یکی از مشکلات امروز بحث لاینحل ماندن موضوع تروریسم در سطح بینالمللی و جهانی است. تروریسم در واقع یک ابزار توسعهای، یک مکتب تحول گرا، یک استاندارد جهانی، یک ساختار آرمانگرا یا یک تسهیل کننده روابط جهانی نیست. بلکه تروریسم یک پدیده شوم و بی هویت و یک عامل به قهقرا بردن جامعه بشری و جهانی است. تروریسم محصول دموکراسی ستیزه جو و جریانسازیهای غلط و بیتدبیریهای جامعه ملل در عصر جهانی شدن است. بنابراین تروریسم مسئلهای نیست که بتوان از آن چشم پوشی کرد یا در خصوص آن بشود اغماض نمود و به نظر میرسد که تروریسم بایستی محو شود.
در این میان و با وجود تروریسم پیش رونده، ضرورت هماهنگی و همکاری کشورها و دولتها برای مبارزه با تروریسم بیش از پیش احساس میشود. اگرچه همکاریهای موثری در سطوح منطقهای و بینالمللی برای مبارزه با تروریسم شکل گرفته اما گاهی بیتدبیری و اتهام زنیهای بیمورد موجب گردیده تا حواس جامعه بشری به سمت لفاظیها و تهدیدهای ابرقدرت برود و باز هم تروریسم در این میان نفسی تازه کند.
اینکه تروریسم تولد یافتۀ نظام غربی و پرورش یافتۀ نظام صهیونیستیآمریکایی است، بر کسی پوشیده نیست اما اینکه دائما انگشت اتهامات بیشائبه و نشانهرویهای بیمورد به سمت کشور یا دولتی است که همواره تروریسم را زمین گیر کرده، جای بسی تعجب است.
آمریکا و لابی صهیونیستی برای جبران مافات و اینکه تروریسم نفسی تازه کند و شروعی دوباره داشته باشد، مجددا مباحث هستهای ایران را مطرح ساخته و آن را عامل تهدید جهانی میداند و از طرفی این بار انگشت اتهامات واهی خود را به سمت سپاه پاسدارن برده و آن را نیروهای تروریستی قلمداد نموده که این اتهامات نشان از اوج بیتدبیری و بیسیاستی نظام سیاسی کنونی آمریکا دارد.
در این میان وارد کردن اتهامات چیزی جز عناد و ادامه دشمنی نیست و آمریکا در فکر تحقق اهداف نابخردانه خود است حتی اگر به قیمت نابودی جامعه بشری و نسلکشیهای بیرویه شود. اسلام ستیزی مسئله جدیدی نیست که همواره غرب و آمریکا به دنبال آن بودهاند و در واقع نه صرفا اسلام ستیزی، بلکه اساسا آنها با هویت دینی و فرهنگی مشکل دارند و برتر از خودشان را هرگز تحمل نمیکنند. حداقل تاریخ چند صده اخیر این مساله را نشان میدهد.
در این راستا چند نکته را جهت تشحیذ ذهن مقامات آمریکا و لابی صهیونیست ذکر میکنم:
- اتهامات بیمورد و واهی به جمهوری اسلامی ایران دیگر کارساز نیست و یک ابزار قدیمی دسیسه محسوب میشود و در این راه توفیقی وجود ندارد؛
- انگشت اتهام بردن به سمت نیروهای نظامی هر کشور عواقب جبران ناپذیری در بر خواهد داشت و این میتواند اوج حماقت یک دولت باشد که اینچنین طرز فکری را دارد؛
- مسئله هستهای ایران یک بار برای همیشه مذاکره و تمام شده و به نظر میرسد این موضوع قابلیت طرح مجدد و مذاکرات سنگین و پرهزینه را ندارد و اگر آمریکا دنبال بهانه جویی و مسئله دیگری است، رسما اعلام کند و آمریکا بداند و هرچند میداند که جمهوری اسلامی ایران بر مواضع خود محکم پایبند است.
به هر ترتیب اتهام آمریکا به ایران با عنوان تروریسم دولتی، یک بهانه تراشی و صرفا استفاده از واژگان تبلیغاتی برای سخنرانی مقامات خود بوده و بهتر است که آنها از واژگان بهتری استفاده کنند.
از این رو، بایستی به این موضوع اشاره کرد که تروریسم نبایستی جان دوباره بگیرد و مبارزه علیه تروریسم بصورت جدی ادامه مییابد.