انفجار نور

Ahmad E Ahmad

پس از ورود حضرت امام (ره) ، مدرسه رفاه مرکز هدایت و رهبری نهضت شد ، گرچه من ناتوان از همپایی با سایر دوستانم بودم ، ولی احساس کردم که نباید نشست و از بار مسئولیت شانه خالی کرد ، شاید بتوان با همین حال کار کوچکی صورت داد ، به طرف مدرسه رفاه رفتم .

جلو مدرسه ، مردم ازدحام کرده بودند ، حرکت سخت و گاه ناممکن بود ، آنچه که برایم در نگاه اول خیلی جالب بود حرکت های تبلیغاتی گروه مسعود رجوی و موسی خیابانی و اعضا و هواداران سازمان به اصطلاح مجاهدین بود .

در آنجا افراد مختلفی را دیدم چون شهید حاج مهدی عراقی ، ابراهیم یزدی ، عباس آقا زمانی (ابوشریف) جواد منصوری و .... در این میدان دیدار مجدد ابوشریف برایم جالب بود . او به تازگی وارد کشور شده بود ، به من گفت : احمد ! هر یک از بچه های انقلابی و مبارز ، پیر و جوان را که می شناسی معرفی کن ، کار زیاد است ، به بچه های مطمئن نیاز داریم .

اداره کلاس آموزش نظامی و دفاعی تحت نظر او بود ، به غیر از وی ، جواد منصوری ، محمد منتظری و عباس دوزدوزانی نیز هر یک عهده دار وظایف و مسئولیت هایی بودند . افراد را برای کارهای نظامی آماده می کردند و با پاس و گشت های انتظامی منطقه اطراف مدرسه را تحت حفاظت و امنیت خود داشتند . از من کاری بر نمی آمد ، فقط در محیط مدرسه حضور داشتم و دوستان هر کاری را که با وضعیت جسمانی من مناسب بود احاله کرده و من با جان و دل آنها را انجام می دادم از جمله کارهای اداری و نوشتاری .

پنجشنبه 19 بهمن ، همافرها به دیدن حضرت امام (ره) آمدند ، من پس از دیدار همان شب به منزل مادر زنم در سرآسیاب دولاب ، خیابان باغچه بیدی رفته بودم ، فردای آن روز جمعه ساعت حدود 10 صبح از آنجا خارج شدم ، به سه راه سلیمانیه رسیدم ، در ضلع شمالی آن ، خیابان فرح آباد (پیروزی) خیلی شلوغ بود ، مردم به پادگان فرح آباد حمله کرده و یک تانک را هم در خیابان به آتش کشیده بودند ، اوضاع عجیبی بود .

خیابان را دود و آتش و سنگ فرا گرفته بود ، به سمت در بزرگ پادگان رفتم ، مردم به صف ایستاده بودند ، پرسیدم : چه خبر است ؟ گفتند : کسانی که برگ خاتمه خدمت دارند می توانند اسلحه بگیرند . باورم نمی شد ، مگر چنین امری ممکن بود ؟1 چرا سلاح ها را در اختیار مردم می گذارند ؟

جواب دادند که دیشب گاردی ها به همافرها حمله کرده و با آنها درگیر شدند و اسلحه خانه پادگان را در دست گرفتند . مردم هم به کمک همافرها آمده و به پادگان حمله کرده و آنها را از دست گاردی ها گرفتند . کسانی که مردم را تسلیح می کردند خود همافرها بودند و به هر کسی که کارت پایان خدمت داشت ، سلاح می دادند .

من سریع خود را به اولین باجه تلفن سالم ! رساندم و با مدرسه رفاه تماس گرفتم ، ندانستم که چه کسی پشت خط است ، گفتم : برادر می دانی چه خبر است ؟ .... خیانت . گفت : خیانت ! چه خیانتی ؟ گفتم : دارند به مردم اسلحه می دهند ، دارند آشوب می کنند . گفت : مردم خودشان اسلحه می گیرند ، برای جنگ با گاردی ها نیاز به اسلحه دارند . بعد گفت که هیچ توطئه ای هم نیست ، با دست خالی که نمی شود با گاردی ها جنگید .

پس از نیم ساعت دوباره به صحنه برگشتم ، دیدم تمام پشت بام های اطراف را با کیسه های شنی و خاک سنگر بسته اند ، در همین میان مینی بوسی را راه رسید ، تعدادی با چوب و چماق از داخل آن بیرون آمدند .

در میان آنها هادی غفاری بود ، او در حالی که سلاح خودکار یوزی در دست داشت پیشاپیش مردم حرکت می کرد ، دقایقی بعد زد و خورد میان گارد و مردم آغاز شد ، این حرکت مردم نفس عوامل رژیم را به شماره انداخته بود .

درهای زندان ها یکی پس از دیگری گشوده می شد ، پادگان لویزان هنوز مقاومت می کرد ، ما هم به فعالیت خود در مسجد محل ادامه می دادیم ، خبر رسید که بچه ها نیاز به کمک دارند ، چند نفر جمع شده چند اسلحه با خود برداشتند و به طرف لویزان حرکت کردیم .

نزدیک لویزان دیدیم مردم دسته دسته به طرف پادگان در حرکتند ، وقتی به پادگان رسیدم ، صدای چند شلیک هوایی را شنیدم ، دیدم مردم را دارند از پادگان بیرون می کنند و در را می بندند ، پرسیدم : چه شده ؟ گفتند : دیر آمدید ! بچه ها پادگان را گرفتند ، می خواهند از هرج و مرج جلوگیری کنند . گفتم : الحمدالله ! و بعد رادیو ، تلویزیون سقوط کرد ، صدایی در فضای ایران طنین انداز شد :

" توجه ! توجه ! این صدای انقلاب ایران است ، صدای ملت ایران ."

سخن آخر

آقای احمد این مبارز خستگی ناپذیر پس از گذر از دالان های تنگ و تاریک و راه های پر پیچ و خم و خطرناک ، سرانجام جسم شکسته ، نحیف و رنجور خود را به ساحل پیروزی رساند . گرچه بهای بسیار سنگینی برای آن پرداخت ، ولی با چشیدن قطره ای از شهد شیرین پیروزی ، تمام خستگی از تنش بیرون رفت .

او با پیروزی انقلاب از تب و تاب نیفتاد و در مصدرهای گوناگون منشاء خدمت شد ، از جمله مسئولیت دبیرخانه کمیته مرکزی مستقر در مجلس شورای اسلامی ، مسئولیت روابط عمومی زندان اوین و بعد به آموزش و پرورش بازگشت و به تربیت نیروهای مؤمن و انقلابی پرداخت که هر یک در جنگ و بعد از آن موجب برکاتی برای نظام جمهوری اسلامی شدند .

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر پایمردی و اعتقاد راسخش در راه حق و نهضت امام خمینی ، همچنان مورد حقد و کینه منافقین بود ، یک بار منزل مسکونیش مورد هجوم منافقین قرار گرفت و در آتش کینه و انتقام آنها سوخت .

وی ماه های متمامی نیز به جبهه های دفاع مقدس شتافت ، او پس از بازنشستگی به توصیه رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای که به وی فرموده بود : احمد ! وقت نشستن نیست . مجدداً به صحنه بازگشت و در کنار دوست قدیمی خود آقای محمد مهرآیین در تربیت بدنی بنیاد جانبازان به خدمت این شهیدان زنده همت گماشت .

در وصف تمام رنج ها ، محنت ها ، سختی ها ، هجرها و مجاهدت های این پیر مبارز و جان بر کف ، تنها می توان این وعده الهی را بارها و بارها تکرار کرد :

" والذین جاهدو فینا ، لنهدینهم سبلنا ".


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان