ترور و دفاع مشروع (2)

Teror Defaemashroo

2. حقوق بين الملل

دولت ها و ملت ها براي بهره مندي از مواهب الهي كه در كره زمين گسترده شده و برخورداري از امنيت و آسايش به تعاون و مبادلات گسترده و قوانيني نياز دارند كه آن را نظام بخشد ، خصوصاً با پيشرفت تكنولوژي و صنعت كه جوامع را مانند پيچ و مهره هاي يك ساعت به هم مرتبط كرده به گونه اي كه بدون يكديگر نمي توانند به زندگي خود ادامه دهند .

بنابراين انزوا از جهان و دولت ها و ملت هاي ديگر امكان ندارد و هيچ دولتي براي تأمين نيازهاي مختلف خود از معاونت و تبادل با يكديگر بي نياز نيست و پيشرفت آنها مرهون روابط سالم با ديگر كشورهاي جهان است ؛ به علاوه برخورد منافع و تعارض ناشي از عوامل گوناگون مي تواند جهان را به صحنه نبردهاي خونين دولت ها مبدل كند و اگر قانوني براي حل اين مسائل وجود نداشته باشد ،‌ اين امر اجتناب ناپذير خواهد بود .

حقوق بين الملل مجموعه اي از قواعد الزام آور است كه بر روابط بين دولت ها حاكم است . با توجه به اين مقدمه مي توان تعريف هاي متعددي را كه حقوقدانان از حقوق بين الملل ارائه داده اند مورد ارزيابي قرار داد .

دكتر ضياء بيگدلي بر اين باور است كه :‌ " حقوق بين الملل تنظيم كننده مناسبات ميان اعضاي جامعه بين الملل است ." و در ادامه براي اين قواعد دو ويژگي ذكر كرده : " يكي آن كه اين قواعد بر حقوق داخلي و ملي كشورها تقدم و اولويت دارد و ديگر آن كه كشورها و سازمان هاي بين المللي در روابط خود ملزم به رعايت اين قواعد هستند ." (1)

دكتر صفدري علاوه بر تنظيم روابط بين كشورها وظيفه ديگري را نيز براي حقوق بين الملل قائل است ، به عقيده دكتر صفدري :

" علاوه بر تنظيم روابط بين كشورها حقوق بين الملل شامل قواعدي است كه طرز تشكيل و وظايف سازمان هاي بين المللي و روابط اين سازمان ها را با يكديگر و با كشورها و همچنين در بعضي موارد حقوق و تكاليف افراد را معين مي كند ." (2)

به عقيده دكتر مقتدر ، قسمت عمده قوانين حقوق بين الملل قواعد و اصول الزام آور است ، وي در توضيح اين عبارت نوشته است :

" همه قواعد حقوق بين الملل جنبه الزام آور ندارند ، برخي از روي حسن نيت و براي نزاكت رعايت مي شوند ، مانند سلام دادن به كشتي جنگي در دريا ... يك دسته قواعدي هستند كه جنبه استاندارد و اصول راهنما دارند و به صورت الزام آور بيان نمي شوند ، مانند اعلاميه جهاني حقوق بشر مصوب مجمع عمومي ملل متحد 1948 ... اينگونه موازين و استانداردها در صورتي كه مورد قبول دولت ها قرار گيرند مي توانند به صورت قواعد الزام آور درآيند ." (3)

 

تعريف كامل تر از حقوق بين الملل تعريف ذيل است :

" حقوق بين الملل حقوقي است كه روابط دولت ها را به عنوان نماينده ملت ها و وظايف متقابل آنها را در برابر سازمان هاي اجتماعي و حقوقي ويژه افراد بيگانه در هر كشور تنظيم كند و اين كار بايد بر اساس تأمين آسايش و منافع آنها باشد ." (4)

 

اين تعريف آنچه را در ماهيت حقوق بين الملل معتبر است با عبارت "‌ حقوقي است "‌ بيان كرده و اشاره تفصيلي آن را به تعريف خود حقوق موكول نموده است و با عبارت " به عنوان نماينده ملت ها " به اين مطلب كه موضوع حقوق بين الملل در اصل ملت ها هستند نه دولت ها اشاره كرده است . (5)

 

عبارت " وظايف متقابل آنها در برابر سازمان هاي اجتماعي " روابط احزاب و سازمان هاي بين المللي و ... را شامل مي شود و عبارت " حقوق ويژه افراد ... " به حقوق بين الملل خصوصي اشاره دارد و با آوردن كلمه " ويژه " از روابط عادي افراد احتراز شده است و با عبارت " بر اساس تأمين " به حقوق بين الملل توجه داده شده و به اين ترتيب هدف جامع و مانع بودن تعريف تأمين گرديده است .

 

1 – 2. منابع حقوق بين الملل

آنچه در حال حاضر به عنوان حقوق بين الملل مطرح است بر چه مبنايي استوار است ؟ (6) در گذشته دور مجموعه مدوني تحت عنوان حقوق بين الملل وجود نداشته است ، مسئله تدوين حقوق بين الملل از اواخر قرن هيجدهم ميلادي توجه كشورها را به خود جلب كرد و كنفرانس هاي متعددي به ويژه در نيمه قرن دوم نوزدهم تشكيل شد كه معروف ترين آنها كنفرانس لاهه در سال 1899 است .

 

و اينك مهمترين منابعي را كه در تدوين حقوق بين الملل از آنها استفاده شده ، فهرست وار ذكر مي كنيم . در ماده 38 اساسنامه ديوان بين الملل دادگستري منابع حقوق بين الملل چنين معرفي شده اند :‌

1. عهدنامه هاي بين الملل اعم از عمومي (جهاني) و خصوصي (منطقه اي) كه به موجب آن قواعدي معين شده است كه كشورهاي طرف دعوا آن قواعد را صريحاً پذيرفته اند .

2. عادات و رسوم (عرف) بين الملل .

3. اصول عمومي حقوق مورد قبول ملل متمدن .

4. تصميمات قضائي و عقايد صلاحيت دارترين مصنفين ، به منزله وسيله فرعي براي تشخيص قواعد حقوقي . (7)

در اين اساسنامه به چهار منبع اشاره شده كه به توضيح مختصر منبع اول كه اصلي ترين و مهمترين است مي پردازيم . (8)

2 – 2 . معاهدات بين المللي

اين معاهدات دو دسته هستند : 1) عمومي ، 2) منطقه اي .

معاهدات عمومي (9) معاهداتي هستند كه در كنفرانس ها و سازمان هاي بين المللي به تصويب رسيده اند ، مانند معاهدات ذيل :

الف) كنفرانس هاي لاهه :

نتيجه كنفرانس لاهه در 1899 كه به پيشنهاد نيكلاي امپراطور روسيه ، با شركت 26 كشور از جمله ايران تشكيل شد ،‌ سه مقاوله نامه و نتيجه كنفرانس 1907 لاهه كه با شركت 44 كشور تشكيل شد ، سيزده مقاوله نامه بود .

ب) جامعه ملل :

در جامعه ملل مقاوله نامه هاي متعددي تدوين شده است .

ج) سازمان ملل متحد :

در ماده سيزده منشور ملل متحد آمده است : مجمع عمومي به منظور توسعه همكاري بين المللي از لحاظ سياسي و تشويق و توسعه تدريجي حقوق بين الملل و تدوين آن موجبات مطالعاتي را فراهم و توصيه هايي به عمل مي آورد . (10)

بر اساس ماده مذكور ، سازمان ملل متحد ، كميسيوني حقوقي براي تدوين حقوق بين الملل تشكيل داد . اين كميسيون تا كنون طرح هاي متعددي تهيه كرده و به مجمع عمومي سازمان ارائه داده كه مجمع عمومي نيست به بعضي طرح ها ، براي بررسي نهايي و تصميم كنفرانس بين الملل تشكيل داده است .

د) كميسيون حقوق بشر :

اين كميسيون منشأ تدوين و توسعه مسائل زيادي در زمينه حقوق بشر و آزادي هاي اساسي بوده است . (11)

 

هـ) كميسيون حقوق تجارت بين المللي :

وظيفه اين كميسيون هماهنگ ساختن قوانين مربوط به تجارت بين المللي است . (12)

 

 

 

پی نوشت:

 

1. محمدرضا بيگدلي ، حقوق بين الملل عمومي ، ص 26

2. همان

3. هوشنگ مقتدر ، حقوق بين الملل عمومي ، ص 3 و 4

4. اسلام و حقوق بين الملل عمومي ، ص 18

5. موضوع حقوق بين الملل ملت ها هستند و دولت ها فقط به عنوان نماينده آنها مطرح اند ، اما گاهي دولت ها و روابط آنها مستقل از ملت ها به غلط موضوع حقوق بين الملل معرفي شده اند كه متأسفانه موجب خلط مباحث و اشتباهات فراوان گرديده ، زيرا اين دو نه تنها با يكديگر هماهنگ نيستند ، بلكه گاهي نيز تضاد و تنافي هم دارند .

6. در اينجا براي رعايت اختصار فهرست وار از آنچه هست سخن به ميان آمده نه آنچه بايد باشد . بر مبناي حقوق بين الملل انتقادهاي فراوان شده است كه در اينجا فرصت طرح آن انتقادها نيست .

7. سير روابط و حقوق بين المللي ،‌ص 13 .

8. بقيه منابع نياز به توضيح ندارند .

9. طبق ماده 2 مقاوله نامه ،‌عهدنامه عبارت است از يك توافق بين المللي كه بين كشورها به صورت كتبي منعقد شده و تابع حقوق بين الملل باشد . خواه در يك سند يا در چند سند مربوط به هم تنظيم شده باشد . هوشنگ مقتدر ، حقوق بين الملل عمومي ، ص 269

10. اسلام و حقوق بين الملل عمومي ، ص 259

11. براي مثال مي توان از دو ميثاق مربوط به حقوق سياسي و مدني و حقوق اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي نام برد . اسلام و حقوق بين الملل عمومي ، ص 261 .

12. اين كميسيون از سال 1966 ميلادي زير نظر مجمع عمومي تشكيل شد و 29 نماينده آن از 29 كشور براي مدت 6 سال انتخاب مي شوند . ترتيب انتخاب آن چنين است : هفت كشور آفريقايي ، پنج كشور آسيايي ، چهار كشور سوسياليستي ، پنج كشور آمريكاي لاتين و هشت كشور اروپاي غربي . همان ، ص 262 .

 

 

ترور و دفاع مشروع (1)


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29