"آفتاب مطهر"(9)

Bookroom.ir File 3945

• فهم پذیر کردن فلسفه :

شهید مطهری علاوه بر آن که برای احیای فلسفه اسلامی در حوزه و دانشگاه کوشش فراوانی کرد، کوشید در چگونگی مباحث تحولاتی پدید آورد و با بیانی قابل فهم پیچیدگی های مباحث را بر طرف کند و فلسفه را از آن شیوه های قدیمی به قالب های بدیع و ابتکاری منتقل سازد .

یعنی محتوا همان بود که علمای سلف و مشاهیر گذشته مطرح کرده اند ، ولی وی و استادش علامه طباطبایی به تدریس فلسفه سنتی بسنده نکردند ، بلکه با همکاری عده ای دیگر از اهل فضل ، حکمت اسلامی را در یک قالب جدید و طرحی نو عرضه کردند که متناسب با نیازهای عصر و پاسخگوی شبهات مادی گرایان و اهل الحاد بود .

باید اعتراف کرد که شهید مطهری فلسفه اسلامی را وارد مرحله نوینی کرد ، این تلاش در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم و سایر دروس و نوشته های مطهری که به حکمت و فلسفه اختصاص دارد ، قابل مشاهده است .

در آثار وی شکل و شیوه عرضه مطالب با آن روش های سنتی تفاوتی آشکار دارد ، بگونه ای که برای خواننده قابل استفاده است و به خوبی می تواند از محتویات آنها سر در بیاورد . البته خواننده ای که زمینه ای در این باره داشته و ظرفیت های لازم برای فهم مباحث فکری و حکمی را به دست آورده باشد .

علاوه بر شیوه نوین و تلاش برای ساده نویسی و قابل فهم کردن مضامین ، برخی مسائل در آثار این شهید مطرح شده که قبلاً در کتاب های فلسفی مطرح نبوده است ، برای نمونه مفاهیم اعتباری برای نخستین بار در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم طرح شده است .

از اینها که بگذریم شهید مطهری بر خلاف سبک قدما ، موضوعات فلسفی را به زبان عربی تدوین نکرده که تنها عده ای خاص از آن استفاده کنند ، یعنی حتی المقدور کوشیده برای طرح مطالب از زبان فارسی سلیس و روان بهره گیرد تا شمار بیشتری از خوانندگان بتوانند از آن بهره ببرند .

این نیز گامی است برای بیرون آوردن فلسفه از حوزه محدود و محصور متخصصین و فیلسوفان و گسترش این بخش از علوم اسلامی در سطح جامعه ، و به همین دلیل نسل جوان علاقمند به موضوعات فلسفی به راحتی می تواند به این نوشته ها مراجعه و نیاز خویش را با مطالعه آنها برآورده کند .

هر چقدر که زمان می گذرد ، اهمیت نوشته های شهید مطهری برای دانش پژوهان حوزه و دانشگاه روشن تر می شود و بیشتر و بهتر از این کتاب ها استقبال می کنند و برای بهتر شناختن حقایق اسلام و مجهز شدن به سلاح های فکری و مهیا شدن برای دفاع از اعتقادات ، محصولات استاد مطهری را مأخذ و مرجع آگاهی های خود قرار می دهند . (1)

« فصل چهارم »

پاسخگوی نیازهای زمان

• باغبان بوستان معارف ، باغبان اندیشه ها ، پرورش جوانان :

شهید آیت الله مطهری در قلمرو تدریس ویژگی های خاصی داشت (2) که بسیار کم نظیر بود ، هم در کیفیت تدریس و هم در چگونگی برخوردهایش با دانشجویان ، شیوه بحث با صاحب نظران ، روش گزینش درس ، تبیین مباحث و نکته های بسیار دیگر .

این یک دلیل برای انتخاب شهید مطهری به عنوان معلم نمونه و الگو بود ، اما مطلب از این بالاتر است ، زیرا او به جز این که معلمی شایسته و کامل بود ، امتیازات روحی و اخلاقی فراوانی را به دست آورده و ویژه خود ساخته بود .

یکی از مهمترین ویژگی های این معلم مطهر این بود که به خوبی شناخته بود جامعه اسلامی ، نسل جوان ، قشرهای روحانی و دانشگاهی چه نیازهایی دارند که باید برآورده گردد .

در رژیم ستم شاهی پهلوی که مسائل دینی و ارزش های معنوی و اسلامی به دست فراموشی سپرده شده بود ، نه تنها دین داری و پیروی از موازین اسلامی افتخاری نبود ، بلکه گونه ای حقارت و سرشکستگی را به دنبال داشت .

اگر دانشجوی مسلمانی در محیط دانشگاه می خواست نماز بخواند از هم کلاسی ها و استادان خجالت می کشید ، باید می رفت در گوشه ای دور از چشم دیگران ، مکانی بیابد و در خلوت و پنهانی فریضه اش را انجام دهد .

اگر کسی از دیانت و عقاید اسلامی سخن می گفت او را متهم می کردند به این که متحجر و عقب افتاده است ! و مدافعان دین در نظر آنان کسانی بودند که از ترقی و تمدن و توسعه علمی بهره ای نداشتند ، مرتجع و واپسگرا بودند .

البته در آن موقع متأسفانه افرادی بین دانشگاهیان نفوذ کرده بودند که به منزله عمله دستگاه ستم و مزدور بیگانگان ، بی دینی را در محافل علمی ترویج می کردند و اساتید متدین و اهل بصیرت از این گونه وابستگان به طاغوت و اجانب نفرت داشتند .

این اوضاع آشفته چنان فضای مراکز علمی و آموزشی را تیره ساخته بود که آشکارا با حقایق و باورهای اصیل اسلامی و مردمان مؤمن و مسلمان مبارزه می کردند ، دین و ارزش های قرآنی را به باد تمسخر می گرفتند و رسماً سر کلاس ها با افکار مذهبی و عقاید دینی مخالفت می نمودند .

در چنین موقعیت ناگوار و نگران کننده ای ، استاد شهید مرتضی مطهری پای خویش را از حوزه علمیه بیرون نهاد ، وارد دانشگاه شد و دشواری های زیادی را در این مسیر متحمل گردید ، تا توانست کرسی استادی را احراز کند و در این مقام بود که بهترین خدمات را در ان دوران به کشور و جامعه مسلمانان ارائه داد .

اگر امروزه مشاهده می کنیم در نهادهای حقوقی ، قانونی ، اجرایی و سایر پست های مهم کشور افراد متدینی دیده می شوند که صادقانه و خالصانه برای احیای فرهنگ اسلامی و حفظ هویت مذهبی و ترویج فضیلت ها می کوشند ، اگر نگوییم تمامی آنها ، بیشترشان دست پرورده شهید مطهری بوده اند ، یا از سفره علمی و معرفتی او بهره گرفته اند . البته همین جا باید قدردان دیگران هم باشیم ، شهیدان بزرگوار دکتر بهشتی ، مفتح و باهنر هم در این زمینه سهمی داشتند ، ولی پیشگام همه استاد مطهری بود .

شهید مطهری با رفتار و درس های خود و بیانی متقن و برهانی نسل جوانی را پرورش داد که امروز کارهای مهم کشور را در کف با کفایت خود دارند ، کسانی را تربیت کرد که با عقاید و اندیشه های اسلامی آشنا شدند ، ایمان خود را تقویت کنند و ارزش های اسلامی را پاس دارند .

اگر تعلیمات مطهری و امثال او نبود ، ما افرادی را که بتوانند نظام اسلامی را بر پایه موازین و معارف محمدی اداره کنند نداشتیم ، یا دست کم در این زمینه بسیار در تنگنا بودیم . هر جای کشور کاری مفید صورت گرفته و فعالیت هایی شایسته برای رفع مشکلات مردم برنامه ریزی و اجرا شده است ، از آن جهت بوده که مجری و پیگیر این طرح ها مؤمن ، دلسوز و شایسته بوده است .

خصلت ویژه شهید مطهری این بود که در زمان مناسب ، کمبودها و خلاء های فرهنگی ، اجتماعی و تبلغی را به خوبی درک و شناسایی کرده بود . او وقتی با دقت و همه جانبه نگری مشکلات را بررسی می کرد ، با علم و توانمندی خود راه چاره ای را هم تشخیص می داد و با تمام وجود و با شجاعت ، فداکاری ، گذشتن از مزایا و امور رفاهی و تحمل زخم زبان ها ، قدم به راهی می گذاشت که آن را وظیفه خود می دانست و این مسیر پر خطر و دشوار را بگونه ای شایسته می پیمود و این وظیفه حساس را به بهترین شکل ، توأم با برکات و ثمرات بسیار انجام می داد .

نظایر شهید مطهری جانشینان انبیاء هستند که عمر خود را در مسیری صرف کردند که جامعه از محصولات آن به طور اساسی بهره برد . او علاوه بر دانش فوق العاده ، افکار عالی و نیت خالص به این واقعیت رسید که چنین سرمایه های معرفتی و معنوی را در چه جهتی به کار ببرد .

وی به خوبی درک کرده بود که دردهای جامعه کدام است و برای هر کدام از آلام مردم داروی مناسب و اثر بخش تجویز می کرد ، او نسل جوان را با نوشته ها ، سخنرانی ها ، دروس و مواعظ متقن و در عین حال ساده ، رسا و آموزنده تغذیه کرد ، خیلی خوب نیازها را شناخت ، روش هایی نو در افکند و مطالبی جدید که حاجت های جامعه را روا می ساخت ، مطرح کرد . (3)

روش بدیع ، جذاب و اقناع کننده ای در تفهیم و تبیین مبانی دینی به کار گرفت و آن قدر مداوم ، عمیق و همه جانبه خدمت کرد که در همان زمان محدود عمر نسبتاً کوتاهش موفق شد همچون باغبانی آگاه و با بصیرت ، بوستانی از معارف ناب را به رویش و شکوفایی برساند ، بگونه ای که امروز پس از یک ربع قرن ، هنوز جامعه کاملاً نیازمند و تشنه آموزه های اوست .

اکنون هم مردم از این بوستان ، گل های فضیلت می چینند و با رایحه آن مشام ذهن و دل خود را نوازش می دهند ، این نشانه آن است که او راه را بسیار خوب شناخته بود که موفق شد این سرمایه های گرانبها را در اختیارمان قرار دهد و ما همچنان باید به دنبالش بردویم و به گرد راه او نرسیم . (4)

• جویباری در کویر :

ویژگی های مطهری از آن جهت ممتاز بود که در زمینه های معنوی و علمی رشد متوازن داشت . ایشان پس از آن که تحصیلات خود را به پایان رسانید و نزد استادان اخلاق ، عرفان و سیر و سلوک به درجاتی عالی رسید ، احساس کرد که حالا باید از این منابع ارزشمند ، معادن غنی و توانایی های روحانی استفاده کند .

او بی گدار به آب نزد ، خواست انجام وظیفه کند ، اما متوجه شد جامعه به بینشی نیاز دارد که سعادت آنها را در همه عرصه های فردی و اجتماعی تأمین کند ، پس چنین نتیجه گرفت که بهترین خدمت اجتماعی این است که اسلام به درستی و بدون تحریف و افراط و تفریط شناخته شود و به مرحله اجرایی برسد .

بصیرت درست و باور عمیق ، یقین ایجاد می کند و به نوبه خود ، امنیت روانی ، سلامت اجتماعی و رشد فرهنگی جامعه را تضمین می نماید .

ولی اسلام گستردگی فراوانی در ابعاد گوناگون دارد و با توجهت به شرایط مختلف جامعه ، امکان دارد در برهه و قلمروی بینش ما نسبت به اسلام ، جامع و هم سو باشد ، اما این وضع عمومیت ندارد و در یک موقعیت اقتضای شرایط چنین است که در بخشی از ابعاد اسلامی بیشتر فعالیت کنیم . این تأکید حالت دو سویه دارد ، یکی توانایی و امکانات ما و دیگر نیاز جامعه .

شهید مطهری زمانی که می خواست وارد فعالیت های اجتماعی شود ، در حدود سال های 1330 مطالعه و بررسی کرد ، که جامعه اسلامی به چه چیزی بیشتر نیاز دارد ، فکر کرد ، مطالعه نمود و پس از بررسی های مداوم و همه جانبه به این واقعیت رسید که باید از سنگرهای اعتقادی و ایدئولوژیک دفاع کرد . در آن عصر یعنی پس از شهریور 1320 دولتی مقتدر وجود نداشت ، نظام سیاسی دچار تزلزل بود (5) و هر کس در هر گوشه ای برای خود دسته و حزبی راه می انداخت .

حزب توده از همان وقت ها جزء نخستین حزب هایی بود که مثل قارچ در ایران رویید ، کتاب هایی بسیار با افکار الحادی و مادی گرایی و گرایش های غربی انتشار می یافت و عناصر نفوذی در دستگاه حاکمه هم از این جریان استقبال می کردند . (6)

شهید مطهری می توانست در حوزه بماند و مقام برجسته ای در فقه یا علوم دیگر اسلامی به دست آورد . به راستی نیز همگان به شایستگی علمی او اعتراف داشتند ، ولی او به دلیل احساس وظیفه ، وقتش را در جهت نیاز جامعه اسلامی صرف کرد . اگر کارهای ایشان نبود ، افکار و مکاتب بشری و مادی چون سیلاب هایی ، ارزش ها را در معرض تهدید قرار می داد و نسل جوان را به سوی دره ای خطرناک و هلاک کننده می کشید .

او این نیاز را درک کرد که باید با دانشگاه رابطه برقرار کند . آن وقت ها ارتباط یک روحانی با نسل دانشگاهی غیر ممکن یا خواب و خیال می نمود . نمی توانید تصور کنید چه جوی در دانگشاه ها حاکم بود ، با چه چشمی به حوزه نگاه می کردند و چقدر طلاب را تحقیر کرده بودند .

در این اوضاع و احوال پریشان ایشان کوشید به عنوان یک استاد برجسته در دانشگاه مطرح شود و در پرتو این حضور مؤثر و بابرکت توانست افکار الهی و اسلامی را در این محیط آشوب زده گسترش دهد . با شبهات مبارزه کند ، تردیدها را بر طرف و انگیزه های دینی را تقویت کند .

این بخشی از فعالیت های شهید مطهری بود ، درسی که ما از آن نامدار عرصه معرفت می گیریم همین است که در هر زمانی باید ببینیم نیاز جامعه به چه چیزی است . دردهای بدنی و عضوی انسان ها هم باید درمان شود ، معالجه سرطان هم ارزشمند و در جای خود لازم است ، اما جامعه به بیماری های دیگری هم مبتلاست . امراض مسری در میان مردم رواج می یابد که با واکسن ها ، داروها و تشخیص های طبی نمی توان آنها را علاج کرد .

مشکلات فکری و فرهنگی ، امواج تردید و هجوم شبهه ها مردم را دچار ناراحتی هایی می کند که طبیبان معنوی و روحانی باید برای ریشه کن سازی آنها فکری کنند . شهید مطهری اینگونه ناراحتی ها را دید ، موقع شناس شد ، دردها را تشخیص داد و مصمم گردید دانشگاه را از اینگونه بیماری ها و آفت های خطرناک نجات دهد . (7)

آری ، یکی از ویژگی هایی که همه در آن اتفاق دارند و به این مرتبه در هیچ کدام از اقران و همگنان استاد یافت نمی شد ، توجه به نیازهای علمی و فرهنگی جامعه بود . نیازهایی که در همان عصر برای نسل معاصر و جوان جامعه وجود داشت و پرسش هایی که در اذهان پدید می آمد یا شکوکی که القا می شد ، درصدد پاسخگویی آنها بر می آمد . سخنرانی می کرد ، مقاله و کتاب می نوشت و بالاتر از اینها ، آن که با فراست خدادادی خود آینده را پیش بینی می کرد که در دهه های بعدی ، جامعه تشنه چه معرفتی است .

او برای جلوگیری از ابتذال فرهنگی و فسادهای اخلاقی ، برنامه های فراوانی را تعقیب می نمود . این ویژگی زمان آگاهی و احساس مسئولیت نسبت به نیازهای اعتقادی ، اخلاقی و فرهنگی جامعه نظیرش در کمتر کسی یافت می شد . خدای متعال به او فراستی عمیق ، صفای قلبی کم نظیر ، عشق و عاطفه ای نسبت به حقیقت دین و ارزش های دینی عطا کرده بود که او را شخصیت استتثنایی و ممتاز ساخته بود .

فهرست کتاب ها ، سخنرانی ها و درس های استاد را اگر درست بنگرید ، مشاهده می نمایید هر جا احساس نیاز می کرد ، فوری آستین ها را بالا می زد و مشغول کار می شد و به تحسین ها یا ملامت های دیگری کاری نداشت . (8)

 

پی نوشت ها:

1. مصاحبه رادیویی به مناسبت سالگرد شهادت استاد آیت الله مطهری

2. کتاب جلوه های معلمی استاد مطهری که از سوی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به طبع رسیده است ، کوشیده این جنبه از زندگی و شخصیت استاد را با استناد به آثارش ، گفته های شاگردان وی و مباحثی از این قبیل بررسی کند .

3. سخنرانی در دانشگاه تربیت معلم اراک ، 14/12/1372

4. سخنرانی در لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) قم ، 12/2/1283

5. در زمان سلطنت رضاخان به دلیل اختناق شدید ، محیط برای فعالیت های اجتماعی و سیاسی و بحث آزاد فراهم نبود و هرگونه حرکتی با سرکوبی دستگاه پلیس مواجه می شد . رضاخان با نیرنگ و فشار شدید سیاسی در ایران یک نوع سکوت و آرامش اجباری برقرار کرد . احزاب ، سازمان های سیاسی و اتحادیه های صنفی و کارگری در نتیجه ضعف داخلی و فشار خرد کننده استبداد و استعمار به تدریج متلاشی شد . ولی ترورها ، اعدام ها ، زندان ها ، تبعیدها ، شکنجه ها ، آزارها ، تهمت ها و افتراها هرگز نتوانست فریاد اعتراض علما و مردم را خاموش سازد .

با سقوط رضاخان و هجوم ناگهانی ارتش متفقین به خاک ایران ، نگرانی های دیگری در سراسر این سرزمین پدید آمد ، ناامنی ، هرج و مرج ، وضع نابسامان اقتصادی و مسئله نان و مواد غذایی به دلیل این تهاجم از مشکلات بزرگ مردم بود . در واقع ابرقدرت ها می خواستند یک شرایط آشفته پدید آورند تا مردم ناگزیر شوند خود را برای پذیرش یک دیکتاتور دیگر که فرزند رضاخان بود مهیا سازند .

در این شرایط ما ناظر تشکل حزب ، گروه و انجمن های بسیاری هستیم و در مدتی کوتاه تشکل های سیاسی که در طول سلطنت رضاخان نام و نشانی نداشتند چون قارچ روییدند و شتابان وارد معرکه شدند . اینک بدین ترتیب فرصت طلبان ، جاه طلبان و جویندگان نام و مقام از فرصت استفاده کردند و بدینگونه در سال 1323 شمسی بالغ بر شصت حزب ، گروه ، دسته و سازمان سیاسی به وجود آمد که به طور کلی بیشترشان گرایش چپ داشتند و این گرایش ناشی از جو جهانی بود نه از اعتقاد واقعی و سیاسی خودشان و صرفاً گروهی اندک از این ویژگی مستثنا بودند . (گلی زواره)

6. سخنرانی به مناسبت سالگرد شهادت استاد مطهری در جمع طلاب مدرسه معصومیه ، 10/2/1379

7. سخنرانی در لشکر مکانیزه کرمان ، 12/2/1380

8. سخنرانی در دانشگاه امام صادق (ع) تهران ، با عنوان تبیین اندیشه های استاد

 

"آفتاب مطهر"(8)

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31