تأملی درباره دفع شورش ا.ک.ا در 6بهمن60 آمل

Amol1

تقریبا همه حرف‌ها درباره حماسه اسلامی مردم آمل در برابر تجاوز «اتحادیه کمونیست‌های ایران» ( ا.ک.ا) در ششم بهمن 1360 گفته شده است؛ بنابراین بیان این مطالب چندان لزومی ندارد. اما ا.ک.ا و بازمندگان آن در مقالات، سایت‌ها و محافل خود همچون دیگر شکست‌ها از آن به پیروزی یاد می‌کنند و معتقدند همراهی مردم با آن‌ها علت پیروزی آن‌ها بوده است و علت شکست را هم «سرکوبی بی‌رحمانه وابستگان حکومت» برمی‌شمرند. به نظر برای نقد این ادعا کافی است به برخی ظرایف از میان آنچه از دید شاهدان عینی و محققان ماجرا نقل شده توجه کرد.

بدین منظور سعی داریم تا با دلایلی اثبات کنیم این ادعا که مردم در این ماجرا طرفدار و کمک نیروهای ا.ک.ا بوده‌اند ادعای گزاف و دور از واقعیتی است. البته وجود تعدادی مخالف، معاند و آنارشیست در هر جمعیتی متصور است؛ عده‌ای که با دیدن کوچک‌ترین بلوا در میان هر جامعه‌ای به‌سرعت ردای یک مبارز مدنی را بر تن کرده و داد و فغان دموکراسی‌خواهی و آزادی‌طلبی سر داده و بر خلاف واقعیت، ظاهری آشنا به نظریات گوناگون علوم سیاسی و جامعه‌شناختی برای خود ترتیب می‌دهند و دم از حقوق به ظاهر پایمال‌شده خود می‌زنند.

اگر مبنای ادعای ا.ک.ا مبنی بر همراهی مردم با آن‌ها، این‌گونه افراد که البته وجود‌شان در ماجرای شش بهمن 1360‍‌ آمل تاکنون نه به چشم و نه به سند اثبات‌نشده، باشد، باید گفت که این افراد اندک بعدها و در مقاطعی موجب اشتباه در تحلیل، تصمیم‌گیری و حرکت جنبش‌های اپوزیسیون شده‌اند. اما جدای از این گروه فرضی، قاطبه مردم آمل در شش بهمن 136‌0 در صف مدافعان نظام و مقابله با شورشیان کمونیست بوده‌اند.

Mardomi2برای این ادعا می‌توان به دلایل ذیل اشاره کرد:

1. چنان‌چه مستحضرید این واقعه در ششم بهمن سال 60 اتفاق افتاد؛ یعنی همان سالی که گروهک منافقین عملیات مسلحانه خود را علیه مردم کوچه و بازار آغاز کرد و مردم کوی و برزن را به مسلخ کشاند و خون بی‌گناهان را ریخت. با انتخاب این استراتژی از سوی منافقین ماهیت دیگر گروهک‌های کمونیست و چپی برای مردم هویدا شده بود و به هیچ‌وجه ادعای آزادی‌خواهی آنان برای مردم رنگ و بویی نداشت تا چه رسد که به آن‌ها برای نیل به اهداف پلیدشان یاری رسانند. حتی امروزه احتمال وجود کسی‌که با تمام تمایلات سیاسی و فکری بخواهد از کمونیست‌ها اعلام طرفداری کند بسیار شاذ و نادر است. مردم آن سال‌ها چنان با خشم و اشک به تصاویر جنایات بر جا مانده از منافقین و دیگر کمونیست‌ها می‌نگریستند که ادعای همراهی «اکثریت مردم یک شهر در هر کجای ایران» با یک گروه کمونیست نو‌رسته کاملا گزاف می‌نماید؛

2. این اتفاق گرچه از نظر آن‌ها با‌برنامه و حساب‌شده بود؛ لکن این شکل درگیری‌ها میان گروهک‌ها و مردم یا پاسداران در شهر آمل بی‌سابقه و یا کم‌سابقه نبود. شهر آمل به‌جهت آن‌که مانند دروازه‌ای میان مازندران و پایتخت قرار دارد همیشه مورد توجه ضدانقلاب و مخالفان بوده است. در آن زمان هم مواردی از فعالیت گروهک‌ها گزارش می‌شد که تقریبا در هیچ‌کدام ورود مردم به صف مخالفان ذکر نشده است و مردم در بیشتر این درگیری‌ها علیه گروهک‌ها صف‌آرایی می‌کردند؛

3. این گروه برای سهولت ورود به شهر و انجام مقاصد خود از لباس فرم سپاه پاسداران استفاده می‌کند؛ لذا اگر آن‌چنان‌که خود ادعا دارند که از کمک‌ها و تاییدات مردمی بهره‌مند بوده‌اند نیازی به استفاده از اصل غافلگیری برای حمله نداشته‌اند. پوشیدن لباس خودی زمانی کارایی دارد که قصد ورود به دل قرارگاه دشمن را داشته باشند و نخواهند کسی از ماهیت آنان بویی ببرد. اگر مردم بر خلاف آن‌که طرف‌دار نیروهای پاسدار و انقلابی باشند طرف‌دار آن‌ها می‌بودند و منتظر آن‌ها بودند، نیازی به شبیخون و غافلگیری و فرو‌رفتن در لباس حامیان و دوستان مردم نبود؛

4. سردار ناصر شعبانی فرمانده وقت آمل در مصاحبه‌ای از نامه‌‌ای می‌گوید که در آن ابوالحسن بنی‌صدر و در دوران ریاست جمهوری خود خطاب به یک کارخانه تولید لباس فرم سپاه در حوالی آمل نوشته و دستور می‌دهد به‌تعداد مورد نیاز لباس فرم در اختیار شخصی قرار دهند که بعد مشخص می‌گردد از جمله گروهک مذبور بوده است. از آنجاکه دشمنی بنی‌صدر با مردم ایران در اعمال و افکار و اقوال وی هویداست و با‌وجودی‌که بنی‌صدر بارها چماق استمداد از مردم را بر سر این و آن کوبید ولی پس از عزل او از سمتش و فرار او از ایران و کشف ردّپای او در اسناد جاسوسی سیا در سفارت آمریکا و...، هرگز نمی‌توان تصور کرد جبهه‌ای که بنی‌صدر ترتیبش را ‌می‌دهد مردم آگاهانه و یا ناآگاهانه در آن حضور داشته باشند چه‌آنکه پیش از آن و در زمان برکناری و رسوایی بنی‌صدر هم به جز میلیشای منافق و مزدوران کمونیست هیچ یک از آن یازده میلیون در کنار بنی‌صدر و بازی‌های او و امثال او باقی نماندند؛

Naqshe

5. خاطرات و بیانات مردم کوچه‌وبازار در این حادثه که جزو حاضران و شاهدان در ماجرا بودند نشان‌دهنده همراهی و همگامی همه‌جانبه مردم در مقابل این یورش است تا جایی که در بین شهدا دختر نوجوان 14ساله‌ای به‌نام طاهره هاشمی دیده می‌شود که در روز شهادت جزو کمک‌رسانان به دفع شورش کمونیست‌ها بوده و وجود این دختر نوجوان در میان شهدا نشان از ماهیت مردمی مدافعان شهر و کمک‌رسانان بوده است. حضرت امام خمینی(ره) در این باره فرمودند: «ما باید تشکر کنیم از شهر آمل و آن مردم فداکار.» همچنین مقام معظم رهبری در دیدار با مردم آمل فرمودند: «شما مردم، شما جوانان و بسیجیان، شما زن و مرد، افراد این شهر و یکایک مردم توانستید شهر خودتان را شهر هزار سنگر کنید. در واقع شهر خودتان را به صورت سنگر اسلام و سنگر انقلاب درآورید. گوارا باد بر شما این جایگاه مستحکم و این ثبات قدم.»

6. باوجودی‌که ا.ک.ا از آمادگی و برنامه‌ریزی نظامی برخوردار بودند و احتمالا برای این شبیخون ماه‌ها تمرین کرده بودند و در ضمن با پوشیدن لباس فرم سپاه پاسدارن برای جلوگیری از هرگونه مقاومت از اصل غافلگیری استفاده کردند و همچنان که گفته شد نیروهای انقلابی هم بیشتر همّ خود را برای ایستادگی در جبهه‌های غرب و جنوب غرب کشور گذاشته بودند، لکن این شبیخون تا فردای آن‌روز دفع شد و نیروهای ا.ک.ا به ناچار در جنگل‌های حومه آمل متواری شدند. علت این شکست باوجودی‌که همه چیز برای تفوق نظامی آنان به نظر فراهم بود چه می‌توانست باشد به جز همراهی و فریادرسی مردم با نیروی‌های پاسدار، امری که وزنه قدرت را به نفع نیروهای انقلابی سنگین‌تر و دمار کمونیست‌های آماده و مسلح را یک شبه در‌می‌آورد.

 

Shohada1


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31