روشهاي عمليات رواني رژيم بعث عراق برضد اسراي ايراني

Hezbe Baas

چكيده

 

در اين مقاله تحقيقي به منظور شناسايي روشهاي عمليات رواني مورد استفاده رژيم بعث عراق عليه اسراي در بند ايراني و نيز سنجش ميزان تأثير آن روشها بر اسرا، از بين آزادگان سه شهر كشور، نمونه‌اي به حجم150 نفر انتخاب و نظرات آنان با استفاده از يك مقياس اندازه‌گيري داراي پايايي 82% اندازه‌گيري شد. داده‌هاي به دست آمده با استفاده از روشهاي توصيفي و استنباطي بررسي شد و نتايج آن نشان داد كه عراقيها براي شكستن مقاومت اسرا، تخريب روحيه، فروپاشي انسجام و وحدت آنان و نيز تهييج و تهديد آنان از چندين روش استفاده كرده‌اند. ليكن 1ـ ميزان استفاده آنان از روشهاي مختلف متفاوت از يكديگر بوده است، 2ـ شدت استفاده آنان از عمليات رواني عليه اسرا در مراحل مختلف اسارت متمايز از هم بوده است و 3ـ بعضي از اسرا بيشتر آماج عمليات رواني عراقيها قرار گرفته‌اند.

 

واژگان كليدي: عمليات رواني، شستشوي مغزي، تخريب روحيه، محروميت حسي، تهديد و ارعاب

 

مروري بر مباني و ادبيات موضوع

 

از زماني‌كه هانتر (1956) نخستين گزارش خود را در خصوص روشهاي عمليات رواني مورد استفاده ارتش چين عليه اسراي امريكايي جنگ كره منتشر كرد، تاكنون مطالعات و بررسيهاي متعددي در زمينه فرآيند فروپاشي روحيه و شستشوي مغزي اسراي جنگي صورت گرفته است. افزون بر آن، روان‌شناسان و عصب - روان‌شناسان درباره دامنه و فرآيند اثرگذاري روشهايي همچون محروميت حسي، شستشوي مغزي و تخريب حافظه مطالعات تجربي متعددي را به سامان رسانده‌اند. در سطوري كه در پي مي‌آيد پاره‌اي از يافته‌هاي اين دو پژوهشگر مرور مي‌شود.

 

روشهاي مرسوم عمليات رواني عليه اسرا

 

هانتر (1956) در مقاله‌اي با عنوان شستشوي مغزي در چين كمونيست ادعا كرده است كه چينيها طي سالهاي 1952 تا 1954 از روشهايي همچون محروميت بلندمدت از خواب، محروميت حسي و كاهش معنا‌دار وزن، عليه اسراي امريكايي استفاده كرده‌اند. به باور او، چينيها از آن‌رو از اين روشها، كه او آنها را شستشوي مغزي ناميده است، استفاده كرده‌اند كه اولاً: اسراي امريكايي را به دادن اطلاعات و اعتراف وادار كنند و ثانياً: آنان را متقاعد سازند كه ايدئولوژي كمونيستي حاكم در چين، ايدئولوژي آزادي‌بخش است و نه ايدئولوژي توتاليتر كه امريكاييها تبليغ مي‌كردند.

هانتر، كه يافته‌هاي خود را حاصل بررسي روي 2000 اسير آزاد شده امريكايي اعلام كرده است اذعان داشته است كه عمليات شستشوي مغزي چينيها توانسته است مقاومت سربازان و افسران اسير شده امريكا را فرو پاشد و آنان را متقاعد سازد كه ايدئولوژي مائوئيستي چين آنچنان كه دستگاه تبليغاتي امريكا ادعا مي‌كرده است ضد انساني و ناقض حقوق انسانها نيست. از همين روي، امريكاييها، به توصيه هانتر و ساير محققاني كه اثرات اسارت روي اسراي امريكايي زنداني در چين را مورد مطالعه قرار داده بودند، اندكي پس از آزادي اسرا آنان را در قرنطينه قرار دادند تا به زعم خود، آنان را چيني‌زدايي! كنند.

ادنا هانتر (1991) نيز در مقاله‌اي با عنوان اسراي جنگ فرآيند اعمال روشهاي شستشوي مغزي روي اسراي جنگ را مورد تحليل قرار داده است. او در تحليل خود روشهاي شستشوي مغزي را به شرح زير فهرست كرده است:

1- انزوا:بر اساس اين روش اسير از تمامي حمايتهاي اجتماعي محروم مي‌شود و هر گونه تماس او با ديگران قطع مي‌شود. پيامد فوري اين روش ترديد فرد در مورد خويشتن و وابستگي شديد او به زندانبانان خويش است‌

2- دستكاري ادراك: در اين روش اسير وادار مي‌شود براي مدتي طولاني توجه خود را به محركي معين معطوف نمايد يا يك محرك متحرك را با چشمانش تعقيب كند. در عين حال او از هر نوع واكنش ديگري منع مي‌شود.

3- ايجاد فرسودگي و خستگي: بر اساس اين روش اسير وادار مي‌شود تا براي چندين ساعت پياپي به انجام فعاليتي خسته‌كننده و اغلب انزجار‌آميز، مبادرت ورزد. پيامد اين روش تضعيف توانايي رواني و جسماني اسير و كاهش قدرت مقاومت او است.

4- تهديد: روش تهديد مبتني بر اين اصل روان‌شناختي است كه اضطراب شديد و يأس سبب فروپاشي مقاومت اسير مي‌شود.

5- دلخوشي گاه و بيگاه: در حالي‌كه اسير در معرض تهديد، انزوا، محروميت و فشارهاي متعدد رواني و جسمي قرار مي‌گيرد، گاهي نيز عوامل انگيزشي مثبتي براي او فراهم مي‌شود تا بر اثر آنها خود را از حيث رواني تسليم عوامل زندان و اردوگاه كند.

6- نمايش اقتدار و دانايي مطلق: زندانبانان با بهره‌گيري از روشهاي مختلف چنين به اسير القا مي‌كنند كه آنها و نظامشان مظهر قدرت، اقتدار، دانايي و برتري مطلق‌اند. هدف اين روش آن است كه احساس مقاومت و ندامت در اسير ايجاد شود.

7- تحقير و توهين: عوامل اردوگاه براي فروپاشي مقاومت اسرا و ترغيب آنان به همكاري، شخصيت آنان را زير سؤال برده و آنها را با القاب زننده و توهين‌آميز خطاب مي‌كنند پيامد مستقيم اين روش كاهش عزت نفس او و ايجاد احساس پوچي و بي‌معنايي است.

 

8- مجبور ساختن به انجام كارهاي بيهوده: بر اساس اين روش، اسرا به صورت فردي يا گروهي وادار مي‌شوند تا فعاليتهاي بيهوده، پيش ‌پا افتاده و بي‌معني را انجام دهند. براي نمونه، ساعتهاي متوالي به نخ‌كردن دهها سوزن! وادار مي‌‌شدند. هدف اصلي اينگونه روشها آن است كه اسير وادار شود تا در طول دوران اسارت بي‌چون و چرا از فرامين عوامل اردوگاه اطاعت كند.

 

هانتر و هستند (1984) در تحقيقي با عنوان كنترل فكرفرآيند شستشوي مغزي اسراي جنگي را بررسي كرده‌اند. آنان نشان داده‌اند كه در سالهاي نيمه دوم قرن بيستم ميلادي زندانبانان و اداره‌كنندگان اردوگاههاي اسراي جنگي براي فروپاشي مقاومت اسراي جنگي و مطيع‌كردن آنان از يافته‌هاي علومي همچون روان‌شناسي اجتماعي بهره گرفته‌اند. براي مثال، آنان نشان داده‌اند كه زندانبانان با بهره‌گيري از فنوني همچون قدم به درگاه خانه و به مرگ بگير تا به تب راضي شود به رام‌كردن اسير مبادرت مي‌ورزند.

در روش قدم به درگاه خانه (روش گام به گام) ابتدا از اسير خواسته مي‌شود تا اقدام كوچكي را انجام دهد و يا به يك سؤال پيش پا افتاده پاسخ دهد، بررسيها نشان داده است كه «قبول تقاضاي كوچك اوليه، احتمال پذيرش تقاضاي بزرگ بعدي را بسيار بالا مي‌برد». (كريمي، 1377، ص 186). كريمي تأكيد كرده است كه روش گام به گام همان روش شستشوي مغزي است كه در جنگ كره چينيها نسبت به سربازان اسير امريكايي به كار بردند؛ بدين صورت كه بازجويان چيني مي‌كوشيدند تا پاسخگويي به يك سؤال پيش پا افتاده را از اسيران بخواهند و همين كه فرد پاسخ به سؤالات پيش پا افتاده را آغاز كرد و به پاسخگويي به اين سؤالات ادامه مي‌داد، سؤالات مهم‌تر و اساسي‌تر نيز مطرح مي‌شد. (ص 186)

 

اما، در روش دوم بر خلاف روش اول، ابتدا خواسته بسيار بزرگي مطرح مي‌شد، براي نمونه، از اسير مي‌خواستند تا يكي از هم‌بندان خود را به قتل برساند، اسير با رد اين درخواست بزرگ متعهد به پذيرش خواسته‌هاي كوچك‌تري مي‌شد. براي مثال، مدتي پس از آنكه او از به قتل رساندن يكي از هم‌بندان خود اجتناب ورزيد، از او خواسته مي‌شد تا گفتگوهاي سياسي و اعتراض‌آميز هم‌بندانش را به اطلاع مقامات اردوگاه برساند.

 

سگال و ديگران (1976) نيز روشهاي عمليات رواني ژاپنيها را روي اسراي امريكايي جنگ جهاني دوم مورد مطالعه قرار داده‌اند. آنان نشان داده‌اند كه ژاپنيها با بهره‌گيري از فنوني نظير كنترل همه‌جانبه، القاي ترس و وحشت و آموزش مستمر و خسته‌كننده به تغيير عقيده اسراي امريكايي مبادرت مي‌ورزيدند.

سارجنت (ترجمه سيف بهزاد و صالحي، 1372) برخي از روشهاي مورد استفاده روسها را در عمليات رواني عليه زندانيان سياسي و اسراي جنگي بررسي كرده‌اند. محروميت از خواب، كاهش جيره غذايي، ايجاد اضطراب، وادار‌كردن زنداني به حبس ادرار و مدفوع و تابانيدن مستقيم چراغهاي پرنور به چهره زنداني در حين بازجويي و بازجوييهاي مكرر از جمله شايع‌ترين روشهاي مورد استفاده روسها عليه اسرا و زندانيان بوده است. به باور سارجنت اين روشها «مغز را خسته و برانگيخته مي‌سازد و در نتيجه مرحله وقفه حفاظتي سريع‌تر شده و فرد را در موقعيت تلقين‌پذيري قرار مي‌دهد» (ص 317).

ويكتور فرانكل، روانپزشكي كه در جنگ جهاني دوم به اسارت آلماني‌ها درآمد، در كتابي با عنوان انسان در جستجوي معني (ترجمه صالحيان و ميلاني، 1374) برخي از روشهاي عمليات رواني آلمانها عليه اسراي زنداني را گزارش كرده است؛ محروميت از خواب، تحقير شخصيت، كاهش جيره غذايي و تهديد به مرگ از جمله روشهايي‌اند كه فرانكل از آنها نام برده است. فرانكل در زمينه تحميل بي‌خوابي بر اسرا مي‌نويسد:

وحشتناك‌ترين لحظه‌ها در بيست و چهار ساعت زندگي اردوگاهي ساعت بيداري بود. زيرا خواب ما را در سپيده دم گرگ و ميش با نواختن سه سوت پاره مي‌كردند. ما را بي‌رحمانه از خواب ناشي از خستگي مفرط و رؤياهاي شيرين‌مان جدا مي‌كردند و در اين زمان بود كه بايد با كفشهاي خيس خود، كه به ندرت مي‌توانستيم پاهاي دردناك و آماس كرده خود را در آن فرو بريم، كشمكش كنيم (ص 52).

او در خصوص تحقير شخصيت اسراي زنداني نيز مي‌نويسد « هر يك از ما اسرا پيش از اسارت فكر مي‌كرديم كسي هستيم در حالي كه در زندان براي ما كمترين ارزشي قائل نبودند. (ص 94)

فرانكل، همانند هانتر، تأكيد مي‌كند كه روشهاي مورد استفاده عوامل اردوگاه بر اسرا تأثير عميقي مي‌گذاشت. او از جمله مهم‌ترين آن آثار را واپس‌روي اسرا مي‌داند. منظور از وا‌پس‌روي آن است كه فرد در اثر استرس و فشارهاي جسمي و رواني فوق از حيث رفتاري به مراحل كودكي باز مي‌گردد و رفتاريهايي همچون گريه، التماس، كثيف‌كردن خود و ... از او سر مي‌زند كه تنها در دوران كودكي غيرعادي تلقي نمي‌شوند. براي نمونه فرانكل مي‌نويسد «يك روز صبح صداي گريه كسي را شنيدم كه او را آدم شجاع و با وقاري مي‌شناختم. اين مرد مثل كودكان گريه مي‌كرد زيرا پس از كشمكش فراوان با كفشهايش كه برايش كوچك شده بود نمي‌توانست پاهاي آماس كرده‌اش را در آن بگذارد» (ص 52)

 

رو‌‌تلج و ديگران (1979)، در تحليلي جامع، نشان داده‌اند كه اعتقاد راسخ افراد اسير به ارزشهاي ماندگار و فرامادي موجب افزايش مقاومت آنان در برابر فشارهاي رواني و فيزيكي ناشي از اسارت و اقدامات برنامه‌ريزي شده عوامل اردوگاه براي فروپاشي مقاومت آنان، مي‌شود. با وجود اين، اين نويسندگان نيز تأكيد مي‌كنند كه گاهي دامنه و تعداد روشهاي مورد استفاده عوامل اردوگاه آنچنان شديد است كه هر اسيري را از پاي درمي‌آورد.

 

پاره‌اي از محققان نشان داده‌اند كه همه اسرا به يك اندازه آماج روشهاي رواني و عمليات رواني كاركنان اردوگاه قرار نمي‌گرفتند. براي مثال هانتر (1991) نشان داده است كه اسراي داراي درجات بالا، افسران اطلاعاتي و فرماندهان اسير و افراد داراي تحصيلات بالاتر بيش از ساير اسرا آماج عمليات رواني قرار مي‌‌گرفتند. او در تأييد ادعاي خويش به يافته‌هاي به دست آمده از مطالعات صورت گرفته در خصوص اسراي جنگ كره و اسراي جنگ ويتنام اشاره مي‌كند. به اعتقاد او كاركنان اردوگاه دقت و توان خويش را صرف اسيري مي‌كردند كه همكاري او آنان را در تحقق مقاصد و مأموريتهاي خويش ياري رساند.

 

از مجموع مطالعات و بررسيهاي انجام شده در زمينه روشهاي عمليات رواني مورد استفاده عليه اسراي جنگي، مي‌توان آن روشها را به روشهاي زير خلاصه كرد:

 

1- شستشوي مغزي و كنترل فكر؛

 

2- تخريب روحيه؛

 

3- فروپاشي انسجام و وحدت اسرا؛

 

4- تهييجي، اغوا‌گرانه و دلخوشيهاي گاه‌گاهي؛

 

5- ايجاد اضطراب و تهديد و ارعاب.

 

تكنيكهاي عمليات رواني و ساز و كارهاي عصبي ـ رواني آن

 

همانگونه كه در آغاز اين مقاله نيز گفته شد صاحب‌نظران علوم رفتاري و نيز عصب - روان‌شناسان درباره مكانيسم تأثير پاره‌اي از روشهاي مورد استفاده عليه اسرا و زندانيان مطالعات تجربي متنوعي را انجام داده‌اند. محروميت حسي (و انزوا)، محروميت از خواب، تهديد و ايجاد اضطراب و ايجاد فرسودگي و خستگي جسمي و رواني از جمله روشهايي‌اند كه در مورد آنها بيشتر مطالعه شده است.

 

دونالد هب روان‌شناس فيزيولوژيك كانادايي، از جمله نخستين كساني است كه در خصوص اثرات انزوا و محروميت حسي به مطالعات تجربي اقدام كرده است. هب به كمك همكارانش اتاقك كوچكي تعبيه كردند و از گروهي دانشجو خواستند تا در ازاي دريافت 20 دلار در آن اتاقك خود را حبس كنند. در آن آزمايش از دانشجويان خواسته مي‌شد تا «روي تختخواب كوچكي دراز بكشند، بازوانشان را در داخل لوله‌ها، ‌چشمانشان با عينكهاي مات پوشيده شده و شنوايي آنان به وسيله دستگاه تهويه صدادار پنهان شده بود، به هنگام لزوم به دانشجويان غذا و آب مي‌دادند، اما از آنان خواسته بودند كه در موارد ديگر تا زماني كه ممكن است بي‌حركت بمانند» (محي‌الدين، 1374، ص 122) در واقع هب و همكارانش آزمودنيها را در شرايط انزواي كامل و محروميت حسي مطلق، قرار داده بودند.

بيشتر آزمودنيها در 48 ساعت اول آزمايش، تسليم شدند و از ادامه آزمايش سر باز زدند. تعداد كمي از آنها تا چند ساعت بعد از آن به آزمايش ادامه دادند. تأثير محروميت حسي بر اين گروه و حتي بر گروهي كه تا 48 ساعت در انزوا به سر برده بودند، شگفت‌انگيز بود. آنان دچار اختلال ذهني شده بودند و از حل مسائل ساده عاجز بودند. افزون بر آن، آنها به شدت تلقين‌پذير شده بودند و همچنين قادر به استفاده از اطلاعات ذخيره شده در حافظه خود نبودند و نيز، علائمي از اختلالات ادراكي و ناتواني در قضاوت صحيح در آنان ديده مي‌شد. آزمايشات و مطالعات بعدي نيز كمابيش به يافته‌هايي شبيه يافته‌هاي هب دست يافتند. عظيمي (1350) آثار محروميت حسي را به شرح زير فهرست كرده است:

1- اختلال و آشفتگي ذهني؛

2- اختلال در ادراك پديده‌ها و حتي اختلال در ادراك زمان و مكان؛

3- افزايش تلقين‌پذيري؛

4- اختلال در عواطف و ايجاد احساس سوء‌ظن، ترديد و ترس.

 

اثرات بي‌خوابي مزمن نيز، كه اغلب بر اسرا اعمال مي‌شد، مورد مطالعه قرار گرفته است. تحقيقات نشان داده است كه چنانچه فردي براي مدت چهار تا پنج روز از خواب محروم شود كاركرد شخصيت او تحليل مي‌رود و خلق، ادراك، حافظه و قدرت استدلال او به شدت آسيب مي‌بيند، به تعبير معنوي و خدايي (1365) پس از چهار تا پنج روز بي‌خوابي «فرد احساس مي‌كند، نسبت به امور بي‌علاقه و بي‌تفاوت مي‌شود. احساس فزاينده خستگي همراه با كاهش هشياري و چرت‌زدنهاي متوالي باعث مي‌شود كه فرد در رفتار خود دچار انحراف و خطا گردد» (ص23)

هاوري و ليند (ترجمه غفراني و قراچه‌داغي، 1376) نيز يافته‌هايي در تأييد اثرات شديد بي‌خوابي بر توانمنديهاي شناختي افراد ارائه كرده‌اند. به باور آنان «بعد از چهار تا پنج شب محروميت از خواب، افراد مضطرب، تحريك‌پذير و ناتوان از تمركز به نظر مي‌رسند ... اين افراد زودتر در مقابل سائقهاي ابتدايي خود، مانند غذا خوردن، به زانو درمي‌آيند» (ص 35).

سارجنت (ترجمه سيف بهزاد و صالحي، 1372) نشان داده‌اند كه ايجاد ترس و وحشت در زندان و اردوگاه، موجب اختلال مغزي قربانيان مي‌شود. به باور او افزايش استرس حاصل از عمليات رواني روي قربانيان موجب اختلال در قضاوت، افزايش تلقين‌پذيري و حتي از هم گسيخته‌شدن الگوهاي رفتاري و فكري آنان مي‌شود.

 

سؤالات اساسي

بر اساس مطالب فوق مي‌توان به طرح سؤالات اساسي زير پرداخت:

 

1- رژيم بعث عراق در عمليات رواني خود عليه اسراي ايراني، چه ميزان از روشهاي فروپاشي مقاومت و شستشوي مغزي استفاده كرده است؟

2- بعثيها در عمليات رواني خود چه ميزان تلاش كرده‌اند كه روحيه اسيران ايران را تخريب كنند؟

3- مسئولان اردوگاههاي اسرا در عراق تا چه اندازه عمليات رواني خود را معطوف از بين بردن وحدت، همبستگي و انسجام اسراي ايراني كرده‌اند؟

 

4- عراقيها در تلاش براي تأثيرگذاري بر اسراي ايراني چه ميزان از محركهاي تهييج‌كننده و تحريك‌آميز بهره گرفته‌اند؟

 

5- عوامل رژيم عراق چه ميزان از روشهاي ايجاد ترس و اضطراب عليه رزمندگان ايراني در بند، استفاده كرده‌اند؟

 

6- آيا بين ميزان استفاده عراقيها از روشهاي مختلف عمليات رواني عليه اسراي ايراني، تفاوتي وجود داشته است؟

 

7- ميزان تأثير هر يك از روشهاي عمليات رواني عراقيها بر اسراي ايراني، چقدر بوده است؟

 

روش‌شناسي

 

جامعه آماري. جامعه آماري اين تحقيق شامل همه آزادگاني است كه دست‌كم يك‌سال در اردوگاههاي عراق زنداني بوده‌اند.

حجم نمونه و روش نمونه‌گيري. حجم نمونه اين تحقيق بر اساس فرمول نمونه‌گيري تا‌كمن در سطح خطاي 05/0‌، 180 نفر برآورد شد. اما، در عمل به دليل دسترسي نداشتن به برخي آزادگان، حجم نمونه واقعي به 150 نفر تقليل يافت. 150 نفر آزاده موردنظر از سه شهر تهران (با حجم 59 نفر)، سنندج (با حجم 30 نفر) و اصفهان (با حجم 60 نفر) انتخاب شدند.

ابزار اندازه‌گيري. براي سنجش نظرات آزادگان در خصوص روشهاي عمليات رواني مورد استفاده عراقيها و ميزان تأثير هر يك از آن روشها، از يك مقياس 45 ماده‌اي استفاده شد. اين مقياس از پنج خرده‌مقياس تشكيل شده است. شاخصهاي هر يك از آن خرده‌مقياسها در جدول 1 درج گرديده است.

 

جدول 1) خرده مقياسهاي ابزار اندازه‌گيري و شاخصهاي هر يك

خرده مقياس شاخصها

1- شكسن مقاومت و شستشوي مغزي 1- انزوا و محروميت حسي

2- دسترسي نداشتن به اطلاعات (راديو، تلويزيون، روزنامه، نامه‌هاي ارسالي)

3- ممانعت از تجمع و تعامل اسرا با يكديگر

4- تحقير شخصيت

5- اعتراف‌گيري

6- تحميل بي‌خوابي

7- فرسودگي جسمي

8- كاهش جيره غذايي

9- حبس ادرار و مدفوع

10- بيمار ساختن

11- عطف توجه به محركهاي خاص

12- بازجوييهاي خسته‌كننده و طولاني

13- ارايه آموزشهاي طولاني

14- دلخوشيهاي گاه‌گاهي

2- تخريب روحيه

1- ايجاد جو بي‌اعتمادي در بين اسرا

2- نشر اخبار كذب در مورد خانواده

3- رواج‌دادن شايعات مربوط به فوت رهبران ايران

4- ارايه اسناد ساختگي در مورد رابطه ايران و رژيم صهيونيستي

5- نمايش اقتدار خويش

6- رواج دادن شايعات مربوط به قيام مردم ايران عليه نظام

7- پخش كردن بوهاي نامطبوع و مشمئزكننده در خوابگاه‌ها

8- استفاده از ظروف غيربهداشتي

 

3- فروپاشي انسجام

1- ايجاد تفرقه بين اسراي سپاهي و ارتش

2- پخش مطالب تفرقه‌انگيز بين اسراي شيعه و سني

3- تحريك اسراي اقوام مختلف عليه يكديگر

4- ممانعت از برگزاري نماز جماعت

5- نشر شايعاتي درباره رفتارهاي غيراخلاقي برخي اسرا

6- استفاده از معدود اسراي تسليمي به عنوان عامل

 

4- تهييج و اغوا

1- توزيع تصاوير جنسي و نمايش صحنه‌هاي تحريك‌آميز

2- تطميع

3- عرضه مواد خوراكي مطلوب در برخي شرايط و سپس درخواست همكاري

4- قدم به درگاه خانه

 

5- تهديد و ارعاب

1- تهديد به اعدام

2- اعدام نمادين (و در برخي شرايط اعدام واقعي)

3- شلاق زدن در انظار ديگران

4- استفاده از شك الكتريكي

5- استفاده از دستگاه دروغ‌سنج

پايايي مقياس 45 ماده‌اي با استفاده از آزمون آلفاي كرونباخ محاسبه شد. نتايج به دست آمده نشان داد كه مقياس از پايايي بسنده‌اي (82% = Alpha) برخوردار است.

 

يافته‌ها

در سطور زير يافته‌هاي تحقيق به تفكيك سؤالات اساسي تحقيق گزارش مي‌شود.

1- ميزان استفاده از روشهاي كاهش مقاومت

يافته‌هاي تحقيق نشان داد كه عراقيها از بين 14 روش فروپاشي مقاومت و شستشوي مغزي، بيش از همه از پنج روش زير استفاده كرده‌اند:

- در انزوا قرار دادن اسرا (با ميانگين 85/3)

- تحقير شخصيت (با ميانگين 70/3)

- تحميل بي‌خوابي (با ميانگين 68/3)

- كاهش جيره غذايي (با ميانگين 50/3)

- بازجوييهاي مكرر (با ميانگين 45/3)

ميزان استفاده عراقيها از هر يك از 14 روش شكستن مقاومت و شستشوي مغزي اسراي ايراني بر اساس طيف 5 درجه‌اي در نمودار 1 ترسيم شده است.

 

نمودار 1: ميزان استفاده عراقيها از انواع روشهاي شكستن مقاومت اسرا (بر اساس ميانگين)

يافته‌هاي حاصل از سنجش نظرات آزادگان نشان داد كه در مجموع عراقيها از همه 14 روش شكستن مقاومت و شستشوي مغزي استفاده كرده‌اند. ليكن، ميزان بهره‌گيري آنها از برخي روشها بيش از ساير روشها بوده است.

 

2- تخريب روحيه

عراقيها به خوبي دريافته بودند كه رزمندگان ايراني سرشار از روحيه انقلابي و مذهبي‌اند و به همين سبب بخشي از اقدامات عمليات رواني خود را هم در جبهه‌ها و هم در اردوگاههاي اسرا، معطوف تخريب و تضعيف روحيه آنان كردند. ميزان استفاده آنان از هر يك از هشت روش مورد بررسي در اين تحقيق، بر اساس نظرات آزادگان مورد بررسي، در نمودار 2 درج شده است.

نمودار 2: ميزان بهره‌گيري عراقيها از روشهاي تخريب روحيه

همانگونه كه نمودار 2 نشان مي‌دهد عراقيها براي تخريب روحيه اسراي ايراني از 3 روش شايعه فوت رهبران جمهوري اسلامي، نمايش قدرت و توان كاذب خويش و نشر اكاذيب در مورد خانواده اسراء، بيش از روشهاي ديگر استفاده كرده‌اند.

 

3- فروپاشي انسجام

عراقيها مي‌دانستند كه يكي از عوامل مؤثر حفظ روحيه اسرا و شكستن مقاومت آنان، وحدت و انسجام آنها است. به همين سبب ارتش عراق براي فروپاشي اين ويژگي موردنياز اسرا، از روشهاي مختلفي بهره گرفته است. حاصل نظرات آزادگان مورد بررسي در خصوص ميزان استفاده عراق از هر يك از روشهاي كاهش انسجام اسرا، در نمودار 3 درج گرديده است:

 

نمودار 3: ميزان استفاده عراق از روشهاي كاهش انسجام اسراي ايران

همانگونه كه نمودار 3 نشان مي‌دهد عراقيها براي از بين بردن انسجام و وحدت اسراي ايراني، اقوام مختلف ايراني (اعم از ترك، كرد، لر، فارس و ...) را عليه همديگر تحريك مي‌كردند و هم در بين اسرا شايعه مي‌كردند كه عده‌اي از اسرا مرتكب رفتارهاي خلاف مانند سرقت، روابط خلاف اخلاقي و جز آن شده‌اند. آنان از اين طريق مي‌خواستند بر نگرش اسرا نسبت به يكديگر تأثير بگذارند و آنان را عليه يكديگر بشورانند. براي نمونه يكي از اسرا مي‌گويد: «به يكباره در بين گروهي از اسراي لر شايعه مي‌كردند كه تركها جاسوسي آنها را كرده‌اند و يا شايع مي‌كردند كه تركها سهم كردها را براي خود برداشته‌اند».

 

4- تهييج و اغوا

 

برانگيختن احساسات و عواطف يكي از روشهاي شايع عمليات رواني عراقيها عليه اسراي ايران بود. آنان با آگاهي از اينكه اغلب اسراي ايراني در سنين جواني قرار دارند تلاش مي‌كردند تا با توزيع مطالب و تصاوير جنسي و نمايش صحنه‌هاي برانگيزاننده و شهواني، اسرا را از حيث هيجاني، عاطفي و انگيزشي تحريك كنند؛ چه، آنان احتمالاً مي‌دانسته‌اند كه با افزايش سطح برانگيختگي هيجاني و جنسي ميزان تلقين‌پذيري افراد افزايش و مقاومت آنان در برابر پيامهاي دشمن تقليل مي‌يابد.

 

حاصل نظرات پاسخ‌دهندگان در مورد ميزان استفاده عراقيها از هر يك از روشهاي تهييجي و تحريكي در نمودار 4 درج گرديده است:

 

نمودار 4: ميزان استفاده از روشهاي تهييجي

همانگونه كه نمودار 4 نشان مي‌دهد عراقيها از روشهاي تهييجي، به ويژه تطميع اسرا در برطرف‌‌كردن نيازهاي احساسي و ارائه تصاوير و عكسهاي شهواني، در حد متوسط بهره گرفته‌اند.

5- تهديد و ارعاب

روش ايجاد اضطراب و ترس شديد در اسرا از جمله روشهاي شايعي است كه از ديرباز در اردوگاههاي اسرا استفاده مي‌شده است. ميزان استفاده عراقيها از اشكال مختلف اين روش در نمودار 5 درج شده است.

نمودار 5: ميزان استفاده عراق از روشهاي تهديد و ارعاب

نمودار 5 بيانگر آن است كه عراقيها از بين روشهاي تهديد و ارعاب، بيش از همه از دو روش شلاق‌زدن در انظار ديگران براي وادار كردن ديگران به همكاري و «تهديد به اعدام و پخش اخبار مربوط به اعدام برخي آزادگان» استفاده كرده‌اند.

 

مقايسه ميزان استفاده از روشهاي پنج‌گانه

مقايسه ميانگين‌هاي مربوط به پنج روش ياد شده نشان داد كه عراقيها بيش از همه از روش شكستن مقاومت و شستشوي مغزي و پس از آن از روش تخريب روحيه استفاده كرده‌اند. به عبارت دقيق‌تر، عراقيها در وهله اول در پي آن بوده‌اند تا با استفاده از يك يا چند روش از روشهاي شكستن مقاومت، افكار و اذهان اسراي ايراني را تحت كنترل خود درآورند و آنان را به همكاري با ارتش عراق و عوامل حزب بعث ترغيب كنند. در وهله دوم در صدد آن بوده‌اند تا با بهره‌گيري از يك يا چند روش از هشت روش تخريب روحيه، روحيه اسراي ايراني را در هم شكنند و آنان را دچار استيصال و درماندگي كنند.

رابطه سن اسرا با ميزان استفاده عراقيها از روشهاي عمليات رواني

براي بررسي رابطه سن اسرا با استفاده عراقيها از روشهاي پنج‌گانه عمليات رواني از آزمون آماري همبستگي اسپيرمن استفاده شد. نتايج به دست آمده در جدول 2 درج شده است.

 

جدول 2: رابطه سن اسرا با ميزان استفاده عراقيها از روشهاي عمليات رواني

 

متغيرها ميزان همبستگي سطح معني‌دار

 

سن با شستشوي مغزي 19/0 05/0

سن با تخريب روحيه 22% 01/0

سن با كاهش انسجام 33% 01/0

سن با تهديد و ارعاب 7/0 -

سن با تهييج 29/0 01/0

داده‌هاي درج شده در جدول 2 بيانگر آن است كه:

1- با افزايش سن اسرا تا حدودي بر ميزان استفاده عراقيها از روشهاي شكستن مقاومت و شستشوي مغزي (براي اعتراف‌گيري) افزوده شده است.

2- با افزايش سن بر ميزان استفاده عراقيها از روشهاي تخريب روحيه افزوده شده است.

3- با افزايش سن از ميزان استفاده عراقيها از روشهاي كاهش انسجام و تهييجي كاسته شده است.

به عبارت روشن‌تر، عراقيها در سنين بالا عمدتاً از روشهاي شستشوي مغزي و تخريب روحيه استفاده كرده‌اند و در سنين پايين اغلب از روشهاي تحريك‌آميز و روشهاي تفرقه‌آميز بهره گرفته‌اند.

 

رابطه مدت اسارت و ميزان استفاده عراقيها از روشهاي عمليات رواني

براي بررسي رابطه مدت اسارت اسراي ايراني و ميزان استفاده عراق از عمليات رواني عليه آنان از آزمون آماري همبستگي پيرسون استفاده شد.

جدول 3: رابطه مدت اسارت و ميزان استفاده عراق از عمليات رواني

متغير‌ها ضريب همبستگي سطح معني‌دار

رابطه مدت اسارت و ميزان عمليات رواني 38/0 01/0

 

نتايج به دست آمده در جدول 3 نشان مي‌دهد بين مدت اسارت اسرا و ميزان استفاده رژيم بعث از عمليات رواني عليه ايران همبستگي معنادار معكوسي وجود دارد. اين بدان معنا است كه با افزايش زمان و مدت اسارت اسرا، از ميزان و شدت عمليات رواني عراقيها عليه آنان كاسته مي‌شده است. يا به تعبير ديگر، عراق در روزها و ماههاي آغازين اسارت اسرا بيش از ماهها و سالهاي بعدي اسارت آنان از روشهاي عمليات رواني عليه آنها استفاده مي‌كرده است.

 

ميزان تأثير عمليات رواني عراق روي اسرا

ميانگين تأثير عمليات رواني عراق بر روي اسراي ايراني در پنج مؤلفه زير محاسبه شد:

 

- از بين بردن مقاومت

- تضعيف روحيه

- كاهش روحيه همبستگي و انسجام گروهي

- تحريك و تهييج

- ايجاد ترس و اضطراب

نمودار 6: ميزان تأثير عمليات رواني عراق بر اسراي ايراني

 

نتايج به دست آمده در نمودار شماره 6 نشان مي‌دهد كه ميزان تأثير عمليات رواني عراقيها روي اسرا در حد متوسط بوده است. ليكن، از بين پنج مؤلفه مورد بررسي بيشترين ميزان تأثير بر ايجاد ترس و اضطراب و نيز بر تضعيف روحيه در آنان متمركز بوده است. كمترين ميزان تأثير نيز مربوط به دو مؤلفه تحريك و كاهش همبستگي بوده است. به عبارت ديگر، در حالي كه رژيم بعث عراق با عمليات رواني خود توانسته است روحيه اسرا را تا حدودي تضعيف و در آنان ترس و اضطراب ايجاد كند، نتوانسته است از نظر جمعي آنان را تحريك و اتحاد و همبستگي آنان را از بين ببرد.

 

رابطه ميزان استفاده عراق از عمليات رواني و ميزان آسيب‌پذيري اسرا

براي بررسي رابطه ميزان استفاده عراق از عمليات رواني و ميزان تأثير آن بر اسرا از آزمون آماري همبستگي پيرسون استفاده شد.

جدول 4: رابطه ميزان استفاده عراق از عمليات رواني و تأثيرپذيري

متغير‌ها ضريب همبستگي سطح معني‌دار

ميزان استفاده از عمليات رواني و ميزان تأثير‌پذيري اسرا 42/0 01/0

نتايج به دست آمده در جدول 4 نشان مي‌دهد كه بين دو مؤلفه ميزان استفاده عراق از عمليات رواني و ميزان تأثيرپذيري اسرا، رابطه معنادار و مثبتي وجود دارد. به عبارت ديگر، با افزايش ميزان استفاده عراق از روشهاي عمليات رواني، ميزان آسيب‌پذيري اسرا نيز افزايش يافته است. بنابراين، از اين يافته مي‌توان نتيجه گرفت كه در مجموع عمليات رواني عراق توانسته است تا حدودي بر رزمندگان در بند ايراني تأثير بگذارد.

 

نتيجه‌گيري

 

نتايج اين تحقيق نشان داد كه:

1- عراقيها در طول چند سالي كه هزاران تن از آزادگان ايراني را در اختيار داشته‌اند از انواع روشهاي عمليات رواني عليه آنان استفاده كرده‌اند.

2- به نظر مي‌رسد عراقيها از ساز و كارهاي مختلف روان‌شناختي، عصب‌شناختي و فيزيولوژيكي براي از پاي درآوردن اسراي ايران بهره گرفته‌اند.

3- عراقيها از روشهايي همچون:

تحقير شخصيت، انزوا و ايجاد اختلال در كاركرد مغز، ايجاد ناامني شديد و عميق رواني، ايجاد فرسودگي جسمي و ذهني، ايجاد ابهام و سردرگمي، تحميل بي‌خوابي و كاهش جيره غذايي بيش از ساير روشها استفاده كردند.

4- عراقيها در عمليات رواني خويش عليه آزادگان ايراني در پي آن بوده‌اند تا:

- مقاومت آنان را در برابر خواسته‌هاي عوامل اردوگاهها در هم شكنند؛

- آنان را به همكاري با عوامل تبليغاتي و اطلاعاتي خود وادار كنند؛

- روحيه جمعي و انسجام گروهي آنان را از ميان بردارند؛

- آنان را مطيع اوامر خويش سازند؛

- از آنان براي مطامع تبليغاتي، تأثير نهادن بر روحيه نيروهاي خودي، نيروهاي ايران و حتي عوامل خارجي، بهره گيرند؛ و

- آنان را به دادن اطلاعات و يا پيوستن به ارتش بعث و گروهكهاي اپوزيسيون ترغيب كنند.

5- هر چند نظرات پاسخ‌‌دهندگان و نيز ساير شواهد، بيانگر آن است كه رژيم بعث عراق در عمليات رواني عليه اسرا در دستيابي به برخي از اهداف خويش چندان موفق نبوده است؛ اما بررسيهاي عميق‌‌تر بيانگر اثرات بلندمدت عمليات رواني رژيم عراق روي اسراي ايراني است‌. چه محققاني همچون هانتر (1991) نشان داده‌اند كه اثرات عمليات رواني در اردوگاهها در سطح اثرات كوتاه‌مدت محدود نمي‌ماند بلكه تا سالها بعد نيز ممكن است بتوان ردپاي آن را در اسرا و حتي خانواده‌هاي آنان، مشاهده كرد. هانتر خود در يك مطالعه طولي نشان داده است كه سه دهه پس از اتمام جنگ همچنان برخي از اسرا از نشانه‌هايي مانند آشفتگي ذهني، فراموشي، گم‌گشتگي، اندوه عميق، برانگيختگي شديد، بي‌قراري، پرخاشجويي و تكانشگري و ضعف روحيه رنج مي‌برند.

نويسندگان اين مقاله اميدوارند در مقاله‌هاي بعدي هم به بررسي روشهاي مورد استفاده اسراي ايراني براي مقابله با عمليات رواني عراق بپردازند و هم اثرات ماندگار اسارت را از حيث ابعاد عمليات رواني تحليل كنند و هم راه‌كارهايي براي كاهش اثرات عمليات رواني دوران اسارت به دست آورند.

 

يادداشت

- سارجنت، ويليام (1372)، فيزيولوژي برگشت از عقيده سياسي و شستشوي مغزي (ترجمه فرخ سيف بهزاد و ايراندخت صالحي) تهران: نشر صدوق

- كريمي، يوسف (1377)، روان‌شناسي اجتماعي. تهران: نشر ارسباران

- فرانكل، ويكتور (1374)، انسان در جستجوي معني (ترجمه نهضت صالحيان و مهين ميلاني)، تهران: درسا

- عظيمي، سيروس (1350)، رفتارشناسي، تهران، چاپ آريانا

- محي‌الدين، مهدي (1372)، روان‌شناسي احساس و ادراك، تهران: نشر دانا

- معنوي، عزالدين و خدايي، فربد (1365)، خواب و رؤيا از ديدگاه پزشكي، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.

- هاوري، پيتر و ليند، شرلي (1376)، خواب و بي‌خوابي (ترجمه محي‌الدين غفراني و مهدي قراچه‌داغي)، تهران: نشر گفتار

- Hunter, E.j (1991), “Prisoner of war: Read Justment and Rehabilitation. “Handbook of military psychology. Edited by A.D. Mangelsdorff and R. Gal. Johnwiley and sons.

- Hunter, E. (1956), “Brainwashing in Red China.” www. Psychological operation society.

- Hunter, E.J. and Hestand, R. (1984), Thought Control. “USAFA. Symposiun of brain washing.

- Segal, j. et al. (1976), “long-term psychological and physical effects of the POW expevience.” San diego, CA. Naval Health Research Center.

- Rutledge, H. et al. (1979), “Human values andl prisoner of war.” journal of Environment and Behavior, 11, 227-244.


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان