1 ـ 2 ـ 2) طرح انقلابهاي ايدئولوژيکي
از هواداران فعال سازمان که به دليل تصميم به جدايي از اين سازمان، از 2001 ـ 1992 در يکي از سلول هاي مخوف منافقين زنداني و مورد شـکنجه بود، در اين باره مـي گويد: <رجـوي در 26 مهرماه 1368در قـرارگاه بديـع زادگان، واقع در جاده بغداد ـ فـلوجه و در چـند کيـلومتري زندان ابوغريب عراق، مـرحـله سوم در سازمان مجاهدين خلق را آغاز کرد. وي در اين نشست که اعـضاي شـوراي مرکزي سازمان مـجاهدين نيز حـضور داشتند، اطلاعيه اي قرائت کرد و هـمسر خود مريم رجوي را که تاکـنون به عنوان هم رديف مـسئول اول سازمان مجاهدين شناخته مي شد، به عـنوان مسئول اول اين سازمان منصوب کرد و بدين ترتيب خـود را نيز که تاکنون به عـنوان مسئول اول سازمان شناخته مي شد به عنوان رهبر مذهبي و ايـدئولـوژيکي ارتـقا داد. از اين تاريـخ همـه اعـضا و مـسئولين سازمان مـوظف شـدند، هـمسران خود را طلاق دهند. از اين پـس زوج ها ديگر اجازه نداشتند به خانـه هايـشان بـرونـدو هـمـسران خودرا ببينند (http://www.iranghalam.de/2Haupt/668.HTM,2007.)
2 ـ 2 ـ 2) معنويت و عبادت ابزاري
که با انگيزه هاي معنوي به اين گروه پيوسته بود، در باره تقيدات مذهبي که منافقين مدعي آن هستند، مي نويسد: (www.iran ـ interlink.org,2003).
3 ـ 2 ـ 2) اطاعت مطلق و کورکورانه
ایشان(سینگلتون)درباره رهبري فرقه مي نويسد: (همان).
که پس از 20 سال فعاليت در فرقه منافقين، در سال 2006 از کمپ اشرف فرار کرد، درباره رفتارهاي منافقين مي گويد: <يک بحثي هم هست در اين مناسبات دروني به نام عمليات جاري، اين عمليات اولين بار در سال 1374 در سازمان رواج پيدا کرد. اين عمليات ابتدا به صورت گفتاري بود يعني افراد مي آمدند حرف مـي زدند و اما بعد به صـورت نوشتاري شد. يعني فاکت به فاکت مـسائلي که فرد مي خواست بگويد، مي نوشت و بعد در جمع از روي نوشته ميخواند. آن موقع مسعود خيلي عمليات جاري شلوغ کرد و گفت: اين جهاد نفس و جهاد اکبر است و به تدريج آن را به اين مسائل ربط داد و بعد گفت: اين بالاتر از شهادت است به اين معني که فرد بايد بيايد و گناهان و خطاهايي که مرتکب شده همه آنها را در حضور جمع مطرح کند و اعتراف کند که مرتکب اين خطاها شده و انتظار داشته باشد که هر برخوردي با او بشود. مثلاً فرد مي آمد در نشست عمليات جاري و مي خواند که امروز برفرض وقتي روي ميز مسئولم يک شي اي قيمتي را ديدم آن را برداشـتم. يا مثلا من امروز وقتي خواهر مسئولم را ديدم، يک لحظه دچار اين ذهنيت شدم که او چقدر شبيه به شکنجه گرها مي ماند.
http://nejatngo.org/fa/catv.aspx?id=74))
درباره رفتارهاي فرقه گرايانه رجوي مي نويسد: <به منظور ايجاد يک فضاي خلصه و ناخودآگاهي يعني حالتي که هرگونه تعقل و تفکر را از نفرات سلب مي نمود، همراه با يک سري تعريف و تمجيد از رهبران عقيدتي مسعود و مريم، با گريه و شيون و فرياد يا حتي گاهي با غش و بي هوشي، به گناهان خود که در راس همه بود، اقرار مي کردند. سپس بقيه نيز تحت تأثير قرار گرفته و شروع به اصطلاحا مي شدند، جالب است که در اين ميان بعضي ها که بسيار جوان بودند و اساسا فرصتي براي ارتکاب گناه تا آن موقع پيدا نکرده بودند، گناهان غيرواقعي به خود نسبت مي دادند و دار و دسته رجوي نيز فرصت طلبانه و به منظور جمعآوري مدارکي عليه افراد، همه اين اقرارها را ضبط مي کردند تا به خيال خودشان هيچکس در آينده جرأت عرض اندام در مقابل رجوي را نداشته باشد. در اينگونه جلسات از طرف رجوي و مسئولين اين نشست ها القا مي شد: (جعفري، 1375: صص2 ـ 1(.
دستورالعمل رجوي با عنوان که هوادارن خود را وادار به اعتراف گناهان نزد رهبري مي کند، دقيقا شبيه رفتار فرقه اي به نام ، در امريکاست. در 26 مارس 1997، 39 نفر از اعضاي آن به دستور رهبر66 ساله فرقه به نام و با اعتماد مطلق به رهبري فرقه، در ساختمان بسيار مجلل و بزرگ در ساندياگو کاليفرنيا دست به خودکشي جمعي زدند.
جالب اينکه اعضاي اين فرقه براي رسيدن به بهشت ابدي دست به اين خودکشي زدند! چند تن از اين افراد قبل از خودکشي، خود را اخـته کرده بـودند و اين را به عنوان بخـشي از تزکيه و خودسـازي شان براي رسيـدن به بهـشت انجام دادند. اينـگونه رهبر گـروه به پيروانش قبولاند که با اين کار وارد بهـشت روحاني و ابدي خواهند شد و سپـس همـه افـراد با اعتـماد مطـلق دسـت به خـودکشي جمعي زدند> (استفان، 2008م: قسمت پنجم(.
دراين باره مي گويد: (http://nejatngo.org/fa/catv.aspx?id=74).
4 ـ 2 ـ 2) شستشوي مغزي
درباره اين پرسش که چرا يک انسان باهوش بايد اجازه دهد، دستخوش تغيير قرار گرفته و حتي خودش در خودکنترلي اين تغييرات شرکت کند، تا حدي که بعضي از آنها به حد جنون برسند پاسخ مي دهد: .www.iran- interlink.org,2003)
5 ـ 2 ـ 2) مسئوليت رهبر در برابر خدا و سلب مسئوليت از پيروان
پس از اينکه زن خود مريم را طلاق داده و به رهبري فرقه پيشکش مي کند در يک سخنراني در تبيين انقلاب ايدئولوژيک مي گويد: (راستگو، 1382: ج2، ص232) .
در اين باره مي نويسد: <ايده رجوي از دموکراسي هميشه اين بوده که هرکسي يک بار در زنــدگي شانس انتخاب يک رهبر را دارد. تا آنجا که به او مربوط بود، مردم او يا آقاي خميني را انتخاب مي کنند. پس از آن مسئوليت فقط به عهده رهبر است. افراد اگر کاملاً مـطيع رهبر باشند نبـايد گناه روحي داشته باشند. بنابراين تصميم گيري درباره خوب و بد به عهده فرد نيست. اعضا حتي در پيشگاه خدا هم مسئول نيستند، چون رهبر فداکاري کرده و همه مسئوليت در قبال خداوند را پذيرفته است … بعداً، رجوي در سخنانش ذکر کرد که اگر چنين رهبري کارش را خوب انجام داده باشـد، با امام زمان ارتباط برقرار مي کند؛ بنـابراين در ارتـباط مستقيم با خدا خواهد بود. او مثـال هايي از حضـرت محمـد6 مـي آورد و خـودش را با امـامان شيعه مقايسه مي کرد. نتيجه اين کار ايجاد ذهنيت بي مسئوليتي کامل بود که به افراد اجازه مي داد در عمليات هاي انتحاري يا فروغ جاويدان يا هر عمل ديگري شرکت کنند.www.iran- interlink.org,2003
برخي از جداشدگان از اين سازمان از ادعاي دروغين رجوي مبني بر ارتباط با امام زمان و فتاواي او ســخن مــي گويند. از بريدگان اين سازمان که در هلند پناهنده شده در اين باره مي نويسد: <بحث ديگري که رايج کرده بودند، بحث امام زمان بود. در اين بحث با استفاده از مقوله در اخبار و احاديث شيعه، اثبات کردند که رجوي حجت خدا و نماينده امام زمان مي باشد و نه خميني. مريم عضدانلو همسر رجوي، در جلسه اي که به نشست امام زمان معروف است گفت: (حائري، 1375: ج2، ص122). (همان، ص123(.
در مصاحبه اي با يکي ديگر از جداشدگان از سازمان، مي نويسد: (شوالرياس، 2001م: صص17 ـ 16(.
3) تخلفات مالي منافقين
عمده ترين منابع مالي منافقين در عراق در دوره حکومت صدام تامين شده که در اين راستا دلايل بسيار مستندي وجود دارد به گونه اي که اتهام پول شويي اين فرقه را در اروپا به شدت تقويت مي کند.
وزارت امور خارجه آمريكا طي گزارشي مفصل به كنگره در اواخر سال 1994، تاريخچه و عملکرد گذشته و حال سازمان مجاهدين خلق را به خوبي مطرح نموده و منافقين را به دست داشتن در کشتار عراق متهم مي کند. سازمان مـنافقين در مقام دفـاع و در پاسخ به طور عجيبي به توان مالي خود اعـتراف مي کند، ولي مشخص نمي کند که اين توان مالي را از کجا آورده است؟
(براي قضاوت تاريخ، 1383: ص41)
البته در بخش پاياني اين گزارش وزارت خارجه امريکا، به اين پرسش پاسخ داده است: (همان)
در متن پياده شده مشروح مذاكرات از روي فيلم ملاقات مسعود رجوي با سپهبد مسئول سرويس اطلاعاتي عراق (استخبارات) در سال 2000، مي توان به ميزان اختصاص حدوداً دو ميليارد دينار عراقي به عنوان بودجه ماهانه سازمان از سوي رژيم صدام پي برد. حبوش در اين ديدار خطاب به مدير کل حسابداري مي پرسد: (همان، ص 198).
ظاهراً مقصود از عبارت اختصاص درآمدهاي ديگر همچون اختصاص بشکه هاي نفت سالانه براي منافقين بود. در متن پياده شده مشروح مذاكرات از فيلم ملاقات مسعود رجوي با سپهبد مسئول سرويس اطلاعاتي عراق در سال 2001، مي توان به ميزان اختصاص 5 ميليون بشکه نفت عراق به عنوان بخشي از بودجه سالانه سازمان از سوي رژيم صدام پي برد. در اين ديدار در مورد درخواست رجوي براي اختصاص سهميه بيشتر از نفت عراق(18 ميليون بشکه براي 6 ماه) از رييس جمهور صدام اجازه مي گيرد (ر.ك. همان، صص 238 ـ 237)
در حمله پليس فرانسه به مقر منافقين در دهکده که مريم رجوي و نزديک به 200 تن از اعضاي سازمان دستگير شدند، پليس فرانسه، بيش از هشت ميليون دلار پول نقد کشف کردند که فرقه منافقين هيچ توجيهي براي اين مبلغ کلان نداشتند (شوالرياس، 2001 م: ص6).
با وجود اينکه کشورهاي غربي قوانين سخت گيرانه مربوط به پول شويي دارند، شگفت آور است که چرا به وضعيت مشکوک تأمين مالي منافقين و احراز مشروعيت اين امـوال که در دست اين فرقه تـروريست قرار دارد به صورت جدي رسيـدگي نمي شود! اگر چه رسيدگي به اتهام پول شويي نيز در دستور کار پليس فرانسه بوده است. در گزارش نيمه اول سال 2008 اداره حفاظت از قانون اساسي آلمان، مرکز بايرن، در خصوص اتهام مالي منافقين آمده است: موضوع: شوراي ملي مقاومت ايران (NWRI) سازمان مجاهدين خلق ايران (MEK).اين بازرسي بر مبناي اعلام جرم تعدادي از شهروندان آلماني برعليه کلاهبرداري از حساب بانکي آنان به نفع دو شماره حساب اين انجمن انجام گرفت.
زنان و کودکان قربانيان فرقه تروريستي منافقين(1)
