سوءاستفاده منافقين از آيت الله طالقاني

مرتضي صفارهرندي

درست است كه فتواي سال 55 يك اعراض شديد از همكاري با گروه هاي ملحد در مبارزه با رژيم شاه بود ولي عناصر به ظاهر معتدل سازمان منافقين، حتي برخي از امضاكنندگان اين فتوا مثل آيت الله طالقاني را هرگز رها نكردند. رجوي در ابتدا...

Taleghani02

مسائل زندان خصوصاً در خلال سال هاي پس از 54 تا پيروزي انقلاب بسياري از فعل و انفعالات جريان هاي سياسي را تحت تأثير قرار داده است. به عنوان مثال با اينكه عالمان برجسته زنداني و از جمله آقاي منتظري حكم معروف خود را در سال 1355 درباره نحوه تعامل با ماركسيست ها صادر كرده بودند، به گفته حجت الاسلام جعفري گيلاني، در آن زمان سيدهادي هاشمي (داماد آقاي منتظري و برادر مهدي هاشمي معدوم) درباره صادركنندگان فتوا و از جمله پدر همسر خود گفته بود كه از آنان چهارپاياني ساخته اند، پالاني بر دوش آنان نهاده اند و فتواي جدايي از ماركسيست ها را از ايشان گرفته اند!

اين فرد ملبس به لباس روحاني چنان بر ادامه همراهي با ماركسيست ها اصرار داشت كه در روز ماه مبارك رمضان از آنان با خوراكي پذيرايي مي كرد و معتقد بود كه اگر نماز صبح ما قضا شود، بهتر است تا اينكه صداي آن مزاحم خواب كمونيست هاي زنداني شود. به گفته عزت شاهي، هادي هاشمي در زندان ريش هاي خود را تراشيده بود و به پدر همسر خود گفته بود كه اگر برادرش مهدي هاشمي (معدوم) احوالش را پرسيد بگويد كه با روحانيون غذا مي خورد ولي از نظر فكري با سازمان مجاهدين خلق است.176

درست است كه فتواي سال 55 يك اعراض شديد از همكاري با گروه هاي ملحد در مبارزه با رژيم شاه بود ولي عناصر به ظاهر معتدل سازمان منافقين، حتي برخي از امضاكنندگان اين فتوا مثل آيت الله طالقاني را هرگز رها نكردند. رجوي در ابتدا گناه آيت الله طالقاني را به خاطر قرابت فكري بيشتر و قبلي با سازمان، بيش از روحانيوني مثل آيت الله رباني شيرازي مي دانست. اما آنها ارتباط خود را با آيت الله طالقاني حفظ كردند به گونه اي كه در سال هاي 57 و 58 خانه مرحوم آيت الله طالقاني به پايگاهي براي گروه رجوي تبديل شده بود. مرحوم آيت الله طالقاني تلاش زيادي داشت كه سوءاستفاده اي از اين ناحيه صورت نپذيرد. اما به هر حال آنچه طمع منافقين را برانگيخته بود، زمينه فكري ويژه آيت الله طالقاني بود. يكي از هم بندان آيت الله طالقاني مي گويد آن مرحوم در زندان با استناد به اين عبارت قرآن كريم كه «ان الذين يكفرون بآيات الله و يقتلون النبيين بغيرحق و يقتلون الذين يامرون بالقسط» گفته بود قرآن ماركسيست هاي صادق (به عنوان آمرين به قسط و عدالت) را هم پياله انبيا قرار داده است!

اين اظهارات واكنش شديد آيت الله مهدوي كني را به دنبال داشت به طوري كه نشستن در جمعي را كه چنين مطالبي در آن بيان مي شد حرام دانسته بود. البته تلاش آقاي هاشمي رفسنجاني كه اين واكنش مهدوي كني را «زشت» مي دانست در نهايت باعث عذرخواهي آقاي مهدوي كني از طالقاني شد. 177

اين استدلال آيت الله طالقاني تا يك سال قبل از وقوع انقلاب اسلامي تفكر غالب افرادي مثل ميرحسين موسوي را تشكيل مي داد. چنان كه او در دفاع از ديدگاه مشابه علي شريعتي در همين مورد به نظر آيت الله طالقاني استناد مي كرد.178

داستان مجاهدين خلق و نحوه واكنش اسلام خواهان به آن كه حتي چنين درگيري هاي فكري را در جبهه عالمان دين برانگيخت، واقعيتي بود كه ضرورت تلاش فكري و روزآمد روحانيت را نشان مي داد. اگر آن روز اين تلاش بايستي در قالب ترسيم راه وروش مبارزه و نيز اهداف آن پيگيري مي شد، پس از پيروزي انقلاب نيز در جنبه ايجابي و نظام سازي ضروري مي نمود. ضرورتي كه هم اكنون نيز احساس مي شود. بيهوده نيست كه در سال هاي اخير انديشمندان مجموعه هاي علمي كه در اين مسير گام نهاده اند، مورد بيشترين حملات تبليغاتي جريان هاي منحرف قرار گرفته اند.

 

Taleghani01

انجمن متحجران مدرن!

برخي از مفاهيم در ادبيات سياسي معاصر كشور ما به صواب يا خطا داراي نمادهاي خاصي هستند. در سه دهه اخير هرگاه بحث تحجرگرايي به ميان مي آيد نگاه ها به سوي تابلوهايي مثل انجمن حجتيه كشيده مي شود. حتي در سال هاي اخير، جريان هاي سياسي براي منكوب كردن رقباي خود و متهم ساختن آنان با انگ تحجر هيچ چيزي به اندازه برچسب وابستگي به حجتيه در دسترس خود نمي يابند. مقايسه اي كه براي آگاهان از واقعيت و سوابق اين انجمن حقيقتا مضحك و در عين حال تأسف آور است. بحث ما هم اكنون به جريان شناسي سياسي كشور در سال هاي منتهي به انقراض رژيم سلطنت و طلوع خورشيد جمهوري مقدس اسلامي اختصاص دارد. لذا در اين مقطع تنها گذري به پيدايش انجمن حجتيه و عملكرد آن در دوران ستمشاهي خواهيم داشت.

گذشته شيخ محمود تولايي (حلبي) با نوعي نوگرايي همراه است. او در تأسيس انجمن پيروان قرآن در مشهد مرحوم عابدزاده همراهي كرد. اين راهي بود كه همزمان عطاءالله شهاب پور در انجمن تبليغات اسلامي آن را آغاز كرده و از همين رو ارتباطاتي را بين اين دو انجمن برقرار ساخته بود. داعيه انجمن تبليغات اسلامي «پيراستن دين از خرافات و پيرايه ها و آگاه كردن جوانان و تحصيل كرده هاي امروزي به حقايق دين و نشان دادن حقايق اسلام به زبان امروزي و طبق كشفيات علمي دنيا» بود. حلبي در اين انجمن پيروان قرآن ياراني همچون محمدتقي شريعتي (پدر دكتر شريعتي)، فخرالدين حجازي، سيدغلامرضا سعيدي، طاهر احمدزاده و... را در كنار خود داشت. او عضو انجمني بود كه بخشي از شهرت خود را از مبارزه با تفكرات متحجري داشت كه حتي استفاده از بلندگو را بدعت تلقي مي كردند. گرفتن فتواي بلااشكال بودن استفاده از بلندگو از مرحوم آيت الله بروجردي از افتخارات اين انجمن بود.179 با همه اينها در اساسنامه انجمن پيروان قرآن، تأكيد شده بود: افراد اين انجمن حق دخالت در خطوط و نهادهاي سياسي و اجتماعي ديگر را ندارند.180 اين گرايش البته در زمانه تعدد احزاب آلوده وابستگي به دولت هاي مختلف پيروز در جنگ جهاني دوم، گرايشي هوشمندانه بود. اما در آستانه جنبش ملي شدن نفت حلبي به همراه دوستان خراساني خود در جريان ملي شدن صنعت نفت در قالب تشكلي به نام «جمعيت موتلفين اسلامي» مشاركت فعال داشت و از قضا در اختلافات بين مصدق و آيت الله كاشاني هوادار مصدق بود. خاطرات مربوط به آخرين روزهاي حضور او در فعاليت سياسي در اين مقطع همين واقعيت را نشان مي دهد. به گفته استاد محمدرضا حكيمي زماني كه مصدق موضوع رفراندوم را مطرح كرده و با مخالفت آيت الله كاشاني مواجه شده بود، حلبي و دوستانش با تعطيل كردن يك روز يكشنبه سخت به دنبال برگزاري اجتماعي در حمايت از رفراندوم و مصدق بودند. استاد حكيمي مي گويد كه مرحوم حلبي در ميان تشويق حضار تنها توانست دو شعر روي پلاكاردهاي اجتماع در تمجيد از پرچم سه رنگ ايران و خلع يد از دشمن را بخواند.181 بيان اين مقدمات از آن جهت بود كه مرحوم حلبي نبايد فردي انزواطلب و كهنه گرا تصور شود.

يكي از شاخصه هاي جريان متحجر، ستيز با گرايش عقلاني و عرفاني در معارف ديني است. اما شيخ محمود حلبي در ابتدا در نزد اساتيد فلسفه همانند حكيم آقابزرگ شاگردي كرد. با اين حال او به تدريج از فلسفه و عرفان فاصله گرفت.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

176- محسن كاظمي، خاطرات عزت شاهي، ص 559.

177- عبدالمجيد معاديخواه، ماهنامه چشم انداز ايران، شماره30، اسفند 1383، فروردين 1384، صص16و17.

178- عبدالمجيد معاديخواه، جام شكسته، تهران، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ اول، پاييز 1387، صص 311 و 312.

179- رسول جعفريان، همان، صص 33 و 179.

180- حيدر رحيم پور ازغدي، از انجمن پيروان قرآن تا انجمن حجتيه، ويراست دوم، چاپ دوم، تهران، انتشارات طرحي براي فردا، 1388، ص 30.

181- رسول جعفريان، جريان ها و سازمان هاي مذهبي سياسي ايران، چاپ پنجم، ص 371.

پاورقي

 

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31