به گزارش پایگاه خبریتحلیلی هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)، گفتوگو با سیدمحمدجواد هاشمینژاد، دبیرکل بنیاد هابیلیان به بهانه مطرح شدن مجدد اعدام منافقین در دهه۶٠ و انتشار صوت جدید از آقای منتظری انجام شده است. کسانی که سنگ گروهک منافقین را به سینه میزنند و اعدام اعضای آن را برنمیتابند، باید نگاهی دوباره به جنایات این گروهک بیندازند. 17000 شهید ترور در ایران نمایانگر عمق رذالت این گروهک است. 17000 شهید، 17000 پرچمدار مبارزه با ناجوانمردی. سیدمحمدجواد هاشمینژاد برای آنچه که در جریان است حرفهای شنیدنی دارد که در ادامه میخوانید:
جدیدا این روزها بحث اعدام منافقین در سال۶٧ و مانور رسانهای دشمن به سمت منفعتطلبی گسترش پیدا کرده است، نظر شما چیست؟
این بحث بیحساب نیست و مقدمهای دارد. آمریکاییها هر اقدام نظامی که توانسته بودند علیه انقلاب اسلامی در دهه شصت انجام دادند. در هشت سال دفاع مقدس از هر سلاحی استفاده کردند و با گروهک نفاق، ترورهای مختلفی در سراسر کشور انجام دادند و هر کاری که میتوانستند برای براندازی نظام به کار بردند اما با شکست مواجه شدند لذا ترفندشان عوض شد. باید بگویم ابزاری که آمریکا و دشمنان ما بخواهند علیه ما به کار بگیرند، چیزی جز این افراد جانی نیست، شما اگر در کشورهای منطقه هم نگاه کنید، بدترین افراد را صفبندی میکنند و به آنها سلاح و سرمایه میدهند و نامشان را ارتش آزادیبخش و مانند اینها میگذارند. نظیر آنچه در مورد سوریه در پاریس این اواخر اتفاق افتاد و جانیان گرد هم جمع شدند و آمریکا هم پرچمدارشان شد. منافقین هم یکی از این ابزارهاست.گروهک منافقین همیشه یکی از ابزارها بوده است. در دورانی غربیها از آنها استفاده کردند و به نتیجه نرسیدند. آنها در جنگ ایران و عراق منتقل و به ارتش خصوصی صدام تبدیل شدند و بعد از گذشت زمان شکل آنها موضوعات حقوق بشری و تروریسم و اینگونه بهانهتراشیها شد. در این بخش منافقین احتیاج به پوستاندازی داشتند و چهره غیرواقعی ارائه دادند. جالب است در این بین سرکرده آنها پشت پرده قایم میشود و برای اینکه خیال بقیه را راحتتر کند، شایعه مرگش را هرازگاهی بر سر زبانها میاندازند. این سازمان و گروهک زنی را تابلویشان قرار میدهند که همسر خودش سرکرده است و با چهره جدید و عنوانهای جدید وارد عرصه بینالمللی میشود و امکانات بسیار زیادی را برای او فراهم میکنند. طبیعتا وقتی که بحث هستهای مطرح شده بود، زمزمههای موضوعاتی که استکبار دنبال میکرد پروژه حقوق بشری بود. برای اینکه این کار را انجام دهند، دو ابزار را در اختیار گرفتند یکی اینکه آنها چهره جدید به خودشان گرفتند یعنی افراد و نظامیها یونیفرمها را از تنشان در آوردند و آدمهای کتشلوارپوش شدند و در مرکز خودشان هم زنی را قرار دادند که شعارهای حقوق بشری بدهد؛ دوم هم پیشینه آنها در خیانت و جنایت فراموش شود. این کار هم از سالها پیش کلیدش خورده بود.
چرا در دهه هفتاد و هشتاد کمتر روی بحث منافقین کار شد؟
ما شاهد هستیم دو دولت بعد از جنگ موضوعات خودشان را سیاست و اقتصاد قرار داده بودند، مبارزه با منافقین را جمعآوری کردند و به آن نپرداختند و تحت عنوان اینکه کشور در حال پیشرفت است و این مسائل کهنه و قدیمی و بحث نفاق تمام شده است، این موضوع را به مدت ٢٠سال از جامعه جمعآوری کردند و دو نسل کاملا از کارهایی که این گروهکها انجام داده است، آگاه نیستند. ملاحظه میکنیم آنچه داعش این روزها انجام میدهد، بدتر از آن را در دهه۶٠ منافقین انجام دادند که در شرایط جدید هم در حال ظهور و بروز است. عرض من این است که تکلیف استکبار و منافقین مشخص است. چهره نفاق وقتی که سلاح در دست دارد خیلی کمتر از وقتی که شکلش را تغییر داده و میخواهد با چهره حقوق بشری ظاهر شود، برنده است و ما باید این را جدی میگرفتیم که نگرفتیم.
حضرت آقا هم در دیدار با خانواده شهدای هفت تیر بارها بر مسئله منافقین تاکید داشتند؟
این عین فرمایش رهبر انقلاب است که فرمودند کشور و مسئولان این موضوع را غفلت کردند ما نباید بگذاریم حافظه تاریخی ملت ایران در مورد این جنایتها پاک شود و دشمن تلاش دارد این کار انجام شود. بهقدری در این کار پیشرفت کردند که حادثه هفتم تیر را هم در داخل زمزمههایش گفتند کار گروهک فرقان بوده است و طی یک روند خطرناک نرم از چند سال پیش این حرکت شروع شده و در حال انجام است ما نباید غفلت کنیم و نگذاریم این مسئله به فراموشی سپرده شود. خانوادههای شهدای ترور، یکی از ابزارهای موثر جنایت دشمن است که مهمترین اسناد آنها جنایات تروریستی در کشور هستند. این کار توسط بنیاد هابیلیان در حال انجام است و ما امیدواریم همانطور که رهبر انقلاب فرمودند توسط افراد مومن و انقلابی دوباره رشد پیدا کند و بیش از پیش حمایت شود تا صدای مظلومیت ایران و جهان را به دنیا برسانند. ما مشاهده میکنیم که گروهک نفاق همان وقتی که سلاح به دست گرفت، فراموش نکرد و وقتی که همزمان ترورها را انجام میداد، از کار و ابزار علیه انقلاب غافل نشد. میبینیم که در بیت آقای منتظری افراد خودشان را جاسازی کردند و توانستند یکی از موثرترین افراد انقلاب را رودرروی امام قرار بدهند؛ طوریکه 17000 شهید ترور را فراموش کند و دل بسوزاند برای جانیانی که بعضا پوست برخی اسرای خود را زندهزنده کندهاند و آنها را به آتش انداختند. امروز همان ندا و ناله جاسوسی که در بیت آقای منتظری کاشته بودند، به کمک منافقین آمده است. منافقین خودشان در چند روز پیش این پروسه را در دست گرفتند که این پروژه مورد حقوق بشر قرار گرفته است. باید توجه داشته باشیم درحالیکه منافقین همین چند روز پیش در پاریس، میتینگ برگزار کردند و شخصیتهای ضدایرانی را آوردند ترکی فیصل کلمات سخیفی را استفاده کرد و به امام، ملت ایران و مدافعین ملت ایران اهانت کرد و عین همین کار را میبینیم توسط آقای منتظری انجام شد؛ درحالیکه منافقین بیآبرو شده بودند، به کمک آنها آمد و تلاش کرد موضوع جنایات را عوض کند و این عین علاقه منافقین است.
چرا تا این حد درباره شهدای انقلاب کمتر شنیدیم و میشود گفت مظلوم واقع شدهاند بهویژه کار فرهنگی در مورد شهدای ترور نشده است؟
شبکه نفاق تصمیم داشت انقلاب را از داخل بی هویت کند و خودش را جایگزین آرمانهای انقلاب اسلامی قرار دهد، اما شهدا اجازه ندادند که این اتفاق بیفتد. الان مجموعه انقلاب اسلامی در خاورمیانه، الگویی است برای بسیاری از ملتها اما اینکه اشاره فرمودید را بسیار قبول دارم و عامل و ریشه آن را هم در دو دولتی میدانم که بعد از جنگ ایجاد شدند و پخش کار علیه منافقین را با این استدلال که آنها تمام و کهنه شدند، ممنوع کردند و حالا باید بیایند و پاسخ دهند که این استدلال و عملکرد شما چه تاثیری گذاشته است.
فضای فکری این دو دولت را بیشتر تشریح میکنید؟
برخی افراد در دو دولت سازندگی و اصلاحات اجازه اینکه هیچ رسانهای به بحث منافقین بپردازند را نمیداد. نسل جدید میدانست که دکتر بهشتی شهید شد اما اینکه چه کسی این کار را کرد، نداشت، وقتی در بنیاد هابیلیان فعالیتهایمان را شروع کردیم، بسیاری از افراد به ما خرده میگرفتند که شما به دنبال زندهکردن افراد مرده هستید اما امروز داریم میبینیم فرصتی که به دشمن داده شد با پوستاندازی او و تغییر شکل و جدید وارد جمهوری اسلامی شده است. حالا دو نسل و بعد از آن چیزی از سابقه نظام جمهوری اسلامی و آنچه بر سر ملت ایران نمیداند و ناگهان با دروغپردازیهای دشمن روبهرو میشود. این موضوعی است که باید درس عبرت بگیریم و به فرمایش رهبر انقلاب، نگذاریم که حافظه تاریخی ملت ایران پاک شود که این پاک شدن شرایطی را ایجاد میکند که دشمن جای قاتل و مقتول را عوض کند.
نگاه سرکردههای فتنه را نسبت به منافقین چطور ارزیابی میکنید؟
در بخشی از پازل دشمن سفیدسازی چهره دشمن است و عوض کردن قالبها و جای دوست و دشمن است و آنها چهره مظلوم به قاتلین نظام جمهوری دادند. در این موضوع برخی اشخاص مثل سران فتنه نقش مهمی را ایفا کردند. در هنگامه فتنه یکی از دو فرد سران فتنه صراحتا همین مواضعی را که منافقین دنبالش هستند، ابراز کرد و اعدام تروریستهایی که خون ملت ایران را ریخته بودند، محکوم کرد و از اینکه اعلام کند که اعدام آنها جنایت است، ابایی نداشت. آن وقت منافقین بسیار خوشحال شدند. چند روز پیش یکی از عوامل موثر فتنه٨٨ با بیشرمی تمام رودرروی خانواده 17000 شهید چشم در چشم گذاشت و بیشرمانه هیچ حرفی از جنایات منافقین نزد؛ بلکه از منافقین و گروهک تروریستی آنها عذرخواهی کرد. دستور حضرت امام(ره) بر قطع ریشههای منافق در کشورمان باعث شد که امروز کشور ما سوریهای دیگر نباشد، اگر آن روز امام این نگاه فقهی و عمق تدبیر و مدیریت را نداشتند کشور ما روی آرامش را ندیده بود و هرگز نمیتوانستیم جزو امنترین کشورهای جهان باشیم. مسلما تروریستها دلشان میخواست آن فرمانی که حضرت امام در سال۶٧ دادند به مقصد نرسد، البته آن زمان هم حرفشان را از زبان آقای منتظری زدند و سران فتنه هم همین کار را ادامه دادند.