جنگ تحميلی در تحليل گروهك تروریستی منافقین

مشكلات ناشی از جنگ و سوء استفاده مجاهدين

وقتي تجاوز گسترده امريكا به ايران با هجوم نيروهاي رژيم تجاوزكار عراق آغاز شد ، دشمنان اسلام و انقلاب اسلامي همه كينه و خشم ظالمانه خود را بر سر ملتي كه جز تحقق اسلام را نمي خواست و نمي خواهد فرو ريختند و ويراني و آوارگي را بر شهرها و روستاهاي ما تحميل نمودند .

اما امت استوار ما با صبوري وصف ناپذير و با ايثار و از جان گذشتگي ، همه مصائب و مشكلات را تحمل كرده ، جنگ ناجوانمردانه دراز مدتي را كه بر او تحميل كرده بودند با تمام پيامدهايش به جان خريد .

اما گروه هاي ضد انقلاب و مزدوران كوچك و بزرگ امپرياليسم اين مسئله را نيز دستاويزي جهت تضعيف نظام و تبليغ عليه انقلاب اسلامي كرده و هميشه مترصد بودند كه با بزرگ نمايي بيش از حد مشكلات و با تحليل و تفسيرهاي آن چناني ، گناه همه نابساماني ها و بحران ها و كمبودها را به گردن مقامات جمهوري اسلامي بيندازند .

اولين مشكلي كه بر دوش دولت و ملت سنگيني مي كرد آوارگي بيش از يك ميليون نفر از مردم محروم مناطق جنگ زده بود كه مي بايست با صر و تحمل و با برنامه ريزي حساب شده به كمك آنان شتافت و رنج بي خانماني و از دست دادن عزيزانشان را التيام بخشيد .

در اين زمينه ، گروه هاي منافق و ملحد فرصت را غنيمت شمرده براي نفوذ در ميان آوارگان و ايجاد جو كاذب و درخواست هاي غير منطقي جهت تضعيف دولت و مسئولان ، نهايت تلاش خود را به عمل مي آوردند ، منجمله منافقين از هيچ كوششي در اين مورد فرو گذار نمي كردند :

" به اعتقاد ما مردم ستمديده ميهن ما و به ويژه هموطنان رنج كشيده جنوب و غرب كشور ، اين آقايان را كه خانه و كاشانه مردم را فداي اميال و منفعت طلبي هاي گروهي خود مي كنند ،‌ نخواهند بخشيد ."

اعلاميه مجاهدين خلق ايران ، 14/8/59

در مقاله اي ديگر با عنوان " زخم هاي مرتجعين ، مصيبتي مضاعف براي آوارگان جنگ " چنين نوشتند :

" آوارگان جنگ ، به شهادت روزنامه ها و گزارشات مستند از ابتدايي ترين امكانات زندگي هم برخوردار نيستند ، حتي در بسياري از موارد آب ، غذا ، سر پناه ، پزشك و ... خبري نيست . حق اين بود كه به موازات پرداختن به جنگ و ... به سر و سامان دادن اين آوارگان از طريق اتخاذ سياست هاي متمركز دولتي و همكاري هاي اجتماعي پرداخته شود ، ليكن متأسفانه نه تنها چنين نشد بلكه در بالاي منابر و تربيون هاي نماز جمعه آنها را ضد انقلاب و فراريان از جنگ و وطن فروشان بزدل ناميدند .

اين زخم زبان ها كه همچون نمك بر زخم آوارگان پاشيده مي شد ، خود مصيبتي افزون بر اوضاع معيشتي آنها را فراهم مي نمود و طبيعتاً اعتراض هايي را به دنبال داشت . عكس العمل چنين فشارهايي تظاهرات آنها در كرمانشاه ، شيراز و ... بود كه مطابق معمول مورد سركوب انحصار طلبان با استفاده از نام مردم قرار مي گرفت ."

مجاهد ، 18/9/59

و يا در مقاله ديگري با عنوان " بحران اعتماد مردمي " به نكاتي اشاره كردند كه براي هر فردي كه در اين مملكت زندگي مي كند ، مسلم و معلوم است كه با چه انگيزه اي گفته     مي شد :

" دولت هاي مردمي كه هيچ سري پنهاني با خلق ندارند ، اگر در جنگي درگير شوند ، كه البته جنگي عادلانه و به خاطر مردم است ، ‌مردم نيز طبعاً خود را براي تحمل همه گونه عواقب آن آماده مي كنند ، لذا اين دولت ها ترسي ندارند از اين كه تلفات و ضايعات خاص جنگ و هم آثار جنبي آن را همانگونه كه هست با خود مردم در ميان بگذارند و از ايشان استمداد طلبند .

اما مقامات ما نه تنها از بيان واقعيت رويدادها و تلفات و ضايعات نيروهاي ما در جبهه به مردم خودداري كرده و مي كنند ، بلكه حتي از قبول واقعيت هايي نظير كمبود كالاها و نظاير آن كه مردم در همه جاي كشور آن را لمس مي كنند نيز خودداري مي ورزند ."

همان مأخذ

اين نمونه ها و دهها نمونه ديگر كه به اشكال مختلف ظاهر مي شد ، در روندي قرار داشت كه بالاخره به جايي مي بايست ختم شود :

" امروز نيز ما به جايي رسيده ايم كه ديگر بايد علت اصلي مسائل مختلف و مشكلات رابا مردم در ميان گذاشت و تمام كوشش را در جهت رفع آن كاناليزه كرد ، در غير اين صورت هيچ راه حلي هم براي انبوه مسائلي كه امروزه مردم با آن مواجهند پيدا نخواهد شد و روز به روز نيز بر وخامت اوضاع افزوده خواهد گشت ، چرا كه راه حل همه اين مسائل در گرو همان مسئله اصلي است .

اكنون به نظر مي رسد ديگر درنگ و تأخير در اين زمينه زيان هاي غير قابل جبران پديد آورد و انقلاب را در معرض خطرات غلبه ناپذير قرار دهد و اين مضمون اصلي آن مسئوليت خطيري است كه گفتيم اكنون عناصر و جريان هاي متعهد و مترقي و انقلابي بر عهده دارند."

مجاهد ، شماره 110 ، سرمقاله

اين مسئوليت خطير ، جز جنگ مسلحانه عليه نظام جمهوري اسلامي _ كه گذشت زمان به خوبي نشان داد كه تنها حامي مستضعفان و سامان دهنده وضعيت جنگ و آوارگان و جنگ زدگان است _ نبود .

برپايي جنگ مسلحانه وظيفه اي بود كه تمام جريان هاي متعهد به تعهدات ضد انقلابي و وفادار به اربابان شرق و غرب ، با اوج گيري پيروزي هاي رزمندگان اسلام و سامان گرفتن اوضاع مناطق جنگي و شروع بازسازي اين مناطق ، بيشتر و وسيع تر به آن پرداختند .

در اين مرحله لحن سخنان سازمان به تدريج تغيير يافته و خبر از آينده اي متفاوت و نه چندان دور مي داد :

" تجاوزات پياپي رژيم عراق در عين حال پرده از ماهيت پهلوان پنبه هايي بر مي دارد كه با بي كفايتي و تنگ نظري آنچنان جبهه هاي گوناگون در درون مردم ايجاد كرده اند و آنچنان سرگرم توطئه چنيني و دروغ بافي بر عليه مخالفين خود در جبهه هاي داخلي هستند كه فكر دفاع از مردم و مرز و بوم اين مملكت كمتر آزارشان مي دهد .

خطراتي كه با غفلت از بسيج توده ها از يك سو و رجزخواني و گنده گويي هاي تحريك كننده از سوي ديگر ، سهمي از اين خون هاي ناحق ريخته شده را بر عهده دارند . همين خطرات بودند كه با بيرون راندن نيروهاي انقلابي رزمنده از جبهه ها و بي كفايتي در تسليح و آماده سازي مردم عملاً باعث تضعيف موقعيت دفاعي شهرهاي مرزي در مقابل تهاجمات وحشيانه دشمن تجاوزگر گرديدند .

بي شك خلق ستمديده و قهرمان ما همچون گذشته با ايثار جان و مال و فرزندانش رنج دفاع از مرز و بوم و ميراث خونين اين ميهن انقلابي را بر دوش مي كشد ، اما همين خلق هرگز زمينه سازان و مسببين مستقيم و غير مستقيم اين فجايع خونبار را نخواهد بخشيد ."

مجاهد ، شماره 114

اما اينك كه سه سال از آغاز جنگ تحميلي مي گذرد به خوبي مي توان مشاهده نمود كه امت حزب الله چه گروهي را هرگز نخواهد بخشيد . آناني كه در اوج مصائب و مشكلات جنگ به ايجاد بلوا و آشوب برخاستند و با ترور عزيزترين و انديشمندترين چهره هاي انقلاب، فاجعه هايي چون هفتم تير و هشتم شهريور را به وجود آوردند و بارزترين ائمه جمعه را به شهادت رساندند ، خيابان ها را به آشوب كشاندند و ديوانه وار در مناطق عمومي و مستضعف نشين شهرها بمب گذاشتند و حمام خون به راه انداختند ،‌ اتوبوس ها را آتش زدند .... و كردند آنچه را كه روي تاريخ را سيه كرد .

سرانجام نيز وقتي رزمندگان اسلام با ياري خداوند و ايثار امت شهيد پرورمان توانستند بخش عظيمي از مناطق اشغالي را آزاد سازند و زمان آن فرا رسيد كه سراسر كشور به بازسازي مناطق جنگي و اسكان مناسب آوارگان جنگي برخيزد ، كه لازمه چنين جهاد عظيمي تلاش و همياري همه آحاد مردم است ، باز هم منافقان وابسته به تحليلي رسوا در اين زمينه پرداخته و اظهار داشتند :

" بيش از يك سال است كه رژيم به طور فعال مسئله بازگرداندن آوارگان به شهرها و روستاهايشان را مد نظر قرار داده است و در اين رابطه به اصطلاح بازسازي مناطق ويران شده جنگي را در تبليغات خود گنجانده است .

اما همچنان كه پيش از اين متذكر شديم از آنجا كه رژيم [امام] خميني توان حل چنين مسئله بزرگي را نداشته و اساساً با ماهيت او نيز كمترين سنخيتي ندارد ، در صدد است حل اين مسئله را نيز به دوش مردم و خود جنگ زدگان بياندازد .

در اين رابطه سردمداران رژيم با تبليغات پيرامون اين كه شهرها و استان هاي مختلف كشور هر كدام بازسازي يك منطقه جنگ زده را قبول كرده اند به شكل عوام فريبانه به آن عنوان « بسيج مردمي » داده اند . "

نشريه مجاهد ، شماره 159

به نقل از بخش فارسي راديو بغداد ، ساعت 10 ،‌ 28/4/62

در جبهه خارجي نيز منافقان همدستي با استكبار جهاني و رژيم صهيونيستي صدام را به جايي رساندند كه هم صدا با اين رژيم به توطئه متهم ساختن جمهوري اسلامي در همكاري با اسرائيل پرداختند و با گستاخي تمام در مورد جمهوري اسلامي اين خصم آشتي ناپذير صهيونيسم ، گفتند :‌

" [امام] خميني هم زمان با اسرائيل ، مقادر زيادي اسلحه از مصر و سادات نيز خريده بود ، بخشي از گلوله هاي توپ كه از سادات خريداري شده بود هم اكنون در جبهه غرب قابل مشاهده است ،‌ ليكن قسمت اعظم آن به دليل غير قابل استفاده بودن از رده خارج شده است ! "

نشريه انجمن هاي دانشجويان مسلمان امريكا و اروپا ، 10/9/60

همين نشريه در تاريخ 14/3/61 هم صدا با بلندگوهاي امپرياليستي و صهيونيستي در پي صحنه هاي نمايشي مضحكي كه به بازيگري وزير جنگ و پارلمان رژيم اشغالگر قدس اجرا مي شد ،‌ مي نويسد :

" وزير دفاع اسرائيل فاش كرده كه فروش اسلحه توسط اسرائيل به ايران با اجازه امريكا بوده است . وزير دفاع اسرائيل گفت كه ايالات متحده امريكا از پيش در جريان جزئيات ارسال اسلحه به ايران در دوران جنگ ايران و عراق از كشور او (اسرائيل) گذاشته شده بود . شارون اضافه نمود : ماهها پيش با همكاري امريكايي خويش در اين مورد صحبت كرده بوديم ."

و به نقل از مجله لوپوئن مي گويد :

" به گفته سرويس هاي خبري خاورميانه ، اسرائيل حدود 200 ميليون دلار اسلحه و تعدادي تكنسين هواپيما به ايران كه در حين جنگ بر عليه عراق است فرستاده است . اسرائيل اميدوار است كه تفرقه در درون جهان عرب به نفع وي تمام شود ."

براي اين كه به عمق اين حركت وابسته و خائنانه پي ببريم ، لازم است به تحليلي كوتاه در اين مورد بپردازيم .

همانگونه كه امام امت در يكي از سخنان خود فرمودند ، اسرائيل مي داند كه وجود آلوده اش به نحوي است كه اگر كسي را به تماس با آن متهم مي كنند ، او نيز چون اسرائيل آلوده             مي‌گردد .

با توجه به اين كه نكته و با هدايت استكبار جهاني امريكا ،‌ توطئه اي بزرگ بر عليه انقلاب اسلامي ايران شكل گرفت كه بر مبناي متهم ساختن جمهوري اسلامي به ارتباط با اسرائيل بود . اين توطئه از راههاي مختلف و به ويژه از طريق امپرياليسم خبري و نيروهاي ضد انقلاب در داخل و خارج كشور تبليغ گرديد .

سازمان مجاهدين نيز در روند ماهيت وابسته و جوياي قدرت خويش با عزل بني صدر به طرح اين مسئله پرداخت و اعلام كرد :

"‌ در حالي كه بنا به اقرار صريح رئيس مجلس در اظهارات مورخ 19 خرداد ماه جاري ، اسرائيل جز با فرمان و توافق امريكا به بمباران نيروگاه اتمي عراق مجاز نبوده است و در حالي كه راديوي صهيونيست ها با شادماني در اظهارات دوشنبه 19 خرداد خود مي گويد دولت اسرائيل در حمله اخير خود ، كار به نتيجه نرسيده ايران را به پايان رسانده و حمله مزبور منجمله در حمايت از ايران صورت گرفته است ....

ارتجاع و متحدان اپورتونيست آن اين همنوايي عملي بسياري صهيونيست ها با خودشان را به ويژه در آستانه حذف رئيس جمهوري و فرمانده كل قوا چگونه تغيير مي كند ؟‌ و آيا اصولاً چنان كه در اعلاميه 18 خرداد 60 مجاهدين هشدار داده شده سازشكاري ها و بند و بست هاي امپرياليستي ديگري نيز در كار است ؟

همچنين از دست اندر كاران انحصار طلب مي پرسيم كه پيرامون گزارشات متعددي كه در گوشه و كنار جهان راجع به استفاده ايران از سلاح ها و تجهيزات اسرائيلي منتشر شده است ، چه توضيحي دارند ؟ "

مجاهد ، شماره 225 ، 27/3/60

گذشته از ماهيت توطئه و ادامه آن كه بر اساس مطالب مجاهدين در نشريه انجمن هاي دانشجويان مسلمان امريكا و اروپا ، بدان اشاره شد ، رژيم صهيونيستي در هراسي روز افزون از انقلاب اسلامي ايران است ؛ انقلابي كه به قول بگين زلزله در منطقه ايجاد كرد و براي اولين بار طرح اخراج اسرائيل را از سازمان ملل مطرح كرد و تنها كشوري بود كه بلافاصله پس از تهاجم اسرائيل به لبنان ، نيروهاي نظامي خود را براي حمايت از نيروهاي مقاوم مسلمان به آن منطقه اعزام داشت و امام خميني اعلام داشتند ما به نبرد با صدام ادامه مي دهيم و از راه عراق به نبرد گسترده با رژيم صهيونيستي خواهيم شتافت .

و بگين نخست وزير رژيم اشغالگر قدس با ناراحتي و عصبانيت شديد از اين تحليل اعلام داشت :

" آنهايي كه جنگ را عليه عراق به راه انداخته اند مي خواهند از طريق عراق به شكست اسرائيل بيايند ، حال آنكه به نيروهاي ايران اخطار مي كنم اگر چنين قصدي داشته باشند قبل از اينكه به بيت المقدس برسند نيروهاي رزمي و هوائي ما چنان درسي به آنها خواهد داد كه آنهائي كه از تهاجم سالم باقي مانده اند بروند و ماجرا را براي ديگران بگويند ."

به علاوه نمونه هاي متعددي بر روابط پنهان و آشكار استكبار جهاني امريكا و رژيم صهيونيستي اسرائيل در پشتيباني از رژيم بعث عراق وجود دارد كه خود گواه روشني بر افشاي توطئه امريكا و اسرائيل عليه جمهوري اسلامي ايران و همچنين وابستگي رژيم عراق به اسرائيل و امريكاست كه سكوت پرمعناي مجاهدين در اين زمينه تأييدي ديگر بر وابستگي آن سازمان و نقش مؤثري در چنبره توطئه هاي امپرياليسم مي باشد .

صدام در مصاحبه با مجله امريكائي تايم ، مورخ 23/4/61 مي گويد : " من شخصاً مخالفتي با ايالات متحده امريكا ندارم . ما مايليم كه با امريكا روابط دوستانه داشته باشيم . "

و به گفته صداي امريكا :

" مقام هاي امريكائي افزوده اند كه امريكا از سوي عربستان سعودي و اردن تحت فشار قرار گرفته است تا تحريم ارسال جنگ افزار به عراق را لغو كرده و به آنها اجازه دهد با فرستادن جنگ افزارهاي ساخت امريكا به عراق آن كشور را در جنگ با ايران ياري دهند و به گفته اين مقام ، واشنگتن با اين امر موافقت كرده است ."

وال استريت جورنال ، مورخ 4 ژوئن 1980 مي گويد :

" با وجود عدم تمايل امريكا به ياري علني و آشكار به عراق ،‌ نشانه هائي در دست است كه حاكي از كمكهاي نظامي سري واشنگتن به عراقي ها است . "

در مورد حمايتهاي اطلاعاتي امريكا (از طريق عربستان) به عراق گفته مي شود :

" امريكا بوسيله ماهواره هاي خود و هواپيماهاي آواكس مستقر در عربستان ، در تشخيص مواضع نيروهاي ايراني به نيروهاي عراقي كمك مي كند ."

روزنامه اسپانيائي الپا.ئيس

به نقل از روزنامه اطلاعات ، 13/10/61

" كلمنت زابلوكي " رئيس كميته روابط خارجي مجلس نمايندگان امريكا به گزارش رويتر ، ضمن مصاحبه اي مي گويد :

" امريكا بايد به كشورهاي خليج اسلحه بفروشد و اجازه دهد كه اين كشورها سلاح هاي خود را به عراق بفروشند . "

خبرگزاري جمهوري اسلامي ، 25/4/61

و راديو اسرائيل رسماً در تاريخ 23/6/61 مي گويد :

" منابع كنگره امريكا تأكيد كردند كه وزارت بازرگاني واشنگتن ،‌ روز چهارشنبه گذشته ، اجازه فروش چند جت جنگنده كوچك ساخت امريكا به منظور استفاده نظامي جهت عكسبرداري و ... را به ارزش 20 ميليون دلار به عراق داده است . "

اضافه بر سيل ارسال سلاح هاي اروپائي و به ويژه فرانسوي كه بي شك جز در جهت منافع امپرياليسم نمي تواند حركت كند و خود مطلب جداگانه اي است ، شواهد متعددي بر حضور مستقيم اسرائيل در حمايت از عراق وجود دارد :

" به گزارش خبرگزاري ها ، يك كشتي حامل اسلحه كه از بندر هامبورگ در آلمان غربي عازم مقصد عراق بود در تنگه تيران به گل نشست . اين كشتي بعداً به كمك صهيونيست ها از گِل خارج شده و محمولات آن از طريق بندر عقبه به عراق مي رود ."

كتاب گذري بر دو سال جنگ ،‌ دفتر سياسي سپاه ، صفحه 185 روشن تر از اينها ، خبري است كه در مجله اكونوميست ، مورخ 27 سپتامبر 1981 آمد :

" برخي از اسرائيلي ها از اين مسئله آزرده خاطرند كه نخست وزير آنها آقاي مناخيم بگين در اين هفته به تقاضاي امريكا مبني بر حفظ آرامش پاسخ مثبت داده است و اين در حالي است كه هواپيماهاي حمل و نقل عراقي جهت حمل تداركات نظامي براي استفاده در جنگ عراق عليه ايران ، در اردن ، كشوري كه پهلو به پهلوي آنان است ،‌ به زمين نشسته است .

به گفته راديو اردن ، اين تقاضا در روز يكشنبه به وسيله سفير امريكا آقاي ساموئل لوئيز ارائه شده است . لكن سفير به بگين توضيح داده است كه موافقت اسرائيل مبني بر اجازه پروازهاي غير تعرضي بين اردن و عراق به هواپيماهاي عراقي ،‌ موجب حفاظت منافع امريكا در منطقه مي گردد كه اين توضيح آقاي بگين را قانع نموده است ."

و بالاتر و افشا كننده تر از اين خبر ، موضعي بود كه رژيم صهيونيستي عفلقي عراق ، سرانجام اعلام كرد و به تأييد رژيم مصر و روند كمپ ديويد و همچنين شناسايي رژيم صهيونيستي و ابراز تمايل براي ايجاد روابط با اين دو كشور پرداخت و نشان داد كه متهم ساختن جمهوري اسلامي زمينه اي براي اين حركت جديد رژيم بعث بوده است :

" ديروز در بغداد فاش شد كه صدام در ماه اوت گذشته ضمن ملاقات با يكي از اعضاي كميته روابط خارجي كنگره امريكا گفته است : اعراب بايد موجوديت رژيم اشغالگر قدس اسرائيل را بپذيرند و امنيت اين رژيم را تضمين كنند ."  

خبرگزاري جمهوري اسلامي

به نقل از روزنامه اطلاعات ، 15/10/61

"راديو رژيم اشغالگر قدس ، سخنان اخير افشا شده صدام در ديدار با " استفن سولارز " ‌عضو كنگره امريكا مبني بر به رسميت شناختن امنيت رژيم صهيونيستي را يك پيروزي خواند . اين راديو كه سعي مي كرد اظهار نظر صدام را يك چرخش وانمود كند ، افزود :

اين مسئله را بايد پيش از هر چيز يك پيروزي براي شاه حسين به حساب آورد تا او در ادامه كار خود دلگرم شود . شاه حسين اردني بويژه از آغاز جنگ ،‌ طي ديدارهاي متوالي خود از بغداد و واشنگتن ، نقش واسطه را بعهده داشته است .

اين راديو به نقل از روزنامه " داوار " كه خود را ارگان سنديكاهاي كارگري فلسطين اشغالي مي خواند ، از بعضي جناح هاي رژيم صهيونيستي كه در گفتگوهاي به اصطلاح ديپلماتيك خود در سخنان صدام ترديد كرده بودند ،‌ با تأكيد بر اين كه سخنان اخير صدام يك پيروزي براي رژيم صهيونيستي است ،‌ شديداً انتقاد كرد ."

خبرگزاري جمهوري اسلامي

به نقل از روزنامه اطلاعات ، 16/10/61

و مدتي بعد نيز رژيم بعث متن مذاكرات صدام و " استفن سولارز " را منتشر ساخت و خبرگزاري ها اعلام داشتند :

" رژيم بعثي صهيونيستي عراق روز يكشنبه دوازدهم دي ماه جاري با انتشار بيانيه اي متن مذاكرات صدام و استفن سولارز يكي از اعضاي حزب دموكرات و عضو كميته روابط خارجي مجلس نمايندگان امريكا ، در 25 اوت ( 3 شهريور) را فاش ساخت .

به نوشته مطبوعات غربي اين بيانيه كه حاكي از صحه گذاشتن بر آمادگي به رسميت شناختن و تضمين امنيت رژيم اشغالگر قدس از سوي رژيم متزلزل بغداد است ، اقدامي جهت دريافت سلاح و حمايت بيشتر سياسي اقتصادي امريكا و متحدان آن در جنگ عليه ايران بوده است .

و اين در حالي است كه آريل شارون وزير جنگ اسرائيل نيز طي مصاحبه اي گفته است : دولت عراق با اين اقدام قصد دارد حمايت بيشتر امريكا عليه ايران را به سوي خود جلب نمايد ، زيرا به عقيده وي آنچه در حال حاضر مطرح است ، تأمين امنيت رژيم عراق مي باشد نه اسرائيل ." 

روزنامه اطلاعات ، 30/10/61 به نقل از واحد مركزي خبر

تهران ، خبرگزاري جمهوري اسلامي :

" مواضع رژيم هاي بغداد و امان مبني بر درخواست آنان جهت لزوم تأمين امنيت رژيم اشغالگر فلسطين و شناسايي تلويحي رژيم صهيونيستي ، مورد استقبال مقامات اسرائيلي قرار گرفته است.

به گزارش بخش انگليسي راديو رژيم صهيونيستي " اكهيون تاث " يكي از نمايندگان پارلمان از حزب ليكود (ائتلاف حاكم بگين) اظهارات اخير رؤساي رژيم هاي بغداد و امان را مثبت تلقي كرده و به دولت اسرائيل توصيه مي كند كه بايد اين اظهارات جدي تر گرفته شود .

طبق اظهارات " اكهيون تاث " نتايج حاصله از تجاوز رژيم صهيونيستي به لبنان كه وي از آن با نام " عمليات صلح جليله " نام مي برد ، در آشكار شدن موضع رژيم هاي بغداد و امان مبني بر شناسايي اسرائيل نقش مهمي داشته است . "

خبرگزاري جمهوري اسلامي متذكر مي شود :

" اخيراً بخش فارسي راديو اسرائيل نيز طي سخن پراكني مبسوطي به تشريح نتايج حاصله از ديدار نماينده امريكا با صدام تكريتي پرداخت و پس از مقدمه چيني و رجز خواني هاي زياد مبني بر اين كه هرگونه حركت در جهت عدم شناسايي اسرائيل بالاخره به شكست منجر خواهد شد ، مواضع آشكار شده رژيم بغداد در اعلام شناسايي اسرائيل را به فال نيك گرفته و اظهار اميدواري كرد كه تمامي كشورهاي عربي بتوانند موضعي مشابه با موضع سران بعثي بغداد در پيش بگيرند !

از سوي ديگر به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي از واشنگتن ، روزنامه امريكايي نيوروك تايمز ، در شماره اخير خود طي مقاله اي با اشاره به فروش بيش از 4 ميليارد دلار تسليحات نظامي از سوي فرانسه به طور خصوصي متذكر شده اند كه هدف از كمك نظامي آنها به عراق جلوگيري از شكست نظامي اين كشور است .

به گزارش نماينده خبرگزاري جمهوري اسلامي در واشنگتن روزنامه نيويورك تايمز طي اين مقاله كه تحت عنوان " فرانسه نفت بيشتري از عراق مي خرد و به كمك هاي خود به اين كشور ادامه مي دهد " ، به چاپ رسيده است ، ضمن نقل قسمتي از مصاحبه معاون نخست وزير رژيم بعثي صهيونيستي عراق با روزنامه فرانسوي لوموند مي افزايد :

به گفته منابع نظامي فرانسه دولت اين كشور هم زمان با سه برابر كردن ميزان دريافت نفت خود از عراق ،‌ در فكر فراهم آوردن اعتبار لازم براي حكومت بغداد جهت ادامته خريد تسليحات فرانسوي است ."

روزنامه اطلاعات ، 21/10/61

آنچه گذشت درباره روند تبليغي سازمان مجاهدين ديگر جاي چنداني براي تفسير و تحليل بيشتر باقي نمي گذارد و علاوه بر روشن بودن ماهيت توطئه امريكا و اسرائيل در متهم ساختن جمهوري اسلامي ايران از طريق ايادي مزدور خود ، بار ديگر ميزان وابستگي منافقين و در خدمت استكبار جهاني بودن آنها را نشان مي دهد .

در پايان اين بخش و روشن شدن توطئه استكبار امريكا و نقش و هدف مجاهدين در طرح اين توطئه ، به سخنان امام بزرگوارمان اشاره مي كنيم :

" از آن (امريكا) اسفناك تر قضيه اسرائيل است كه بوق هاي استعماري تا امروز هم اسرائيل را دارند ترويج مي كنند و در عين حال ايران را متهم مي كنند كه از اسرائيل اسلحه مي خرد و با هم هستند و گاهي مي گويند ايراني ها با امريكا هستند ، ايراني كه از بيشتر يا حدود بيست سال تا حالا در همه صحبت هاي گويندگان متوجه شان ، اسرائيل در صدر مسائل شان بوده است ، ايران را متهم مي كنند به اين كه از اسرائيل چيز مي آورد . آن وقت عراقي كه از اسرائيل پشتيباني مي كند و اسرائيل از او پشتيباني مي كند ، او اسرائيلي نيست ، او بر ضد اسرائيل است ! "

سخنان امام در ميلاد پيامبر اكرم (ص) ، 12/10/61