«برخورد از بالا،روشی برای جواب ندادن به سؤالات»

تروریسم ضد مردمی(7)

 

Terorist

به هر حال سازمان تا آنجا که می توانست از محمل شکستن جو رعب مردم برای به کار کشیدن عناصرش استفاده کرد ، ببینیم هنگامی که در عمل هواداران پوچی این مسئله را درک کردند و سؤالات در این مورد کم و بیش بروز کرد ، سازمان در این رابطه چه جوابی می دهد .

بررسی پیام ها و تحلیل هایی که بعد از شکست راهپیمایی مسلحانه در ادامه حرکات نظامی به منظور به اصطلاح کشیدن مردم به صحنه ارائه شده است ، نشان می دهد که سازمان به هیچ وجه به جوابگویی این سؤال نپرداخته است و در عوض در قالب کلی گویی ها و شعارهای غلیظ از اهمیت کار سازمان در مرحله نظامی و دستاوردهای آن صحبت می کند و چون مجبور است اشاراتی به ضربات سنگینی که خورده اند بکند از آنها در جهت تحریک احساسات و کینه توزی های کور هواداران استفاده می کند ، نه به منظور ارزیابی کارشان .

رجوی طی چند صحبت و تحلیل مفصل از این که اگر مجاهدین دست به این کارها نمی زدند برای همیشه در انقلاب و ... در تاریخ نابود می شدند و ارتجاع عالمگیر می گردید یاد می کند و با مقایسه سازمان با دیگر نیروها ( در سطح جهان ) در رابطه با مقابله با جمهوری اسلامی نتیجه گیری می کند که تمامی آنها از سازمان عقب تر افتادند و تنها و تنها شما هواداران هستید که پیش می تازید !! ( به چه سمت ؟ )

رجوی به جای جواب دادن به سؤالات شروع می کند به بزرگ کردن سازمان و تقدیس راهش و این که اگر ما شروع به این کار نمی کردیم چه خیانت ها که به مردم و تاریخ و .... نکرده بودیم و حالا که دست به چنین کارهایی زدیم به چه موقعیت درخشان تاریخی دست یافته ایم و .....

آن قدر می گوید که سؤال کننده برایش این امکان باقی نمی ماند که در آخر بپرسد بالاخره سؤال من چی شد ؟ آیا باز هم سازمان می خواهد با ادامه ترور و ... جو رعب مردم را بشکند ؟ به چه قیمتی می خواهد تاکتیک های فعلی ادامه یابد ؟ در ادامه این حرکات سازمان هر چه بیشتر به سمت چه نیروها و چه قدرت هایی خواهد رفت ؟

سؤال کننده ای که هنوز اسیر تشکیلات سازمان است در برابر کلمات زیر از رجوی سمبل منافقین چه باید بگوید و چه می تواند بگوید ؟ : " بچه ها سلام ...! بعضی وقت ها که آدم تو متن می رود مات و مبهوت می شه و نمی داند که رسالت سازمان را باید تقدیر و تقدیس کند یا خرابی وضع دیگران را و یا ... واقعاً اینجاست که باید تبریک گفت . منظورم یک تبریک صوری نیست و به خدا اگر کسی ابعاد حرکت مجاهدین را درک کند خواهد فهمید معنا و عمق این تبریک چیست و خوشا به حال آنهای که بفهمند ! "

مشخصاً تمامی صحبت ها و تحلیل ها چنان طراحی شده است که سؤال کننده بدون این که کوچکترین جوابی را گرفته باشد خود را در جوی می یابد که به او عملاً گفته می شود اگر نمی توانی این همه پیروزی را بفهمی و باز هم در مورد تاکتیک های سازمان تشکیک می کنی ، اصلاً پرتی از قضیه و در شایستگی خودت را بتوانی همراه چنین جریانی با چنین موقعیت درخشان تاریخی حرکت کنی یا نه ، بایستی شک کنی .

مرکزیت سازمان و به خصوص رجوی از آنچه فریب کاری و پشت هم اندازی در وجودش داشته کمک گرفته است تا امکان آشکار شدن خیانتی را ( حتی با ملاک های سازمان ) که نسبت به هواداران مرتکب شده و آنها را با محمل به راه انداختن یک انقلاب مردمی و پیروزی تا پاییز در کانالی از مزدوری امپریالیزم انداخته ، از بین ببرد .

اما با تمام زرنگی که برای فرار از این مطلب به خرج داده است مجبور شده در لابلای لفاظی ها اعتراف کند که منافقین برای این که توافق و پشتیبانی آمریکا را برای جانشینی رژیم به دست آورند بایستی دست به چنین کارهایی می زدند و بایستی لیاقت خود را به آمریکا نشان می دادند و همین خط بایستی ادامه یابد ، نمایی که رجوی از آینده به دست می دهد بسیار گویاست .

رجوی در بخشی از یک گفتگوی درون سازمانی و به قول خودش در یکسری حرف های رو باز و بی پرده راجع به نقش سازمان و اوضاع و احوال بین المللی چنین می گوید : ( جملات عیناً از اوست )

" یا بایستی مجاهدین از یکسری از اصول شان کوتاه بیایند که نیامدند و نخواهند آمد و امپریالیسم هم گوشش به این حرف ها بدهکار نیست ، یعنی منظورم این است که ماهیت سازمان را خوب می شناسد ، یا این که به صورت لاعلاج برای یک مدت موقت امپریالیزم ببیند که فعلاً چاره ای نیست و باید به این مجاهدین تن بدهد برای این که بتواند بعداً آلترناتیو خودش را روی کار بیاورد ."

اگر آب و رنگ ظاهری جملات را کنار بگذاریم ، مضمون قضیه این است : گفته رجوی صراحت دارد به این که سازمان دو راه در پیش روی دارد یا یکسری ( فقط یکسری ) از اصول خود را کنار بگذارد و آلترناتیو دائمی جمهوری اسلامی از نظر آمریکا بشود که در اینجا رجوی ادعا می کند ما این کار را نخواهیم کرد ولی سابقه سازمان نشان می دهد که برای رسیدن به قدرت و پیروزی بر خط امام ، سازمان اتحاد با چه نیروهایی را علناً و عملاً پذیرفته است .

حاج سید جوادی ها ، متین دفتری ها ، لاهیجی ها ، عزالدین حسینی ها و قاسملوها و .... این آخری بنی صدر نیروهایی هستند که اتحاد با آنان با اصول ادعایی سازمان نمی خوانده ولی با توجیهات عدیده ای این کار انجام شده است .

بنابراین از نظر کسی که در حوزه تشکیلاتی سازمان قرار ندارد و می تواند مسائل را ببیند این طبیعی و انجام شدنی است که آن سری از اصولی که مانع وحدت استراتژیک سازمان با آمریکا می شود و نتیجتاً سازمان به صورت یک جانشین دائمی دلخواه امپریالیسم در می آید ، با توجیهاتی ندیده گرفته شود .

اشکال وقوع این حالت را بیشتر از ناحیه آمریکا باید دانست که می خواهد هر چه کمتر به منافقین امتیاز بدهد و هر چه بیشتر از آنها بهره ببرد چه منافقین به هر حال تمامی شرایط یک آلترناتیو دائمی مورد نظر آمریکا را ندارند . *

راه دومی که رجوی با خوشحالی که نتوانسته آن را پنهان کند پیش بینی کرده و مانعی هم جلویش قرار نداده این است که سازمان به قول او یک آلترناتیو موقت برای امپریالیسم باشد و این یعنی اعتراف به وحدت تاکتیکی آمریکا با سازمان که سازمان آن را آگاهانه پذیرفته است که طی آن منافقین پلی خواهند بود برای عبور کاندیدای دائمی آمریکا برای جانشینی رژیم ایران .

اینجاست که حرف رجوی معنی پیدا می کند که " مجاهدین توانستند جلوی عالمگیر شدن ارتجاع را بگیرند . " مگر نه این که در حال حاضر امپریالیسم آمریکا بر قسمت اعظم جهان تسلط دارد و مگر نه این که با خموش شدن توپخانه مارکسیسم و همزیستی مسالمت آمیز با غرب اکنون انقلاب اسلامی جدی ترین تهدید برای سلطه آمریکا و به طور کلی جهان خواران غرب بر مستضعفین جهان است .

در اینجا بد نیست یادآوری شود که مدتهاست دشمن اصلی و عمده و ...از دیدگاه منافقین دیگر آمریکا نیست ، بلکه اسلام ، امامت و فقاهت و یا به قول آنها ارتجاع است و نابودی ارتجاع حتی به قیمت روی کار آمدن یک رژیم صد در صد مطلوب آمریکا در ایران و به قیمت تحکیم و گسترش هر چه بیشتر سلطه امپریالیسم بر مستضعفین جهان در دستور کار منافقین قرار دارد .

و باز هم بد نیست یادآوری کنیم سرنوشت مشابه و عبرت انگیز سازمان چریک های فدایی خلق ( اقلیت ) را که در تداوم ضدیت با همین ارتجاع ! در چنان لجنی فرو می رود که در ارگان رسمی سازمان خود به هم آغوشی خود با آمریکا اعتراف و آن را با دلایل عدیده تاریخی و مکتبی شان توجیه و تئوریزه می نماید .

«فاعتبرو یا اولی الابصار »

_____________________

* این که با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی و به خصوص عقیدتی جامعه ایران چه جریانی یا چه مجموعه ای از جریانات ایده آل آمریکا برای حکومت کردن بر ایران است بحثی مفصل و پیچیده است که خود جای جدا گانه ای دارد .


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان