اعتقاد به چگونگی معاد، یکی از سؤالات کلیدی امام خمینی (ره) از فرستادههای گروهک منافقین در جریان ملاقات آنها در نجف بود. نمایندگان آن ها در پاسخ به سؤال امام (ره) میگویند که ما معاد و قیامت را پدیده و حادثهای در ادامه حیات دنیا و به دنبال یک تغییر کمی و به صورت ناگهانی و تغییر کیفی میدانیم. با اینحال امام خمینی (ره) ضمن رد چنین دیدگاهی، مسئله معاد را از دیدگاه قرآن و ائمه برای فرستادههای گروهک منافقین تشریح میکنند؛ اما چرا امام (ره) در جریان ملاقاتی که در بهمن 1350 با ایشان انجام شد، چنین سؤالی را از اعضای گروهک منافقین پرسید؟ برای پاسخ به این سؤال باید به چندین سال قبل از آن برگردیم، زمانی که منافقین در سال 1344 تشکیل شد و مدعی بود که با استفاده از اندیشه اسلام به دنبال مبارزه با رژیم پهلوی است. گروهک منافقین ادعا میکرد که مبارز و مسلمان بودن سبب میشود که دیگر جوانان مسلمان جذب اندیشههای مارکسیستی نشوند. این مسئله موجب شد تا بسیاری از افراد مذهبی و مبارز به آنها امیدوار شده و به گروهک منافقین به دید آلترناتیو گروههای غیر اسلامی بنگرند. همین مسئله موجب سرازیر شدن کمکهای برخی از بازاریان به آنها شد؛ اما مرور زمان نشان داد که گروهک منافقین در ادعاهای خود صادق نبوده و از همان سالهای ابتدایی به دلیل مطالعات متون مارکسیستی، دیدگاههای التقاطی پیداکرده بود. با اینحال گروهگ منافقین تا قبل از سال 1354 و اعلام رسمی مارکسیسم بهعنوان ایدئولوژی رسمی همچنان سعی میکرد تا با حفظ ظاهر همچنان ارتباط خود را با جریانهای اسلامی حفظ کند. سازمان برای این کار گروه های مختلف را قشربندی کرده و حتی جزوات سازمان را بر اساس این قشربندی در اختیار آنها قرار میداد. در همین راستا گروهک منافقین متونی را که بیشتر از ادبیات مارکسیستی بهره برده بود را در اختیار قرار نمیداد تا از بدبینی آنها جلوگیری کند. همین رفتار دوگانه تشخیص اعتقادات واقعی آنها را سخت کرده بود. آن ها با چنین رفتار منافقانهای و با گزینش برخی از متون دلخواه خود مانند جزوه «راه انبیا» و «نهضت حسینی» نزد امام (ره) در نجف رفتند و تصور میکردند با ارائه این کتابها و سخن گفتن از مذهب میتوانند ایشان راضی کنند تا از آن ها حمایت کنند. همین دیدگاه باعث شد تا به امام (ره) بگویند که برخی از علما ما را تائید کردهاند اگر شما هم تائید بفرمایید کار تمام است. بااینحال امام (ره) با طرح پرسش درباره معاد اعتقادات آنها را دراینباره راست آزمایی کرده و بهخوبی متوجه وجود رگهای قوی مادیگری در آن ها و ارائه تفاسیر مادی با پوشش دینی شدند. از اینرو میتوان بهخوبی متوجه شد که سؤال امام (ره) بسیار دقیق و محاسبهشده بود. منافقین در مدتی که در نجف بودند، بسیار تلاش کردند که نظر مساعد امام (ره) را جویا شوند، بااینحال در نهایت ایشان از تائید آنها خودداری کرد. در سال های بعد از انقلاب امام خمینی(ره) اشارهای به این ملاقات کرده و میگویند که دیدم اعضای گروهک منافقین بیشتر از من طلبه از قرآن و نهجالبلاغه صحبت میکنند. به نظرم آمد که اینها وسیله است برای هدف دیگری.
علاوه براین امام (ره) در جریان این ملاقات گروهک منافقین را از فعالیتهای چریکی بر حذر کرده و عنوان کردند که این مسئله نمیتواند، باعث جذب مردم به انقلاب شود؛ اما امام (ره) چرا بر روی این مسئله تأکید کردند. آن زمان گروهک منافقین تحت تأثیر چریکهای فدایی خلق سعی کرده بود که وارد فاز مبارزه مسلحانه شود و حتی به خاطر اینکه از آنها عقب نماند، در شهریور 1350 وارد فاز نظامی شد که در همان ابتدا نیز با شکست مواجه گردید. ازاینرو بهخوبی میتوان پی کرد که امام (ره) در همین ملاقات نهتنها بر جدایی فکری بلکه جدایی روشی مسلمانان از مارکسیستها نیز تأکید کردند. درنهایت بررسی ملاقات اعضای گروهک منافقین با امام (ره) در نجف نشان میدهد در زمانی که هنوز بسیاری از افراد پی به ماهیت واقعی و نفاق آنها نبرده بودند، امام (ره) با طرح چند پرسش هوشمندانه و البته بررسی جزوات آنها بهخوبی پی به ماهیت آن ها برده از اینرو منافقین را تائید نکردند.