گروهک تروریستی جيشالعدل يک گروه شبهنظامي تندروي وهابي مذهب ميباشد. اين گروه بعد از نابودي جندالشیطان، شروع به فعاليت و اعلام موجوديت کرد. رهبري اين گروه را عبدالرحيم ملازاده (صلاحالدين فاروقي) بهعهده دارد. اين گروه تروريستي تاکنون مسئوليت چند قتل و ترور در نواحي شرقي استان سيستانوبلوچستان را بر عهده گرفته است. گروهک جيشالعدل، با آموزههاي سلفي و باورهاي وهابي از جمله حاميان تکفيريهاي معارض در جنگ سوريه بود و يکي از دلايل اقدامات تروريستي خود عليه جمهوري اسلامي را حمايت از تکفيريهاي سوري و تروريستهاي معارض دولت سوريه اعلام کرده است.
جيشالعدل سه شاخه نظامي دارد که براي سه منطقه در جنوب شرق ايران توسط اين گروه پيشبيني شده است. تمامي اين گروهها در اطراف خط مرزي ايران و پاکستان فعاليت ميکنند تا بلافاصله پس از عمليات به خاک پاکستان بگريزند. گروه نظامي با نام عبدالملک ملازاده در محدوده شهرستان سرباز و راسک و گروه نظامي شيخ ضيايي در محدوده سراوان و گروه مولوي نعمتالله توحيدي در محدوده ميرجاوه و زاهدان فعاليت ميکنند. بار اصلي عملياتهاي جيشالعدل بر عهده گروه عبدالملک و شيخ ضيايي در مناطق سراوان و سرباز ميباشد که راههاي گريز و صعبالعبور مرزي دارد. اين دو گروه بهصورت چريکي عمل ميکنند و از روشهاي کمين و بمبهاي ريموتدار، کنترلي و مينهاي جادهاي استفاده ميکنند. اين گروه يک شاخه اطلاعاتي با نام زبير اسماعيلزهي نيز راهاندازي کرده است که عمده مأموريت آن شناسايي چهرههاي اهلسنت همراهِ نظام و ترور آنها ميباشد و در طرف مقابل حمايت از علماي وهابي و وابسته به سرويسهاي اطلاعاتي است. نکته قابل تأمل و بررسي اين است که گروهک جيشالعدل تاکنون عمليات موفق انتحاري نداشته است.
یکی از فعالیتهای این گروهک تروریستی به شهادت رساندن 7سرباز و 4 درجهدار در یک درگیری در7اردیبهشت1396 در پاسگاه مرزی منطقه میرجاوه سیستانوبلوچستان است. شهید حسین طاهریان یکی از قربانیانی است که توسط این گروهک به شهادت رسیده است.
شهید حسین طاهریان در 26اردیبهشت1376 در کاشمر متولد شد. پدرش راننده و مادرش خانهدار بود. تحصیلاتش را تا پایان دوره متوسط ادامه داد. مدتی در کنار برادرش بعنوان نصاب نردههای ساختمانی مشغول بود تا اینکه در سال 1395 به خدمت سربازی رفت؛ هنوز 12 ماه از خدمتش نگذشته بود که در 7اردیبهشت1396 در پاسگاه مرزی منطقه میرجاوه سیستانوبلوچستان در درگیری با گروهک جیشالعدل به شهادت رسید.
گفتوگوی بنیاد هابیلیان(خانواده 17000شهید ترور کشور) با خانواده شهید حسین طاهریان:
مادر شهید که تازه فرزندش را از دست داده میگوید: «شب عاشورا به دنیا آمد برای همین اسمش را حسین گذاشتیم. در کودکی پسر بازیگوشی بود؛ اما در عین حال ادب را رعایت میکرد. هر چه بزرگتر میشد آرامتر و فهمیدهتر میشد. خیلی حرف شنو بود، کاری که به او میسپردم تمام و کمال انجام میشد. درسش را تا دیپلم ادامه داد. بیشتر از درس خواندن دلش میخواست کار کند و درآمدی داشته باشد.»
برادر شهید در ادامه گفت: «ما همبازی بودیم. در تمام ایامی که کنار هم گذراندیم به یاد ندارم کسی را ناراحت کرده باشد، برایش مهم بود کسی را نرنجاند. بزرگتر هم که شد بعد از گرفتن دیپلمش به یزد آمد و با هم مشغول کار شدیم. نصاب نرده بودیم و حدودا سه سال بصورت مشترک کار کردیم؛ اما در طول این مدت او بدون کوچکترین چشمداشتی کار میکرد و اگر دستمزدش را نمیدادم طلب نمیکرد. زمانی هم که پولی میگرفت در کاری صرف میکرد که برای خودش نبود. دوست داشت اگر درآمدی دارد برای خانواده باشد به خصوص برای مادر و پدرم.»
پدر شهید که پس از گذشت چند ماه باز هم نتوانسته بود شهادت پسرش را باور کند ادامه داد: «حسین از زمانی که دست راست و چپش را شناخت به من و مادرش احترام میگذاشت. سنوسالی نداشت که بدون اجازه از مادرش بیرون رفته بود من هم حسابی تنبیهاش کردم بدون کوچکترین اعتراضی به اتاقش رفت و خوابید.
پسر منضبط و مرتبی بود. از تمام وسایلش به خوبی نگهداری میکرد. اگر از کسی ناراحت میشد بحث نمیکرد و فورا آن مکان را ترک میکرد تا در عصبانیت حرف نسنجیده نزند. حسابوکتابش دقیق بود. دوست نداشت به کسی بدهکار باشد.
زمانهایی که یزد بود هر شب به حرم امامزاده سیدجعفر(ع) میرفت. کار همه را راه میانداخت بدون آن که از آنها در خواستی داشته باشند.
یک روز آمد و گفت: «دفترچه سربازیام را گرفتهام و میخواهم به خدمت بروم.» دوره آموزشیاش را در پادگان محمد رسولالله بیرجند گذراند. خدمتش را هم در سیستانوبلوچستان بود. حدودا 13ماهونیم خدمت کرده بود. بعضی وقتها که به مرخصی میآمد از شرایط سخت مرز برایمان تعریف میکرد. میگفت که مردم آنجا آب ندارند و در وضعیت سختی زندگی میکنند.
دفعه آخری که میرفت گفت: «خواب دیدم داماد شدهام.» چند روز بعد خبر شهادتش را برایمان آوردند گفتند به کمین جیشالعدل خوردهاند و آنها را با بیرحمی تمام به شهادت رساندهاند. جیشالعدل گروهک منحلهای است که توان روبهرویی با مرزبانان ایران را ندارد برای همین ناجوانمردانه فعالیت میکنند»