نفوذ انقلاب در جان جوانان
اکبر خیلی باهوش بود؛ اما ابتدای انقلاب، چون فعالیتهایش زیاد بود، درس را رها کرد. عاشق انقلاب بود و میخواست تمام وقتش را صرف فعالیتهای انقلابی بکند. من و پدرش مخالف بودیم و برای تشویق او به درس خواندن، برایش موتور خریدیم؛ ولی انقلاب در روح و جان جوانان ما نفوذ کرده بود، گفت: «موتور برای خودتان، انقلاب شده و من باید کارهای مهمتری انجام دهم.» همان روزها هنگام درگیری نیروهای شاه با مردم و آتشسوزی مسجد جامع کرمان، دست راست اکبر شکست و به روستا برگشت. با این حال باز هم از فعالیتهای انقلابی دست نکشید. با دست چپ، با ذغال روی دیوار به شعارنویسی علیه شاه مشغول بود.
به نقل از خواهر شهید اکبر سلطانی(زهرا سلطانی)
حس نوعدوستی
عطاءالله با اینکه 18سال بیشتر نداشت، حس نوعدوستی شدیدی در خود داشت. اهواز بمباران شده بود، هنگامی که عطاءالله خبر بمباران اهواز و نیازمندی مردم مجروح آنجا را شنید، به خانه آمد و تعدادی از لباسهای خودش و پدرش و برادرش را برداشت و گفت: «مادر اینها را برای مردم اهواز میبرم.»
به نقل از مادر شهید عطاءالله اسلامی گیسکی(فرخلقاء همتی فرد)
اهمیت ترویج روحیه انقلابی در کل خانواده
زمان انقلاب همراه من یا پدرش در راهپیماییها شرکت میکرد. برایش مهم بود که همه اهل خانواده در فعالیتهای انقلابی حضور داشته باشند. بعضی وقتها که من بخاطر کارهای خانه و نگهداری از بچهها نمیرسیدم در راهپیمایی شرکت کنم، به من میگفت: «مادر شما به راهپیمایی برو. من از بچهها نگهداری میکنم.»
تا زمانی که میرفتم و میآمدم، همه کارهای خانه را انجام داده بود.
به نقل از مادر شهید مهدی میرحسینی