كارشناس پژوهشی مركز اسناد انقلاب اسلامی با تشریح عملكرد جریان نفاق در آذربایجان فعالیتهای آنها را در راستای ترور شخصیت آیت الله قاضی طباطبایی دانست.
رحیم نیكبخت كارشناس مركز اسناد انقلاب اسلامی و از پژوهشگران تاریخ آذربایجان است، از وی تألیفی پیرامون زندگی و مبارزات شهید قاضی طباطبایی به رشته تحریر در آمده است.
- آقای نیكبخت شمهای از تحولات انقلاب اسلامی در تبریز و نقش آیت الله قاضی طباطبایی و مدنی را ارائه دهید؟
*نیكبخت: شخصیتهای بزرگ به میزان شهرت و اعتبار خود مخالفان جدی و سرسختی هم دارند، در همان اوان پیروزی انقلاب بسیاری از شخصیتهای برگزیده انقلاب از میان ما رفتند و شهید قاضی نیز مثل این افراد در ابتدای انقلاب از ما گرفته شد. در آذربایجان بعد از شروع انقلاب اسلامی بحث مرجعیت امام موضوعی قابل توجه بود، در مقابل، رژیم شاهنشاهی بحث حمایت از مرجعیت شخص دیگری را داشت تا بدین وسیله مردم و هواداران مراجع را به رویارویی هم وادارد.
اولین مخالفتها قبل از پیروزی انقلاب با جریان قدرتی در تبریز بوجود میآید و حتی در قم آنها تظاهرات چند هزار نفری به نفع مرجعی غیر از امام راه میاندازند. از همین زمان زمزمههای مخالفت جدی با جریان طرفدار امام در تبریز شكل گرفت. آیت الله قاضی طباطبایی علاوه بر بعد علمی دارای اصالت خانوادگی نیز بود ایشان از خانوادهای قدیمی و ریشه دار در تبریز بود و به همین خاطر از اعتبار برخوردار بود و در زمان حضور ایشان حزب خلق مسلمان توان جولان دادن در حوادث سیاسی تبریز را نداشت، اما بعد از شهادت ایشان فرصت عرض اندام برای اعضای این حزب فراهم شد.
نكته قابل توجه در مبارزات مردم تبریز در انقلاب اسلامی این بود كه از صفویه به بعد مردم تبریز همبستگی و همگامی با مردم سایر نواحی ایران را داشتند، مثلاً در قضیه حمله به مدرسه فیضیه در سال 40 همزمان به مدرسه طالبیه تبریز حمله میشود، یا بعد از اینكه روزنامه اطلاعات آن مقاله توهین آمیز را علیه امام منتشر كرد مردم تبریز نیز در حمایت از قیام مردم قم در فردای آنروز حماسه 29 بهمن را آفریدند كه در حمایت و پشتیبانی از مرجعیت و زعامت حضرت امام بود.
بحث همبستگی ملی در جابجایی تاریخ انقلاب اسلامی آذربایجان قابل مشاهده است كه به ارتباط شخصیتهایی مثل شهید قاضی طباطبایی، آیت الله مروج در اردبیل و... به نهضت انقلابی و امام راحل بر میگردد.در تحولات انقلاب اسلامی تبریز با شهادت شهید آیت الله مدنی جریان انقلاب در آذربایجان عمق و وسعت بیشتری پیدا كرد.
جریان مخالفت نهضت امام برای درهم شكستن ستون فقرات انقلاب اسلامی در آذربایجان كه اغلب از اعضای خلق مسلمان بودند تلاش مذبوحانهای كردند تا گرد آیت الله مدنی جمع شوند و به دست ایشان به مقابله با شهید قاضی طباطبایی برخیزند كه با هوشیاری و دقت این دو شاگرد صدیق حضرت امام این طرح ناكام ماند همان كسانی كه از ایشان طرفداری میكردند بعد از انتصاب شهید مدنی به امامت جمعه تبریز پس از شهادت آیت الله قاضی اولین كسانی بودند كه به مخالفت با شهید مدنی پرداختند.
- عوامل نفاق در آذربایجان چه كسانی بودند؟
*نیكبخت: اولین گروه نفاق جریان چپ اعم از حزب توده، چریكهای فدایی خلق و گروههای دیگر ماركسیستی بودند كه در تاریخ معاصر ایران نقشی خائنانه ایفا میكردند.
دسته دوم گروهی بودند كه در پناه حزب خلق مسلمان تلاش داشتند با حربه مذهب و مرجعیت جریان نهضت اسلامی در آذربایجان را به بیراهه بكشانند. در كنار طرح برخی ادعاهای مذهبی پیرامون مرجعیت در تلاش بودند تا همگام با برخی جریانهای ناسیونالیستی و چپ، به انتخاب مرجعیت رنگی قومی و قبیلگی ببخشند.
گروه سوم اعضای سازمان مجاهدین خلق بودند كه برخی از نیروهای رده بالای آنان نظیر حنیف نژاد، در تبریز تشكیلات و فعالیتهای گستردهای را به راه انداختند و سعی داشتند اذهان مردم را از آرمانهای انقلاب اسلامی به سمت و سوی اهداف سازمانی خود بكشانند.
این شاخصههای عوامل نفاق در آذربایجان بود كه در مقابل نیروهای اسلامی و انقلابی صف آرایی كرده بودند.
در كنار این گروههای معارض برخی از هواداران گروه فرقان نیز در تبریز تقلاهایی داشتند.
در آستانه شهادت آیت الله قاضی طباطبایی اتحاد و انسجامی میان خلق مسلمان و گروه فرقان دیده میشود كه به نظر میرسد فراتر از دیدگاه و نظر دست اندركاران این دو تشكل است.
شهید قاضی سمبل پیوستگی انقلاب در آذربایجان به شمار میرفت كه صف گروه های معارض در تدارك زمینه برای از بین بردن ایشان بود اما این اقدام بدست گروهك مشكوك فرقان عملی شد.
ارتباط خلق مسلمان و آمریكاییها كه در اسناد لانه جاسوسی كشف شد از یكسو و ارتباط گروهك فرقان با سرویس اطلاعاتی آمریكا این پیش فرض را قوت میدهد كه ترور آیت الله قاضی طباطبایی در سطحی كلان تر از هماهنگیهای گروهی میان جریانهای معارض باشد .در تائید این پیش فرض سر بر آوردن قدرتمندانه خلق مسلمان بعد از شهادت آیت الله قاضی است.
در كنار حزب خلق مسلمان شاهد تلاشهای منسجم برای تجزیه ایران هستیم. جریان خلق كرد، خلق عرب، خلق بلوچ و خلق تركمن گرچه به ظاهر توسط عوامل ماركسیستی هدایت میشد، ولی بیارتباط با دسیسههای آمریكا برای ناكارآمد كردن انقلاب نبود.
در تائید این امر باید گفت بلافاصله پس از تصرف رادیو و تلویزیون تبریز توسط خلق مسلمان، اعلامیههای خلقهای پیش گفته كه ماهیتی كاملاً ماركسیستی و ضد انقلابی داشت، از این رسانه پخش شد.
بنابراین میتوان فرض كرد كه در حادثه شهادت آیتالله قاضی طباطبایی همه گروههای معارض به نوعی سهم داشتند. این موضوع فقط در مورد این حادثه صدق نمیكند، بلكه شهادت بسیاری از چهرههای تاثیرگذار انقلاب از جمله استاد مطهری، مفتح، مهدی عراقی و قرهنی نیز در این بستر صورت گرفته است.
- علاوه بر فعالیتها و مبارزات گسترده سیاسی آیتالله قاضی، ایشان در عرصه فقه و سایر علوم اسلامی تتبع و تبحر فراوان داشتند و آثار علمی ایشان به عرصه چاپ و نشر رسیده است و چرا این جنبه از شخصیت آن مرحوم كمتر مورد توجه قرار گرفته است؟
*نیكبخت: همانطور كه در ابتدای سخنم گفتم، شخصیتهای بزرگ دشمنان بزرگی هم دارند. به عنوان نمونه سه سال قبل كنگرهای به مناسبت سالگرد شهادت آیتالله قاضی طباطبایی در تبریز برگزار شد و یكی از اساتید حوزه علمیه قم كتابی در مقاله علمی و فقهی آیتالله قاضی طباطبایی تالیف كرد.
آقایهاشمزاده هریسی مؤلف این كتاب كه متحمل زحمات فراوان برای تألیف كتاب شده بود، با سختی فراوان توانست كتاب را توسط بنیاد شهید منتشر كند.
این شهید علاوه بر اینكه كتابخانهای نفیس داشت، تألیفات ارزشمندی در زمینه تفسیر، تاریخ، رجال، تصحیح كتب دینی گذشتگان و... داشت. یكی از آثار مهم و منتشر شده آیتالله قاضی طباطبایی، سفرنامه بافت نام دارد كه در ایام تبعید در بافت كرمان تألیف شده است. این كتاب حاوی سرگذشت مبارزات علمای شیعه آذربایجان طی دو و سه قرن اخیر است. خوشبختانه قسمتهایی از این كتاب در كتاب «زندگی و مبارزات شهید آیتالله قاضی طباطبایی» مورد استفاده قرار گرفته است.
- كتابی كه اشاره كردید مفصلترین اثر پیرامون زندگی و مبارزات آن شهید بزرگوار است، احیاناً در چاپ دوم كتاب چه افزودنیهایی به این اثر دارید؟
*نیكبخت: بعد از چاپ اول كتاب در هفت سال پیش به همراهی دكتر صمد اسمعیلزاده كه از فرهیختگان ارزشمند آذربایجان است اسناد، مدارك و تصاویر بیشماری به دست ما رسید كه چاپ دوم این كتاب را شكل و شمایلی دیگر خواهد بخشید. با بسیاری از دوستان آیتالله قاضی مصاحبههایی صورت گرفت و از آرشیوهای شخصی تصاویر، دست نوشتهها، مكاتبات در اختیار ما قرار گرفت كه در چاب دوم لحاظ خواهد شد. ضمن اینكه برخی دادههای تاریخی اصلاح و تكمیل خواهد شد.