گفتگوی دبیرکل کانون هابیلیان با شبکه سحر

سید محمد جواد هاشمی نژاد دبیرکل کانون هابیلیان در گفتگو با شبکه تلویزیونی سحر درخصوص ابعاد جنایات منافقین و جایگاه فعلی این فرقه تروریستی گفتگو کرد . مشروح این گفتگو را می خوانیم :

*جناب آقای هاشمی نژاد درابتدا کمی در مورد سایت هابیلیان و پایگاه اطلاع رسانی که راه اندازی کرده اید و اهداف راه اندازی این پایگاه توضیح بفرمایید و اینکه فعالیت شما چه بازتاب هایی داشته است .

**بسم الله الرحمن الرحیم . کانون هابیلیان از سه سال پیش فعالیت خود را آغاز کرد. با وجود اینکه کشور ما 20 سال است که قربانی تروریسم است اما تا به حال در این مورد و فعالیت های ضد تروریستی اقدام خاصی صورت نگرفته بود . منافقین هم تا سال 66 – 65 در دنیا پراکنده بودند اما از این سال بود که به عراق منتقل شدند و کشور عراق هم در آن زمان رسما با ایران در حال جنگ بود و از آن تاریخ که منافقین وارد عراق شدند رسما به عنوان قسمتی از ارتش عراق در آمدند و مشغول ضربه زدن به ایران شدند . آنها با صدام همکار شدند و در شهادت رساندن فرزندان ایران تا آنجا که توانستند سنگ تمام گذاشتند . درآن زمان امکان ثمر بخش بودن فعالیت ما وجود نداشت و خود خانواده های شهدای ترور در آن زمان کاری انجام نداده بودند تا اینکه بحث جهانی مبارزه با تروریسم پیش آمد . این مساله در زمان وقوع 11 سپتامبر رخ داد . واقعیتی که باعث شد آمریکا وارد عراق شود و به نام مبارزه با تروریسم تلاش کند . این مساله به گونه ای تعریف شد که آمریکایی ها می باید یکی از مصادیق تروریسم را که همان سازمان مجاهدین خلق بودند و در خدمت صدام بودند را از عراق بر می چیدند اما شاهد آن بودیم که درست قضیه برعکس شد و نه تنها این پایگاه برچیده نشد بلکه آمریکا از این سازمان به عنوان اهرمی در مقابل ایران استفاده کرد تا بتواند به خواسته های خود برسد و در اینجا بود که ما به نظرمان رسید به عنوان بازماندگان جنایات منافقین درایران که آمار وحشتناک و بزرگی را تشکیل داده ، بیاییم و یک سازمان غیر دولتی((NGO را تشکیل دهیم و با دنیا به عنوان قربان تروریسم حرف بزنیم و بارسانه های گوناگون در این مورد تعامل برقرار کنیم و آنها را از ابعاد جنایت های دیروز و امروز منافقین و اهداف آمریکا در حمایت از منافقین آگاه سازیم . از سه سال پیش تا به امروز یکی از اصلی ترین کارهایی که ما انجام داده ایم استخراج آمار جنایات منافقین در جای جای کشورمان بوده است و این کار برای اولین بار است که در ایران انجام می شود . درایران 16 هزار نفر آمار قربانیان ترور هستند که از این آمار 12 هزار نفر به دست منافقین ترور شده اند وما اسناد و مدارک این جنایت ها را نیز به صورت مستند در دست داریم . البته منافقین خودشان در سایتهایشان این آمار را قبول کرده اند . طی این سه سال ما با مقامات و شخصیت های مختلفی به خصوص از عراق دیدار کرده ایم . رییس جمهور ، نخست وزیر ، رییس پارلمان ، و همینطور وزرا و نمایندگان پارلمان این کشور و نیز با گروه های متعدد و مختلفی از عراق دیدار کرده ایم . به طور مثال ما در سال های گذشته با 60 گروه عراقی دیدار و ملاقات کرده ایم و به روشنگری آنها پرداخته ایم وآنها را نسبت به خطراتی که وجود این سازمان می تواند آنها و مردم این کشور را مورد تهدید قرار دهد آگاه کردیم . ما به آنها اسناد و مدارک خودمان را و حتی اسناد و مدارکی نیز در مورد جنایات منافقین در کشور عراق ارائه کردیم . این سازمان در سال 1991 در منطقه کردستان و در جنوب عراق قیام مردم این کشور بر علیه صدام را سرکوب کرد و جنایت های فجیعی نیز در این کشور انجام داد . ما در دیدارهایمان شاهد این بودیم که در بین مقامات این کشور نفرت عجیبی نسبت به منافقین وجود دارد و انگیزه های آنها درمورد منافقین نیز درست همانند انگیزه های مردم ایران است یعنی به همان نسبت که در ایران نفرت عمیقی نسبت به منافقین وجود دارد همین نفرت در مورد منافقین درعراق نیز وجود دارد و جالب است که ما در دیدار باتمام افرادی که داشتیم همه آنها به این نکته اشاره می کردند که در قانون اساسی عراق به این مساله اشاره شده است که گروه های تروریستی اجازه حضور در این کشوررا ندارند . اما متاسفانه امریکایی ها این موضوع را نادیده می گیرند و پشت سر این فرقه تروریستی ایستاده اند و طبیعتا من فکر می کنم انگیزه های متعددی وجود دارد و از سازمان به عنوان اهرمی در دست آمریکا بر علیه مردم ایران استفاده می شود و این سازمان اساسا در حال حاضر تبدیل شده است به یک سازمان جاسوسی تمام عیار و اهداف آمریکا و اسراییل را دنبال می کند و این خدماتی است که در مقابل حمایت آمریکا ، سازمان منافقین برای آمریکا و اسراییل انجام می دهد . یک مساله دیگر هم این است که آمریکا چون اهرمی در مقابل ایران ندارد از این موضوع – منافقین – به عنوان اهرم فشار استفاده می کند .

* لطفا بیان کنید که چرا مجاهدین خلق به تروریسم روی آوردند ؟

** سازمان مجاهدین خلق از ابتدایی که شکل گرفت با منشاء تروریسم ایجاد شد و استراتژی خود را در ترور و تروریسم قرار داد و درست بر همین اساس بود که شروع کرد به ترور و کشتار و در اولین اقدام چند ژنرال آمریکایی را ترور کرد . به دنبال آن افرادی از این گروه توسط شاه اعدام شدند و چند نفری هم ماندند و بعد از انقلاب دوباره این سازمان را بنا کردند منتها چون از همان اول تفکرات آنها مخلوطی از اسلام و مارکسیسم بود ، این گروه خیلی زود در مقابل اسلام و امام و جریان انقلاب جبهه گرفتند و چون دیدند نمی توانند انقلاب را به دست بگیرند و مال خود کنند از همان روزهای اوائل انقلاب به روی مردم سلاح کشیدند و به ترور مردم مشغول شدند . آنها امیدوار بودند که با سلاح کشیدن بر روی مردم و ترور مقامات ارشد نظام و باایجاد رعب و وحشت قدرت رابه دست بگیرند . البته این نقشه با حضور به موقع مردم کاملا نقش بر آب شد و سازمان مجبور شد به کشورهای خارجی پناه ببرد و در کشور فرانسه مستقر شود و از آنجا گروه ها و جوخه های مرگ در ایران را سازماندهی کند . البته بعد از مدتی مشخص شد که این سازمان تروریستی نمی تواند اهدافش را به پیش ببرد و برخی کشورهای غربی هم که به این گروهک امید بسته بودند ناامید شدند و دراین خلال صدام از آنها برای اقامت درعراق دعوت کرد و آنها رسما شدند بخشی از ارتش صدام . زمانی که صدام مشغول جنگ با ملت ایران بود آنها هم به نیروی نظامی او تبدیل شدند . این عمل منافقین بیش از پیش مردم ایران را از آنها منزجر کرد .

*برآورد فعلی شما از وضعیت فعلی سازمان مجاهدین خلق که یک گروه تروریستی است چه می باشد ؟

** از آنجایی که این گروه یک گروه تروریستی است بنابراین همیشه باید در شرایط بحرانی باشد و حیات آنها در شرایط بحرانی است که معنا پیدا می کند .به عبارتی در هر جا که آرامش باشد آنها دچار مشکل می شوند و درست از همین رو بود که وقتی آمریکایی ها در عراق مستقر شدند ، منافقین تلاش زیادی در این جهات انجام دادند : 1 – با دنبال کردن خط و خطوط حزب بعث تلاش کردند تا بین ایران و عراق دشمنی ایجاد کنند و سیاست تفرقه افکنی صدام را دنبال کنند . آنها همچنین تلاش کردند تا میان دو دولت آمریکا و عراق نیز این تفرقه راایجاد کنند . اخیرا هم تلاش زیادی کردند تا از انتقال اردوگاه اشرف به عراقی ها جلوگیری کنند اما در این مساله موفق نشدند . منافقین تلاش کردند برای جلوگیری از این انتقال مساله را اینگونه جلوه دهند که درصورت انجام این انتقال ، عراقی ها آنها را برای اعدام شدن تحویل ایران می دهند اما از سوی مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران اعلام شد که آن دسته از افرادی که در اختیار منافقین هستند اگر دستشان به خود کسی آلوده نشده است می توانند به ایران باز گردند و مورد عفو قرار گرفته اند . از سه سال پیش تا کنون صدها نفر از افرادی که در عراق بوده اند به ایران آمده اند و به زندگی عادی خود باز گشته اند . ما تا امروز حتی یک گزارش بین المللی هم نداشته ایم که به شکنجه بازگشتی ها در ایران اشاره ای بکند . جنایتکاران آنها باید در یک دادگاه بین المللی به خاطر جنایت هایی که در مورد شیعیان و کردهای عراق انجام داده اند مورد محاکمه قرار گیرند . گمان می کنم بیش از بحث استرداد، مساله اخراج آنها از عراق اهمیت داشته باشد . آنها باید از عراق اخراج شوند و پایگاه تروریستی آنها که مورد حمایت آمریکا قرار دارد باید برچیده شود .

این سازمان از سال 67 که جنگ تمام شد چند روز بعد از جنگ به دستور صدام به ایران حمله کرد اما در عملیات مرصاد شکست سختی خورد و درست بعد از این شکست برای اینکه ساختارش را حفظ کند تبدیل شد به یک فرقه یعنی تمام خصوصیات یک فرقه را به دست آورد . سران این فرقه دستور داد تمام زنان و مردان این فرقه از یکدیگر جدا شوند و بچه ها راهم از پدر و مادران جدا کردند . کم کم این افراد به ربات هایی تبدیل شدند که می بایست سخن سران فرقه را گوش می کردند و برای هر دستوری آماده می شدند . این فرقه تروریستی برای کشورهای اروپایی بسیار خطرناک است . از سالها پیش دیگر خطری از جانب آنها برای ایران وجود ندارد و مشکل تروریسم در ایران توسط مردم کشور ما حل شده است اما این گروهک برای اروپا می تواند مشکلات زیادی را ایجاد کند . آنها سالهاست به برخی از مراکز و پارلمانهای اروپایی نفوذ کرده اند و قادر هستند باز هم اعمال تروریستی خود را ادامه دهند . نمونه این مساله خود سوزی عده ای از منافقین بود که دستور دادند برخی از نیروها دراعتراض به بازداشت مریم رجوی خود سوزی کنند . این افراد را مجبور کردند تنها به این خاطر که مریم رجوی زندانی شده بود خود رادر مقابل دیدگان مردم آتش بزنند . باید قبول کنیم که یک فرقه در هر کشوری ممکن است خطرات زیادی به دنبال داشته باشد. به نظر من چون دولت عراق متولی این سازمان شده و به آنها شش ماه برای خروج از این کشور مهلت داده ، بنابراین باید آینده این فرقه در عراق را تمام شده فرض کنیم . البته دولت عراق قول داده شرایطی راایجاد کند تا این افراد باخانواده هایشان دیدار کنند چون برخی از این افراد بیش از 20 سال است که خانواده خودرا ندیده اند و حتی یک تماس تلفنی نیز باخانواده خود نداشته اند . قبلا هم سازمانهای حقوق بشری و دیدبان حقوق بشر در گزارشات زیادی به این مساله اشاره کرده که این فرقه چگونه افرادی را که خواهان جدایی از این فرقه بوده اند شکنجه می کرده . برخی از این افراد بسیار مشتاق بازگشت به خانواده خود هستند و البته سران اصلی این فرقه هنوز در عراق هستند . در کل به نظر من آینده عراق خالی از وجود تروریست ها و ازجمله سازمان مجاهدین خلق خواهد بود .

*شما آینده سازمان مجاهدین خلق را چگونه می بینید و آینده برای آنها چه چیزی در بر خواهد داشت ؟

** بخش از شرایط آینده آنها را ما در طول این پنج سالی که گذشت شاهدش بودیم . سازمان مجاهدین خلق درشرایط بسیار بدی به سر می برد . آنها اصلا تصورش را هم نمی کردند صدام سقوط کند . در حال حاضر هم بدون حضور صدام ، وجود آنها در هیچ کشوری متصور نیست . یکی از مشکلات فعلی عراق این است که هیچ کشوری حاضر نمی شود آنها را بپذیرد و گمان می کنم آنها همینطور به صورت پراکنده باقی بمانند . می خواهم اشاره کنم به جمله ای از دبیرکل سازمان ملل متحد که می گوید دنیا برای تروریستها در حال تنگ شدن است . به نظر می رسد وجدانهای دنیا در حال پیشروی به سمت آگاه شدن است و اجازه استفاده از اعمال تروریستی را به گروه های تروریستی نخواهد داد و این اجازه به کشورهایی که می خواهند از این گروه ها برای رسیدن به منافعشان استفاده کنند را نیز نخواهد داد . البته هنوز هم برخی کشورها از این گروه ها به صورت پنهان حمایت می کنند . به هر حال باید قبول کنیم که تروریسم ساخته و پرداخته کشورهای غربی است و تروریست ها نیز عملیاتهایشان را در کشورهای غربی طرح ریزی می کنند . کانون هابیلیان به عنوان نماینده خانواده شهدای ترور اقدامات حقوقی زیادی را بر علیه منافقین در سطح بین المللی آغاز کرده است که به زودی ثمرات آن مشخص خواهد شد.