ترور و دفاع مشروع (4)

Teror Defaemashroo

2 _ 4 . غيله

تعريف هايي كه از غيله شده ، نشان مي دهد كه با فتك در معني يكي است ، در كتاب نهاية چنين تعريف شده : " غيله آن است كه شخص را فريب دهد و در محل مخفي بكشد ." (1)

زمخشري تفاوت فتك و غيله را اينگونه نوشته است :

" فتك استفاده كردن از غفلت مقتول و كشتن او به صورت آشكار است و غيله كمين كردن در مكاني و كشتن مقتول به صورت پنهاني است ." (2)

چنان كه خواهد آمد غيله از كلماتي است كه در روايات و فقه به كار رفته و احكام خاصي بر آن بار شده است . در هر صورت بر بسياري از مصاديق ترور عنوان غيله قابل انطباق است و در مبحث احكام ترور در اين باره بيشتر بحث خواهد شد .

3 _ 4 . ارهاب

امروزه در جهان عرب از واژه ترور با عنوان " الارهاب " نام مي برند . ارهاب در لغت به معناي ترس است و در فرهنگ قرآني نيز در همين معناي ترس به كار رفته است . از موارد استعمال اين واژه در قرآن استفاده مي شود كه اين كلمه در دو حوزه مختلف در قرآن به كار رفته است كه ذيلاً دو حوزه را با شواهد و قرائني كه دارند ذكر مي كنيم .

الف) خوف و خشيت از خدا:

در آيات متعددي از خوف و خشيت خدا از همين واژه استفاده شده است :

 يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ  ، " اي بني اسرائيل نعمتم را كه بر شما ارزاني داشتم ياد كنيد و به پيمان من وفا كنيد تا به پيمان خود با شما وفا كنم و تنها از من بترسيد . " (بقره/40)‌

و نيز فرمود :

 وَقَالَ اللّهُ لاَ تَتَّخِذُواْ إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ فَإيَّايَ فَارْهَبُونِ  " و خداوند فرمود قائل به دو خدا مباشيد ، جز اين نيست كه او خداي يگانه است ، پس از من پروا كنيد ." (نحل/51)

ب) ترساندن و ايجاد رعب:

خداي تعالي فرموده :

 وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ ....  ، " در برابر آنان هر نيرويي كه مي توانيد از جمله نگهداري اسبان فراهم آوريد تا به آن وسيله دشمن خدا و دشمن خود را بترسانيد .... " (انفال/60) (3)

واژه ارهاب در قرآن و فقه به معناي ترور به كار نرفته است ،‌ لذا نمي توان اين واژه را از عناوين فقهي قابل انطباق بر ترور دانست . گرچه امروزه در جهان عرب از ترور با همين عنوان نام مي برند .

4 _ 4 . محاربه

يكي از عنوان هاي فقهي كه بي شك طيف وسيعي از اقدامات تروريستي بر آن عنوان قابل انطباق است ، عنوان " محارب " است . ديدگاه فقيهان در باب محاربه در فصل چهارم مورد بحث واقع خواهد شد و در اينجا به اشاره اي اجمالي به معناي لغوي و اصطلاحي " محاربه " بسنده مي كنيم .

الف) معناي لغوي:

" محاربه " مصدر باب مفاعله از ريشه حرب است ، واژه شناس معروف قرآن جناب راغب اصفهاني نوشته است :

" حرب ، به معناي تاراج و غارت غنايم جنگ است ، حرب به معناي كارزار است و تحريب آتش جنگ را افروختن ، رجل محرب مردي بسيار جنگجو ،‌ گويي كه خود ابزار و وسيله جنگ است ، گفته شده محراب مسجد به اين نام ناميده شده براي آن كه جايگاه جنگ با شيطان و هوي نفس است .... " (4)

ب) تعريف محارب:

عنوان " محارب " از عناويني است كه از آغاز پيدايش اجتهاد در كتاب هاي فقهي راه يافته و از همان آغاز درباره تعريف و حكم و مصاديق آن بحث هاي فراواني شده است و ما اينك سه نمونه از تعريف ها را از دوره آغاز اجتهاد ،‌ دوره مياني و معاصر نقل كرده ، سپس به تحليل اركان مادي و معنوي تعاريف خواهيم پرداخت .

1. شيخ مفيد نوشته است :

"‌ اوباش و اهل فساد در صورتي كه در سرزمين اسلام سلاح بركشند و مال مردم را غارت نمايند ، محارب مي باشند ." (5)

بعد از شيخ مفيد ، شيخ طوسي محارب را اينگونه تعريف كرده است :

" محارب كسي است كه از افراد مشكوك بوده و سلاح بركشد ، چه در شهر چه در غير آن ، ‌در سرزمين شرك يا اسلام ،‌ شب باشد يا روز ." (6)

فقيهاني بعد از اين دو بزرگوار مانند راوندي (7) ،‌ ابن ادريس (8) ،‌ ابن حمزه (9) همين تعريف را از محارب ارائه داده اند .

2. محقق حلي در كتاب گران سنگ " شرايع الاسلام " در تعريف محارب نوشته است :

" محارب كسي است كه براي ترساندن مردم سلاح بكشد ، چه در خشكي و چه در دريا ، چه شب و چه روز ، چه در شهر و چه در بيرون شهر ... و اين كه شرط محارب بودن شخص از اهل ريبه (مشكوك) محل تأمل است . بهتر آن است كه بگوييم در صورت علم به قصد ترساندن ، چنين شرطي وجود ندارد . اين حكم براي مرد و زن اگر پيش بيايد يكسان است .

در ثبوت اين حكم براي كسي كه سلاح كشيده باشد ولي توانايي ترساندن مردم را نداشته باشد ترديد است ، شبيه تر به واقع آن است كه حكم مذكور در حق چنين كسي نيز ثابت باشد ولو به خاطر قصدش مجازات شود ." (10)

بعد از محقق فقيهاني مانند علامه حلي در كتاب هاي " تبصره المتعلمين " (11) ، "‌ الارشاد "‌ (12) و "‌ قواعد الاحكام "‌ (13) و فرزند بزرگوارش فخر المحققين در كتاب " ايضاح " (14) و شهيد ثاني در " الروضة‌ ... " (15) ،‌ صاحب جواهر در "‌ جواهر الكلام " (16) با اندك اختلافي كه به آنها اشاره خواهد شد ،‌ همين تعريف را برگزيده اند .

3. امام خميني از فقيهان معاصر در كتاب ارزشمند تحرير الوسيله نوشته است :

" محارب كسي است كه سلاح خود را براي ترساندن مردم و به منظور ايجاد فساد در زمين چه در خشكي و چه در دريا ، چه در شهر و چه در بيرون از آن ، چه شب و چه روز ، برهنه يا آماده كند با حصول شرايط فوق عنوان محارب صادق است و شرط نيست كه از اهل ريبه باشد ، زن و مرد در اين حكم يكسان است ." (17)

در تعريف هايي كه فقيهان از محارب ارائه كرده اند به دو ركن مادي و معنوي جرم محاربه اشاره كرده اند . با دقت در اين تعريف ها بعضي از اختلاف هايي در اركان مادي يا معنوي جرم محاربه به چشم مي خورد كه به طور مختصر به آنها اشاره مي شود .

الف) ركن مادي :

1. وسيله مجرمانه : آيا براي تحقق عنوان محاربه به كار بردن وسيله خاص (سلاح) لازم است ، يا سنگ ،‌ عصا و هر وسيله ديگر كه براي ترساندن مردم و سلب امنيت آنان استفاده شود ،‌ عنوان محارب صادق است ؟‌

شهيد اول استفاده از " سلاح " را در تحقق عنوان محارب شرط كرده است . (18) ساير فقيهان نيز از عنوان "‌ تجريد سلاح " بهره جسته اند و نسبت به تعميم آن به مصاديق ديگر سكوت اختيار كرده اند . (19)

شهيد ثاني بر اين باور است كه شرط استقاده از سلاح را كه شهيد اول بيان كرده به دليل تبعيت از ظاهر اخبار است و الا بهتر است بگوييم اصل بر عدم اعتبار سلاح كشيدن است ، لذا اگر با سنگ ، عصا و يا اعمال زور و قدرت باعث ترس مردم شود " محارب " است و عموم آيه بر آن دلالت دارد . (20) عده ديگري از فقيهان بر اين تعميم تصريح كرده اند مانند كاشف الغطاء در كتاب " كشف الغطاء" (21) علامه در " قواعد " (22) ، شيخ نجفي در " جواهر الكلام " . (23)

شايد تعبير " تجريد سلاح " كه در تعريف اكثر فقيهان آمده است ، در مقام بيان حكم مصداق خارجي محاربه در زمان ائمه بوده ، در ايجاد و تحقق عنوان محاربه ، صرف قصد ايجاد خوف و وحشت يا قصد بر هم زدن نظم و امنيت اجتماعي كافي باشد .

بنابراين به كار بردن انواع سلاح اعم از سرد و گرم ، بمب گذاري ، انفجار ، ترور و هر اقدامي كه منجر به سلب امنيت اجتماعي گردد ، در صورتي كه همراه با قصد باشد براي تحقق محاربه كافي است . بعضي از روايات هم مؤيد اين تعميم هستند . (24)

پی نوشت:

1. النهاية في غريب الحديث ، ج 3 ، ص 409

2. زمخشري ، الفايق في غريب الحديث ، ج 3 ، ص 6

3. نيز آيات 116 اعراف ،‌32 قصص و ....

4. المفردات في غريب القرآن ، ذيل ماده حرب

5. شيخ مفيد المقنعه ، ضمن مجموعه سلسله ،‌ج 23 ،‌ص 43

6. شيخ طوسي ،‌ النهاية ، ضمن مجموعه سلسلة الينابيع الفقهية‌ ،‌ ج 23 ، ص 101

7. راوندي ،‌ فقه القرآن ، همان ، ص 191

8. ابن ادريس حلي ، السرائر ، همان ،‌ ص 272

9. ابن حمزه ،‌ الوسيلة ، همان ، ص 321 .

10. محقق حلي ، شرايع الاسلام ،‌ سلسلة ينابيع الفقهية‌ ، ج 40 ، ص 350

11. علامه حلي ، تبصرة المتعلمين ، همان ، ج 40 ، ص 171 .

12. علامه حلي ، ارشاد الاذهان ، همان ،‌ ج 40 ، ص 189 .

13. علامه حلي ، قواعد الاحكام ،‌ همان ،‌ ج 40 ، ص 431 .

14. ايضاح الفوائد ،‌ ج 4 ، ص 542

15. الروضة البهية‌ في شرح اللمعة الدمشقيه ، ج 9 ،‌ص 29 ، با اشراف سيد محمد كلانتر

16. نجفي ، جواهر الكلام ،‌ج 41 ، ص 564 .

17. تحرير الوسيله ،‌ ج 1.

18. اللمعة الدمشقيه ، سلسلة ينابيع الفقهية ، ج 23 ، ص 45 .

19. ر . ك به شيخ مفيد ، المقنعة ، سلسلة ينابيع الفقهية ، ج 23 ، ص 44 و شيخ طوسي النهاية همان ، ص 101 و محقق حلي ، شرايع الاسلام ، همان ، ص 350 و ...

20. الروضة البهية في شرح لمعة‌ الدمشقية ، ج 9 ، ص 292 .

21. كشف الغطاء ، ج 4 ، ص 425 .

22. علامه حلي ، قواعد الاحكام ، چاپ شده در سلسلة الينابيع الفقيهة ، ج 23 ، ص 431 .

23. جواهر الكلام ، ج 41 ، ص 566 .

24. مانند روايت سكوني از امام علي (ع) كه بر كسي كه خانه مردم را آتش زند علاوه بر جبران خسارت حكم قتل را صادر كردند و بنابر اين حكم بر اساس محارب بودن شخص باشد نه عنوان ديگر ، (وسايل الشيعه ، ج 18 ، ص 538)

==============================

مطالب مرتبط :

ترور و دفاع مشروع (3)

ترور و دفاع مشروع (2)

ترور و دفاع مشروع (1)



فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31