حلب، موصل و سناریوهای پیش رو

Rahimpourhamed

با پیروزی جریان مقاومت در حلب و موفقیت‌های پیاپی در موصل، بخش مهمی از دو کشور عراق و سوریه از دست تروریست‌ها آزاد و دو پایگاه اصلی این جریان تقریبا پاک سازی می‌شود.اما سؤال مهمی که مطرح می‌شود، رفتارشناسی آمریکا پس از این تحولات است. به‌عبارت‌دیگر، پیکان طراحی‌های اتاق‌های جنگ آمریکا در سوریه وعراق چه سمتی را نشانه خواهد گرفت؟ این سؤال هم بعد راهبردی و هم جنبه تاکتیکی دارد؛ یعنی آمریکا چه اقدامات ایذایی را در پیش خواهد گرفت تا بتواند وضعیت پساداعش در سوریه و عراق را مدیریت کند؟ از سوی دیگر، از حیث تاکتیکی، تا چه حدی می‌تواند سلاح در اختیار تروریست‌های باقی مانده قرار دهند؟ آیا ممکن است در بخش راهبردی نیز در منازعه‌ای که با روسیه دارد،‌ وارد عرصه‌های پرشدت شود؟ در ادامه سعی خواهدشد به بخشی از این سوالات پاسخ داده شود:

موازنه سرزمینی و جابجایی میدان به سمت الباب

اکنون انتظار می‌رود تروریست هایی که توانسته اند از شهر حلب فرار کنند خود را به ادلب برسانند. بنابراین می‌توان این احتمال را در نظر گرفت که ادلب یکی از اهداف پیش روی دولت سوریه و همپیمانان آن باشد. اخیراً معاون وزیر خارجه آمریکا اعلام کرده بود که در رقه هم باید به‌سرعت عملیات آغاز شود. این اعلام صرفاً به دلیل موازنه‌سازی پس از ناکامی غرب در حلب نیست، بلکه برای پیچیده‌تر کردن زمین بازی در سوریه است. زیرا آنها متوجه شده‌اند جبهه مقاومت و روسیه تصمیم دارند با استفاده از خلاء قدرت تا روی کار آمدن ترامپ، تروریست‌ها را از سوریه بطورکامل پاک‌سازی کند. به‌عنوان‌مثال وقتی ناو روس‌ها وارد منطقه شد، آمریکایی‌ها، سعودی‌ها و دیگر هم‌پیمانان آنان از ترس دستپاچه شدند و نمی‌دانستند باید چه تصمیمی را در این رابطه اتخاذ کنند، زیرا این ناو قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای دارد و تصور می‌شود روسیه برای یک جنگ تمام‌عیار به منطقه اعزام کرده است. با این شرایط آمریکایی‌ها معتقدند، حالا که حلب از لوث تروریست‌ها پاکسازی شد، بهتر است در مکانی دیگر موازنه سرزمین صورت گیرد. مناطقی که موردنظر آمریکاست، منطقه «باب» در شمال شرقی حلب و منطقه «رقه» است تا بتوانند شرایط جابجایی میدان را در این مناطق به وجود آورند.در این بین چشم ترک‌ها هم به الباب است.ترک‌ها کنترل الباب را از حیث مبارزه با کُردهای سوریه و قطع ارتباط شرق با غرب ضروری می‌دانند علاوه بر اینکه اکنون با از دست دادن حلب، در حال فقدان کنترل خود بر تحولات سوریه و حتی نگران تجمع تدریجی تروریست‌های خارجی رانده شده، در مناطق نزدیک به مرز با خود هستند.

ایجاد موانع و کاهش سرعت پیشروی‌ها

چند روز پیش «جان کری» وزیر خارجه آمریکا وقتی سقوط حلب را حتمی دید،خطاب به روسیه و سوریه جمله ای کلیدی گفت که شباهت زیادی به جملات وزارت خارجه عربستان پس از آزادسازی «القصیر» در سال ۲۰۱۳ داشت و آن جمله این بود :«جنگ در سوریه با سقوط حلب پایان نمی یابد.» واقعیت این است که‌ ازنظر سیاسی‌امنیتی آمریکا و ترکیه احساس می‌کردند در موضوع مبارزه با داعش در سوریه وعراق خواهند توانست از ظرفیت تروریست‌ها به نفع خود امتیازاتی را به دست آورند،‌ اما دست‌خالی ماندند. آن‌ها تصور می‌کردند برای اینکه بتوانند شرایط را به نفع خودشان بهبود بخشند، باید عملیات را با کندی و موانع جدیدی روبرو سازند تا بتوانند فرصت تصمیم‌گیری برای جابجایی کارت‌های بازی خود را به دست آورند، یعنی درواقع راهبرد مرحله‌ای آمریکا و ترکیه، طولانی کردن و جلوی سرعت پیروزی‌های نیروهای سوری وعراقی را گرفتن است تا بتوانند از این طریق تعدادی از فرماندهان داعش را از مرگ نجات دهند. آمریکایی هایی که‌ با مجوزشان صدها قبضه پرتابگر و هزاران فروند موشک آمریکایی تاو‌ را توسط شیوخ عرب در اختیار تروریست‌های سوری قراردادند وبا اختصاص 500 میلیون دلار تروریست‌ها را در سوریه واردن آموزش دادند،حالا که سرشان به سنگ خورده است،به این مسئله واقف شده اند که اگر موصل را نیز مانند حلب از دست بدهند، خیلی از موقعیت‌های دیگر را نیز در منطقه از دست خواهند داد. ازاین‌رو، قطعاً دست به اقدامات تاکتیکی و غیر تاکتیکی مختلفی خواهند زد.جدای از مخالفت‌های صریح برای حضور حشد الشعبی ، بمباران داقوق و حمله به کرکوک‌ جهت تعلیق عملیات آزادسازی موصل دو رفتار مشکوک واشنگتن در ابتدای عملیات موصل بود.بخاطرداریم که آمریکایی‌ها در انتهای عملیات فلوجه نیز به اقدامات غیرعادی از این قبیل دست زدند. به‌عنوان نمونه، باوجوداین که آنها در آن زمان اجازه دادند 400 ماشین داعشی از فلوجه خارج شود، اما فقط تعداد اندکی از اجساد داعشی‌ها مشاهده شد. درحالی‌که تعداد زیادی داعشی در فلوجه وجود داشت و فلوجه را قلب تپنده داعش می‌نامیدند. این اقدامات از سوی آمریکا در فلوجه و در آخر عملیات‌ها صورت می‌گرفت اما در موصل به دلیل اهمیتی که دارد از همان ابتدا این‌گونه اتفاقات رخ داد.

سناریونویسی برای آینده موصل

حالا با آزادسازی حلب،دغدغه اصلی آمریکایی‌ها معطوف به پس از آزادسازی موصل شده است.موصلی که وجود قومیت‌ها و مذاهب گوناگون در آن بهانه خوبی به آمریکایی‌ها برای پیاده کردن نقشه هایشان داده است. درواقع، آمریکایی‌ها به این سؤال مهم می‌اندیشند که با موصل پس از آزادی چه باید بکنند؟ آن‌ها در شرایط کنونی در حال بررسی سناریوهای مختلفی برای موصل آزاد شده هستند. آیا می‌توانند موصل را تبدیل به یک منطقه مستقل کنند تا از این طریق دولت مرکزی را به چالش بکشند؟ یا اقلیم سنی در موصل تشکیل دهند و موصل را به‌عنوان مبنا در نظر بگیرند؟ اگر آمریکایی‌ها بخواهند و اراده کنند داعش را از موصل خارج کنند، خیلی راحت و به‌سرعت می‌توانند این کار را انجام دهند. حتی اگر الحشدالشعبی در غرب موصل باقی بماند و سنجار و دیگر مناطق را هم ببندد، باز هم می‌توانند داعش را از قسمت‌های کوهستانی وارد استان دهوک کنند و با کمک بارزانی از موصل فرار کنند اشاره اخیر بارزانی به توافق دوجانبه اقلیم کردستان با آمریکا برای عدم خروج نیروهای پیشمرگه از مناطقی که در عملیات آزاد سازی موصل و پیش از آن به کنترل این نیروها افتاده بود،حکایت ازاین داردکه جنگ درعراق وسوریه گویی تمامی ندارد.

تأثیر تحولات حلب و موصل در یمن و بحرین

باید گفت که از جذابیت‌ها و درعین‌حال از پیچیدگی‌های سیاست، وابستگی و در هم تنیدگی مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی به یکدیگر است. هم‌زمان با تحولات حلب وموصل، بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای از تحولات یمن‌ وبحرین نیز غافل نیستند چرا که‌ سرنوشت حلب وموصل سرنوشت تمام منطقه است،بنا بر این می‌توان گفت سرنوشت این دو تاثیرات منطقه‌ای و جهانی تعیین‌کننده‌ای خواهد داشت، درست مثل سرنوشتی که پایان جنگ جهانی دوم بر مناسبات جهانی گذاشت.اگر با پایان جنگ جهانی دوم، فاتحان جنگ یعنی آمریکا، شوروی، فرانسه و انگلیس (متفقین) غنائم را آن‌طور که خود می‌خواستند تقسیم و مناسبات بین‌المللی را به نفع خود تعریف کردند، به جرات می‌توان ادعا کرد، در جنگی به این مهمی که عده‌ای آن‌ را جنگ جهانی سوم هم خوانده‌اند نیز فاتحان، مناسبات بین‌المللی را می‌توانند به نفع خود تغییر دهند.اکنون در یمن‌ رشته تحولات سیاسی و نظامی روی داده به شدت به زیان محورغربی-عربی است،حتی در بحرین نیز غربی‌ها تعداد زیادی تسلیحات جدید از سوی امارات و عربستان به بحرین منتقل کرده‌اند تا مردم را بیش از پیش سرکوب کنند،این تحرکات به دلیل دغدغه‌ای است که آمریکا نسبت به تأثیر مسئله حلب و موصل بر دیگر کشورها دارد.غربی‌ها می‌دادند چاقویی که در حلب و موصل تیز می‌شود، قرار است در دیگر کشورها که تروریست‌ها حضور دارندنیز استفاده شود، همچنان که بعضی مواضع از سوی جبهه مقاومت نیز طرف غربی را حساس کرده است مانند این گفته نوری المالکی نخست وزیر سابق عراق: «عملیات قادمون یا نینوی «نینوی ما داریم می‌ائیم» معنایش این است که ای‌ حلب،رقه و یمن ما داریم می‌آئیم.»

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31