تروریسم یهودی در جنگ‌های اسرائیل

PedPer JewTer3

تروریسم یهودی در جنگ‌های اسرائیل کتابی است به قلم امی پدزور[4]، استاد مطالعات اسرائیل و یهودشناسی دانشگاه تگزاس در آستین، و اری پرلیجر[5]، استاد جرم شناسی دانشگاه ماساچوست در لُوِل. این کتاب را انتشارات دانشگاه کلمبیا در سال 2011 در 242 صفحه چاپ کرده است. اندیشۀ نهفته در پس کتاب بسیار جذاب است. پدزور و پرلیجر سال هاست مشغول مطالعۀ افراط گرایی در اسرائیل و خشونت‌های سیاسی آن هستند. در این مدت، تلاش نویسندگان کتاب بر این بوده است که مانیفست جنایات یهود را از زمان ساخت دومین معبد یهودیان تا به امروز مورد کاوش قرار دهند. آنها در این مسیر، شرایط جامعه شناختی وفرهنگی و همچنین فرایندهای اجتماعی سازی در میان همسالان را که منجر به رادیکالیزه شدن جوامع و فراگیر شدن مانیفست تروریسم می شود را بررسی کرده اند. این فرگیری در آستانه ظهورتروریسم، به اوج خود می رسد. نویسندگان برای رسیدن به این مقصود ، سه دسته اطلاعات را در این کتاب گرداوری کردند. اولین دسته شامل اطلاعات مربوط به 309 مورد حمله تروریستی در فلسطین و اسرائیل است که طی سالهای 1932 تا 2008 توسط یهودیان روی داده است. دسته بعدی، شامل اطلاعات بیوگرافی 224 تن از شرکت کنندگان درحملات تروریستی است. دسته سوم اطلاعات، مربوط به ارتباطات میان هریک از شبکه‌های تروریستی یهودی است(صفحه 9 مقدمه).

پدزور و پرلیجر تروریسم را پدیده ای می دانند که لازمۀ بروز آن استفاده از خشونت است. با این پیش فرض، نویسندگان از تعاریف رایج تروریسم که معمولاً تهدید به خشونت را نیز شامل می شود، فاصله می گیرند. آن‌ها همچنین براین باورند که در پس اِعمال خشونت، انگیزه‌های سیاسی وجود دارد و این انگیزه‌ها منجر به اعمال خشونت می شود. به اعتقاد نویسندگان، هدف تروریست‌ها از هدف قرار دادن قربانیان که اغلب مردم عادی یا افراد غیرنظامی هستند، انتشار ترس در جامعه است. در دوبخش اول کتاب ، نویسندگان هیچ گونه استنادی به اطلاعات جمع آوری شده خود نمی کنند. این دو بخش، شامل وقایع تاریخی ای است که مدت‌ها پیش از سال 1932 اتفاق افتاده است. در بخش اول، جریان خشونت‌های سازماندهی شده ی یهودیان، در جریان معبد دوم [معبد دوم اورشلیم (عبری: בֵּית־הַמִּקְדָּשׁ הַשֵּׁנִי‌ بت هامیقداش هاشانی) یک معبد یهودی بود که در محل مسجد الاقصی در زمان معبد دوم بین ۵۱۶ قبل از میلاد تا ۷۰ بعد از میلاد وجود داشت. این معبد جایگزین هیکل سلیمان شد که در سال ۵۸۶ قبل از میلاد تخریب شد. این معبد به دستور امپراطوری پارس و به کمک منابع مالی این امپراطوری ساخته شد.] گنجانده شده است. در آن دوران، خاندان حشمونیان[6] در اسرائیل ، درگیر جنگ چریکی بر ضد حکومت هلنیستی[7] (در قرن 31پیش از میلاد) بودند. حشمونیان خاندانی وابسته به امپراطوری سلوکیان[8] بودند که از ۱۴۰ پیش از میلاد تا ۱۱۶ پیش از میلاد در منطقه فرمانروایی می کردند. یهودا مکابی[9] که در سال 165 پیش از میلاد به قدرت رسید، استقلال محدود مذهبی را برای یهودیان به رسمیت شناخت. وی معبد اورشلیم[10] را ترمیم نمود. او این معبد را مرکز زندگی معنوی می دانست.

پدزور و پرلیجر در ادامۀ کتاب، وقایع صدسال پس از سقوط پادشاهی حشمونیان در دوران سیکاریان[11] را شرح می دهند. سیکاریان اولین گروهی بودند که به شکل سیستماتیک دست به ترور وقتل‌های سیاسی زدند(صفحه6). نویسندگان در ادامه، ، نمونه‌های متعددی از افرا ط گرایان یهودی را از آن دوران تاکنون نام می برند. این افراد، در قتل یهودیان مخالف نظرات خود، درنگ نمی کردند. اختلافات داخلی میان بخش‌های مختلف جمعیت یهودیان، باعث شد رومیان[12] بتوانند شورش یهودیان را بین سالهای 66 تا 70 پس از میلاد درهم شکنند. این واقعه به نابودی معبد دوم منجر شد. این شکست آنچنان فاجعه بار بود که به دنبال آن، در قانون یهود مشهور به هلاخا[13] بخشنامه ای خاص گنجانده شد. این بخشنامه، هرگونه شورش را که ممکن بود منجر به تحریک غیر یهودیان باشد، تحریم می کرد. به دنبال این حوادث، فرزندان این یهودیان، نزدیک به دو هزار سال به صورت پراکنده در خارج از اسرائیل زندگی کردند. [بنا به ادعای نویسندگان] یهودیان در این دوران تقریباً هیچ گاه به خشونت و ترور متوسل نشدند و از آن خودداری کردند (صفحه 8).

 بخش دوم کتاب به فعالیت‌های تروریستی گروهک هایی چون اتزل(ایرگون)[14] و لهی[15] (مخفف جنگجویان ازادی اسرائیل) می پردازد. لهی به گنگ استرن[16] نیز معروف است. پیروان گروه لهی، برای دست یابی به استقلال قوم یهود در مقابل قیمومیت بریتانیا واعراب محلی فلسطین مبارزه می کردند. بین سالهای 1936 تا 1939، سازمان اتزل حداقل شصت مورد عملیات تروریستی انجام داد. این عملیات مجموعاً منجر به مرگ بیش از 120 فلسطینی و زخمی شدن صدها تن دیگر شد (صفحه 13). اتزل در قتل چهره‌های سرشناس بریتانیایی از جمله قتل افسر ارشد پلیس، رالف کارنس[17] نیز نقش داشت. آنها همچنین در بمب گذاری نمادهای قیمومیت انگلیس ، چون هتل کینگ دیوید[18] در اورشلیم دست داشتند. این هتل، مقر فرماندهی نظامی و دبیرخانه حکومت نظامی انگلستان بود. لهی نیز به نوبه خود مسئول قتل لرد موین[19]، وزیر امور خاورمیانه انگلستان در قاهره، بود. همچنین آن‌ها کنت فولکه برنادوت[20] ، میانجی صلح سازمان ملل، را در اعتراض به تلاش‌های دیپلماتیک وی برای اصلاح نقشه تقسیم فلسطین به دوکشور یهودی وعرب به قتل رساندند. نویسندگان کتاب، در بررسی‌های خود، به قتل سیاسی جاکوب اسرائیل دیهان[21]، فعال ضد اسرائیلی و متعصب ارتودکس، در جولای 1924 و همچنین قتل هایم آرلوزوروف[22] ،صهیونیست برجسته، در ژوئن 1933 اشاره ای نکردند.

بخش سه و چهار کتاب به بررسی دو جریان عمده تروریستی می پردازد. اولین جریان، جنبش افراطی گوش امونیم[23] (به معنای گروه مؤمنان) است که پس از جنگ شش روزه در سال 1967 شکل گرفت. اعضای گوش امونیم ،دسته ای از صهیونیست‌های فعال دست راستی و متعهد به ایجاد شهرک‌های یهودی نشین در کرانه غربی[24]، نوار غزه[25] و بلندی‌های جولان[26] بودند. دومین جریان تروریستی، در سال 1971 و پس از مهاجرت خاخام مئیرکاهان[27] به اسرائیل پدیدار شد. پیروان این جریان، اولین نسل از یهودیان زیرزمینی پس از امضای قرارداد صلح اسرائیل و مصر در سال 1979 بودند. آنها مصمم به بازگشت به شبه جزیره سینا در مصر بودند. از دامان شبه فاشیست‌های طرفدار حرکت کاهان، افراطیون متعصبی چون باروش گولدشتاین[28] به وجود آمدند. باروش در فوریه 1994 ، 29 نمازگزار فلسطینی را به قتل رساند. همینطور گروه هایی از قبیل کاچ[29] ، کاهان زنده است[30] شکل گرفتند. همچنین می توان به شکل گیری گروه هایی چون تشکیلات محرمانه گال[31] ، (دی او وی)[32] مخفف سرکوب خائنین(تی ان تی)[33] یا شبکه تروریسم بر علیه تروریسم وسیکاری یا سیکریکیم[34] اشاره کرد. سیکاری برگرفته از نام سیکاریان است که برای اولین بار به ترور متوسل شدند . اعضای این دو جریان خشونت گرا وافراطی یهودی، عمدتاً از یهودیان متعصب ارتودکس هستند. آن‌ها معتقدند از سوی خداوند حقانیت الهی دارند. اعضا و عناصر این گروه‌های غیر قانونی به فلسطینیان حمله می کنند وآنها را دشمن اسرائیل و رقبای خود در محدوده کوچک این سرزمین می دانند. بسیاری از این حملات به انتقام خون قربانیان یهودی بوده که توسط فلسطینیان کشته شده اند.

بخش پنجم کتاب، به این واقعیت می پردازد که اکثر تروریست‌های فعال یهودی در دهه 90، از عناصر فعال گروه‌های قدیمی تر بودند. یکی از این افراد، ییگال امیر[35] است. وی در چهارم نوامبر 1995، اسحاق رابین[36]، نخست وزیر وقت اسرائیل، را به قتل رساند. بهانه وی برای ترور این بود که به گمان وی رابین می خواست سرزمین‌های یهودی از قبیل کرانه غربی رود اردن و نوار غزه را در ازای صلح با سازمان آزادی بخش فلسطین[37] معاوضه کند. بدون رهنمودهای خاخام‌های هلاخا، امکان نداشت امیر دست به چنین کاری بزند. وی الگوی خطرناکی برای آیندگان ایجاد کرد و به دنبال این ترور، یک سد مهم روانی شکسته شد. برای اولین بار در تاریخ مدرن اسرائیل، یک یهودی مهیای گرفتن جان نخست وزیر شده بود.

نویسندگان در بخش ششم کتاب، گروه‌های خشن یهودی را معرفی می کنند که در سال 2000 و به دنبال شورش خشونت آمیز فلسطینیان در کرانه غربی رود اردن ظاهر شدند. تشکیلات زیرزمینی بت عین[38] و تشکیلات زیرزمینی ابوتور[39] از این جمله هستند. همچنین در این میان، جوانان شهرک نشین تحت نام‌های گوناگون از جمله تیپ گیلادشالیت[40]، شمشیر گیدئون[41] یا «اشک‌های بیوه‌ها ویتیمان»، جان همسایگان فلسطینی خود را مورد تهدید قرار می دادند . این رفتارها با هدف ایجاد فضایی پر از استرس و ترس انجام می شد تا فلسطینیان را وادار به مهاجرت از کرانه غربی رود اردن به نقاطی از جهان کند که در آن احساس آرامش بیشتری دارند.

بخش هفتم کتاب، بسیار خواندنی است. این بخش، گروه‌های خشن یهودی را نام می برد و نیز افرادی را معرفی می کند که به صورت انفرادی و برای گرفتن انتقام از فلسطینیان و دیگران عملیات می کنند. ضمناً در این کتاب، فرقه مشولم[42] نیز بررسی شده است. [بنا به ادعای نویسندگان] این گروه به طور طبیعی سازمانی تروریستی نیست. خاخام یوزی مشولم[43] رهبر این فرقه سعی داشت تشکیلات اسرائیلی را وادار کند تا درمورد برهۀ پرسش برانگیزی از تاریخ اسرائیل تحقیق کند . موضوعی که وی درخواست تحقیق از آن را داشت، ماجرای ربایش و ناپدید شدن کودکان مهاجران یمنی بود که در اوایل تاسیس اسرائیل روی داد. فرقه مشولم، خارج از حوزۀ این کتاب (تروریسم یهودی) است وسزاوار است در حیطه جداگانه ای چون فرقه‌های مذهبی و فرهنگی اسرائیل مورد بحث قرار گیرد. همچنین این بخش، گروه لیفتا[44] را معرفی می کند. گروه لیفتا در اوایل دهه 80 ، مساجد نزدیک به اورشلیم را مورد حمله قرار می داد. بهتر بود موضوع این گروه، در بخش سوم کتاب گنجانده می شد.

جذاب ترین قسمت کتاب، بخش هشتم آن است. این بخش، نتایج مباحث ذکر شده را در فضای اسرائیل معاصر ترسیم می کند. نویسندگان کتاب نتیجه می گیرند اکثر تروریست‌ها از دامان چارچوب صهیونیسم مذهبی ظهور می کنند. این تروریست‌ها نه تنها به دنبال پیشبرد ارزش‌های غیر لیبرال خود در جامعه پیرامون هستند ، بلکه سعی دارند آن را به تمام مردمی که در اسرائیل اقامت دارند و همچنین تمام قلمرو تحت تسلطشان تسری دهند. اکثریت بزرگی از این تروریست‌ها را مردان جوان تشکیل می دادند که حداقل نیمی از آن‌ها بیکار و بسیاری از آنها در گیر بحران‌های شخصی بودند. پدزور وپرلیجر استدلال می کنند که چه در تروریسم دینی یهودی وچه درتروریسم دینی غیر یهودی، بسیاری از مرتکبین جنایات به نحوی، تصوری الهی و عظیم از نظمی نوین در ذهن داشتند (صفحه 165). توجیه این خشونت‌ها برپایه تفسیر رادیکال از متون مذهبی است. بسیاری از تروریست‌ها خود را گروهی پیشگام وپیشتاز می پندارند که به دیگران در جامعه راه راست را نشان می دهد. بعضی از آن‌ها ، در حمله به عناصر میانه روی جامعه خود، درنگ نمی کنند. از دید آنها، افراد میانه رو، نتوانسته اند چراغ هدایت را ببینند و درمسیر رستگاری خود، ایستاده اند.

در انتهای این کتاب ، مطالب بسیار مفیدی قرار داده شده است. صفحات 171 تا 173 کتاب ، شامل فهرستی است از مکانهای مهم، سازمان ها، افراد و همچنین مراحل مهم تاریخی. از صفحه 175 تا 192کتاب ، تقویم تاریخ حملات و وقایع تروریستی مرتبط با تروریسم یهودی مربوط به سالهای 1948 تا 2007 قراردارد و فهرست مفصلی نیز از صفحه 227 تا 243، در کتاب گنجانده شده است.

نتیجه گیری

این کتاب، از لحاظ موضوع بسیار فوق العاده و جذاب و دارای نثر بسیار خوبی است. این کتاب اولین نمونه در نوع خود است. از آنجا که تداوم مناقشه میان اسرائیلی‌ها و فلسطینیان به سوی تحمیل هزینه ای سنگین به هردو جامعه در حرکت است، انتخاب موضوع کتاب بدون شک بسیار به جا است. جا دارد تا بخش‌های دیگری نیز به این کتاب اضافه شوند. شاید مفید باشد در نسخه بعدی کتاب، تجزیه وتحلیلی از قتل‌های سیاسی ارلوزاروف و دیهان و هم چنین فهرستی از موضوعات کتاب به ترتیب حروف الفبا در آن قرار گیرد. همچنین از آنجا که بخش هفتم، شامل مطالبی است که در حوزه تحلیل‌های این کتاب نمی گنجد؛ لذا پیشنهاد می کنم این بخش از کتاب بازنویسی شود. تمرکز این بخش باید به تروریست هایی باشد که به صورت انفرادی فعالیت می کنند؛ چه آن هایی که از بیماری روانی رنج می برند و چه آن هایی که در عین سلامت روانی یهودیان یا اعراب را ترور می کنند.

رافائل کوهن آلماگور[2]، استاد علوم سیاسی دانشگاه هال[3]

[1]Jewish Terrorism in Israel Wars

[2] Raphael Cohen-Almagor

[3] University of Hull ,UK

[4] Ami Pedahzur

[5] Arie Perliger

[6]  Hashmonai Family

[7]  Hellenistic rule

[8] Seleucid Empire

[9]  Yehuda Hamakabi

[10]  Jerusalem

[11]  Sicarians

[12]  Romans

[13] Halacha

[14]  Etzel(Irgun)

[15]  Lehi

[16]  Stern gang

[17]  Ralph Carnes

[18]  King David Hotel

[19]  Walter Guinness, 1st Baron Moyne

[20]  Folke Bernadotte

[21]  Yaacov Yisrael De-Haan

[22]  Haim Arlozoroff

[23]  Gush Emunim

[24]  West Bank

[25]  Gaza Strip

[26]  Golan Heights

[27]  Rabbi Meir Kahane

[28]  Baruch Goldstein

[29] Kach

[30]  Kahan is Alive

[31]  Gal

[32] DOV

[33]  TNT

[34]  Sicarii (Sikrikim)

[35]  Yigal Amir

[36]  Yitzhak Rabin

[37]  Palestinian Liberation Organization

[38]  Bat Ayin

[39]  Abu Tor

[40]  Gilad Shallhevet Brigade

[41]  Sword of Gideon

[42]  Meshulam Cult

[43]  Rabbi Uzi Meshulam

[44]  Lifta Gang


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان