ترور و دفاع مشروع (1)

Teror Defaemashroo

پيشگفتار :

واژه هاي "‌ ترور و دفاع مشروع " پرسش هاي چندي را در ذهن خواننده يا شنونده شكل مي دهند ، از جمله اين كه : ماهيت ترور چيست و مصاديق آن كدام است ؟ دفاع مشروع چيست و چه شرايط و ضوابطي دارد ؟‌ مرز بين ترور و دفاع مشروع كجاست ؟ و پرسش هايي مانند آن .

ابهام در پاسخ اينگونه سؤال ها ، بهره هاي فراواني نصيب استكبار جهاني و متجاوزان كرده است ، چون از سويي تجاوزات و غارتگري هاي خود را تحت عنوان " مبارزه با تروريسم " توجيه كرده ، اشغال كشورها را "‌ دفاع مشروع " مي نامند و از سوي ديگر انگشت اتهام " تروريست " را به سوي مسلمانان و كشورهاي حامي فلسطين و لبنان و .. نشانه مي روند. بالاتر آن كه از طريق بنگاه هاي خبر پراكني خود ، دين اسلام را دين خشونت و ترور و تروريست پرور به جهان معرفي مي كنند .

پاسخگويي به پرسش هاي فوق موجب شد مأموريت تحقيق در موضوع ترور و دفاع مشروع و پاسخ به پرسش هاي پيرامون آن با استفاده از فقه آل محمد (ص) و حقوق بين الملل ، به پژوهشكده تحقيقات اسلامي واگذار گردد . انتظار مي رود در اين پژوهش ماهيت ترور و نيز دفاع مشروع از منظر دين اسلام روشن شده ، موارد اشتراك و افتراق هر يك نمايان گردد .

پژوهش جدي درباره موضوع ترور و دفاع مشروع سابقه چنداني ندارد و كتاب حاضر از جمله گامهاي نخستين در اين راه نه چندان هموار است . از همين رو چشم انتظار ياري پژوهشگران عزيز صاحب اثر و صاحب نظر هستيم تا با راهنمايي و مساعدتشان به تكميل نواقص و رفع نقايص بكوشيم .

 

 

پژوهشكده تحقيقات اسلامي

 

* * *‌ * * * *

مقدمه :

ترور ، واژه اي هراس انگيز و نفرت زاست . با شنيدن واژه ترور فهرستي بلند از انواع خشونت ها ، قتل ها و جنايت ها به ذهن تداعي مي شود ،‌ترور به معني مصطلح خود دير بازي نيست كه در قاموس لغات بشري راه يافته است ،‌اما در همين مدت كوتاه آنچنان وجدان بشري را جريحه دار كرده كه در محكوم كردن آن هيچ كس كوچكترين ترديدي به خود راه نمي دهند .

اما اجماع بين المللي در محكوميت تروريسم باعث سوء‌ استفاده عده اي از آن شده است . پس از حادثه 11 سپتامبر ، جامعه جهاني و سازمان ملل مصمم شدند كه با اين پديده پليد كه امنيت جامعه هاي بشري را به مخاطره انداخته است ، مبارزه اي همه جانبه بكنند .

از آنجا كه متهم اصلي اين حادثه شخصي بود كه نام مسلمان بر خود نهاده بود ، انگشت اتهام به سوي اسلام و مسلمانان نشانه رفت و مبارزه با ترور بهانه اي شد براي تسويه حساب با جهان اسلام . تبليغات گسترده اي را بنگاه هاي خبري ، مطبوعات ، ‌رسانه هاي امپرياليستي عليه اسلام و مسلمانان آغاز كردند .

تنها در سايت اينترنتي كتابفروشي آمازون ، بيش از 1500 كتاب درباره ترور ثبت شده است . كه بخش مهمي از اين آثار درباره تروريسم بودن مسلمانان است . سايت جستجوگر گوگل سه ميليون صفحه مطلب درباره تروريسم را روي اينترنت نشان مي دهد ، كتاب هايي از قبيل : " ترور به خاطر خدا ، ترور به نام اسلام ، دين صلح يا دين ترور ،‌ ترور مقدس ،‌ حقيقت دنياي تروريسم اسلام و ... " تنها بخش كوچكي از اين مجموعه كتابهاست .

آيا به راستي اسلام و مسلمانان حامي و مروج ترور و تروريسم و خشونت در جهان هستند ؟‌

اين پژوهش تلاش كرده است خارج از هياهوي ايجاد شده و به صورت كاملاً بي طرفانه ، ديدگاه فقه درباره دو موضوع حياتي جهان امروز "‌ دفاع مشروع " و " ترور " و تمايز دفاع مشروع از ترور را براي حق طلبان جهان بنماياند و با مقايسه ديدگاه فقه با ديدگاه حقوق بين الملل و موارد اشتراك و افتراق فقه و حقوق را روشن سازد .

در اين پژوهش به پرسش هاي ذيل پاسخ داده ايم :

1. دفاع مشروع چيست ؟ شرايط و ضوابط آن از ديدگاه فقه و حقوق بين الملل كدام است ؟

2. ماهيت ترور چيست ؟ مهمترين مصاديق آن كدام اند و راههاي مبارزه با اين پديده شوم چيست ؟

3. چگونه مي توان بين ترور و دفاع مشروع تمايز قائل شد ؟‌

در اين پژوهش ثابت شده است كه اصل اولي از نگاه فقه اهل بيت (ع) و حقوق بين الملل ، صلح و زندگي مسالمت آميز همه انسان ها در كنار يكديگر است . توسل به زور جز در موارد خاص كه قانون پذيرفته و يا عنوان دفاع دارد ، در ديگر موارد محكوم است و فقه و حقوق در اين جهت هم داستان هستند .

همچنين در اين پژوهش اثبات شده است كه از نگاه فقه و حقوق بين الملل دفاع به عنوان حقي فطري و طبيعي به رسميت شناخته شده است و همين امر موجب سوء‌ استفاده استكبار جهاني و تجاوزگران از عنوان دفاع مشروع شده است . اينان مي كوشند اقدامات تجاوزگرانه و ترورهاي ناجوانمردانه خود را با استفاده از عنوان " دفاع مشروع " توجيه كنند .

در اين پژوهش كوشيده ايم با ذكر دقيق شرايط دفاع مشروع از ديدگاه فقه و حقوق بين الملل و بيان تمايز ميان دفاع با ترور ،‌ گامي هر چند ناچيز براي تبيين و توضيح اين مسئله بسيار پيچيده برداريم .

در فقه و حقوق بين الملل براي تمايز ميان دفاع و ترور بر عنصر " تجاوز " تكيه شده است . عنوان دفاع در جايي صادق است كه تجاوزي صورت گرفته باشد و يا در شرف تكوين باشد . در اين صورت فقه و حقوق بين الملل و وجدان بشري به گروه يا كشوري كه مورد تجاوز واقع شده ، اجازه مي دهند كه از خود و سرزمين و نظام خود با هر وسيله ممكن دفاع نمايند .

با توجه به تمايز ذكر شده روشن مي شود كه :

اولاً :‌ دو عنوان "‌ دفاع مشروع " و "‌ ترور " دو عنوان متضاد هستند . انسان حق دارد با رعايت شرايط دفاع مشروع ، از هر وسيله براي دفاع استفاده كند و هرگز بر اين عمل عنوان ترور صادق نيست و اگر شرايط دفاع مشروع رعايت نشود .

در آن صورت استفاده از زور و اعمال خشونت ممنوع است ، چه بر اين عنوان ترور صادق باشد يا عنوان تجاوز ؛ بنابراين تعبيراتي مانند ترور در دفاع مشروع و ... تعبير درستي نيست و به لحاظ حقوقي قابل قبول نمي باشد .

ثانياً : دفاع مشروع تنها درباره كساني معني پيدا مي كند كه مورد تعدي و ستم و تجاوز واقع شده باشند ،‌ اما كساني كه خود تجاوزگر و اشغالگر هستند نمي توانند با استفاده از عنوان دفاع مشروع به تجاوزات خود مشروعيت ببخشند . طولاني شدن تجاوز يا پذيرفتن موجوديت متجاوز نيز ماهيت تجاوز را عوض نمي كند .

موضوع ديگري كه در اين پژوهش مورد بحث واقع شده ، موضوع " ترور " از ديدگاه فقه و حقوق بين الملل است . در مبحث ترور از ديدگاه حقوق بين الملل و فقه ،‌ ابتدا ماهيت ترور مورد توجه واقع شده و روشن شده است كه در اغلب تعريف ها براي تبيين ماهيت ترور به دو ركن مهم تكيه شده : 1) اعمال خشونت ، 2) ايجاد رعب ميان مردم .

در اين پژوهش اثبات شده كه فقه اسلام همانند حقوق بين الملل ، در رفتارهاي فردي و اجتماعي خشونت را جايز ندانسته و از آن نهي كرده است و تشريع و اجراي قوانين اسلامي مانند حدود ، قصاص و جهاد به هيچ وجه از مصاديق خشونت نيست .

قوانين جزائي اسلام با هدف جلوگيري از تجاوز به حقوق فردي و اجتماعي و جهاد نيز با اهداف دفاع در برابر تجاوز بيگانه پايه گذاري شده است و نيز فقه به شدت با ايجاد رعب بين مردم مخالف است و كساني كه با هر وسيله اي باعث ايجاد رعب شوند ، از ديدگاه فقه مصداق " محارب "‌هستند .

در قسمت ديگر اين مبحث ، مصاديق ترور كه در كنوانسيون هاي بين المللي مورد توجه واقع شده ، مطرح و ديدگاه فقه در اين زمينه بررسي شده است . در پايان راههاي مبارزه با تروريسم از ديدگاه فقه و حقوق تبيين شده است .

 

* * * * * * *

 

 

 

«‌ فصل اول »

مفاهيم و اصطلاحات

1. فقه

فقه در لغت به معناي فهم و ادراك دقيقه است كه با نوعي استنتاج و تعقل همراه باشد . راغب اصفهاني نوشته است :

" فقه آن است كه انسان با استنتاج از معلومات و قضاياي بالفعل و موجود به مجهولي دست يازد ." (1)

 

ابو هلال عسكري نوشته است :

" فقه آن است كه انسان با دقت و تأمل پي به مقتضاي كلام ببرد ،‌ لذا به كسي كه مخاطب شماست مي گوييد : در آنچه مي گويم تفقه (تأمل) كن تا بر آن واقف شوي ." (2)

 

فقه در فرهنگ قرآني به معناي ادراك دقيق مجموعه دين اعم از مسائل اعتقادي ، اخلاقي و احكام به كار رفته است . (3) و از تأمل در مجموعه رواياتي كه واژه فقه در آن به كار رفته به دست مي آيد كه معصومان (ع) و صحابه و تابعان اين واژه را در ادامه كاربرد قرآني در همان معناي درك عميق مجموعه دين به كار مي بردند . (4)

از زمان امام صادق (ع) كه عصر تفكيك علوم از يكديگر به حساب مي آيد ، فقه اختصاص به احكام فرعي پيدا كرد و همين معنا در ميان فقيهان در اعصار بعدي مصطلح گرديد . تعريف مشهور ميان فقيهان فريقين از فقه چنين است : " فقه عبارت است از علم به احكام شرعيه فرعيه كه از طريق ادله تفصيلي به دست مي آيد ." (5)

 

با قيد " فرعيه "‌ اصول دين خارج گرديد ، چنان كه با قيد " ادله تفصيليه " آشنايي مقلد به احكام خارج مي شود و در نتيجه علم مقلد به فتاواي مرجع تقليدش فقه اصطلاحي به حساب نمي آيد و واژه " فقه " تنها شامل آگاهي هاي اجتهادي مي شود ، چنان كه " فقيه‌ "‌ اصطلاحي است كه تنها بر مجتهد اطلاق مي گردد و شامل مقلد نمي شود .

بنابراين فقه در اصطلاح فقيهان ، مجموعه اي از قوانين ، دستورها و امر و نهي هايي است كه فقيه از منابع و ادله تفصيلي آن استنباط مي كند و تكليف عملي عبد را در برابر خالق كشف مي كند .

امام خميني (ره) به ابعاد اجتماعي فقه توجه ويژه اي مبذول داشته و در معرفي فقه فرموده اند :

" فقه تئوري واقعي و كامل اداره انسان و اجتماع از گهواره تا گور است . هدف اساسي اين است كه ما چگونه مي خواهيم اصول محكم فقه را در عمل فرد و جامعه پياده كنيم و بتوانيم براي معضلات جواب داشته باشيم و همه ترس استكبار از همين مسئله است كه فقه و اجتهاد جنبه عيني و عملي پيدا كند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد . " (6)

 

مشهورترين دسته بندي كه از مباحث فقه در فقه اهل بيت انجام گرفته ، دسته بندي محقق حلي در كتاب ارزشمند ‌" شرايع الاسلام " است . وي با الهام از دسته بندي پيشينيان مسائل فقه را به چهار دسته تقسيم كرده : 1. عبادات ،‌ 2. عقود ، 3. ايقاعات ، 4. احكام . (7)

 

شماري از فقيهان پس از محقق به توجيه علمي اين دسته بندي پرداخته اند . شهيد اول مي نويسد :

"‌ وجه انحصار فقه در چهار بخش است كه يا هدف از حكم، امور اخروي است يا دنيوي ، نخست را عبادت نامند و در صورت دوم يا احتياج به عبارتي و لفظي دارد يا خير . دوم را احكام نامند و در صورت نخست يا اين تعهد و عبارت از دو طرف است يا نه ؟ اولي را عقود و دومي را ايقاع نامند . " (8)

 

پی نوشت:

 

1. مفردات راغب ، ماده فقه

2. ابوهلال عسكري ، الفروق اللغويه ، الفرق بين العلم و الفقه ، ص 412 ،‌ و نيز رجوع كنيد به فروق اللغات ، الجزائري ، ص 174 ، المنثور في القواعد ،‌ ج 1 ،‌ ص 12 .

3. سوره هاي :‌ هود/91 ، اسراء/ 44 ، نساء/ 78 ، توبه/122 ، انعام/65 . ‌

4. شهيد ثاني ، منية المريد ، ص 157 ، فيض كاشاني ،‌محجة البيضاء ، ج 1 ، ص 81 – 83

5. شيخ طوسي ، عدة الاصول ، ج 1 ، ص 21 . معالم الدين ، ص 26 ، مفتاح الوصول الي علم الاصول ،‌ ج 1 ، ص 22 و 23 . از منابع اهل سنت :‌شرح جمع الجامع محلي ، ج 1 ، ص 42 . شرح آسنوي ، ج 1 ، ص 24 . المدخل الي مذهب احمد ، ص 58 . در منابع اهل سنت به جاي قيد فرعيه عمليه آمده است .

6. صحيفه نور ، ج 21 ، ص 98

7. محقق عبادات را در ده كتاب و عقود را در 18 كتاب ، ايقاعات را در ده كتاب و احكام را در 12 كتاب قرار داده است . كهن ترين دسته بندي مسائل فقهي در كتاب الفروع من الكافي ثقة الاسلام كليني ديده مي شود . دسته بندي كتاب كافي در كتابهاي فقهي پس از آن تأثير گذاشته و شماري از فقيهان با اندك اختلافي همين شيوه را در كتاب هاي فقهي خود اعمال كرده اند .

پس از كليني ، ابوالصلاح حلبي دسته بندي جديدي در فقه ارائه كرد . وي مسائل فقه را به سه دسته : عبادات ، محرمات و احكام تقسيم كرد و پس از ابوالصلاح ، سلار بن عبدالعزيز ديلمي در كتاب مراسم طرح ديگري براي دسته بندي مسائل فقه ارائه كرد . وي ابتدا مسائل فقه را به دو بخش عبادات و معاملات تقسيم كرد و معاملات را به دو قسم عقدها و احكام تقسيم كرد . براي آگاهي بيشتر از دسته بندي مسائل فقه به مقاله "‌ نگاهي بهدسته بندي باب هاي فقه " نوشته يعقوب علي برجي ،‌ نشريه فقه اهل بيت ، سال اول ، شماره 3 ، ص 241 مراجعه كنيد .

8. شهيد اول ، القواعد و الفوائد ، ج 1 ، ص 40


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29