گفتگوی صدای خراسان رضوی با دبیرکل کانون هابیلیان+صوت

انقلاب اسلامی ایران از زمانی که به پیروزی رسید و در همان ابتدا با دسائس گوناگونی از طرف قدرت ها و کشورهای بیگانه - که عمده فعالیتشان را از طریق گروهک ها  و افراد مختلفی در داخل کشور سامان می دادند- مواجه شد .

Hasheminejad017

* در برنامه گفت و گوی این هفته که به "بحث ترور اختصاص دارد مهمان بسیار ارجمندی داریم که سعی می کنیم در طول برنامه این موضوع را از زوایای مختلف مورد بحث و بررسی قرار دهیم.مهمان این هفته "گفت و گو" جناب آقای سید محمد جواد هاشمی نژاد -که ایشان یکی از محققین در امور تروریسم در کشور ما و دبیر کل کانون هابیلیان هستند- و این کانون در ارتباط با مبارزه با تروریسم و مباحث مرتبط با آن به صورت تخصصی فعالیت می کنند.

جناب آقای محمد جواد هاشمی نژاد سلام به گفت و گو خوش آمدید.

** عرض سلام دارم خدمت جنابعالی و شنوندگان محترم!

* شاید در آغاز برنامه برای بسیاری از شنوندگان ما سوال باشد که چرا ما باید امروز- 28 خرداد 89- در واقع بحث ترور را در دستور کار گفت و گو قرار دهیم. من استدعا دارم حضرتعالی در این رابطه توضیحاتی بفرمایید.

** انقلاب اسلامی ایران از زمانی که به پیروزی رسید و در همان ابتدا با دسائس گوناگونی از طرف قدرت ها و کشورهای بیگانه - که عمده فعالیتشان را از طریق گروهک ها و افراد مختلفی در داخل کشور سامان می دادند- مواجه شد .

اما بحث ترور و تروریسم تقریباً از همان ماه های اولیه پیروزی انقلاب آغاز شد یعنی حدود یکی-دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی با ترور متفکرین و ایدئولوگ های بزرگ ایران همانند شهید آیت الله مطهری و شهدای دیگر مواجه می شویم.این بحث نشان می دهد که این ترورها در دستور کار مخالفین انقلاب بوده.

اما اینکه چرا در خرداد ماه به بحث تروریسم پرداخته می شود ، عمده علت این است که ما در طول سی و اندی سال ِ پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، با گروههای متعدد تبهکار و تروریست مواجه بودیم که هر کدام به فراخور امکاناتی که در حیطه فعالیت های خودشان داشتند دست به جنایات و ترور افراد مختلف می زدند . منتها در بین همه این گروهها با گروه تروریست بزرگتری مواجه هستیم که جنایات آن بسیار گسترده تر است به طوری که چتر اعمال و سیاهی کارهاییشان بر گروههای دیگر سایه افکنده بود و اعمال آنها را تحت شعاع خود قرار داده بود .

لذا-همانطوری که اشاره کردید- ما گروهی را تحت عنوان "کانون هابیلیان" در 5 سال گذشته تاسیس کردیم که به زوایای گوناگون جنایات تروریستی در کشورمان می پردازد .

در این میان با یک مسئله مواجه شدیم و آن این بود که در کشورمان هیچ آمار دقیقی از شهدای ترور وجود ندارد و ما در طی حدود یک سال این آمار را از منابع گوناگون اخذ کردیم و دیدیم که متاسفانه حدود 16400 شهید ترور در کشور داریم و از بین این تعداد شهید ترور، 12000 نفر مربوط به جنایات سازمان منافقین می باشد که در طول سالیان گذشته بخصوص در 5-6 سال اولیه انقلاب این اعمال را مرتکب شدند و انتخاب این بحث در این زمان بدین علت است که سرفصل ترورهای سازمان منافقین در خرداد ماه بود و دو سال و چهار ماه پس از پیروزی انقلاب شروع شد و تا چند سال گذشته نیز ادامه داشت .

* بیان تعداد 16400 نفر شهید ترور نشان دهنده ضرورت بحث ایجاد کانون هابیلیان را نشان می دهد و این ابتکار جای تحسین نیز دارد ، اما با نگاهی به تغییر ماهیت ترور طی 30 سال سپری شده بعد از انقلاب ، نگاه شما به موضوع تغییر شکل ترور چگونه است ؟

** هر چند گروههای تروریستی که در کشور ایران عمل کردند از همان ابتدا مشخص بودند اما در طول سالیان بعد بطور آشکار تر و با استفاده از اسناد و اعترافات کشورهای مختلف مشخص شد که اینها همه ریشه در کشورهای خارجی و عوامل خارج از کشور دارند و سردسته آنها سازمان های اطلاعاتی کشورهای بیگانه بودند که از این نوع جنایات حمایت می کردند و همچنین امکانات مختلفی در اختیار آنها قرار می دادند و جنایات اوایل انقلاب و شهدای بزرگواری که توسط این گروهک ها در اوایل انقلاب به شهادت رسیدند زمانی بود که پایگاه منافقین در کشورهای غربی قرار داشت و دستور این ترورها از مقرهای خارج از کشور صادر می شد . بنابراین شکل عملکرد آنها بستگی به نوع نگاه کشورهای بیگانه به شرایط داخلی ایران داشت مثلاً در زمانی که سازمان منافقین مقرشان از اروپا به کشور عراق منتقل شد و در زمانیکه صدام داشت بر علیه کشور ایران جنایت می کرد ، اینها عامل و مزدور صدام شدند و نوع اهداف آنها هم متفاوت شد.

جنایاتی که در بخشی از جبهه ها به نفع حزب بعث انجام می دادند به جنایاتی که در داخل کشور صورت میگرفت اضافه شد و این تغییر موضع بر مبنای خواست کشورهای بیگانه پس از حضور نیروهای آمریکایی در عراق تغییر کرد.

بنابراین می بینیم که شرایط منطقه ای و شرایط قدرت کشورهای بیگانه که سر نخ های جنایات اینها هستند بسیار متفاوت است . به عنوان مثال در شرایط فعلی یک مقدار بحث های قومیتی در کشور ایران از دیدگاه کشورهای غربی مهم شده است و ناآرامی هایی که اینجا صورت می گیرد برای آنها جالب است . هنوز هم شما گروهک هایی از قبیل «ریگی» را می بینید که سیا بر روی آن سرمایه گذاری می کند و در آن منطقه همان جنایات را انجام میدهد.

* زمانی که هنوز صدام روی کار بود منافقین به عراق و پادگان اشرف منتقل شدند و الان که صدام از بین رفته اینها همچنان در پادگان اشرف هستند ، این نشان می دهد یک اراده بین المللی اینها را در آنجا نگه می دارد و درباره آنها برنامه ریزی می کند ، باور شما در این باره چیست ؟

** کاملاً درست است. تمامی حرکت هایی که بر علیه انقلاب اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب واقع شد دقیقاً به همین شکل و در پس یک اراده بین المللی که شما به آن اشاره کردید ، ایجاد شد .

در زمان جنگ، شما ملاحظه می فرمائید که ما از 7 ، 8 کشور اسیر داشتیم . همه قدرتهای دنیا به صدام سلاح می دادند ، حتی سلاح های شیمیایی و مرگبار که بتوانند انقلاب اسلامی را به زانو در بیاورند.

بحث تروریسم هم دقیقاً به همین شکل است ؛ اراده بین المللی پشت این قضیه بود . لذا آنها تصورشان این بود که همان سالهای اول، این تروریسم گسترده و افسار گسیخته قادر خواهد بود انقلاب اسلامی را از پا در بیاورد ؛ اما اگر حضور گسترده مردم پشت سر نظام نبود شاید گروهک منافقین و ابر قدرتهای ضد انقلاب به برخی از اهداف خود میرسیدند و اگر شاید این اقدامات تروریستی مانند کشته شدن 72 نفر از نخبگان کشور در یک حادثه،شهادت نخست وزیر و رئیس جمهور و ... برای هر انقلاب دیگری پدید می آمد آن نظام با مشکلات اساسی مواجه می شد اما حضور پرشور مردم و رهبری داهیانه حضرت امام باعث شد که این توطئه مثل دیگر توطئه ها خنثی شود و لذا کشورهای غربی با یک بن بست مواجه و مجبور شوند به خاطر شکل ظاهری قضیه، منافقین را از کشورهای غربی به صورت رسمی بیرون کنند . هرچند که در طول 32 سال گذشته همواره مقرهای آنها در کشورهای غربی ثابت بوده و الان هم هست ، با همان افراد اما با یک تابلوی دیگر .

* ترور را می شود از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داد . اما نکته اینجاست که چگونه اینها ترور را آغاز کردند و ما به دلیل باورهای مذهبی و فرهنگیمان- که فرهنگ جوانمردی است و ترور را بد می دانیم نتوانستیم مقابله به مثل کنیم و اینها از این موضوع سوء استفاده کردند و به ترور استمرار ورزیدند . امروز در هزاره سوم در شرایطی که انقلاب تثبیت شده ما داریم به صدور انقلاب به صورت فرهنگ سازی فکر می کنیم . در صدور انقلاب این عدم مقابله به مثل در خصوص ترور دشمنان ، آیا موثر بوده است یا نه؟

** اساساً من فکر می کنم که یکی از نکاتی که دشمن در مقابل ما خلع سلاح بود، از همان ابتدای پیروزی انقلاب همین موضوع وقوع انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بود . وقتی منافقین قصد تاسیس سازمانشان را داشتند ، چون می دانستند روحانیت پایگاه وسیعی در بین مردم دارد ، خدمت امام و بسیاری از روحانیون دیگر رفتند که حمایت آنها را پشت سرشان داشته باشند . ظاهر قضیه این است که مجاهدین خلق گروهی مسلمانند و می خواهند در مقابل حکومت پهلوی و امریکا ، مبارزه کنند، اما مبارزه مسلحانه ! منتها اساساً چون امام به این روش اعتقاد نداشتند ، از همان ابتدای مطرح شدن این بحث با آن مخالفت کردند . چند تن از سران آنها در نجف محضر امام رسیدند و چند روز آنجا مبانی و دیدگاهشان را توضیح می دادند اما امام آنها را تائید نکردند و توصیه کردند که به این مشی عمل نکنند .

شیوه ای که خود امام در پیش گرفته بودند ، مبتنی بر دموکراتیک ترین روش هایی که در یک کشور ممکن است تغییرات ایجاد کند بود و صرفاً تظاهرات و اعتصاب هایی با دست خالی بود که مردم انجام دادند و امام معتقد بودند اگر قرار است تغییری ایجاد شود باید توسط خود مردم صورت گیرد . این که یک گروه بیاید و شروع کند به ترور را شیوه ای درست نمی دانستند . چرا که این ابزاری است که کشورهای دشمن ما از همان ابتدا به کار بسته بودند . من معتقد هستم خواستگاه ترور کشورهای غربی هستند که در اقصی نقاط جهان این شیوه را به کار می بستند .

* امروزه شکل ترور تغییر کرده. شما که مباحث مربوط به ترور را پیگیری می کنید نظرتان راجع به تغییر شکل ترور در کشور ما چیست؟ ما باید متوجه چه موضوعاتی باشیم ؟مردم چه آمادگی هایی باید داشته باشند؟

** ما چون عمدتاً با کشورهای قدرتمند غربی مواجه هستیم و نه با گروههای مسلح، نوع برخوردهای آنها متفاوت است. آنها تمامی راهها و اعمال خشونت آمیز را علیه کشور ما به کار برده اند . در اوایل پیروزی انقلاب مناطق مختلف کشور تحت عنوان های گوناگون درگیربحث های تجزیه طلبانه شد .به صورت گسترده تر دو سال و چهار ماه پس از پیروزی انقلاب منافقین شروع کردند به جنایات خود . هم زمان جنگ هم بر علیه کشورمان تحمیل شد و آمریکا در خلیج فارس حضور پیدا کرد و مسائل دیگر که هر نوع ابزار را به کار بردند ولی به نتیجه نرسید و همه بخاطر حضور همه جانبه مردم بود.

الان دیگر این ابزارها کارایی ندارد و این برای کشورهای غربی کاملاً مسجل شده است . آنها دوباره برگشتند به همان دوران اول انقلاب با همان رگه های تفکرات در مناطق مختلف . اگر خاطرتان باشد خود منافقین و تفکرات اینها در دانشگاه ها و مدارس لانه کردند و سعی کردند با ابزارهای مختلف نفوذ کنند . شخصیت های ما را هم به وسیله همین نفوذ به شهادت رساندند . یعنی عامل آنها از کسانی بودند که در آن مرکز نفوذ پیدا کرده بودند .

اینطور نبود که اینها در یک مقطع عرصه برایشان تنگ شود و سلاح بکشند . با نگاهی به پروسه نفوذ کردن در چنین روزی مشخص می شود از همان روز اول خودشان را برای یک چنین روزی آماده کرده بودند . تلاش می کردند مظلوم نمایی کنند . تلاش می کردند تمام نیروهایشان را از بین افراد جوان به خصوص نوجوانان انتخاب کنند . 90 درصد کسانی که ترور شدند در کشور ما بوسیله نوجوانان 16-17-18-19 سال انجام شد . بنابراین این روشها مجدداً در حال شکل گیری است . ما با انقلاب نرم دشمن مواجه هستیم . بخشی از انقلاب نرم توسط همان تروریست های قبلی و زیر نظر سی. آی . ای . صورت می گیرد . نفوذ در مراکز مختلف با اهمیت جاسوسی در کشورمان ، کسب خبر از مراکز مختلف و فروختن اینها به دشمن ، اینها مسائلی است که این افراد در آن تجربه دارند.

* به عنوان پیشنهاد ، نمی شود از طریق ثبت احوال ، شناسنامه تمامی افراد شناخته شده منافقین و ساکن در اشرف را باطل کرد ؟

** نه. ببینید! در طول مدت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، هیچ گاه نگاه رافت آمیز اسلامی از موضوع بحث تروریسم کنار نرفته . در هیچ شرایطی عملکرد مسئولین کشور همراه با عصبیت نبوده . بسیار افرادی را که سازمان منافقین جذب خود کرده بود جوانانی بودند که برای کار به کشورهای اطراف رفته بودند و به اینها وعده کار در اروپا و ازدواج داده بودند و فرد وقتی رفته یک دفعه خودش را در پادگان اینها یافته .

شناسنامه و پاسپرتش را گرفته و به او می گفتند حالا اگر می خواهی برگردی تو را تحویل صدام می دهیم . یعنی عملاً پل برگشت آن فرد را خراب می کردند . طی سالیان سال آنها را شستشوی مغزی می دادند . اینها ادعاهای ما نیست . بلکه گزارشاتی است که وزارت خارجه آمریکا ، اتحادیه اروپا و سازمان دیدبان حقوق بشر به آنها اشاره کرده اند، اینها مستندات بین المللی است و بنابراین جمهوری اسلامی ایران از چند سال پیش اعلام کرده که افرادی که در کشور عراق در پایگاه منافقین هستند غیر از تعداد محدودی از آنها که دستشان به خون ملت ایران آغشته است بقیه مورد عفو جمهوری اسلامی ایران واقع شده اند و می توانند به کشور خودشان بازگردند . در سالهای گذشته حدود 700 نفر توانستند از دست منافقین فرار کنند و به کشور بازگردند . و الا اینها اجازه خروج از آن پایگاه را ندارند .

* شما به انقلاب نرم اشاره کردید ، این انقلاب نرم چه ماهیتی دارد ؟ خانواده ها چقدر و چطور باید مراقب فرزندان خود باشند ؟

** یکی از مسائلی که در همان اوایل پیروزی انقلاب وجود داشت موضوع انحراف انقلاب اسلامی بود که بزرگان کشور نظیر مرحوم شهید مطهری ، بهشتی ، هاشمی نژاد و ... از همان ابتدا دغدغه های حفظ ماهیت انقلاب اسلامی را داشتند و روی بحث نفاق خیلی دقت نظر داشتند و در همان ماه های اول پیروزی انقلاب با این موضوع مبارزه کردند . تاریخ اسلام را هم وقتی نگاه کنیم بیشترین ضربه بر پیکر جامعه اسلامی را نفاق زده است . چهره کفر کاملاً روشن است و مشکلی با آن نداریم . مشکل وقتی پیش می آید که دشمن در لباس خود اسلام ظاهر می شود . اینجا باید آگاهی دهیم و به مسائلی که در طول 30 سال اول انقلاب گذشته بپردازیم ، ریشه های فکری اینها ، راههای نفوذ آنها را و نگاه آنها را به موضوعات اجتماعی تبیین کنیم که بسیار مهم است . نه تنها با یک دید تاریخی بلکه باید یک نگاه جامع به این موضوع داشت .

همانطور که سازمانهای بین المللی اشاره کرده اند« سازمان منافقین به شدت مورد نفرت مردم ایران است » و این به دلیل عملکردی است که داشته اند بنابراین این نگاه نفرت آمیز ملت باعث می شود که سازمان منافقین دیگر نتواند با پرچم خودش بیاید . اما آنها پرچمهای گوناگون و شعارهای متفاوتی دارند ولی ریشه فکری همان ریشه فکری است که باید آن را بشناسیم .

* کانون هابیلیان برای تعمیم فرهنگ ضد ترور چه کارهایی کرده است ؟ آیا در صدد فرهنگ سازی هم بوده است ؟

** ما از همان ابتدا هدفمان این بود که باید این موضوع در جامعه ما زنده باشد و گسترش پیدا کند ، از همان ابتدا موضوع را رسانه ای کردیم و کارمان را با سایت شروع کردیم . در سایت به مسائل گوناگون که مربوط به بحث حقوق بشر و اسنادی که کاملا می تواند پرده از چهره منافقین بردارد ، پرداختیم . حتی شرایط فعلی که آنها در آن به سر می برند و به اشکالی که در شرایط گوناگون ظاهر می شوند . اخیراً چون احساس کردیم منافقین و خط فکری آنها به همان مسیرهای اول پیروزی انقلاب برگشته است بحث نفاق را به صورت نمایشگاه فکری در آوردیم . حدود 100 نمایشگاه در دانشگاه های شهر های مختلف و حتی مکان های عمومی این شهرها و گاهی بطور همزمان در 3 ، 4 شهر ، در برخی ادارات و در حاشیه برخی کنفرانس ها برگزار کردیم که بسیار مورد اقبال عموم و بخصوص جوانان واقع شده است و قصد داریم این کار را در بین مردم نیز گسترش دهیم.

* مقام معظم رهبری در یک سخنرانی در جمع جوانان فرمودند : ضمیر جوانان پاک است به خصوص جوانان ایرانی . این نشان دهنده این است که ما چه رسالت بزرگی را برای مبارزه با شبیخون فرهنگی باید برای خودمان قائل باشیم . گاهی اوقات در زمینه شناسی سهل انگاری هایی صورت می گیرد . در بحث ترور چه راه کارها و مباحثی در زمینه دشمن شناسی می توانیم داشته باشیم ؟

** رهبری معظم انقلاب، دغدغه نسبت به این موضوعات را از همان ابتدا داشتند و خودشان هم اولین فردی بودند که مورد هدف منافقین قرار گرفتند. منافقین انتخاب میکردند و اولین شخصی که ترور کردند ایشان بودند که خداوند این هدیه الهی را به ما برگرداندند . وظیفه اصلی ما شناخت دشمن و ریشه های فکری آنهاست .

آنها از طریق شعارهای خود ِ ما می آیند . از کلمه حق برای ضربه زدن به حق استفاده می کنند . مثل زمانی که در مقابل امیرالمومنین قرآن گرفتند .

مردم و دولت عراق خواستار خروج منافقین هستند اما آمریکا نمی گذارد ، چون ابزار دیگری ندارد و از همین چهره های کثیف مجبور است استفاده کند و منافقین را برای استفاده از روشهایی که از قبل به کار می بردند نگه می دارد و این در حالی است که مردم و مسوولین عراق خواهان اخراج آنها هستند و جالب این جاست که آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم عراق را اشغال کرد!

جوانان با انقلاب هستند ، منتها دشمن نفوذ می کند و ما باید با مرور بر تاریخ 30 ساله انقلاب منافذ آنها را بررسی کنیم و جلوی نفوذ آنها را بگیریم.

صوت کامل برنامه "گفتگو" :


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31