تروریسم فرهنگی هویت یک ملت را نشانه میرود، کسی که خود را حامی یک ملت میداند به صورت محرز، هویت و نشانه تمدنی را به تخریب با حمله نظامی تهدید نمیکند. سکوت مجامع بینالمللی، ایالت متحده آمریکا را در اعمال یکجانبه خود و نفی تمامی موازین بینالمللی جریتر کرده است. هویت یک ملت برآمده از هزارهها و برخاسته از تمدنهاست. ترامپ هویت را به مثابه یک هدف ملموس نظامی تلقی میکند، غافل از آنکه اساسا جنس فرهنگ، هدف قرار دادنی نیست و از قضا با هجوم غنیتر و بارورتر میشود.
در راستای تلاش مشترک و افزایی بینالمللی برای صیانت و حمایت از مراکز فرهنگی و مظاهر تمدن بشری و مقابله با تهدید و آسیب رساندن به آنها، جامعه جهانی اسناد مهم و سازوکارهای قابل توجهی را تدوین کرده است. برای نمونه، «کنوانسیون 1954 لاهه در خصوص حفاظت از اموال فرهنگی در مخاصمات مسلحانه»، آسیب به اموال فرهنگی هر ملتی را به منزله آسیب رساندن به میراث فرهنگی تمام بشریت و جرمی نابخشودنی در نظر گرفته است. این کنوانسیون هر نوع حمله و ایراد آسیب به اموال فرهنگی را منع نموده و بر اساس پروتکل دوم (1999) آن، حتی در زمان مخاصمات مسلحانه، اموال فرهنگی، اموال غیرنظامی محسوب شده و نباید مورد حمله قرار گیرند. هم چنین«کنوانسیون 1972 حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان» نیز همه کشورهای متعاهد را مکلف میدارد تا از هر گونه اقدام عمدی که مستقیم یا غیرمستقیم، به میراث فرهنگی و طبیعی واقع در سرزمین سایر کشورهای عضو این کنوانسیون آسیب برساند، خودداری کنند.
ایالت متحده ی آمریکا پس از جنگ سرد، خود را در قامت یک قدرت فائقه تصور میکند. تحولات و تغییراتی که سیاست خارجی آمریکا را به این روند یکجانبهگرایی رسانده، قابل تحلیل و ارزیابی است؛ اما به نظر میرسد عمدهترین مسئله، کوتاه آمدن جامعه جهانی و خصوصا دنبالهروی اتحادیه اروپا از سیاستهای تکروانه آمریکاست. سکوت جامعه جهانی، آمریکا را در اتخاذ مواضع و عملکردش به وقاحت افسارگسیختهای کشانده است؛ بهنحوی که رئیسجمهور آن در اعلام نظری آشکار علنا تمامی پروتکلها و قوانین بینالملل را نقض میکند و سخن از هدف قرار دادن اماکن تاریخی و فرهنگی ایران میگوید. این اقدام، مصداق بارز تروریسم فرهنگی است که میبایست مورد توجه قرار گیرد. دولت آمریکا بعد از اعمال شدیدترین وجه از تروریسم اقتصادی و تحریم همه جانبه علیه ایران و پس از آنکه دریافت هدف قراردادن نیازهای دارویی و معیشتی ملت ایران راه به جایی نمیبرد؛ اینک توان خود را مصروف هدف قرار دادن فرهنگ و تمدن ایران کرده است.
اعلام خروج از یونسکو، خروج از معاهده آبوهوایی پاریس، خروج از معاهده منع موشکهای هستهای میانبرد و کوتاهبرد در کنار خروج یکجانبه از توافق برجام تنها نمونههایی از یکجانبهگرایی، انکار حقوق بینالملل و به واقع نشانگر قانونستیزی دولت آمریکاست. این یکجانبهگرایی فزاینده هیچ ابایی از نابودی میراث مشترک بشریت نخواهد داشت تا بتواند منافع خود را به حداکثر برساند.
وزیر امورخارجه کشورمان در اظهارت اخیرش خاطر نشان کرده: «یکجانبهگرایی انفعالی مشوق یکجانبهگرایی فعال است. کشورهایی که برای مصون ماندن از تعرض ترامپ به یکجانبهگرایی و قانونشکنی او تن دادهاند، در نهایت زمینه را برای تعرض وی به خودشان فراهم کردهاند. این نکته از چند جهت حائز اهمیت است: اول آنکه این بیهویتی و بیاقدامی مزمن که از سوی جامعه بینالملل مورد اشاره وزیر امورخارجه کشورمان قرار گرفته است، دقیقا همان محملی است که آمریکاییها سیاستهای یکجانبه خود را بر آن سوار کردهاند و سیطره یکجانبهگرایی خود را بر آن گسترانیدهاند.
به نظر میرسد زبانههای آتشی که یکجانبهگرایی آمریکا در خرمن جامعه بینالملل انداخته است، اینک دامن سایر کشورهای دنباله رو را نیز گرفته است. پاسخگو نبودن به قوانین بینالملل به عنوان میثاق بشری که مورد اتفاق تمامی کشورها قرار گرفته است، عملا وضعیت را برای بیمسئولیتی بینالمللی فراهم آورده به نحوی که امروز شاهد وجوه مختلفی از ابعاد تروریسم دولتی از نوع آمریکایی آن هستیم. تروریسم اقتصادی، تروریسم فرهنگی و تروریسمی که در فرودگاه بغداد به صورت عریان ترور میکند و هیچ مسئو.لیتی را در قبال آن نمیپذیرد.