ايران ،امن ترين و ميّسرترين مكان براي بازگشت

در حاشيه بازگشت 123 تن از اعضاي جداشده سازمان مجاهدين

بازگشت ، نه يك مسئله سياسي بلكه يك مسئله كاملاً انساني است .از هر نظر كه به افرادي كه به سازمان مجاهدين پيوسته اند بنگريم ، خواهيم ديد كه اين افراد به شدت نياز به كمك دارند و بايد به آنها ياري رساند.

برخي از كساني كه آمده اند ، سالهاي گرانبهايي از عمر خود را وقف اين سازمان كردند و خوشبختانه اين فرصت براي آنها پيش آمده است كه چشمشان بر روي حقيقت گشوده شود ، حالا با چشمان خود مي بينند كه هيچ دشمني در اين سو با آنها وجود نداشته است و رهبرانشان آنها را به بيراه مي بردند ، اين افراد از يك نظر به توجه بيشتري از ساير افراد نياز دارند ، چرا كه به طور كلي با اجتماع بيگانه بوده اند و فاصله توهمات چند ساله با واقعيات جاري را زياد و عميق مي بينند و از اين رو آمدن به سرزمين مادري به آنها كمك مي كند كه خودشان را بهتر و زودتر با محيط طبيعي منطبق نمايند.

با توجه به شرايطي كه هم اكنون در جامعه جهاني وجود دارد كه با مسئله مهاجرت و بخصوص پناهندگي هايي كه هيچ گونه بازده مادي براي دولتها ندارد مخالفت مي شود ، به نظر مي رسد كه بهترين گزينه براي نجات يافتن ايران باشد و بايد به ساير افراد تفهيم نمود كه انتقال آنان به ساير كشورها با اشكالات متعددي مواجه است كه شايد حل آنها نياز به ماهها وقت داشته باشد و شايد هم برخي از اين مشكلات حل نشود.

افرادي كه بازگشته بودند تعريف مي كردند كه هستند كساني كه هيچگاه ايران را نديده اند و بچه سال مي باشند و يا در عراق به دنيا آمده اند و يا بسيار كوچك بوده اند كه از ايران رفته اند ، و با توجه به حرفهايي كه از ايران به آنها زده شده است ، بايد به آنها حق داد اين همه بترسند.

براي كمك به اين افراد لازم است كه اخبار مربوط به بازگشت پوشش رسانه اي داده شود و تمهيدات لازم براي رساندن آن حتي به ساير نيروهاي اين سازمان كه در اشرف هستند اتخاذ شود، اما از آنجا كه اين مسئله كاملاً در ايران يك مسئله حاشيه اي و به اعتباري مرده و پيوسته به تاريخ مي باشد ، هيچ زمينه اي براي كار خبري متمركز و منسجم در مورد آن وجود ندارد.

البته ناگفته نماند كه ،خوشبختانه اين نگاه در مسئولين محترم جمهوري اسلامي وجود دارد كه به اين اشخاص صرفنظر از اين كه چه كرده اند و يا چه بوده اند كمك شود و صرفاً در فكر انتقال آنان به درون جامعه هستند و يا حتي به قول آقاي خدابنده ، آنها اعتقاد دارند كه اگر هم نفوذي از جانب سازمان مجاهدين در بين اين افراد باشد ، با رفتن به درون جامعه ، از آن گروه جدا خواهد شد.

مسئولين محترمي كه در اين رابطه تلاش مي كنند ، بخصوص با انجام مصاحبه به سبك و سياق مصاحبه هاي اعتراف آميز و نمايشي برخورد كردن با آنها مخالفند، از اين رو صرفاً به اخبار بازگشت در يك يا دو بخش خبري ، قناعت مي شود كه صرفاً توجه كساني كه به نوعي با اين موضوع درگير مي باشند را جلب مي كند.

حتي در همين گروه 100 نفره كه به ايران بازگشت بودند ، تنها كساني كه تمايل به گفتگو و يا گرفتن فيلم و عكس داشتند ، اعلام آمادگي مي كردند كه البته به اندازه اي پتانسيل مخالفت با سازمان مجاهدين در بين اين افراد وجود داشت كه بلااستثناء كليه افراد از هيچ اظهار نظر و صحبتي ابائي نداشته و براي هر گونه افشاگري بر عليه اين سازمان داوطلب بودند.

اما ناگزيريم براي رسيدن منافع اين حركت به تمام كساني كه نياز به كمك دارند ، بيشتر در اين مسير كوشش كنيم .

يكي از مواردي كه با توجه به شرايط نا مناسب عراق براي انتقال برخي از اشخاص كه پيش از اين پناهندگي از يك كشور ثالث را داشته اند ، مطرح گرديد اين بود كه آنها مي توانند از طريق ايران به آنجا بروند و هيچ مانعي براي آنها وجود نخواهد داشت.

طرح اين مسئله در سايت هابيليان از اين جهت است كه كليه افرادي كه به هر نحوي با كمپ و يا قرارگاه اشرف ارتباط دارند را به همياري براي توضيح شرايط براي افرادي كه آنجا مي باشند مي طلبيم .

خوشبختانه بسياري از خانواده ها تمايل خود را براي برداشتن سدها و موانعي كه در اين راه مي باشد اعلام آمادگي كرده اند و انشاء الله با استقرار دولت رسمي و قانوني در عراق و بازگشت آرامش هر چه بيشتر به اين كشور و در سايه تلاش و مساعدت همه دست اندركاران اين امر ، بتوان وضعيت كليه افرادي كه تمايل به خروج از اين گروه را دارند ياري رساند.