تروریسم عليه کارگران؛ هدف منافقین از ورود به مطالبات صنفی کارگران چیست

Kargarr

در هفته‌های اخیر همزمان با به وجود آمدن مشکلاتی در برخی از واحدهای تولیدی و ناتوانی مسئولان آن‌ها در پرداخت حقوق کارگرانشان بهانه‌ای شده تا سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) با صدور اطلاعیه و بیانیه هایی مدعی حمایت از حقوق کارگران شده و خود را نماینده این اقشار معرفی کند. براین اساس سایت‌ها و پایگاه‌های خبری وابسته به این سازمان در چند هفته اخیر تلاش کرده اند تا با پررنگ کردن اعتراضات صنفی کارگران از آن‌ها بهره برداری سیاسی کرده و به آن‌ها را مصادره به مطلوب کنند. در اینجا این سوال به وجود می‌آید که سازمان منافقین چقدر در این موضعگیری‌ها صداقت داشته و به راستی به دنبال احقاقه حقوق کارگران است؟

برای پاسخ به این سوال ابتدا باید بررسی کرد این سازمان به چه میزان در بین کارگران پایگاه اجتماعی دارد و همچنین نوع و رفتار این سازمان با کارگران تاکنون چگونه بوده است؟

بررسی پیشینه سازمان منافقین در قبل از انقلاب نشان می‌دهد که آن‌ها توفیقی در جذب طبقه کارگر نداشته اند. براین اساس از بین 69نفری که در سال1351 محاکمه شدند، فقط یک نفر کارگر صنعتی (راننده لکوموتیو) در میان آنان وجود داشت. از 127 نفری که در سال 1359 از سوی این سازمان به عنوان کاندید در مجلس معرفی شده بودند، فقط 13نفر خود را کارگر خوانند. همچنین بعد از ورود به فاز مسلحانه در سال 1360 از بین 101 نفری که در این فاز کشته شدند، فقط دو نفربه طور واقعی کارگر بودند.(1)

ناکامی مجاهدین خلق در جذب طبقه کارگر در شرایطی روی داد که آن‌ها همواره شعارهایی مانند تعیین حداقل حقوق بیشتر از تورم، 40ساعت کار در هفته، به عهده گرفتن مدیریت کارخانه‌ها توسط کارگران، افزایش یارانه‌های دولتی و آموزش و پرورش رایگان را همواره مطرح می‌کردند، با این حال توفیقی در جذب طبقه کارگر بدست نیاورند که از مهمترین علت آن جذب شدن کارگران توسط انجمن‌های اسلامی و جریانات اسلامی می‌توان ذکر کرد.(2)

بعد از ورود به فاز مسلحانه و ورود به عراق نیز سازمان در دهه 60 بیشتر به جای جذب نیرو با ریزش مواجه شد. به خصوص این روند بعد از ورود به عراق تشدید گردید. با این حال سازمان در دهه 70 سعی کرد تا بتواند از داخل و خارج از کشور نیرو جذب کند. برای همین سازمان به برخی افراد در داخل را با وعده پناهنده شدن و دادن شغل در اروپا به عراق کشانید. جالب اینجاست که در میان این‌ها افرادی مانند کارتون خواب‌ها ومعتادان وجود داشتند اما هیچ کارگری از این طریق جذب سازمان نشد. به عبارتی سازمان در دهه 70 و 80 هم نتوانست جایگاهی در بین کارگران بیابد.(3)

در واقع اگر بخواهیم پایگاه جذب نیرو توسط سازمان منافقین بعد از انقلاب را بررسی کنیم آن‌ها بیشتر از اینکه بتوانند در گروه و یا طبقه خاصی مانند کارگران نفوذ کنند، بیشترین جذب نیروشان در بین افراد دارای بحران هویت بوده است. برای همین هم نتوانستند نظر گروه‌های کارگری را جذب کنند چرا که آن‌ها به دنبال افرادی بودند که بدون تفکر حاضر شوند دستورات سازمان را اجرا کنند.(4)

با این حال نسبت سازمان منافقین و کارگران به ناکامی آن‌ها در جذب این اقشار منتهی نشده بلکه مروری بر کارنامه سازمان نشان می‌دهد هرجایی که مسئولان سازمان دیده اند کارگران علیه آن‌ها هستند از خشونت علیه آن‌ها خودداری نمی کنند. همین مسئله سبب شد تا آن‌ها بعد از ورود به فاز مسلحانه که در جریان آن شهروندان عادی را ترور می‌کردند، اقشار کارگری را نیز ترور کنند به طوری که 1192 نفرکارگر توسط آن‌ها به شهادت رسیدند.(5)

خشونت سازمان منافقین در چند دهه اخیر علیه کارگران به حدی بوده که در سال 1390، انجمن دفاع از قربانیان تروریسم خاورمیانه با صدور بیانیه‌ای ترور کارگران ایرانی به دست سازمان تروریستی منافقین را محکوم کرد. دراین بیانیه آمده است: «سازمان مجاهدین خلق که دم از طرفداری از حقوق کارگران می‌زند بنا بر عملکردش، ساعات کار طولانی و کمبود خواب را به عنوان روشی برای خسته کردن اعضاء و جلوگیری از اینکه آنان به چیزی غیر از سازمان فکر نکنند در دستور کار خویش قرار داده و بر همین اساس نه تنها حقوق کارگری بلکه حقوق اولیه انسانی آنها را نیز نقض نموده است. این موضوع در گزارشهای انستیتو تحقیقات ملی امریکا در سال 2009 و دیده بان حقوق بشر در می‌سال 2005 درباره سازمان مجاهدین خلق و وضعیت آنها در عراق به تفصیل امده است، که بیانگر اقدامات غیر انسانی این سازمان تروریستی می‌باشد.»(6)

مروری بر کارنامه سازمان منافقین از ابتدای تشکیل تاکنون نشان می‌دهد، این سازمان هیچگاه در جذب اقشار کارگری به دلیل تعلقات مذهبی و دینی آن‌ها موفق نبوده است به طوری که کارگران کمترین میزان جذب در بین آن‌ها را داشته اند. علاوه براین سازمان منافقین برخلاف ادعاهایش آنجایی نیز که کارگران را در مقابل خود دیده از اعمال خشونت علیه آنها ابایی نداشته و دست به ترور آن‌ها زده است. در نهایت رفتارهایی که خود سازمان با اعضایش دارد به طوری که کمترین حقوق فردی و اجتماعی را برای آن‌ها قایل نبوده و مانند دستگاه‌های مکانیکی به آن‌ها می‌نگرد، این سوال را به مطرح می‌کند که سازمانی که در عمل کوچکترین اعتقادی به حقوق کارگران ندارد،چگونه می‌تواند مدعی حمایت از حقوق کارگران بشود.

منابع:

1-یرواندآبراهامیان،اسلام رادیکال(مجاهدین ایرانی،جامعه وفرهنگ در خاورمیانه)ترجمه فرهاد مهدوی،آلمان،نشر نیما،1386،صفحه298

2- یرواندآبراهامیان صفحه 299

3-محسن زال،سازمان مسعود(انسان شناسی سازمان مجاهدین خلق دوره بعد از انقلاب)،تهران،انتشارات کویر،1396صفحه 315-313

4-سازمان مجاهدین پناهگاه افراد بی هویت،نشریه نسیم بیداری،شماره62،شهریور1394،صفحه 58

5- ترور 1192 کارگر؛هدیه منافقین به کارگران www.habilian.ir

6- ترور کارگران ایرانی توسط منافقین محکوم شد www.irdiplomacy.ir


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31