شهادت فرزند برومندش در جنگ تحميلي و نيز شهادت آيتالله بهشتي و 72 تن از ياران انقلاب در هفتم تير 1360و ديگر همراهان انتقلابيش، براي آيتالله قدوسي كه بيش از بيست سال با آنان آشنايي داشت بسيار دردآور بود و سرانجام او نيز به آرزوي خود رسيد و در صبح شنبه، 14 شهريور 1360، يك هفته پس از شهادت شهيدان رجايي و با هنر، با بمبي كه منافقين در دادستاني كارگذاشته بودند، به شهادت رسيد و به ياران خود پيوست.
تحصيل
چهاردهم شهريور، سي ويكمين سالگرد شهادت يكي از ياران حضرت امام و انقلاب اسلامي آيتالله علي قدوسي است. وي در دوازدهم مرداد 1306 شمسي، در شهر نهاوند ديده به جهان گشود و پس از طي مراحل مقدماتي تحصيل در پانزده سالگي (سال 1321) وارد حوزه علميه قم شد. مقدمات علوم اسلامي را نزد استاداني فرزانه مانند آيةالله صدوقي فرا گرفت و از محضر استادان اخلاق حوزه علميه قم بهره جست. او از ابتداي طلبگي به تهذيب اخلاف، نظم و استفاده از فرصتها اهميت بسيار مي داد. پشتكار او موجب شد تا دروس مقدمات و سطح حوزه را به خوبي به پايان برساند و وارد عاليترين مرحله دروس حوزه شود. ايشان سالها در درس خارج آيتالله بروجردي و امام خميني شركت كرد و از خرمن دانش آنها، خوشهها چيد.
در آن دوره افكار كمونيستي در بين جوانان رسوخ پيدا كرده و حزب توده تبليغات گسترده اي در كشور به راه انداخته بود و بسياري از دانشگاهيان به افكار الحادي پناه برده بودند، لذا علامه طباطبايي بر آن مي شود كه درسي خصوصي براي شاگردان ممتازش برقرار نمايد تا نخستين هسته مقاومت عليه افكار الحادي را در حوزه علميه قم بنيان نهد. شهيد مطهري، شهيد بهشتي، امام موسي صدر، شهيد قدوسي و برخي ديگر در اين جلسات شركت مي كردند. شبهات فلسفي نو در اين جلسهها، از سوي شاگردان طرح مي شد و علامه طباطبايي به پاسخگويي آنها بر مي خاست. ثمره اين كلاسها، كتاب "اصول فلسفه و روش رئاليسم" نوشته علامه طباطبايي است. رابطه صميمانه آيتالله قدوسي با استاد منجر به رابطه فاميلي شده و وي در سال 1334 ش. با دختر علامه طباطبائي ازدواج كرد.
همراهي با امام
آيتالله قدوسي با انديشه هاي سياسي امام خميني بخوبي آشنا بود. او پس از افشاگريهاي امام خميني در سال 1341 كه عليه لايحه كاپيتولاسيون و ديگر مصوبات خائنانه دولت و مجلس صورت پذيرفت، هماره همدوش همفكرانش به پشتيباني از قيام همت گماشت و در قيام 15 خرداد 1342 و تبعيد امام خميني در 13 آبان 1342 همراه همه طلبهها، استادان و مردم انقلابي به صحنه آمد و به مبارزه با رژيم پهلوي پرداخت. اوج مبارزات آيتالله قدوسي در آن دوران، همكاري گسترده او با هيأت مدرسين بود. هيأت مدرسين نخستين تشكيلات منسجم روحانيت بود كه در سال 1337 ش. در زمان مرجعيت آيتالله بروجردي تأسيس شده بود. اين هيأت نخستين هسته مبارزه مخفي عليه رژيم پهلوي بود و در پوشش اهداف اصلاحي نظام آموزشي حوزه علميه قم، به فعاليتهاي سياسي مي پرداخت. آيتالله قدوسي از بنيانگزاران اين هيأت بود. هياءت مدرسين در سال 1345 به دست ساواك كشف و افراد آن تحت تعقيب ماموران پهلوي قرار گرفتند. آيتالله قدوسي در اين ماجرا دستگير شد. اما چون ساواك نتوانسته بود مداركي عليه او پيدا كند، پس از چند ماه از زندان آزاد شد.
آيتالله قدوسي پس از آزادي، در تابستان 1345 به زادگاه خود برگشت و به اقامه نماز جماعت در مسجد جامع نهاوند پرداخت. او پس از نماز منبر مي رفت و هميشه در ضمن سخنراني از امام خميني ياد مي كرد. ساواك چند بار به وي تذكر داد كه نبايد اسمي از امام خميني برده شود اما او نمي پذيرفت. بدين علت سخنراني او تعطيل شد و آيتالله قدوسي به قم برگشت.
مدرسه حقاني
اداره مدرسه حقاني از فصول درخشان زندگي آيتالله قدوسي است. آيتالله قدوسي با همفكري برخي از استادان برجسته انقلابي حوزه علميه در پي تغييرات بنيادي در ساختار اداري - آموزشي حوزه علميه قم بر مي آيد. بدين خاطر تصميم مي گيرند نقشه خود را ابتدا در مدرسه اي آغاز نمايند تا پس از موفقيت در سراسر حوزه هاي علميه اجرا نمايند از اين رومدرسه حقاني در سال 1343 با مديريت آيتالله قدوسي و با همكاري شهيد بهشتي آغاز به كار مي نمايد. آيتالله قدوسي با دعوت از اساتيدي با تجربه و انقلابي بنيه علمي مدرسه را تقويت نمود. مدرسه حقاني نخستين مدرسه علميه قم بود كه بسيار منظم و با برنامه اداره ميشد. حضور و غياب در كلاس برگزاري امتحانات و پيگيري مدام رشد علمي - اخلاقي طلاب از امتيازات اين مدرسه بود. اندك اندك آوازه مدرسه حقاني در همه جا پخش شد. بسياري از جوانان به اين مدرسه روي آوردند و تجمع انبوه استادان جوان و انقلابي در مدرسه، ساواك را به هراس انداخت. ساواك بارها به مدرسه حمله كرد، اما به دليل مديريت كارآمد آيتالله قدوسي كاري از پيش نبرد.
در آن زمان آموزش زبان انگليسي در حوزه هاي علميه مطلوب نبود اما در مدرسه حقاني براي آشنايي طلاب با زبانهاي خارجي، به اين مهم اقدام ورزيد. برخي از دروس دانشگاهي مانند جامعه شناسي، روان شناسي و اقتصاد نيز در اين مدرسه از سوي استادان دانشگاه تدريس مي شد. برخي از كتابهاي درسي حوزه، كتابهاي آموزشي نبودند. سبك نگارش آنها براي تدريس مناسب نبود و بسيار از متون درسي براي قرنهاي گذشته تدوين شده بود. مدرسه حقاني نخستين گام را براي تغيير كتب درسي برداشت و كتاب "صرف ساده" بسيار شيوا و روان از سوي دو تن از استادان مدرسه تدوين شد و به عنوان متن درسي در مدرسه تدريس گرديد.
آيتالله قدوسي همواره طلبهها را به تهذيب اخلاق سفارش مي كرد. درسهاي اخلاق او هرهفته روح تشنه طلاب را با پندهاي آسماني سيراب مي ساخت. خطبه همام و برخي ديگر از سخنان روح بخش امام علي عليهالسلام را براي طلبهها، از حفظ مي خواند و با صدايي لرزان و چشماني گريان، طلاب را با اوصاف پرهيزگاران آشنا مي ساخت. بسيار مواظب بود كه طلبهها گرفتار غيبت دروغ و سخنان لغو نشوند. هماره طلبهها را به خواندن نماز شب سفارش مي كرد و مي گفت: افرادي كه در ظاهر مقدستر از شما بودند و بعدها منحرف شدند و روحاني نماياني كه حوزه را رها كرده، با رژيم همكاري كردند، همه در اين مسائل اشكال داشتند. مدرسه حقاني از زماني كه آيتالله قدوسي مديريت آن را بر عهده گرفت، تا پيروزي انقلاب اسلامي، يكي از سنگرهاي مبارزه در برابر رژيم پهلوي بود.
مكتب توحيد
آيتالله قدوسي همچنين در سال 1352 با تأسيس "مكتب توحيد" در قم، گام بزرگي براي تحصيل علوم اسلامي خواهران برداشت. قدوسي با توجه به اداره موفق مدرسه حقاني توانست كانوني براي تربيت خواهران متعهد و متخصص نيز فراهم سازد. بسياري از خواهران در اين مركز با علوم اسلامي آشنا شده، سپس به تبليغ فرهنگ اسلامي و هدايت زنان جامعه پرداختند.
پيشتازي در اجراي عدالت
آيتالله قدوسي همراه روحانيت مبارز در برپايي راهپيماييها نقش رهبري داشت و در كميته استقبال از امام، بسيار زحمت كشيد. پس از پيروزي انقلاب از سوي امام ماموريت يافت تا در دادگاههاي انقلاب به قضاوت بپردازد. مدتي بعد وي از سوي امام مامور اداره امور ستاد انقلاب اسلامي در قم مي شود و با ورود امام به قم آيتالله قدوسي در دفتر ايشان به خدمت مشغول مي شود. آن روزها دادگاههاي انقلاب در شهرها، بدون هماهنگي با يكديگر كار مي كردند. بنابراين نياز بود كه دادگاههاي انقلاب در يك هدف مشترك قرار بگيرند و سازماندهي شوند. بدين علت امام خميني، در سال 1358، آيتالله قدوسي را به دادستاني كل انقلاب بر مي گزيند. محاكمه ساواكيها، مسوولان رده بالاي رژيم پهلوي و ضدانقلابيون بر عهده دادگاههاي انقلاب بود. رياست قوه قضائيه پس از تصويب قانون اساسي، به شوراي عالي قضايي سپرده شد. آيتالله قدوسي نيز عضو شوراي عالي قضايي بود. او با همفكري شهيد بهشتي توانست وضعيت نابسامان قوه قضائيه را سروسامان بخشد. قدوسي براي دادگاهها و دادسراهاي انقلاب قوانين و مقررات ويژه اي تهيه كرده، هماره با مجلس شوراي اسلامي در ارتباط بود، با سعي او كميسيون ويژه اي در مجلس براي وضع قوانيني اسلامي براي قوه قضائيه تأسيس شد.
وصال جانان
شهادت فرزند برومندش در جنگ تحميلي و نيز شهادت آيتالله بهشتي و 72 تن از ياران انقلاب در هفتم تير 1360و ديگر همراهان انتقلابيش، براي آيتالله قدوسي كه بيش از بيست سال با آنان آشنايي داشت بسيار دردآور بود و سرانجام او نيز به آرزوي خود رسيد و در صبح شنبه، 14 شهريور 1360، يك هفته پس از شهادت شهيدان رجايي و با هنر، با بمبي كه منافقين در دادستاني كارگذاشته بودند، به شهادت رسيد و به ياران خود پيوست.
امام خميني در پيامي به مناسبت شهادت آيتالله قدوسي مي نويسد:
بسمالله الرحمن الرحيم
إنا للَّه و إنا إليه راجعون
با كمال تأسف و تأثر حجت الاسلام شهيد قدوسي به دوستان شهيد خود پيوست. شهيدي عزيز كه ساليان دراز در خدمت اسلام بود؛ و اخيراً مجاهدات او در راه انقلاب بر همگان روشن است. اين جانب ساليان طولاني از نزديك با او سابقه داشتم، و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف ميشناختم. شهادت بر او مبارك و وفود اليالله و خروج از ظلمات به سوي نور بر او ارزاني باد.
راهي است كه بايد پيمود و سفري است كه بايد رفت. چه بهتر كه در حال خدمت به اسلام و ملت شريف اسلامي شربت شهادت نوشيدن و با سرافرازي به لقاءالله رسيدن. و اين همان است كه اولياي معظم حق تعالي آرزوي آن را ميكردند و از خداي بزرگ در مناجات خود طلب ميكردند.
گوارا باد شربت شهادت بر شهداي انقلاب اسلامي، و خصوص شهداي اخير ما، كه با دست جنايتكار منفورترين عناصر پليد به جوار رحمت حق شتافتند، و افتخار براي اسلام و ننگ و نفرت براي دشمنان دژخيم ملت شريف آفريدند. اين جانب شهادت دادستان كل انقلاب و سرهنگ وحيد دستجردي، كه در رأس شهرباني و قواي انتظامي در حال انجام وظيفه بودند و بدين تحفه الهي نايل شدند، را به ملت ايران و به حوزه علميه قم و به قواي مسلح تبريك و تسليت عرض ميكنم؛ و از خداي تعالي رحمت براي آنان و صبر و شكيبايي براي خانواده محترمشان خواستارم.
ننگ و خسران بر كساني كه گمان ميكنند با اين شرارتها ملت شريف ايران را كه براي اقامه عدل اسلامي قيام نمودهاند از صحنه مبارزه با كفر خارج مينمايند و تن به عار و ذلت ابرقدرتهاي جنايتكار ميدهند. اين كوردلان شكست خورده نميبينند كه مادران و پدران و فرزندان و همسران اين شهدا چون قهرمانان صدر اسلام به شهادت اينان افتخار مينمايند و چون كوهي در مقابل حوادث ايستادهاند. گويي اينان از شدت يأس به جنون كشيده شدهاند؛ و چون خود را مطرود ملت مسلمان ميبينند، از ملت ايران انتقام ميكشند. از خداوند تعالي هدايت براي جوانان گول خورده، و خذلان براي سران از خدا بيخبر آنها خواستارم.
سلام و درود بر شهيدان راه حق. رحمت بر شهداي اخير اسلام. و السلام علي من اتبع الهدي.
روحالله الموسوي الخميني
منبع: روزنامه اطلاعات