تمرکزی بر یک هشدار حکیمانه رهبر معظم انقلاب
هفدهم خردادماه امسال یکی از اعضای روابط خارجی گروهک تروریستی منافقین؛ موسوم به سازمان مجاهدین خلق در مصاحبه زنده با شبکه 24 سعودی پرده از یک طراحی شوم علیه مردم ایران در روزها، هفتهها و ماههای آینده برداشت که کمتر به آن توجه شده است.
موسی افشار؛ عضو روابط خارجی گروهک تروریستی منافقین: «... بعد از اینکه تحریم انتخابات ایران انجام شد، نوبت سازمان مجاهدین خلق [منافقین] و هستههای این سازمان است تا بتوانند از ظرفیت پیش آمده استفاده و آن را منسجم کنند تا بتوان ایران را شعلهور کرد و گامهای سرنوشتساز برداشت ... این برنامهای است که سازمان مجاهدین خلق [منافقین] و هستههای مرکزی سازمان در همه شهرهای ایران برنامهریزی کردهاند تا انجام بدهند.»
این تهدید در ابتدا مانند تمام تهدیدهای توخالی سابق منافقین از سوی مردم و مسئولان ایرانی تلقی شد؛ چرا که سالهای متمادی است سرکردگان منافقین برای مشغولسازی و حفظ روحیه اعضای خود، هر سال را به عنوان «سال سرنگونی» نامگذاری میکنند و این واژگان در محافل سیاسی ایران به یک لطیفه سیاسی تبدیل شده است. اما ظاهرا این بار قدری اوضاع متفاوت است، نه از آن جهت که مردم ایران توجه خاصی به یاوهگویی منافقین نشان داده باشند بلکه به واسطه مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که طی چند سال گذشته مردم ایران به واسطه سوء تدبیر برخی مسئولان با آن دست به گریبان هستند، زمزمههای کاهش مشارکت در انتخابات بلند شده است و دشمنان مردم و علیالخصوص گروهکی که برای ریختن مردم ایران از همه حریصتر است دچار توهم شدهاند که شاید این شرایط، ایدهآل آنان برای سرنگونی است. شبیه آن چیزی که پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران و پایان جنگ تحمیلی توهم کردند و با همکاری صدام به مرزهای غربی ایران حمله کرده و صدها نفر را به شهادت رساندند اما در نهایت با انسجام مردم و سرازیر شدن آنان برای دفاع از مرزها، حمله منافقین خیلی زود تبدیل به شکست مهمی برای آنان شد. هرچند این اقدام منافقین در سال 1367 به شکست مفتضحانهای تبدیل شد اما عدهای در ایجاد این طمع در منافقین نقش داشتند. در واقع شرایط در داخل کشور بهگونه ای ترسیم شد که دشمنان را به طمع انداخت.
تجربه سیاسیاجتماعی سالهای گذشته نشان از مقبولیت عامه نظام جمهوری اسلامی در میان مردم ایران دارد و نمونه بارز آن که هر تحلیلگری نسبت به آن سر تسلیم فرود آورده است تشییع میلیونی پیکر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در شهرهای مختلف ایران است که به جرأت میتوان گفت پس از تشییع پیکر امام خمینی (ره) بزرگترین مشایعت و بدرقه مردم ایران برای یک شخصیت ملی بود. مردم ایران با علم به اینکه قاسم سلیمانی سرباز مخلصی برای نظام اسلامی و رهبری آن است و خود او نیز بارها به این سربازی اذعان و افتخار کرده است، برای او به خیابانها آمدند و نشانه های عزای خود در فقدان وی را آشکار کردند. شهرهای بزرگی مثل اهواز، مشهد، تهران و کرمان شاهد حضور پیکر این شهید و شهدای همراه او بود اما در بسیاری از شهرها که حتی پیکر این سرباز انقلاب اسلامی حضور نداشت صدها هزار نفر از مردم برای بزرگداشت مکتب سلیمانی شهید به خیابان ها آمدند.
این تجربه باشکوه اما غمانگیز میتواند نشانه مهمی از همراهی مردم با انقلاب اسلامی و آرمانهای آن باشد لیکن رهبر معظم انقلاب اسلامی؛ حضرت آیتالله خامنهای روز گذشته در گفتگوی زنده تلویزیونی با مردم ایران با اشاره به شرایط جاری کشور فرمودند: «گلههای مردم بهویژه قشرهای محروم درباره رسیدگی نکردن به مشکلات معیشتی آنها بجاست اما این مشکلات را باید با انتخاب فردی قوی، پرکار، قدرتمند و خستگیناپذیر حل کرد و به فضل الهی روز جمعه مردم برخلاف خواست دشمنان، دوباره به ایران و جمهوری اسلامی آبرو میدهند و همه قشرها با سلیقههای متفاوت سیاسی به میدان میآیند و همچون تشییع حاج قاسم سلیمانی به انتخابات نگاهی فراتر از سلیقه های سیاسی خواهند داشت.»
این بیانات نشان از ادراک عمیق ارکان نظام جمهوری اسلامی نسبت به مشکلات و گلایههای مردم دارد اما همانطور که تاکید شده است، راه عبور از این مشکلات، صندوق رأی است چرا که فارغ از فشارهای دشمنان و تحریمهای ظالمانه آنان، برخی از مشکلات عمدهای که امروز مردم ایران با آن دست به گریبان هستند ناشی از انتخابهای ناصحیح گذشته است اما فرصت انتخابات بهعنوان یک راه جبران و یک راه حل در منظومه سیاسی ایران تعریف شده است و به هر میزان که مردم ایران از مسائل و مشکلات جاری کشور گلایهمند هستند منطقا میبایست برای حضور در پای صندوقهای رأی و انتخاب صحیح، حریصتر و علاقهمندتر باشند.
اما نکتهای که نباید از آن غافل شد، یک هشدار مهم و حکیمانه از سوی رهبری معظم انقلاب است. ایشان در ادامه فرمودند: «... دشمنان ملت دنبال کاهش مشارکت مردم، تضعیف نظام و طبعاً تضعیف ایران هستند که در این صورت، ایران با دخالتهای بیگانگان دچار ناامنی میشود و به جولانگاه تروریستها تبدیل خواهد شد.»
این هشدار مبتنی بر تجربیات تاریخی گذشته است. حوادثی مانند آنچه درباره پایان جنگ و حمله نظامی منافقین به ایران گفته شد، سابق بر آن نیز به وقوع پیوسته است. بهار سال 1360 کشور شاهد درگیریهای خیابانی بود که هر روز شدت میگرفت. منافقین با حمایت بنیصدر؛ رئیس جمهور مخلوع ایران، شهرها را به آشوب کشیدند و در نهایت با اعلام جنگ مسلحانه موج بیسابقهای از ترور و خشونت را به راه انداختند که به اعتراف خود آنان منجر به شهادت بیش از 12000 نفر از مردم ایران شد. پس از آن در دهه 70 و 80 آن زمانی که دشمنان نسبت به عدم همراهی مردم با نظام طمع کردند، گاه گاهی تجربههایی خونین نظیر خرداد 60 تکرار شد و در نهایت آبانماه سال 1398 که نشانههایی از اعتراض مردم نسبت به گرانی بنزین بروز کرد، بار دیگر منافقین با چراغ سبز سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل و کشورهای اروپایی و برخی کشورهای مرتجع منطقه، هستههای تروریستی خود را وارد عمل کرده و اعتراض مسالمتآمیز مردم را به خشونت کشیدند و با رادیکال کردن اوضاع و دست بردن به سلاح گرم و ترور و کشتار مردم و نیروهای نظامی و انتظامی، موج خون و خشونت به راه انداختند که در نهایت، دود آن به چشم مردم ایران رفت و باعث افزایش تحریمها و طمع دشمنان برای ارتکاب جنایات بیسابقهای مانند ترور سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی شد.
حوادث و وقایع گذشته هرچند با همراهی مردم ایران منجر به شکست دشمنان شد اما هزینههایی برای کشور و مردم داشت که شاید بسیاری از آنها غیرقابل جبران باشد. هرچند دستگاههای امنیتی بهصورت خاص میبایست نسبت به این هشدار رهبر معظم انقلاب حساس باشند و برای جلوگیری از وقوع آن برنامهریزی کنند اما امروز و در آستانه یک انتخاب سرنوشتساز، ما مردم میتوانیم از بروز حوادث و وقایع اینگونه جلوگیری کنیم.