اسناد اتحادیه کمونیست های ایران در واقعه آمل(3)

کنفدراسیون ، در واقع از به هم پیوستن فدراسیون های چپ دانشجویان و محصلین ایرانی در اروپا و امریکا تشکیل شد ، اما رفته رفته با جناح بندی در اردوگاه کمونیسم جهانی (اردوگاه مسکو – اردوگاه پکن) این کنفدراسیون نیز تغییر شکل داد

Amol

« فصل دوم »

• کنفدراسیون و اعضای اتحادیه کمونیست ها

اکثر کادرهای اتحادیه کمونیست های ایران ، عضو کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی در اروپا و امریکا بودند . این سازمان سیاسی یکی از نادرترین تشکل های سیاسی ایران بود که شهرت جهانی داشت . این تشکیلات در سال 1337-1338 به وسیله عده ای از اعضای فراری حزب توده در اروپا و امریکا تشکیل شد . (1)

 

کنفدراسیون ، سمبل مبارزه علیه رژیم شاه بود و مهم ترین منبع خبری و نیروی اعمال فشار بر حکومت شاه محسوب می شد . (2) کنفدراسیون متعهد بود تا واقعیات مربوط به نقض حقوق بشر در ایران و شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی را در سطح جهان افشا کند ؛ در نتیجه بسیاری از نیروهای اپوزیسیون رژیم شاه را در خارج از کشور در خود متشکل کرده بود . کنفدراسیون با توجه به خصلت سیاسی خود بر وزن سیاسی دانشجویان می افزود و اجازه محدود شدن در خصلت ها و مطالبات دانشجویی را به آنان نمی داد .

 

جنبه دیگر اهمیت کنفدراسیون ، تلاش برای ایجاد وجه مشترک بین گروه ها و ایدئولوژی های مختلف بود که این امر جنبش دانشجویی خارج را در مخالفت با دیکتاتوری و نظام سلطنتی به مجموعه ای یگانه تبدیل کرده بود .(3)

 

از سوی دیگر وجود جریان ها و جناح های سیاسی و ایدئولوژیک متعدد در کنفدراسیون ، عامل تحرک و پویایی این سازمان بود که بر سر همگام نمودن جنبش دانشجویی با مشی سیاسی و فکری خود ، به سختی با یکدیگر رقابت می کردند . شاید وجود تنوع سیاسی را بتوان در کمیت فراوان اعزام دانشجو در آن سال ها ارزیابی کرد که با مرحله ای از رشد و ثبات اقتصادی داخلی همراه بود . (4)

 

کنفدراسیون ، در واقع از به هم پیوستن فدراسیون های چپ دانشجویان و محصلین ایرانی در اروپا و امریکا تشکیل شد ، اما رفته رفته با جناح بندی در اردوگاه کمونیسم جهانی (اردوگاه مسکو – اردوگاه پکن) این کنفدراسیون نیز تغییر شکل داد . قبل از این جناح بندی کلی ، همه کمونیست های ایران با حزب توده و البته با محوریت مسکو همکاری می کردند .

رفته رفته جوانان کمونیست طرفدار مائوتسه دون ، چگوارا ، فیدل کاسترو و حتی تروتسکی پیدا شدند ؛ در عین حال کنفدراسیون ، زیر چتر رهبری مارکسیست ها بود ، (5) ولی با توجه به تحولات جهانی و به ویژه " تز سه جهانی چین " ، شکاف ها همواره بیشتر و در سطح جنبش کمونیستی جهانی به وضوح مشاهده می شدند . (6)

 

حاکمان جدید چین دنیا را در این تز تبیین می کردند ؛ امریکا و شوروی را جهان اول (ابرقدرت ها) و اروپا و ژاپن را جهان دوم و بقیه ی کشورها را جهان سوم نامیدند و معتقد بودند باید از تضادهای امریکا و شوروی استفاده کرد و حتی شوروی را جنگ افروزتر از ایالات متحده می دانستند که این رویکرد قطعاً ضربات مهلکی را بر جنبش کمونیستی و هواداران آن در سطوح مختلف و بالطبع ، کنفدراسیون گذاشت و ماه ها در مورد آن بحث و مجادله بود .

 

گروهی از اعضای جبهه ی ملی خارج از کشور سعی کردند در کنفدراسیون نفوذ کنند ، ولی خود جذب مارکسیست ها شدند ؛ اما جناح مذهبی تحت نام " انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا و امریکا " که " پیام مجاهد " نشریه آنان بود ، استقلال خود را حفظ کرد . (7) در نتیجه در طول سال 1976 در اروپا و امریکا سه کنگره به نام " کنفدراسیون " تشکیل شدند که یکدیگر را به قلابی بودن متهم می کردند .

 

دانشجویان ایرانی اعزامی ، غالباً متعلق به طبقات متوسط به بالای جامعه و یا طبقات مرفه بودند . با نگاهی به خاستگاه طبقاتی کادرهای اتحادیه ی کمونیست ها ، این موضوع به خوبی قابل درک است . نگاهی گذرا به وضعیت خانوادگی برخی از کادرها و اعضای اتحادیه که برای تحصیل به امریکا رفته و در آنجا به عضویت کنفدراسیون درآمده بودند ، قطعاً مفید خواهد بود .

 

این افراد متولدین اواخر دهه 20 و 30 هستند که در سال 1375 ، یعنی سال پیروزی انقلاب اسلامی ، وقتی به ایران بازگشتند ، سن شان بین 25 تا 35 سال بود و اکثراً متولدین تهران و ساکن در مناطق شمالی شهر بودند . شغل پدر اغلب آنها از مشاغل بالا و یا حداقل کارمندی وزارت خانه ها بود .

 

هیچکدام از محصلین اعزامی به ایالات متحده آمریکا که به عضویت کنفدراسیون احیا در آمدند و سپس عضو اتحادیه ی کمونیست های ایران شدند ، خاستگاه کارگری و یا دهقانی نداشتند . (8) در چنین شرایطی ، آنها وقتی که به ایران بازگشتند ، قصد به راه انداختن جنبش پرولتری و دهقانی داشتند که ابداً ، حتی برای لحظه ای آن را تجربه نکرده بودند .

 

این نوع برداشت از واقعیات جامعه ایرانی ، ذهن هر محققی را به این سمت سوق می دهد که کنفدراسیون به رغم این که از فعال ترین نیروهای مخالف شاه در خارج از کشور بوده ، اما با توسل به ایدئولوژی های بیگانه ، از شرایط عینی جامعه ایرانی و مبارزات اصیل اسلامی مردم فاصله گرفته و با خنثی کردن اقدامات انقلابی ، در واقع تهدیدی جدی علیه رژیم شاه نیست و فقط باید آن را در حد یک نیروی اپوزیسیون قوی ارزیابی کرد .

 

کنفدراسیون با تحت پوشش قرار دادن 000/20 دانشجوی ایرانی و با تشکیل کنگره های مختلف ، در طول سالهای مبارزه ، با فراز و نشیب های عجیبی ، مواجه و دچار انشعابات و چند دستگی های بسیار شد .

 

یکی از گروه های مهم در کنفدراسیون ، هواداران " سازمان انقلابیون کمونیست " بودند که در سال 1970 در سازمان دانشجویان ایرانی در امریکا ، جناح اکثریت را تشکیل می دادند . سازمان انقلابیون کمونیست ، مائوئیست و خط میانی جبهه ملی و جناح توفان بودند و به همین دلیل آنها را " خط میانه " می نامیدند .

 

در این سال ها ، سیاست خارجی جمهوری خلق چین نیز دچار چرخش آشکار شد و حتی به بهبود در روابط خود با شاه پرداخت و موجب سرخوردگی مائوئیست های رادیکال شد . (9) سازمان دانشجویی امریکا نیز به دنبال کنفدراسیون ، در کنگره 23 خود که در ماه اوت 1975 در شیکاگو برگزار شد ، منشعب شد .

 

در سال 1976 ، سازمان انقلابیون کمونیست به گروه پویا پیوست و " اتحادیه کمونیست های ایران " را تشکیل داد و نشریه " حقیقت " را به صورت ارگان رسمی خود چاپ کرد . (101) نشریه 16 آذر (11) نیز توسط شاخه های گوناگون کنفدراسیون چاپ می شد . این سازمان همراه با دیگر هواداران اتحاد مبارزه برای تشکیل حزب طبقه کارگر ، کنفدراسیون برای احیای جنبش واحد دانشجویی را تأسیس کرد که به کنفدراسیون " احیا " مشهور شد .

 

در سال 1975 ، کنفدراسیون پس از پانزده سال فعالیت به کار خود پایان داد ، ولی اپوزیسیون سازمان یافته دانشجویی خارج از کشور کار خود را ادامه داد و در واقع تا پیروزی انقلاب اسلامی بر شدت مبارزاتش افزود .

 

آنچه که در چارچوب حرکت کلی کنفدراسیون قابل تأمل است ، میدان ندادن به نیروهای مذهبی است . در فضای مبارزاتی آن سال ها این فرآیند به گونه ای سازماندهی شده بود که هیچ گونه جایگاهی برای نیروهای مذهبی و اسلام گرا متصور نبود ؛ در نتیجه جوانان به سمت ایدئولوژی های ناسیونالیستی و کمونیستی تمایل پیدا می کردند و آنگاه این ضعف به حساب ایدئولوژی اسلامی گذاشته می شد :

 

" من نیز تمایلم به سمت آنهایی بود که بیش از همه در مقابل رژیم شاه قاطعیت نشان می دادند و جدی تر مبارزه می کردند و آن جریانی بود که گرایشش به سمت اتحادیه کمونیست ها بود . در آن زمان طبق تصدیق همه ، این جریان بیش از هر جریان دیگری ، علیه رژیم شاه و در افشاگری از این رژیم می کوشید .

 

تنها جریان مذهبی در امریکا در این موقع ، جریان مربوط به دکتر یزدی بود که لازم به توضیح نیست چقدر منفعل بود ؛ فی المثل یک بار که بچه ها از تظاهرات علیه شاه خائن از واشنگتن برگشته و به محوطه دانشگاه آمده بودند ، دیدیم که دکتر یزدی عده ای را دور خود جمع کرده و با آنها جلسه تفسیر قرآن گذاشته است .

 

از او سؤال شد مگر نمی شود این کار را وقت دیگری انجام داد و فعلاً به تظاهرات رفت ؟ ایشان پاسخ داد شما کاری حسینی می کنید و ما کاری زینبی !

 

لذا تصدیق می کنید که این جریان آن چیزی نبود که کسی را به خود جلب کند ، لذا کم کم دانشجویان بیشتری به جریان اتحادیه اضافه می شدند و در زمان انشعاب کنفدراسیون ، این جریان از همه بزرگ تر و چشمگیرتر بود ." (12)

 

کنفدراسیون احیا با تشکیل جلسات سخنرانی و تحلیل مسائل روز ایران که در " خانه ایران " انجام می گرفت ، (13) نیروهایش را با دیدگاه خاص خود دائماً در جریان مبارزه قرار می داد .در حقیقت فعالیت های کنفدراسیون با سمت گیری مشخص منجر به تشکیل گروه های مارکسیستی متعدد شد .

 

سازمان انقلابیون کمونیست در سال 49-50 ، توسط چند دانشجوی ایرانی در شهر برکلی تشکیل شد ؛ این سازمان به خاطر اختلافاتی که با سازمان انقلابی حزب توده (حزب رنجبران) داشت ، وحدت شان به هم خورد و به صورت یک گروه مستقل هوادار خط مشی مائوتسه دون به فعالیت پرداخت . (14) و اقدام به انتشار نشریه " کمونیست " کرد که در 28 شماره به طور نامرتب (ماهی یک بار و چند ماه یک بار) منتشر می شد .

 

در سال 1355 ، باقیمانده گروه فلسطین معروف به " پویا " با آنان متحد شدند و به نام " اتحادیه کمونیست های ایران " شروع به فعالیت کردند . اختلافات درونی سازمان بعد از مرگ مائو و نیز چرخش در سیاست خارجی چین ، تشدید و موجب انشعاب گروه " زحمت " از اتحادیه شد . (15)

 

در واقع ، اختلافات و انشعاباتی که در کنفدراسیون روی می داد ، نتیجه باز بودن فضای سیاسی درون کنفدراسیون بود که در عمل هر فردی می توانست عضو آن شود . این قالب ، حتی اجازه می داد که مأمورین ساواک نیز بتوانند در پوشش دانشجویان واقعی به راحتی به درون کنفدراسیون راه یابند ؛ لذا همکاری با رژیم و تسلیمی ها نیز امری عادی بود . (16)

 

مهم ترین موضوع کنفدراسیون که با تحقیق حاضر ارتباط دارد ، عدم انسجام و وحدت گروه ها و جریانات نیست ، بلکه به ایده آلیسم حاکم بر جریانات چپ به ویژه عدم شناخت دقیق رابطه مردم با روحانیت ، مربوط می شود .

 

در مجموعه ای هر چند ناقص ، گیتی ناصحی یکی از اعضای اتحادیه کمونیست ها ، شماری از اعضای کنفدراسیون احیا را که به ایران بازگشتند و در جریان فعالیت های اتحادیه به ویژه موضوع جنگل فعالیت کردند ، بدین شرح اعلام می کند :

 

ردیف نام ( نام مستعار ) سمت حکم

1 فرامرز سمنانی ( مصطفی ) کادر مرکزی معدوم

2 فرید سریع القلم (احسان) کادر مرکزی معدوم

3 بهنام ایثاری ( حسین ) کادر مرکزی زندان

4 فرج ابراهیمی ( عاطفه ) عضو آزاد

5 فیروزه ابراهیمی ( پروانه ) عضو زندان

6 فریده دریائی ( لیلا ) عضو آزاد

7 مهین حاج عظیمی ( لیلا ) عضو آزاد

8 افسانه اسلامی عضو متوفی

9 وحید سریع القلم کادر مرکزی معدوم

10 نسرین لارنی ( نسرین ) عضو آزاد

11 حمید کوثری ( علی ) کادر مرکزی آزاد

12 شهین تراضی کادر مرکزی آزاد

13 احمد تقوایی کادر آزاد ( بریده )

14 ناهید بزرگی هوادار بریده ( متوفی )

15 زهرا مستجابی هوادار آزاد

16 شهلا شعشعانی عضو آزاد

17 مونا شعشعانی هوادار آزاد

18 محمد امینی کادر آزاد

19 ژاله بهروزی عضو آزاد

20 محمد حاج عظیمی عضو آزاد

21 محمد واله ( محمد ) عضو آزاد

22 علیرضا صفایی(علی اوریانا) هوادار آزاد

23 سعید سمنانی عضو آزاد

24 بهناز مازندرانی عضو زندان

25 مسعود مصطفوی هوادار آزاد

26 مینا نویدی هوادار غیر تشکیلاتی آزاد

27 سیامک منو عضو آزاد

28 یاسمن منو هوادار آزاد

29 نادر اسکویی عضو آزاد

30 ابراهیم توکلی عضو آزاد

31 فریور هوادار آزاد ( زندان )

32 فریبرز عضو ( احتمالاً ) معدوم

33 سیروس رهبری عضو آزاد

34 پرویز ( شیکاگو ) هوادار آزاد

35 عباس بزرگ کادر آزاد

36 مهرزاد ناظری ( سیمین ) کادر زندان

37 عبدالرحمن آزمایش(داریوش) کادر مرکزی معدوم

38 هاشم مازندرانی (احمد جلال) کادر مرکزی معدوم

39 حسین ریاحی ( ناصر بزرگ ) کادر مرکزی معدوم

40 فرج اله لسانی (فریبرز- میرزا) عضو معدوم

41 بهروز غفوری ( دکتر محمود ) کادر معدوم

42 فرامرز طلوعی ( مصطفی ) کادر معدوم

43 فاطمه ضرغامی ( سارا ) عضو زندان

44 هادی افتخاری ( امیر ) کادر معدوم

45 سهیلا کدخدایان عضو آزاد

46 بهروز مازندرانی هوادار آزاد

47 حمید تهرانی عضو آزاد

48 علی کلمبیا عضو آزاد

49 مینو ( همسر علی کلمبیا ) عضو آزاد

50 فریما ( همسر حمید تهرانی) عضو آزاد

51 قاسم صراف زاده مرکزیت معدوم

52 بهنام عضو مرکزیت زندان

53 ژیلا شمس رکابی (شمسی) عضو زندان

54 فیروزه هوادار آزاد

 

پیوندها:

1. عزت الله نوذری ، تاریخ احزاب سیاسی در ایران ، شیراز ، انتشارات نوید ، شیراز 1380 ، ص 225

2. حمید شرکت ، کنفدراسیون جهانی ، انتشارات عطائی ، تهران 1378 ، ص 13

3. همان ، ص 16

4. افشین متین ، کنفدراسیون ، مترجم : ارسطو آذری ، انتشارات شیراز ، تهران 1378 ، ص 9

5. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، پرونده سهیلا کدخدایان ، ش 24175

6. همان ، پرونده حسین ریاحی ، ش 24176

7. عزت الله نوذری ، پیشین ، ص 236

8. برای نمونه رجوع شود به پرونده هایی چون : محمدرضا غروی (24143) ، هاشم مازندرانی (24152) ، سهیلا کدخدایان (24175) ، فرج الله لسانی (18517) ، هادی افتخاری (24149) ، سید عبدالرحمن آزمایش (18403) ، فاطمه ضرغامی (24177) ، فرید سریع القلم (18311) ، فرامرز طلوعی (18510) ، ایرج شیر علی (24172) ، مهرزاد ناظری (24151) . اتحادیه ی کمونیست ها ، آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی

9. افشین متین ، پیشین ، ص 365

10. پرونده هادی افتخاری متن 24149

11. پرونده فرج الله لسانی ش : 18517 ؛ وی مسئول انتشاراتی نشریه بوده است

12. آرشیو مرکز اسناد ، پرونده گیتی ناصحی ، ش 24152 ، تاریخ 1/03/62 ؛ متذکر می شویم اتحادیه انجمن های اسلامی امریکا و کانادا ، برخوردار از شخصیت هایی چون دکتر چمران ، کمال خرازی ، حسن غفوری فرد ، هادی نژاد حسینیان، حسن عباسپور، محمود نعمت زاده، محمد علی نجفی و ... بودند که نقش مهمی در فعالیت های آن داشتند .

13. آرشیو مرکز اسناد ، بهروز فتحی ، پرونده ش 24144 ؛ سهیلا کدخدایان ، 24175

14. آرشیو مرکز اسناد ، بهروز فتحی ، پرونده ش 24144 ؛ سهیلا کدخدایان ، 24175

15. فرید سریع القلم ، پرونده ش 18311 ، بازجویی مورخ 5/5/61

16. صادق زیبا کلام ، مقدمه ای بر انقلاب اسلامی ، انتشارات روزنه ، تهران 1372 ، ص 276

 

اسناد اتحادیه کمونیست های ایران در واقعه آمل(2)

 


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان