعی شده در صورت عدم تحقق شرایط او « مقاومت مسلحانه امکان توقف ندارد و با شدت بیشتری از پیش به راهش ادامه خواهد داد».

در بيانيه ريگي در آن زمان تشابهات زيادي ميان درخواست هاي مسعود رجوي به عنوان سرکرده گروهک منافقين وجود دارد؛ به نظر می رسد او با شرایطی چون «برچیدن تمامی پایگاه های نظامی سپاه پاسداران از بلوچستان و آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی» خواهان نوعی خودمختاری برای منطقه سیستان و بلوچستان و عدم اعمال حاکمیت دولت بر این منطقه و توسعه و ترویج وهابیت در منطقه و در یک کلام تبدیل کردن منطقه بوچستان به یک قطب صدور مواد مخدر و ترور و وحشت در کل جهان ، تشابه زيادي دارد با خواسته هاي مسعود رجوي که به زعم خود خواهان انحلال سپاه پاسداران و آزادي زندانيان سياسي و اعطاي اختيار به فرقه اش مي باشد.

 

پيوندي ديرينه با منافقين

البته سابقه مفارقت و هم نوايي با منافقين در گروهک ريگي به قبل از اين باز مي گردد،‌ چنانکه پس از حضور ارتش عراق در اشرف، گروهک جندالله با صدور اعلاميه اي نسبت به اين مسئله واکنش نشان داد و از ارتش و پليس عراق خواسته بود به حقوق انساني ساكنان اشرف احترام بگذارد و از اقدامات ضد بشري و ضد انساني خودداري کند و جالب اينکه عبدالمالك ريگي در پايان اين بيانيه با ابراز همدردي با همتايان تروريست خود ضمن تسليت اين حادثه از ايزدمنان براي آنان مغفرت و رحمت آرزو كرده است!!

پيشتر از اين نيز سرکرده ريگي در گفتگو با يکي از شبکه هاي سلطنت طلب از گسترش همکاري با منافقين گفته و ابراز کرده بود بعضي همكاري هاي اطلاعاتي با ما داشته اند، اطلاعاتي درباره ي فعاليت هايي كه رژيم در اين مناطق داشته است و بعضي فعاليت هايي كه سپاه قدس داشته را به صورت ايميل و پيام براي ما ارسال مي كنند. مجاهدين خلق وقتي از اخباري مطلع مي شوند، مثلاً تيم هايي كه مي خواهند به منطقه بيايند، افرادي دارند كه به ما در اين خصوص اطلاع رساني مي كنند.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31