یکی از جدیدترین اخبار در خصوص رسانههای رژیم صهیونیستی ساخت یک مینی سریال به اسم تهران و با موضوع مقابله نیروهای اسرائیلی با ایران است. با توجه به این که پیش از این نیز چنین فیلمهایی در سینما و تلویزیون رژیم صهیونیستی ساخته شده است، لزوم رسیدگی به آثار سینمایی صهیونیستی در خصوص تروریسم و راههای مقابله با این بازی جدید بیش از پیش آشکار میشود. برای ارائه راهکار ابتدا باید اهداف اسرائیل از ساخت این مینی سریال در ژانر اکشن-کمدی را ارزیابی نمود. برخی از اهداف صهیونیستها از ساخت این سریال عبارتند از:
معرفی کردن اسرائیل به عنوان یک دولت مبارزه کننده با تروریسم و یا به عبارت بهتر نشان دادن خود در خط مقدم مبارزه با ویروس تروریسم در جهان. نقشی که این رژیم سالها است در عرصه رسانهای برای خود تعریف کرده است و هرچند با وجود مدارک عینی در خصوص جنایتهای اسرائیل در سالهای اخیر این نقش تا حدی کم رنگ شده است. اما اولاً هنوز مصرف داخلی خود را از دست نداده و ثانیاً در سایه غفلت سینماگران داخلی از موضوع اسرائیل و نسبت آن با تروریسم تا حدودی در عرصه بینالمللی پرسر و صداتر هم شده است.
انتخاب بازیگر و طراحی فضای عمومی در این سریال به گونهای است که چهرهای ایرانی به آن میدهد. برگزیدن شان توب و نوید نگهبان دو بازیگر خارجی با اصلیت ایرانی نشان دهنده تلاش بیوقفه کارگردان و عوامل فیلم در این جهت است. چنین کاری باعث میشود علاوه بر مخاطب اسرائیلی مخاطب فارسی زبان نیز با فیلم احساس قرابت بیشتری کند.
درون مایه کمدی سریال به خوبی بیانگر این نکته است که نهادهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با حمایت از ساخت چنین سریالی به دنبال تحقیر نهادهای اطلاعاتیامنیتی ایران هستند که البته چنین کاری با توجه به شکستهای پیاپی رژیم صهیونیستی از حلقههای مقاومت در منطقه این گونه عقدهگشایی نباید خیلی تعجبآور باشد. علاوه بر این که ساکنان اشغالگر صهیونیست به شدت احتیاج به روحیه دارند تا در خانههای خود بمانند و هیچ چیزی بهتر از ساخت یک سریال کمدی به آنها روحیه نمیدهد.
نکته بسیار مهمتر از اهداف فوقالذکر غفلتی دردناک است که سینمای داخلی را در برابر بدیلهای قدرتمند صهیونیستی فراگرفته است و باعث گشته نقش بیرقیب ایران در عرصه مبارزه با تروریسم نادیده گرفته شود. در حقیقت از زمان ظهور داعش در منطقه سینمای ایران از شکل دادن به یک گونه سینمایی ویژه تحت عنوان سینمای مقاومت تا حد بسیاری ناموفق بوده است.
بررسی سریالها و فیلمهای اسرائیلی از این دست نشان دهنده تأثیر مخرب غفلت موجود در داخل کشور در عرصه تولید آثار سینمایی با موضوع تروریسم و مقاومت است. وقتی آثاری از این دست را در کنار انبوه فیلمهای تولید شده در هالیوود مورد مطالعه قرار دهیم درخواهیم یافت که هالیوود و تمامی آثار سینمایی تولید شده در غرب در خصوص فلسطین به دنبال هدف مشخصی هستند که میتوان آن را در این گزاره خلاصه کرد: «معرفی اسرائیل به عنوان قهرمان مبارزه با تروریسم در خاورمیانه و گره زدن امنیت غرب به موجودیت رژیم صهیونیستی.» رژیم صهیونیستی با القای این گزاره سعی دارد سه جریان: تروریسم تکفیری با محوریت فرقه ضاله وهابیت، تروریسم ضداسلامی و غربگرایانه با محوریت آمریکا و تروریسم صهیونیستی با محوریت خود را علیه ایران و محور مقاومت بسیج نماید. برای مقابله با این ائتلاف سه گانه ساختار سینمایی ایران و البته کشورهای موسوم به محور مقاومت باید به دنبال اهداف زیر باشند:
معرفی ایران و مجموعه کشورها و جریانات موسوم به محورمقاومت به عنوان اصلیترین مانع در مقابل موج ویرانگر تکفیر در جهان اسلام وجامعه جهانی.
به تصویر کشیدن جنایات آمریکا در جهان مانند حمایت از تروریسم، به راه انداختن جنگ عراق با هزینهای حدود 3 تریلیون دلار و افشای ماهیت نژادپرستانه رژیم تروریست آمریکا.
نگاهی مستند به جنایات اسرائیل در لبنان، فلسطین و سایر کشورها از طریق گسترش همکاری با سایر حلقههای محور مقاومت.
با عنایت به اهمیت روزافزون مسئله امنیت اسرائیل برای سیاستمداران این رژیم غاصب میتوان مؤلفههایی را که بر آینده سینما و تلویزیون رژیم صهیونیستی تأثیرگذار خواهند بود را این گونه دید:
قدرتمند شدن مقاومت در درون و بیرون اراضی اشغالی و فقدان جمعیت کافی برای جبران کشتههای ارتش و نهادهای امنیتی این رژیم، سینمای صهیونیستها را به تولید هر چه بیشتر فیلمهای ضد ایرانی ترغیب خواهد کرد. این کار به منظور روحیه دادن هر چه بیشتر به ارتش و شهرکنشینان در برابر ایران و محور مقاومت صورت میپذیرد.
رژیم اشغالگر قدس که در فضای حقیقی حریف ایران و محور مقاومت نشده است، سعی خواهد کرد در فضای سینما و تلویزیون حریف خود را شکست دهد که چنین امری نشانی دیگر از فروپاشی روحیهها در درون این رژیم است.
کاملاً واضح است که سینما و تلویزیون رژیم اشغالگر قدس نیز مانند تمام نهادهای وابسته به این دستگاه منحوس سعی در توجیه استفاده بیامان از ابزار ترور علیه ایران و متحدانش در منطقه خواهد داشت.
به عنوان سخن پایانی باید گفت: با تمام این اوصاف و با وجود ساخت سریالها و داستانسراییهای بیحد و حصر در این آثار، روند تحولات میدانی تاکنون نشان داده است ایران و متحدانش در منطقه در مسیر مبارزه با تروریسم بسیار کامیابتر از اسرائیل و دوستانش در آن سوی دریاها بودهاند و حمایت رژیم غاصب اسرائیل از تروریسم علیه ایران و محور مقاومت از نظر عملیاتی راه به جایی نخواهد برد، اما نباید در این میان از لزوم پر کردن خلاء موجود در حوزه سینمای مقاومت غافل شد.