
به بهانه خبر بازگشت 100 تن از اعضاي سازمان مجاهدين به ايران ؛
مسئولين نظام جمهوري اسلامي در سه قوه بارها اعلام كرده اند كه مسئله بازگشت اعضاي نادم سازمان مجاهدين به ايران مورد تأييد آنان مي باشد و حتي شخص رئيس جمهور در سخناني موضع رسمي جمهوري اسلامي ايران را در اين مورد اعلام كرد كه بدون شك تأثير بسزايي در خنثي سازي تبليغات عليه ايران داشت و پس از آن شاهد بازگشت تدريجي اعضاي مجاهدين از عراق توسط صليب سرخ و تأييد آمريكا بوديم.
اين بينش بدون شك ناشي از شناخت عميق دولت ايران نسبت به وضعيت گروه در عراق مي باشد و ناشي از اشرافي است كه نيروهاي اطلاعات ايران بر مسئله سازمان مجاهدين دارند.
اخيراً در محافل و برخي رسانه هاي داخل حساسيت هايي در مورد بازگشت اين افراد به ايران نشان داده شده است كه از عدم آگاهي نسبت به وضعيت سازمان مجاهدين و افراد جداشده از آنها مي باشد.
اين ديدگاه، بازگشت اين افراد را با بدبيني نگريسته و با دل نگراني خواهان آن است كه اين افراد از غربال هاي امنيتي گذر كنند و حساسيت هاي ويژه اي در مورد آنها اعمال شود.
سرچشمه هاي چنين ديدگاهي ، ناشي از شناخت بسيار قديمي نسبت به تشکیلات مجاهدين ، احتمالات معقول در مورد این که ممکن است برخی از آنها با یک مأموریت ویژه به داخل بیایند و یا برخي گمانها كه اخيراً در مورد همکاری آنها با پنتاگون و یا سازمانهای جاسوسی منتشر شده ، می باشد.
در همین مصاحبه هایی که در هابیلیان وجود دارد ، بارها بر این نکته تأکید شده است که حتی نیروهایی که به ایدئولوژِی آنان اعتقاد دارند ، در مأموریتهای کوتاه مدت انگیزه خود را از دست داده و واقعیت اجتماع را درست بر خلاف تصویری که سازمان مجاهدین برای آنها از جامعه ایران نموده است می بینند و عموماً هم یا مسئله دار شده اند و یا جداشده اند.
از این رو نیرویی که به هیچ وجه با این اجتماع سازگاری ندارد و هیچگونه ملاء اجتماعی نیز برای پناه بردن نمی یابد ، مانند یک عضو فاسد خود بخود دفع می شود ، وانگهی یک نیرو که از آن سو می آید مگر به چه ارگان و اطلاعاتی دسترسی دارد که بتواند جاسوسی کند ، اتفاقاً وجود یک چنین نیروهایی در جامعه و مشاهده وضعیت امروز ایران خواست مسئولین نظام می باشد و آن را تنها گزینه برای بیدار شدن آنها و بی اثر نمودن فریبکاریهای سازمان می دانند.
با یک حساب سرانگشتی معلوم می شود که مجاهدین دیگر امکان فعالیتهای تروریستی را ندارند ، چون بزرگترین حامی آنها ، یعنی صدام سرنگون شده است ، و برای دست زدن به یک عمل تروریستی این همه هزینه تحمل نمی کنند که در میان جداشدگان یک تروریست بفرستند ، حتی اخیراً آنچنان از آمریکایی ها خواهش می کنند که آنها را تروریست ندانند که دیگر هیچ اشاره ای به کارهای تروریستی گذشته شان هم نمی کنند.
وانگهی کسانی که به بازگشت جداشدگان به دیده تردید می نگرند ، اطلاع ندارند که این مسئله مهمترین بحران درون تشکیلاتی را برای این گروه در سالهای اخیر ایجاد کرده است تا آنجا که سران گروه فرمان داده اند که برخی از این جداشدگان را در خارج از کشور و اروپا ترور کنند، در همین هفته گذشته یکی از اعضای بسیار قدیمی که حالا دیگر از این گروه جدا شده است در هلند به شدت مورد حمله و هجوم مجاهدین قرار می گیرد که موفق به فرار می شود.
سازمانهای جاسوسی هم اگر آن قدر ابله هستند که از فردی برای جاسوسی استفاده کنند که حداقل 10 سال است از یک محیط در بسته بیرون نیامده است ( برخی بیش از 15 – 20 سال است ) بگذار تا استفاده کنند ، مطمئناً چیزی عاید آنها نخواهد شد.
بازگشت اين افراد براي ايران افتخار است ، كسي از آنها انتظار ندارد بيايند و طرفدار جمهوري اسلامي شوند و همين كه قرباني غرايز يك آدم ماليخوليايي نشوند به نظر مي رسد براي اين مملكت كافي باشد و دلسوزان را راضی می سازد.