انتخابات مجلس شورای اسلامی :
جریانات تصنعی فوق الذکر زمینه های رشد فکری ، سیاسی ، فرهنگی مردم را در تشخیص حق و باطل از بین می برد ، بر این اساس در آن محدوده زمانی مردم نمی توانستند گروهک ها را خوب بشناسند و به کم و کیف آن پی ببرند .
امپریالیسم و گروهک های وابسته با سودجویی از این وضعیت سعی کردند که به درون مجلس شورای اسلامی نفوذ کنند و با به دست آوردن حداکثر کرسی همگام با بنی صدر ( رئیس جمهور مخلوع ) امیال و اهداف خود را از طریق قانون به دست بیاورند .
بر این اساس تمامی گروهک ها در حوالی انتخابات به تکاپو افتادند و در تمامی شهرها برای معرفی کاندیداهای خود به راه افتادند ، مرکزیت سازمان منافقین هم با مسافرت به شهرهای مختلف ایران کاندیداهای خود را به مردم معرفی کردند ، البته تصور و انتظار سازمان منافقین بر این بود که اکثراً به مجلس راه پیدا کنند .
اما از آنجایی که روند انقلاب اسلامی ایران طی سال های 59 _ 57 به لطف پروردگار و راهنمایی های امام و روحانیت مبارز و پیشرو همواره رو به رشد و آگاهی مردم در شناخت دوست از دشمن بود و از سویی با فعالیت بجا و شدید ائمه جمعه و جماعات در نماز جمعه و مساجد و تکایا و .... مردم را بیش از پیش به کاندیداهای اصیل و مردمی آشنا ساختند و از سوی دیگر اعتماد مردم به روحانیون این حرکت را عمق بیشتری بخشید .
در نتیجه سبب انتخاب نمایندگان اصیل و حزب اللهی از سوی مردم شد به طوری که تعداد بسیار قلیلی از کاندیداهای گروهک های وابسته به آمریکا موفق شدند که به مجلس راه یابند ، اما هیچ یک از کاندیداهای منافقین توسط مردم به مجلس شورای اسلامی راه نیافتند .
مردم همیشه در صحنه با این انتخابات کمر دشمن را شکستند ، مرکزیت منافقین به خوبی دریافته بود که ضربه را از کجا خورده است ، لذا همراه با سایر گروهک ها سعی کردند که مشروعیت انتخابات را از بین ببرند .
برای همین شایع کردند که " در انتخابات تقلب شده " و از سوی دیگر از آنجایی که منافق خصلتاً دو یا چند چهره است در برخورد با سایر گروهک های جناح روسی غیر مستقیم به صحیح و آزاد بودن انتخابات اعتراف می کرد .
منجمله رجوی در برخورد با حزب توده و اکثریت در اهمیت از دست دادن فرصت مناسب که می توانست سرآغاز سایر اقدامات خرابکارانه ضد انقلابی باشد می گوید:
" چه بسا فی المثل انقلابیون طی یک سلسله اقدامات هماهنگ حتی در کنش و واکنش لیبرال ها می توانستند انحصار طلبی را حتی به اندازه چند کرسی نمایندگی وادار به عقب نشینی کنند ، که اگر این طور می شد چه کسی تردید دارد که ورود عنصر انقلابی نظیر مجاهدین به مجلس کل ترکیب کنونی را به سنتزهای جدید آراسته می کرد .
کیفیت هایی که هر چند کوچک ولی می توانست در شرایطی سرآغاز و سر منشاء تأثیرات و تحولات مهم گردد ."
نشریه مجاهد ، سال دوم ، شماره 109 ، ص 10
پنج شنبه 23 بهمن 59
اگر مرکزیت سازمان واقعاً باور داشت که انتخابات تقلبی و تصنعی بوده و مردم در آن دخیل نبوده اند چه ضرورتی داشت که جناح روسی را محکوم به تبلیغات سوء کند ؟ آیا گفتار فوق در واقع اعترافی جز رشد و آگاهی مردم و دخالت صد در صد آنها در امر انتخابات نیست ؟
به هر حال با انتخابات به جای مردم آگاه توطئه نفوذ در مجلس از منشاء خشک گردید و علاوه بر آن نمایندگان حزب اللهی با فعالیت های انقلابی خود در مجلس ، بزرگترین ضربات را بر پیکر شیطان بزرگ وارد آوردند .
بنی صدر که عمق شکست جناح آمریکایی را درک کرده بود دچار سرگیجه شد و سعی کرد که مجلس را به سود جناح آمریکایی به حرکت در آورد ، لذا همواره می گفت : " مجلس باید خود را با ریاست جمهوری هماهنگ سازد ."
اما نمایندگان مردم باور داشتند که وکیل مردمند و باید خود را با مردم هماهنگ سازند لذا با انتخاب صحیح و سرنوشت ساز برادر شهید رجایی به عنوان نخست وزیر گامی بلند در جهت تثبیت نظام نوپا و ضد امپریالیستی جمهوری اسلامی ایران برداشتند .
از آن پس گروهک ها یکی پس از دیگری از جامعه منزوی می شدند ، ضعف گروهک ها آنچنان مشهود بود که می رفت به کلی از صحنه جامعه و تاریخ پاک گردند .
انتخابات دوره اول مجلس شورای اسلامی و نتایج حاصله از آن مدت کوتاهی بر شیطان بزرگ که برنامه های خود را شکست یافته می دید گران آمد به طوری که ریگان علیرغم رعایت زبان دیپلماتیک نتوانست تنفر خود را از شهید رجایی و دولتش پنهان بداد ، لهذا علناً در رسانه های گروهی خواستار براندازی دولت ضد امپریالیستی وی و جایگزینی یک دولت میانه رو شد . *
گروهک های آمریکایی به دلیل ضعف مفرط هرگز قادر به انجام مأموریت و فرامین ریگان نبودند ، لذا شیطان بزرگ می بایست قدرت دیگری را به خدمت بگیرد . تا اولاً بتواند گروهک های وابسته به خود را از مرگ حتمی برهاند و ثانیاً با هماهنگ ساختن نیروهای درونی و برونی خود رژیم جمهوری اسلامی را سرنگون سازد .
به ناچار از نیروهای خارجی متبوع خود استمداد جست ، عراق نیز با تقبل این مأموریت در اواخر شهریور ماه 1359 ( بیش از یک ماه از نخست وزیری شهید رجایی نگذشته بود ) یورش وحشیانه خود را از زمین و آسمان و دریا شروع کرد و جنگ سختی را بر جمهوری اسلامی تحمیل نمود .
___________________
* لازم به تذکر است که منظور رؤسای کاخ سفید و کرملین از دولت میانه رو دولتی است که ظاهراً خلقی و مردمی باشد و بعضاً شعارهای تند و تیز ضد امپریالیستی ! هم بدهد اما در واقع سر سپرده و حافظ منافع ارباب باشد .
مصداق آشکار این توطئه را در کودتای نوژه می توان یافت ، که کودتاگران پس از یکسری تماس ها نهایتاً مأموریت داشتند که تمامی سران روحانی و غیر روحانی خط امامی را به قتل برسانند الا بنی صدر و یارانش را .
چرا که پس از کودتا آمریکا با استفاده از چهره وجیه المله منافقانه بنی صدر بتواند مردم را کنترل و آرامش را جهت اهداف خود حفظ نماید .
