از هابيل تا کنون (۲)

Articleفلسفه ترور شخصي و بوجود آوردن تغييرات اجتماعي بر اساس تروریسم در نيمه دو سده نوزدهم شكل گرفت و دوراني نو در شكل گيري گروههاي تروريستي آغاز شد. جنبشهاي معتقد به اين خط مشي با تمسك به مردم گرايي و استقلال خواهي و عدم تحمل وضع موجود، كه در اين دوره خصلت بارز تحولات اجتماعي را تشكيل مي داد ، خشونت هاي خود را توجيه مي نمودند.

با تشكيل كاربونري در ايتاليا ، بورشن شافت آلمان ، يوگ-اسلاو صربستان و نارودنايا وليا در روسيه و ... ،مكانيسم عمل گروههاي تروريستي به سوي پيچيدگي و اعمال خشونت هر چه بيشتر رفت و دست يابي به اهداف سياسي با تكيه بر سلاح رايج گرديد.

تشكيل دادگاههاي انقلابي و صدور حكم مرگ براي مخالفان سياسي ،چشم پوشي در برابر قتل بي گناهان و محاكمه و به قتل رساندن خائنين ! و از همه مهمتر ناديده انگاشتن انسان در قالب فردي اش و اصالت دادن به اجتماع به جهت لگد مال كردن ويژگيهاي فردي انسان ، در فضايي فناتيك و غير معقول ميراثي بود كه آنان براي اسلاف خود به يادگار گذاردند.

ايده هايي اين چنين هيجان انگيز، راه را براي سربرآوردن هفت تير كشان هرج و مرج طلب در پايان قرن نوزدهم و سالهاي آغازين قرن بيستم را هموار نمود.

در اروپاي غربي اين ايده از سوي آنارشيست ها تبليغ مي گرديد كه بهترين راه تغييرات سياسي – اجتماعي ،بهره گيري از روشهاي انقلابي براي به قتل رساندن اشخاصي است كه مناصب قدرت سياسي را در اشغال دارند و بر همين اساس بسياري از دولتمردان اروپا و آمريكا در طي بيست سال از 1880 تا 1900 به قتل رسيدند تا آنجا كه اين دوره را عصر سوء قصد ها نام گذاشتند.

بدبختانه نتيجه زشت اين رويكرد آن شد كه در ژوئن 1914 فرانسيس فرديناند ، وليعهد اتريش به دست گاوريلو پرنیسيپ جوان متعصب صرب و عضو جنبش دانشجويان يوگ –اسلاو ترور شد و شعله هاي جنگ جهاني اول را شعله ور ساخت.

در اسپانيا تروريسم آنارشيستي منشاء درگرفتن مبارزات مرگبار ميان جناح چپ معتقد به مبارزات مسلحانه گرديد و حتي دامنه آن به باسك كه خصلت جدايي طلبانه داشت و سپس به آرژانيتن كشيده شد.

در اروپا هم چنين كرووات ها در يوگسلاوي ، جنبش هاي فاشيستي ارتش آزاد در آلمان و گارد آهنين در روماني،اين ايده كه با خونريزيهاي سفاكانه مي توان منشاء اثرات اجتماعي گرديد را دنبال نمودند.

در خاورمیانه و آسیا در 1930 به بعد چشمگیرترین فعالیتهای تروریستی در فلسطین در دوران تحت الحمایگی انگلستان بود که دو گروه اشترن و ایرگون فعالیتهای تروریستی خود را آغاز کردند ، این دو گروه گر چه پس از تشکیل دولت اسرائیل منحل شدند ،اما رهبران آنها نمونه مجسم کسانی بودند که با غداره کشی تروریستی به قدرت رسیدند ، مناخم بگین رهبر گروه ایرگون و اسحاق شامیر یکی از رهبران اشترن به نخست وزیری اسرائیل رسیدند!

گرچه ریشه های ترور سازمان یافته در ایران را باید در فعالیت های فرقه اسماعیلیه به رهبری حسن صباح جست ، لیکن در دوران جدید اندیشه مبارزه مسلحانه و بهره گیری از تروریسم برای دگرگون سازی نظام سیاسی ، تفکری بود که پس از انقلاب روسیه و در دوران انقلاب مشروطیت ،توسط انقلابیون قفقازی وارد ایران شد.

در آستانه مشروطیت قریب به 1000 نفر از اعضای حزب سوسیال دمکرات قفقاز از جمله " حیدر خان عمو اوغلی " و " یپرم خان " به ایران آمدند و ششلول بندی را در ایران باب کردند!

در دوران صدر مشروطیت بمب گذاری و ترور بیداد کرد و بسیاری از روحانیون و وکلای مجلس ترور شدند.

توده ای ها نیز از ترور بهره گرفتند و از زشت ترین اقدامات آنها ترور محمد مسعود مدیر روزنامه مرد امروز و احمد دهقان کرمانی مدیر مجله تهران مصور بود.

چریکهای فدایی ،به تدوین مدل فارسی اندیشه ای که به سبب جنگ های چریکی بزرگ در چین و کوبا ساخته شده بود ، پرداختند.اندیشه ای که تروریسم شهری را تحت الشعاع قرار داده بود و شهر را گورستان مبارزان انقلابی می دانست و آن را صرفاً به عنوان مکمل جنگ دهقانی می پذیرفت. فدائیان ساده لوحانه از سیاهکل آغاز کردند.

پس از آن مجاهدین خلق که فدائیان به آنها به درستی مارکسیستهای شرمنده لقب داده بودند ، بار دیگر در تئوری و عمل تروریسم شهری را احیاء کردند و میراث نیاکان فکری خود را در استمرار تروریسم آنارشیستی و دنبال نمودن تغییرات اجتماعی از طریق تروریسم را گرد گیری نموده و به صحنه اجتماع کشاندند.


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29