از نتايج سحر

بنام خدا

سال 1380 سازمان مجاهدين ، عملياتي بنام " سحر" را اجراء مي كند كه بر اساس آن افراد قديمي سازمان بايد از دورن خانواده ه، اقوام و بستگان نزديكشان ، هر تعداد كه مي توانند نيروي وفادار براي سازمان جمع آوري كنند و به عراق بياورند .

نيروي وفادار ظاهراً مي بايست با پاي خود به درون اين گروه برود ، در حالي كه تمام كساني ( كه تعداد آنها نيز بسيار كم است و نشان مي دهد كه مجاهدين حتي در بين اقوام خود هواداري ندارند ) در اين عمليات جذب شده اند با حيله و فريب به قرارگاههاي آنها در عراق كشانده شده اند.

مسعود تقي پوريان يكي از همين افراد است كه از كشور آلمان براي ديدار چند روزه خاله اش كه از اعضاي شوراي رهبري سازمان مجاهدين است به عراق دعوت مي شود و گرفتار مي شود، اما او روابط و مناسبات اين گروه را غير انساني و خائنانه مي بيند و در مقابل آنها مي ايستد.

Taghi2

او فرهنگ منحط حاكم بر اين فرقه را اين گونه تشريح مي كند:

دستگاه فكري رجوي به افراد تزريق مي كرد كه براي حل مسائل جنسي و اخلاقي خود بايد آن را در جمع بيان كنند و كراراً يادآوري مي كردند كه با واگويي قبايحي كه زشتي آنها بر هر انسان عاقلي آشكار است ، از فشاري كه بر روح و روان اعضاي سازمان وارد مي شود ، كاسته خواهد شد ، در حالي كه نه تنها وضعيت افراد فرق نمي كرد ، بلكه روز به روز شاهد وضعيت وخيم تري بوديم .

بعدها متوجه شدم سازمان نه تنها اين كار را براي حل شدن فشار رواني افراد نمي كند بلكه به دنبال فشار مضاعف و بر هم زدن تعادل رواني افراد براي كنترل و گرفتن آتو از آنها مي باشد .

مهدي ابريشمچي به صراحت تمام در نشست اعلام كرد ، خود ارضايي و مسائل جنسي مسائل طبيعي انساني است و ما نمي گوئيم نداشته باشيد ، ما مي گويئم بيائيد و به ما بگوئيد ، ما بايد بدانيم كه ممكن است زنهاي ما به بد كاري بيفتند و فرزندان ما معتاد شوند و به بزهكاري بيفتند ، اما ما بخاطر مبارزه اين چيزها را قبول مي كنيم و اشكالي هم ندارد ، فقط شما نبايد هيچ نگفته اي با سازمان داشته باشيد.

تقي پوريان مصداقي در باره روشهاي منافقانه رهبران اين گروه ذكر كرد و گفت :

اساس رفتار سازمان بر دروغ و دورويي بنا شده است ، يادم مي آيد كه يك بار مرضيه آمده بود در محل پذيرش كه ما بوديم ، در حالي كه به هيچ وجه هيچكس اجازه برخورد آزاد با وي نداشت ، فهيمه ارواني و فرشته شجاعي از مسئولين سازمان به من گفتند كه بروم و در پشت ميكروفون راجع به وي صحبت كنم ، من هيچ چيز براي گفتن نداشتم ، اما آنها به من تأكيد كردند كه خطاب به مرضيه بگويم كه ما در سال 1360 در زندانها ترانه هاي او را مي خوانديم ( در حالي كه اصلاً اينطوري نبود) و بدين طريق به اين پير زن انگيزه بدهيم !!

در قسمتي از اين مصاحبه كه فيلم آن را ملاحظه مي كنيد ، وي به وابستگي سازمان مجاهدين با عراق اشاره مي كند و آن را توضيح مي دهد ، از جمله در قسمتي از اين سخنان يادآور مي شود كه :

در سال 62- 63 گراي موشكهاي اسكاد كه در شهر تبريز اصابت كرد و منجر به شهادت مردم بيگناه شد را به ارتش صدام مي داد ، همانطور كه بعدها وقتي در قرارگاه اشرف بوديم با نشان دادن يك نقشه هوايي از شهر تبريز ( نقشه اي نظامي كه توسط جنگنده هاي عراقي برداشته شده بود ) از من مي خواستند تا محل دقيق نيروهاي نظامي و انتظامي را به آنها نشان دهم.

تقي پوريان پرده از يك طرح مخفي سازمان مجاهدين و استخبارات عراق بر مي دارد و فاش مي سازد كه آنها امنيت انتخابات نمايشي صدام را بر عهده داشته اند...

قسمتي از گفتگو با مسعود تقي پوريان را اينجا مي شنويد.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31